نظرتون راجب فن فیکشن؟

من زیاد دوست ندارم. به عنوان یکی دوتا کار اول و...بد نیست، چون باعث میشه یه نویسنده تازه کار حداقل بار ایده پردازی اولیه و ساختاربندی رو نداشته باشه. اما هیچ کس نباید کل ایده ها، خلاقیت و زمانش رو روی فن فیکشن هدر بده. چون حتی اگه بهترین فن فیکش هارو هم بنویسی، هیچ وقت به شهرت نمی رسی. حتی اگه شاهکار خلق کنی دیده نمیشی. و خب مسلما خلق یه اثر مستقل بسیار بسیار سخت تره...مگه نه؟ و انتخاب مسیر آسون اولویت خیلی از ماهاست. که این بده پس دلیل دیگه ای برای خوب نبودن فن فیکشن. من الان یاد داستان 360 روز افتادم. از نظر خودم، شاهکار بود. کاش با هری پاتر قاطی نمی شد! قبل رسیدن به هری پاتر بسیار بسیار عالی تر بود.
و نکته دیگه این که، از کش دادن چیزی خوشم نمیاد. هری پاتر ( این رو به عنوان مثال میگم، چون بیشتر فن فیکشن ها برای این اثر نوشته شدن) کتاب خیلی خوبی بود و لذت زیادی بردیم ازش. فن فیکشن های زیادی ازش نوشته شد و چون دورانی بود که این کار خیلی باب بود خوب بود. رقابت خوبی بود و باعث شد خیلی ها جذب نویسندگی بشن. مثل سمیه و احتمالا سینا. ولی الان، وقتی یه نفر فن فیکشن می نویسه فقط زمان و انرژی خودشو تلف می کنه. نظر من اینه.

یه زمانی که هری پاتر رو دور بود دوتا از برادرام عاشقش شدنو پشتش دست به قلم شدن که یه داستانی بنویسن توی دنیای هری پاتری ولی بعد از یک ماه وقتی ازشون سوال کردم دیدم هر دو داستانشون رو پاره کردن و ریختن دور با اینکه یکی از داداشام 100 صفحه ای نوشته بود ، من هم با نظر حریر موافقم هیچ وقت یه نویسنده فن فیکشن نویسنده معروفی نمیشه و به نظرم کسی که نتونه خودش دنیا بسازه نژاد بسازه نو آوری داشته باشه و تنها قطعات پیش ساخته یه پازل دیگه استفاده کنه نویسنده به حساب نمیاد!
من کلا داستانی که مارک روش فن فیکشن باشه رو خلاصشم نمیخونم چه برسه به اینکه کلا بخونمش!

من یه نکته بگم:
فن فیکشن نوشتن، در واقع به قول خانم آتوسا، در کمیک استریپ نویسی به شدت رایجه! در واقع بیشتر کمیک های مشهور، اقتباس ها و فن فیکشن ها هستن!
(مثال هاشم تا دلتون بخواد دارم که همین افراد چه شاهکارهایی با ایده های ساده ایجاد کردن.)
فن فیکشن نوشتن به نظرم نه تنها بد نیست، بلکه خلاقیت فوقالعاده نویسنده رو نشون میده.
من شخصا داسان اوریجینال میشناسم مفت گرونشه
ولی کمیک استریپ میشناسم، به معنای فن فیکشنه، ولی واقعا خلاقانس. در واقع حتی از داستان های عالی اوریجینال هم بهتره.

وای! یهو سه تا پست. راستش فکر نمی کردم این تاپیک این قدر دووم بیاره و حتی به پست دهم برسه‌. ولی این طور که بوش میاد همین طور به تعداد کسانی که نظرشون راجع به فن فیکشن مثله من منفیه اضافه میشه و البته هنوز هم کسانی پیدا می شن که ازش دفاع می کنن. بازم ممنون از همه به خاطر نظر هاشون.

