یکی از مباحثی که همواره مطرح بوده بحث تعهد قلم هستش. یعنی اینکه آیا نویسنده باید به چیزی تعهد داشته باشد یا نه؟
یکی از همین مباحث مثلا در حوزه کشور ها در نظر میگیرم. تعهد قلم به میهن یا مثلا به یه نوع تفکر و ایدئولوژی مثل تعهد به نظام سوسیالیسمی(مثل شوروی سابق) که آثار از یک چیزی حمایت کنند در زیر ساخت.
یا نه تعهد قلم به کلیسای واتیکان
تعهد قلم به نظام کثیف سرمایه داری
تعهد قلم به فراماسونری
تعد قلم به آتئیسم ها
تعهد به هیچ گرایان
تعهد به ناسیونالیسم ها
تعهد به کوروش کبیر
تعهد به مبارزه با نژادپرستی
تعهد به آمریکا
تعهد قلم به انقلاب شیلی
تعهد قلم به فلسطین و ....
اینکه آیا باید قلم تعهدی داشته باشد یا نه را من نمیدانم و امیدوارم جوابی پیدا شود.
یکی از مباحثی که همواره مطرح بوده بحث تعهد قلم هستش. یعنی اینکه آیا نویسنده باید به چیزی تعهد داشته باشد یا نه؟
یکی از همین مباحث مثلا در حوزه کشور ها در نظر میگیرم. تعهد قلم به میهن یا مثلا به یه نوع تفکر و ایدئولوژی مثل تعهد به نظام سوسیالیسمی(مثل شوروی سابق) که آثار از یک چیزی حمایت کنند در زیر ساخت.
یا نه تعهد قلم به کلیسای واتیکان
تعهد قلم به نظام کثیف سرمایه داری
تعهد قلم به فراماسونری
تعد قلم به آتئیسم ها
تعهد به هیچ گرایان
تعهد به ناسیونالیسم ها
تعهد به کوروش کبیر
تعهد به مبارزه با نژادپرستی
تعهد به آمریکا
تعهد قلم به انقلاب شیلی
تعهد قلم به فلسطین و ....
اینکه آیا باید قلم تعهدی داشته باشد یا نه را من نمیدانم و امیدوارم جوابی پیدا شود.
سلام
مرسی از تاپیکت. اممم به نظر من هر کس باید به چیز یا چیزهایی متعهد باشه. کسی که به هیچ چیز تعهد نداشته باشه زندگی نمی تونه بکنه. حتی یه شخصیت دیوانه مثل جوکر هم برای خودش تعهداتی داره. ولی لزومی نداره به یه چیز به طور کلی تعهد داشت. می شه بخشی از یه مکتب رو پذیرفت و بخشی دیگه اش رو رها کرد. اونایی که یه مکتب رو کامل می پذیرن شخصیت قوی ای ندارن، یه تیپ کلیشه ای شخصیتین. شخصیت های پیچیده اونایی هستن که همه چیز رو کامل نمی پذیرن.
سلام
مرسی از تاپیکت. اممم به نظر من هر کس باید به چیز یا چیزهایی متعهد باشه. کسی که به هیچ چیز تعهد نداشته باشه زندگی نمی تونه بکنه. حتی یه شخصیت دیوانه مثل جوکر هم برای خودش تعهداتی داره. ولی لزومی نداره به یه چیز به طور کلی تعهد داشت. می شه بخشی از یه مکتب رو پذیرفت و بخشی دیگه اش رو رها کرد. اونایی که یه مکتب رو کامل می پذیرن شخصیت قوی ای ندارن، یه تیپ کلیشه ای شخصیتین. شخصیت های پیچیده اونایی هستن که همه چیز رو کامل نمی پذیرن.
سلام
ممنون از نظرت
راستش من اینجا بحث مکتب ادبی نمیبینم
بیشتر با ایدئولوژی سر و کار داریم
مثال میزنم
مثلا:سازمان رسانه ای اوج ایران خودمون
یه رسانه متعهد به انقلاب و یکی از غول ها(به غایت غول ها)انیمیشن ایران است
اثراش شاید مضمون های تاریخی داشته باشند. ولی باز هم خیلی خوب هستند
که فکر کنم بیشتر موفقیتشون هماز سر همین تعهد باشه
یا نه کمی خروج میکنیم از ایران
پابلو نرودا شیلی، جبرا ابراهیم جبرا ، سید مرتضی آوینی(استثنا)
بیشتریاشون موتور متحرک کاراشوندهمین دهنده
البته من بیشتر سوال پرسنده ام تا جواب دهنده
ولی دارم در مقابل یه جواب دفاع میکنم
انسان به هرچی تعهد داشته باشه روی نوشتش میاد، اینطور نیست که بشه نوشته رو از تعهدات جدا کرد.
یک نویسنده مقدار زیادی از شخصیت خودشو درون داستان میریزه و تفکراتش تفکرات داستانه، پس اگر در این بین تناقض ایجاد شده قطعا اون تعهدات پوچن
منم با مرتضی موافقم.
نویسنده حتی تلاششو هم بکنه، آخرش عقاید خودش از تعاملات شخصیت ها معلومه.
من اگه با نژادپرستی مخالف باشم، تو نوشته م اونو تاییدش نمیکنم!
پس من میگم چیزی به نام تعهد وجود نداره :1:
تعهد به نویسندگی هم وجود نداره ، چه برسه به فرهنگ و عقیده نویسنده ...
