|
طلوع: گذرگاه سرخ
|
منتظر نظرات ارزشمندتون هستم.
داداش دان کردم در اولین فرصت میخونم و نظر میدم:69::11::67::3:
سلام میشه در مورد این بخش ها یه توضیح بدهی که شامل چند فصل است آیا از ادامه فصل 10 می باشد
سلام. والا تعداد فصول هر بخش همیشه ثابت نیست، ولی معمولا 10 یا 11 فصله. انتهای هر بخش هم یه فصل میان پرده ست که یه بخشی از داستانی که همزمان با سه خط اصلی در جریانه رو بیان میکنه. مثلا خط مربوط به شخصیت رین که بسیار مهمه.
و بله. ادامه ی بخش اوله.
داداش دان کردم در اولین فرصت میخونم و نظر میدم:69::11::67::3:
سلام. فکر میکردم خوندی! .23. نظر دو صفحه ی قبلت چی میگه پس؟
امیدوارم خوشت بیاد. منتظر نظراتت هستم.
سلام تا اینجای داستان خوب بود هر چند من هنوز به درک درستی از داستان و شخصیت های داستان نرسیدم
سلام تا اینجای داستان خوب بود هر چند من هنوز به درک درستی از داستان و شخصیت های داستان نرسیدم
سلام.
چه چیزیش براتون گنگه؟
خوب بود جای کار بشتر داره
سلام.چه چیزیش براتون گنگه؟
سلام. چیزی از داستان گنگ نیست اما من هنوز با شخصیت های داستان، چه جوری بگم درک و ارتباط پیدا نکردم تا داستان برام ملموس بشه امیدوارم منظورم را رسانده باشم
سلام. چیزی از داستان گنگ نیست اما من هنوز با شخصیت های داستان، چه جوری بگم درک و ارتباط پیدا نکردم تا داستان برام ملموس بشه امیدوارم منظورم را رسانده باشم
سلام.
بله فکر کنم متوجه منظورتون شدم. امیدوارم با ادامه دادن داستان شخصیتا بتونید با شخصیتا ارتباط بگیرین.
تنها چیزی که واقعا دارم توی نوشتن طلوع براش تلاش میکنم اینه که کاری کنم خواننده حداقل با یه شخصیت ارتباط بگیره. البته تا حالا که نشده، ولی زورمو میزنم.
ممنون بابت نظرتون. اگه لطف کنید بعد از خوندن بخش اول داستان نظرتونو بگید خیلی ازتون ممنون میشم.
سلام.
میان پرده ی اول و فصل یازدهم اضافه شد که البته بدون ویراست هستن. اگه ایراد یا سوتی دیدین به بزرگی خودتون ببخشید.
انقد از وقتی فصلای قبلی رو خوندم گذشته که فقط کلیت داستانو یادمه شخصیتا تا حدی فراموشم شده:|
باید یه تیکه هاییشو از قبل بخونم
به هر حال دمت گرم که ادامه میدی داستان خیلی قشنگیه؛)
سلام به همه.
سه روز پیش 55 صفحه از بخش دوم گذاشتم و امروز اومدم یه سری به تاپیک بزنم. چون نظرات طلوع همیشه کم بوده، فکر میکردم حداقل دو سه تا نظر اومده برا این فصلای جدید، ولی دریغ از یه نظر. نمیدونم چرا دائما دارم رکوردای چپکی میشکونم!
بگذریم. دیگه واقعا انرژی و انگیزه ای برای نوشتن ندارم. حتی اون قدری که بخوام دویست و خورده ای صفحه ای که از بخش دوم نوشتم رو یه دور بخونم. البته مقصرش کاملا خودم هستم.
پس با عرض معذرت از همه کسانی که طلوع رو دنبال میکردن، ارائه ی ادامش کنسله.
یا علی.
بابت بی توجه ای ما خوانندگان داستان را ببخشید نظر نمیدهیم یا حداقل یه تشکر از نویسنده عزیز نمی کنیم. از وقتی می گذاری تا برایمان دنباله داستان را بنویسی خیلی خیلی تشکر
سلام به همه.سه روز پیش 55 صفحه از بخش دوم گذاشتم و امروز اومدم یه سری به تاپیک بزنم. چون نظرات طلوع همیشه کم بوده، فکر میکردم حداقل دو سه تا نظر اومده برا این فصلای جدید، ولی دریغ از یه نظر. نمیدونم چرا دائما دارم رکوردای چپکی میشکونم!
بگذریم. دیگه واقعا انرژی و انگیزه ای برای نوشتن ندارم. حتی اون قدری که بخوام دویست و خورده ای صفحه ای که از بخش دوم نوشتم رو یه دور بخونم. البته مقصرش کاملا خودم هستم.
پس با عرض معذرت از همه کسانی که طلوع رو دنبال میکردن، ارائه ی ادامش کنسله.یا علی.
