به یاد آن کِلک برتر خالق ...
بیایید که بار دیگر بسراییم، بنوازیم و بسازیم....
بیایید از برای اندیشه، گِرد هم آییم...
بیاید آنچه که در گورستان دل به خفا خاک کردیم و کسی را خبر ندادیم؛بنویسیم...
***
گروهی گمان آن دارند که برای نوشتن هدف و حسی عمیق ملزوم است. نمیگویم که باید هرزهنویسی کرد ولی باید نوشت ...
درست است که باید نوشته به مانند چشمهای خود بجوشد و پدیدار شود. لیک من معتقدم باید اندکی به عمق وجود کلنگ زد و چاهی ساخت تا بتوان از ان چشمه درون آب کشید
در آین صفحه هر چه دلتان است بنویسید...
قلمتان را پرورش دهید و آماده حماسه آفریدن با آن باشید.
من مینویسم، شما نیز (اگر حسش را داشتید:دی) بنویسید
ف.ن
کفشی که پا دارد
تابی که پا دارد
ابری که پا دارد
بادی که پا دارد
...
رمز؟
سلام.بالاخره یه جایی پیدا کردم که بتونم کمی درباره خودم شفاف سازی کنم :16:
احتملا نقد های من رو در مورد داستانهای بعضی از دوستان خوندید شاید هم نخوندید! اما به هر حال من خیلی جزئی و با دقت نقد میکنم و شاید به نظر بیاد که میخوام خودم رو نشون بدم یا ادعایی در مورد داستان نویسی و نویسندگی دارم به خصوص وقتی اسمم رو رمان نویس گذاشتم.من الان 20 سالمه و از دوران راهنمایی داستان می نوشتم،بعداز نوشتن 3 تا داستان کوتاه،بلافاصله وارد رمان شدم.یه رمان 368 ص در ژانر فانتزی حماسی نوشتم ظرف 3سال!این رمان رو به کانون پرورش فکری معرفی کردم و اونها قلم من رو تایید کردن.مدتی با کانون بودم تا اینکه به خاطر شروع دبیرستان دیگه ادامه ندادم.اون رمان 368 ص رو شروع کردم به بازبینی و حاصلش شد یک رمان چند جلدی قطور.به خاطر همین فکر کنم بعد از 7،6 سال نوشتن بتونم ادعا کنم که یه رمان نویسم.امیدوارم کسی این فکر رو در مورد من نداشته باشه که مغرورم یا فکر میکنم استادم یا نقادم یا یه چیزی تو همین مایه ها،من فقط یه نویسنده جوونم که قبل از اینکه بخواد رمانش رو چاپ کنه دلش میخواد تمام ایرادات اونو برطرف کنه.
فکر میکنم بتونی کتابتو بزاری اینجا.تا هم دوستان بیان توی گونی بکننت :دی (شنیدم روش بدیه)هم ما از خوندنش فیض ببریم.
فکر میکنم بتونی کتابتو بزاری اینجا.تا هم دوستان بیان توی گونی بکننت :دی (شنیدم روش بدیه)هم ما از خوندنش فیض ببریم.
اوه اوه اوه اوه این چه طرز حرف زدنه.بی تربیت خجالت بکش:33: بعدشم من رو این رمان چند جلدیم تعصب زیادی دارم،نمیخوام ارزونش کنم،مثل سفیر کبیر،اگر یه همچین کاری چاپ میشد مسلما نویسندش احساس بهتری داشت و کلی طرفدار پیدا میکرد یه پولی هم به جیب میزد.نگران نباش وقتی جا افتادم تو سایت،یه داستان بلند فانتزی حماسی میزارم که کل سایت بره رو هوا تو هم فیضشو ببری.فعلا برو داستان کوتاهی که گذاشتم رو نقد کن نوبت به غول فانتزی هم میرسه.
تو چی؟! ژانر داستانات چیه؟
آ آ
من حماسی نمیخونم.سلیقه افتضاحی تو انتخاب رمان دارم.با این نقد همراه با جزئیاتی که داری، ترجیح میدم وقتی ویرایش شد معرفی کنم.
:دی:دی:دیچه جالب........