خب بعضی ها با این فن فیکشن مخالفند مثل جورج مارتین تازه پیگرد قانونی هم داره ولی خب به نظر من خوبه، یه جور تمرینه و از همه مهمتر اگه کتاب اصلی طرفدار زیاد داشته باشه می تونه مشوق خوبی برای آدمای تازه کار باشه که ایده های مستقل و از همه مهمتر کاری بهتر ارائه کنند. مثل همین آرمان آرین از فن فیکش هری پاتر شروع کرد، یادش بخیر....

به نظرم فن فیک نویسی یه شروعه.یه شروع برای یه شخصیت پردازی نو.هرچی باشه شما یه فن فیکشن مینویسین و یه تغیراتی توی محیط و حتی ساختار کرکتر میدین.و شما محدودیت چندانی ندارین.همین که توی چهارچوب داستان باشین کافیه.فقط اسمشو بزار فن فیکشن هری پاتر و هرچی هرچی هرچی میخوای رو بنویس.کسی به تو خرده نمیگیره.و اینا فقط خلاقیته که مهمه.به نظرم سختی که فن فیکشنم داره همینه.تو باید خیلی خلاقیت داشته باشی تا به چشم بیای.بعضی مواقع نیازه سنت کشکنی کنی توی این فن فیک ها.ولی در یه حد متعادل.چون اگه یکم این مرزو رد کنه طرف فکر میکنه نویسنده مسخرش کرده.مثلا بیای بگی هدویک دامبلدور بوده که به هری به صورت نامحسوس کمک میکرده.یا خیلی چیزای دیگه که بخوای بیاری تو داستان باید سنجیده باشه.
به نظرم یه فن فیکشن خوب اونیه که بتونه در امتداد داستان اصلی باشه.تنه یه اصلی داستان ثابت باشه ولی شما بهش بسط بدی و شاخه هاشو زیادکنی.اینطوری خواننده با شخصیت اشناس و این دفعه این اتفاقات و جریان های جدیده که خواننده رو به چالش میکشه.چون اگه شما بخوای بیای کل این شخصیت رو تغیر بدی تا چقد میتونی این فن فیکشو ادامه بدی؟خوب ی جلد دو جلد!ولی این فن فیکشنه نباید به اندازه کتاب اصلی باشه که.چون شما ببین یه کی رولینگ هفت جلد نوشت تا اون خواننده ها بتونن با این هری انس بگیرن.اگه تو ی شخصیت نو بنویسی و در قالب هری پاتر بخوای به خواننده تزریقش کنی تا مخاطب بخواد این کرکترو بشناسه داستان تموم شده.تازه این چ کاریه!تو که میتونی خصیت جدید بنویسی بروی یداستان بنویس چرا قالبی کار میکنی؟
به نظر من فن میکشن نویسی یه شروعه خوبه و ی دست گرمیه.و کلا خوبه (:

wizard girl;28748:
اوهوم شوالیه هفده ساله خوب بود فقط یه سوال پیش میاد اینکه
نویسنده چطور موقع نوشتنش نهنگید0_0
مطلبش یجورایی خیلی شلوغ بود یعنی کلی موضوع داشت دنیای اجنه و مسابقاتو .....

خوبی اینجور شلوغی ها اینه که خیلی از ضعف های کار رو پوشش میده

Amir2527;28887:
وای! یهو سه تا پست. راستش فکر نمی کردم این تاپیک این قدر دووم بیاره و حتی به پست دهم برسه‌. ولی این طور که بوش میاد همین طور به تعداد کسانی که نظرشون راجع به فن فیکشن مثله من منفیه اضافه میشه و البته هنوز هم کسانی پیدا می شن که ازش دفاع می کنن. بازم ممنون از همه به خاطر نظر هاشون.

اینجا همه اهل بحثن اگر موضوعش جذاب باشه.