درود
دوست عزیز چون کامنت گذاشته میشه دلیل نمیشه کار دنبال کننده نداشته باشه. اکثر هم بخاطر امتحاناته . من خودم دنبال کننده داستانتون ولی خب نمیدونم منظورتون از کامنت گذاری به چه موضوعی مربوط میشه o_p
سلام به همه.سه روز پیش 55 صفحه از بخش دوم گذاشتم و امروز اومدم یه سری به تاپیک بزنم. چون نظرات طلوع همیشه کم بوده، فکر میکردم حداقل دو سه تا نظر اومده برا این فصلای جدید، ولی دریغ از یه نظر. نمیدونم چرا دائما دارم رکوردای چپکی میشکونم!
بگذریم. دیگه واقعا انرژی و انگیزه ای برای نوشتن ندارم. حتی اون قدری که بخوام دویست و خورده ای صفحه ای که از بخش دوم نوشتم رو یه دور بخونم. البته مقصرش کاملا خودم هستم.
پس با عرض معذرت از همه کسانی که طلوع رو دنبال میکردن، ارائه ی ادامش کنسله.یا علی.
سلام
خسته نباشی
خب حیفه واقعا من همشه حرص میخورم یه داستانی شروع بشه شخصیت ها شکل بگیرن و بعد رها بشه انگار یه سری ادم رو ببری وسط جاده پیادشون کنی برن.
اره برادر یا خواهر فعالیت و نظر دهی کاربرا یکم کمه ولی بزار از تجربه خودم برات بگم که همین تجربیات رو با دورگه داشتم.
یادمه فصل ها 10 11 12 تا 15 16 از جلد اول هر چی فصل میدادم هیشکی نظر نمیداد آمار دانلود ها رو داشتم ولی دریغ از یه نظر و مشارکت اگر همون موقع کنار می کشیدم که دورگه به فنا میرفت ولی سماجت کردم و بدون نظر داستا رو قرار میدادم گذشت تا اینکه اخرای کتاب اول ملت فهمیدن نه این داستان انگار داره ادامه پیدا میکنه و رها نمیشه. بیشتر ملت که یا میخونن یا انگیزه ای برای خوندن داستان های بچه های سایت رو ندارن همین مشکل الان شماست. همه میترسن که داستانی رو بخونن و وسط داستان یهویی بفهمن که رها شده این بزرگ ترین ضربه به اعتماد خوانندگان هست. من و شما به عنوان کسانی که دارین توی کار فانتزی ادامه میدیم باید بدونیم که این ژانر تازه کاره تو ان مملکت و اگر ما هم اعتمام مردم رو به داستان ها خودمون جلب نکنیم دیگه چی میمونه از فانتزی جز ترجمه کارای خارجی؟
به نظر من شما با ادامه دادن خواننده جذب میکنی با جذب خواننده خواهی نخواهی نظرات شروع میشه.
البته باید سیاست هم داشته باشی برای مجبور کردن خوانندگان به فعالت و نظر دادن برای داستانت.
اول از همه روی پایان فصولت کار کن طوری که وقتی فصل رو تموم میکنن ملت تو چنان خماری بمونن که تو دلشون چنتا فوشم بت بدن که چرا اینجا تمومش کردی! اینطوری میان و نظر میدن حتی شده از فرت عصبانت پایانت که خوب باشه طرف یه هفته دوهفته هم صبر میکنه تا بفهمه بعد اون قضیه چی میشه ولی اگه پایان خوب نداشته باشی و معمولی تموم بشه کسی اگر بخونه هم ترقیب نمیشه به نظر دادن. این رو جدی بگیری کارت حله!
یه چیز دیگه بعده ها که خواننده ثابت پیدا کردی و دیدی هفتگی مثلا صد نفر دانلود مانگن داری پنجاه نفر میانگین امار دانلود فصلاته بییا و فصلات رو امتیازی کن اونطوری یه سری که تنبلن و حال فعالیت تو سایت رو ندارن حتی شده به خاطر کسب امتیاز و دانلود فصل هات هم شده میان و نظر میدن.
و در اخر سعی کن که از ایده های نو استفاده کنی خخ مثلا وقتی من اسم یه نژادم رو گذاشتم نودل ملت اومدن نظر دادن که اقا این اسم غذای کره ای هست نمیشه که اسم نژاد باشه الان دیگه جا افتاده فردا که یه چیز جدید بیارم بازم بحث ها و گفتگو ها شروع میشه تو هم همین طوری استفاده کن نو اوری کن هر چقدر احمقانه به نظر برسه اشکال نداره فقط خودت بهش اعتماد کن.
حرف اخر تو داستان منویسی به خاطر خودت به خاطر اینکه یه چیزی خلق کنی نه به خاطر خواننده نه به خاطر اینکه یکی بخونه یکی نظر بده. اگه کارت رو نیمه رها کنی یعنی به خودت بی احترامی کردی تمومش کن داستانت رو حتی شده بدون نظر و دانلود بزار یه داستان کامل و توپ از نظر خودت روی نت ازت بمونه!
یا علی