هیچ کس به درستی نمیتونه به تعهداتش عمل کنه !
خب به نظرم دو نوع نوشته وجود داره:
1. نوشته هایی که برای تاثیر گراشتن بر روی افکار و اعتقادات و یا برای به وجود اوردن جریان های فکری نوشته میشن که طبعا نویسنده اونارو با تعهد به عقایدش مینویسه
2. نوشته هایی که هیچ تعهدی به هیچ فکر و عقیده ای نداره. و برای شرگرمی و یا هر چیز دیگه ای نوشته میشن مثلا من شدیدا با قتل مخالفم ولی عاشق راستاناییم که توش قتل به وفور اتفاق میفته و طبعا توی راستان خودمم اینکارو میکنم. و یا دوست دارم که شخصیت های داستان هرکس یه طوری باشه پس هر شخصیت رو متعهد به یه سری اصول متفاوت میکنم. و اینجاست که دیگه روابط شخصیت ها ربطی به نویسنده نداره
تعهد چیزیه که آدم در هر شرایطی بهش پایبنده
اگه نتونه عمل کنه بهش تعهد نمیگن
خب تعهد یک چیز تشریفاتی هستش و کمتر کسی به تعهداتش به درستی عمل میکنه و بهش پایبنده...
هر فردی به یک چیزی تعهد داره و در واقع یک اصل برای خودش داره
یک نویسنده خواه یا ناخواه این تعهدات و اصول خودشو توی داستانش وارد میکنه معمولا وقتی شروع به نوشتن می کنند نا خود آگاه سیر داستان مربوط میشه به چیزی که بهش باور و تعهد دارن
مهم نیست که اون شخص به اون تعهد عمل میکنه یا نه مهم اینکه از اون تعهد خوشش میاد و ناخود آگاه بهش باور داره
به نظر من یک نویسنده فقط باید به عقیدش تعهد داشته باشه
البته باید احترام انسانیت و خاکی که اون قلم در حال نوشتنه هم داشته باشه..یعنی اگر در یک جامعه خاص نویسنده داره کار میکنه نباید عقاید و علایق مردم رو مورد هدف و تمسخر قرار بده
نباید عقد و علایق مردم رو مورد تمسخر قرار بده ولی میتونه بدون تمسخر عقاید جدیدی رو پایه گذاری ککه یا حتی اعتقادات خودش رو به دیگران نشون بده.
اینکه توی کتاب نوشته شده چند تا خدا وجود داشته باشه صرفا کفر نیست.یا مثلا تحت تعهد آمریکا، غرب یا کمونیسم ها.
ن یه دنیای خیالی هستش که نویسنده ترجیح داده چند تا خدا در اون وجود داشته باشه.
ولی به طور کلی نباید حتی اشارات کوچک هم به عقاید مردمی کرد.حالا چه ایران چه خارج.
برای همینه که من تمام ایده های داستانی که داشتم خارج از بحث های دینی بوده و هیچکدوم هم دنیای شناخته شده الان(جمهوری اسلامی ایران یا حالا کشور های دیگه)نبوده.
فکر میکنم اگه اینجوری بمونه بهتره.حداقل برای داستانهای فانتزی که نویسنده توان اشاره نکردن به اون دایره بزرگ از اعتقادات یا حالا مذهب ها یا آمریکا و و و و و و...رو از خودش سلب کنه.
از بحث تاپیک نمیخوام خارج بشم به نظرم تحت تعهد ذهنش باید باشه.به چیزی که عقل میگه توجه کنه و اثرشو تحت تاثیر یا تعهد چیزای دیگه ننویسه.
خب دوستان بیشترشون اتمام حجت کردن، بله نمیشه نویسنده نوشتش رو از تعهداتش یا عقایدش جدا کنه
ولی باید بگم یک نویسنده به نظر من باید به خودش و عقایدش تعهد داشته باشه ....... خب یعنی چی؟
یعنی قلمش رو برای پول نفروشه، مثلا بهش گفتن بیا این داستان رو بنویس این چیزا رو توش بگو انقدر پول بگیر ....... یا ببینه یه جامعه ای یه چیز زشتی رو قبل دارن بیاد پا بذاره رو عقایدش و روش نویسندگیش رو تغییر بده ...... مثلا الان جدیدا مد شده فیلمی که توش فحش ها و حرف های بد زده نشه فیلم حساب نمی کنن ......
یه نویسنده نباید برای پول و یا نظر تعداد معدودی روشش رو عوض کنه ........
ولی این حرف من کاملا با انتقاد پذیری فرق داره ..... انتقاد پذیری یعنی به اثر طرف و نوشتارش انتقاد میشه نه اینکه تعداد کمی بیان بگن چرا مثلا اینطوری نمی نویسی؟ ....... اونم سریع تغییر بده
ولی نویسنده ای که فقط بر اساس خواست دلش بنویسه نویسنده موفقی نمی شه مثلا هر چیزی که دلش خواست بنویسه که این اشتباهه گاهی وقت ها باید چیزی رو بنویسی و شخصیتی رو بکشی که دلت نمی خواد .......
ولی من درباره ی خواست دل حرف زدم ...... در حالی که به نظرم به نویسنده ای که توی داستانش پا بذاره روی عقایدش ..... نه عقاید من .... عقاید خودش ..... بهش اعتمادی نیست
با تشکر
به نظر من تعهد هر قلمی باید فقطو فقط به خود نویسنده باشه.
والسلام. بحثم نداریم