آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان های درحال نگارش
196
ارسال
38
کاربران
400
Reactions
48 K
نمایش
شروع کننده موضوع 1395/07/03 00:22
سلام
در خدمت شما هستم با داستان بلند این سری :دی
نام داستان : جوک های بی مزه
نویسنده : آتوسا
فصل چهارم: چرا گناهکاران قدرتمندند ؟
فصل پنجم: نمی توانم رهایت کن
فصل 6، 7 و 8
فصل ششم : واکنشت چیست ؟
فصل هفتم : با خوشحالی، با خوشحالی از روی ترس می گریزم
فصل هشتم : و آنها از ما هیولا می سازند
فصل 9، 10 و 11
فصل نهم : بدبختی رودخانه ی دنیاست
فصل دهم : بگذار اجساد بر زمین بیفتند
فصل یازدهم : فرشته به سادگی دورم انداخت
فصل 12، 13 و 14
فصل دوازدهم : اگر بخواهم این کشتی را غرق می کنم
فصل سیزدهم : جوکر را با بی بی جفت کن
فصل چهاردهم : گریه کنان به کنارم بیا
فصل پانزدهم: گریه زیبایت می کند
فصل شانزدهم: می توانستیم نابود شویم، می توانستیم بسوزیم، بسوزیم
فصل هفدهم : کلوچه بادومی فکر می کردم سر به راهی ( دارای قسمت هایی که برای همه ی سنین مناسب نمی باشد. )
فصل هجدهم : وقتی در وجودم ذوب می شوی
فصل نوزدهم : تو هم به اندازه ی من شیطانی
فصل بیستم : باید از روی جسدم رد شی
فصل بیست و یکم
فصل بیست و دوم
فصل بیست و سوم
فصل بیست و چهارم
1395/10/08 15:17
این فصل هم طبق معمول محشر بود... فقط دو تا چیز.1. هارلی یکم زود نزد به سرش؟؟2.نمیشه یکم فصل ها رو سریعتر بدین؟؟لطــــفاً.
ida7lee2 و Lady Joker واکنش نشان دادند
1395/10/08 21:28
آقا من بعد از کلی وقت عاشق یه داستان شدم... خیلی نامردین اگه دیر به دیر فصل بدین:wh1::(s1734):.10.
ida7lee2 و Lady Joker واکنش نشان دادند
1395/10/09 22:41
ببخشید بابت بی احترامیم.
شرمنده.
1395/10/25 14:21
خب با توجه به اینکه قبلا نقد کردمش دیگه نیازی به نقد و نظر نمی کنم فقط در این حد میپرسم که فصل جدید کی میاد؟ منتظرم.
گرچه گفتی به دلیل امتحانات یکم فصل جدید دیر میاد.
ضمن اینکه من همچنان کاور سوم را به این دوتا ترجیح میدم. 🙂
الان دقت کردم ، اسم نویسنده چرا روی کاور نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Lady Joker واکنش نشان داد
شروع کننده موضوع 1396/04/24 21:24
من فصل دوازده و سیزده رو نذاشتم ؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
آنچه گذشت ...
دوستانی که داستان رو تا اینجا خوندن می تونن اسپویلر رو باز کنن یه خلاصه ای از قسمتهای پیش هست که دوباره برگردین تو ماجرا و اینکه یک ماه نبودم...
هارلی روانشناس جوانی بود که مسئولیت پرونده ی جوکر جنایتکار رو می پذره و شروع به " به اصطلاح " درمانش می کنه ولی در طول راه شیفته ی تفکر نیهیلیستی و آشوب گرایی جوکر میشه و شروع می کنه به دیدن دنیا به طور دیگه ای. هارلی کم کم یاد میگیره که آدمها همیشه سیاهِ سیاه و یا سفیدِ سفید نیست و همه چیز بیشتر از اون چیزی هست که به نظر میاد و درست در جاییکه احساس می کنه جوکر رو بهتر شناخته، جوکر از آرکهام فرار می کنه، استرتفورد ( مدیر آرکهام ) رو میکشه هارلی رو از پشت بام آرکهام بعد از رویارویی با بتمن پایین میندازه و هارلی در حالیکه دیگه حالت طبیعی خودش رو نداره بعد از اینکه بتمن نجاتش میده به خونه میره. چندی بعد متوجه میشه دوست صمیمیش دکتر پاملا ایزلی ناپدید شده و احتمالن به قتل رسیده. هارلی پشت به همکارش و مدیر جدید تیمارستان دیوید ویلسون می کنه و نسبت به کمکهای اون بی اعتناست و دنبال راهی می گرده تا جوکر رو پیدا کنه چون تنها راه نجاتش توی گتهام ... جوکره.
ida7lee2 واکنش نشان داد
شروع کننده موضوع 1396/04/26 01:16
بعد از ماهها انتظار...