_MIS_REIHANE;28898:
به نظرم فن فیک نویسی یه شروعه.یه شروع برای یه شخصیت پردازی نو.هرچی باشه شما یه فن فیکشن مینویسین و یه تغیراتی توی محیط و حتی ساختار کرکتر میدین.و شما محدودیت چندانی ندارین.همین که توی چهارچوب داستان باشین کافیه.فقط اسمشو بزار فن فیکشن هری پاتر و هرچی هرچی هرچی میخوای رو بنویس.کسی به تو خرده نمیگیره.و اینا فقط خلاقیته که مهمه.به نظرم سختی که فن فیکشنم داره همینه.تو باید خیلی خلاقیت داشته باشی تا به چشم بیای.بعضی مواقع نیازه سنت کشکنی کنی توی این فن فیک ها.ولی در یه حد متعادل.چون اگه یکم این مرزو رد کنه طرف فکر میکنه نویسنده مسخرش کرده.مثلا بیای بگی هدویک دامبلدور بوده که به هری به صورت نامحسوس کمک میکرده.یا خیلی چیزای دیگه که بخوای بیاری تو داستان باید سنجیده باشه.
به نظرم یه فن فیکشن خوب اونیه که بتونه در امتداد داستان اصلی باشه.تنه یه اصلی داستان ثابت باشه ولی شما بهش بسط بدی و شاخه هاشو زیادکنی.اینطوری خواننده با شخصیت اشناس و این دفعه این اتفاقات و جریان های جدیده که خواننده رو به چالش میکشه.چون اگه شما بخوای بیای کل این شخصیت رو تغیر بدی تا چقد میتونی این فن فیکشو ادامه بدی؟خوب ی جلد دو جلد!ولی این فن فیکشنه نباید به اندازه کتاب اصلی باشه که.چون شما ببین یه کی رولینگ هفت جلد نوشت تا اون خواننده ها بتونن با این هری انس بگیرن.اگه تو ی شخصیت نو بنویسی و در قالب هری پاتر بخوای به خواننده تزریقش کنی تا مخاطب بخواد این کرکترو بشناسه داستان تموم شده.تازه این چ کاریه!تو که میتونی خصیت جدید بنویسی بروی یداستان بنویس چرا قالبی کار میکنی؟
به نظر من فن میکشن نویسی یه شروعه خوبه و ی دست گرمیه.و کلا خوبه (:

رشد فن فیکشن هری پاتر در ایران از فاصله کتاب پنج تا شش شروع شد که زمان ارائه کتاب طول کشید و همه میخواستن بدونن بعد محفل ققنوس چه اتفاق هیجان انگیزی میوفته حالا که بازگشت ولدمورت علنی شده اما وقتی کتاب نویسنده ارضاشون نکرد دست به قلم شدن. کتاب هفت هم که اصولا خیلی ها هنوز غارهای مرگبار رو کتاب هفتم میدونن که انصافا منطقی تر و جذاب تر از یادگاران مرگه با این حال ضعف یادگاران بازم فن نویسی رو تو بحث پایان کتاب داشتیم فرقش اینه که اگه فن فیکشن های اولیه رو با فن فیکشن های سالهای اخر مقایسه کنید منطقی تر و خلاقانه تر و قوی تر شدن

ALMATRA;28884:
من یه نکته بگم:
فن فیکشن نوشتن، در واقع به قول خانم آتوسا، در کمیک استریپ نویسی به شدت رایجه! در واقع بیشتر کمیک های مشهور، اقتباس ها و فن فیکشن ها هستن!
(مثال هاشم تا دلتون بخواد دارم که همین افراد چه شاهکارهایی با ایده های ساده ایجاد کردن.)
فن فیکشن نوشتن به نظرم نه تنها بد نیست، بلکه خلاقیت فوقالعاده نویسنده رو نشون میده.
من شخصا داسان اوریجینال میشناسم مفت گرونشه
ولی کمیک استریپ میشناسم، به معنای فن فیکشنه، ولی واقعا خلاقانس. در واقع حتی از داستان های عالی اوریجینال هم بهتره.

خیلی از کمیک نویس های مشهور از فن نویسی شروع کردن واقعا حیف که تو ایران تصویرگر حرفه ای نداریم تا کمیک های خودمون رو بنویسیم