اگر به تماشای قسمت سوم فیلم سیاره میمون ها با عنوان جنگ برای سیاره میمون نشستید. بدون شک با دیدن قسمتهای قبلی درک بهتری از 3 گانه سیاره میمون خواهید داشت.
در مورد فضای کلی داستان و خط سیر پیدایش یک میمون به نام سزار تا مرگ او . میتوان به جرات ان را زیبا ترین داستان اخیر قلمداد کرد.
بدون شک داستان ما را به تفکر عمیق در مورد وجودیت انسان و این که ما چه هستیم و چه کار خواهیم کرد خواهد برد. هرچند در تمام لحضات فیلم از نابودی شدن انسانها هراس داریم اما این را در پس زمینه ذهن خود مدام تکرارا میکنیم . که برای زمین . برای خودمان چه کرده ایم . در این داستان انسان همانگونه که همیشه خود را نشان داده است . انتظار میرود از موجودیت کسی به غیر از خودش در زمین . واکنش نشان دهد . اما در اخر این میمون ها هستند که ثابت میکنند . مقبولیت بیشتری دارند . به نوعی زمین ( طبیعت ) خواهان حکمرانی انهاست . به نوعی از دست نوع بشر به ستوه امده . در سکانس پیایان فیلم با امدن بهمن و در هم کوبیدن سیل بزرگ انسانها و محو کردن انها گویی انتقام خود را از ما گرفت . در این فیلم مخصوصا در مورد قسمت اخر . درک عمیقی از روند رو به زوال انسان دست مایه فیلم شده . فیلم به نوعی ما را در کشمکش بودن یا نبودن سوق میدهد. دیالوگ های کم فیلم . تصویر سازی های بسیار عالی و البته رساندن مفهوم نقطه قوت فیلم محسوب میشود . در این فیلم دیگر انساتن وجود ندارد. این میمون ها هستند که برای تکاملاشان میجنگند . اگر از نقطه نظر های فیلم فاصله بگیریم . فرض کنیم در 1000 سال اینده از ظهور سیاره میمون ها به قدری تکامل پیدا میکنند که به صورت انسان امروزی در این جهان رشد میکنند . و این که این میمونها چه تاریخی برای خود میسازند و هزاران فانتزی زیبا در مورد اتفاقات بعد از فیلم میشود روایت کرد . انتخاب نام سزار برای رهبر میمونها هم جای بحث دارد . به نوعی هردو فاتح هستند . سزار فاتح رومی و سزار فاتح میمون ها . در کل بعد ار تماشای این فیلم زیبا . در خواست تامل بیشتر در مورد خودمان دارم . در کل نمیتوان نقطه ضعفی از فیلم گرفت . دیالوگ های بجا . بازی های احساسی. گرافیک عالی . و شخصیت سازی های بجا . در مورد فیلمبرداری هم میتوان به نامزدی برای جایزه اسکار اشاره کرد .
به نظرم نقد جامع (زیادی) و خوبی بود بهتر بود بیشتر راجع قسمت سوم مینوشتی
اسپویل آلارم
به نظرم زیبایی این قسمت کوبا بود که سزار در افکارش به اون فکر میکرد
همچنین نوا (دختر داستان که حرف نمیزد) نشون میداد که انسانیت هنوز نمرده و وجود داره از زیباترین قسمت های داستان هم به نظر من سکانس مرگ یکی از میمون ها بود که نوا گلی رو که اون میمون به اون داده بود به اون برگردوند 🙂
(کلا بچه دوستم)
اسپویل آلارم
به نظرم حضور بچه سزار در این فیلم کاملا اضافی بود و سکانس فراری دادن بچه ها هم کلا فقط برای تایم فیلم بود
خلاصه چندتا ایراد و نقاط قوت دیگه هم هست که میشه بهش اشاره کرد ولی خوب کلا میشه اسپویل 🙂 (عاشقشم)
بشینید نگاه کنید : نمیگم لذت میبرید یا گریه میکنید ولی مطمئنم احساس سبکی بهتون دست میده