1396/04/26 02:24
بعد از ماهها انتظار...
هووم . سلام ابجی اتوسا جان ... خب .. در مورد فصل 14 .. یه چیزی متفاوت بود. یه چیزی در مورد قلمت . لحن نوشتاریت ..و لحن هارلی و جوکر ... هیچی مثل قبل نبود .. فک کنم اگه یه بار دیگه خودت بخونی متوجه بشی ... این تفاوت باید مربوط به بازه زمانی باشه که تو نوشتن فاصله انداختی..
ida7lee2 و Lady Joker واکنش نشان دادند
شروع کننده موضوع 1396/04/26 17:59
هووم . سلام ابجی اتوسا جان ... خب .. در مورد فصل 14 .. یه چیزی متفاوت بود. یه چیزی در مورد قلمت . لحن نوشتاریت ..و لحن هارلی و جوکر ... هیچی مثل قبل نبود .. فک کنم اگه یه بار دیگه خودت بخونی متوجه بشی ... این تفاوت باید مربوط به بازه زمانی باشه که تو نوشتن فاصله انداختی..
فائزه جون از بقیه پرسیدم گفتن فرقی نداشت لحنش :دی
قسمت سیزده رو هم می تونی یه بار دیگه بخونی دستت بیاد :دی من این چند وقت داستان نمی نوشتم ولی فنِ جوکر زیاد می خوندم برای همین لحن جوکر هنوز یادمه ولی اگه خیلی اصرار داری امشب یه بار دیگه میشینم دارک نایت رو می بینم :دی ولی مطمئنم لحنش همین بود :دی
ممنون از لطفت
1396/04/26 18:23
فائزه جون از بقیه پرسیدم گفتن فرقی نداشت لحنش :دیقسمت سیزده رو هم می تونی یه بار دیگه بخونی دستت بیاد :دی من این چند وقت داستان نمی نوشتم ولی فنِ جوکر زیاد می خوندم برای همین لحن جوکر هنوز یادمه ولی اگه خیلی اصرار داری امشب یه بار دیگه میشینم دارک نایت رو می بینم :دی ولی مطمئنم لحنش همین بود :دی
ممنون از لطفت
نیدونم ابجی ... نمیدونم چرا تو نظر من اینقدر متفاوت اومد که ... ولی به هر حا بازم عالی بووود . بی صبرانه منتظر فصل جدیدمممم
ida7lee2 واکنش نشان داد
1396/05/31 03:19
من آمده ام لای لای.
آتوسا ی عزیز من دانلود کردم فصول جدیدی وقتی خوندم نظر میزارم
Lady Joker واکنش نشان داد
1396/06/01 03:13
باید بگم که خیلی خوبه ولی به نظر من شخصیت پردازی جوکر خیلی عالی نیس. منتظر ادامه داستانم عزیز جان :41:
Lady Joker واکنش نشان داد
شروع کننده موضوع 1396/06/01 10:50
باید بگم که خیلی خوبه ولی به نظر من شخصیت پردازی جوکر خیلی عالی نیس. منتظر ادامه داستانم عزیز جان :41:
مرسی گل من
چرا؟
1396/06/03 01:07
مرسی گل منچرا؟
راستش تصور من جوکر یه آدم پیچیده غیر قابل پیشبینی بود. اما تو داستانت میشد تا حدودی حرفایی که میزد رو پیشبینی کرد
ولی باز خیلی داستانت رو دوس دارم و پیگیرش هستم
بوس بوس :107:
Lady Joker واکنش نشان داد
شروع کننده موضوع 1396/06/03 02:08
راستش تصور من جوکر یه آدم پیچیده غیر قابل پیشبینی بود. اما تو داستانت میشد تا حدودی حرفایی که میزد رو پیشبینی کرد
ولی باز خیلی داستانت رو دوس دارم و پیگیرش هستم
بوس بوس :107:
عمرن بتونی فصل بعدی رو پیش بینی کنی ?
تو این فصل هم حرفهای جوکر دلیل داشت یعنی فصل بعدی کفت می بره ?
راستی فردا فصل جدید رو میزارم
hera واکنش نشان داد
1396/06/05 12:29
در آن واحد رو دو تا داستان کار می‌کنین بانو؟؟؟:18:
من در جستجوی عدن و نخوندم وقت کنم حتما میخونمش...اما جوک های بی مزه داستان خیلی بیستی داره و نوع نوشتن و توصیفات و حتی صحبت کردن جوکرم مثل خودش تو فیلماشه....پس فن فیکشن خوبی هرچند من از فن فیکشن بدم میاد اما شما خیلی خوب نوشتینش:8:
یه صحبتم با بقیه دوستان دارم...تو رو خدا به فکر نوشتن فن فیکشن نغمه آتش و یخ نیفتین...با مارتین کاری نداشته باشین:77:
hera و Lady Joker واکنش نشان دادند
