به نام حق
سلام...
ممنون میشم که با نظراتتون همراهم باشید...
اينم از كاور كه almatra@ زحمتشو كشيدن صفحه آرایی هم با ایشون بود و من خیلی ازشون ممنونم..
مقدمه
اوالان کشوری عظیم که تا سال های سال در شکوه و جلال و عظمت، به زندگی خود ادامه میداده ... دشمنان در رشک و حسد جرات حمله و شورش را نداشتند ... تا اینکه سیل بیماری و مرگ کشور را فراگرفت ... پادشاه در پی کشف علت و درمان بیماری ، متوجه می شود که یکی از دشمنان قدیمی اش چنین توطئه ای را پی ریزی کرده است ... تلاش برای درمان ناموفق میماند .. دشمن در ازای درمان بیماری که خود شروع کننده ان بوده از پادشاه میخواهد دربار خود و دولتش را تسلیم کند ، پادشاه درصدد مخالفت بر می اید ولی موج عظیم بیماری دیگری کشور را فرا میگیرد ... تعداد مرگ های روز افزون پادشاه را مجبور به موافقت می کند ... پادشاه تسلیم می شود و درمان مردم شروع می شود .. ولی با تسلیم شدن پادشاه ، دشمن به پایتخت حمله می کند وخانواده های شاه و درباریان و دولتش را به بردگی می گیرد ... دیگر کشوری به نام اوالان باقی نمیماند ...چه سرنوشتی در انتظاربردگان است؟؟
.
معذرت برا تاخیر راستش خیلی وقته تایپ شده بود کارای ویرایشیش زیاد طول کشید
خوندمش
خیلی خوب بود. یه حس خوبی بهم میداد اما فکر میکنم میشه بیشتر روش کار کرد. شاهزاده ها قراره برده بشن. بردگی برای یه دختر هفت ساله چه معنی داره؟ حتی اگه به قول شما یکی براش تعریف کرده باشه اما باز هم شنیدن کی بود مانند دیدن؟ انتظار داشتم یه کم تیره تر باشه اما باز هم قشنگ بود شدیدا منتظر ادامشم
سلام.
دوستان واقعا بابت نقد های خوبتون ممنونم.
بیکار نیستم و دارم سعی می کنم با تمام چیز هایی که از دوستان یاد گرفتم یا به من گوش زد کردن داستان رو ارتقا ببخشم و ویرایشش کنم.واقعا با نقداتون بهم انرژی دادی.
قرار نیست نیمه کاره رها بشه چون واقعا خودم هم علاقه دارم ببینم توانم در چه حده. فصل دهی ادامه خواهد داشت. فاصله شاید مدت طولانی باشه ولی خب دست پر بر میگردم. به جای یک فصل چند فصل اضافه خواهم کرد. فقط خواهش میکنم که نا امید نشید. ����
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
سلام.
دوستان واقعا بابت نقد های خوبتون ممنونم.
بیکار نیستم و دارم سعی می کنم با تمام چیز هایی که از دوستان یاد گرفتم یا به من گوش زد کردن داستان رو ارتقا ببخشم و ویرایشش کنم.واقعا با نقداتون بهم انرژی دادی.
قرار نیست نیمه کاره رها بشه چون واقعا خودم هم علاقه دارم ببینم توانم در چه حده. فصل دهی ادامه خواهد داشت. فاصله شاید مدت طولانی باشه ولی خب دست پر بر میگردم. به جای یک فصل چند فصل اضافه خواهم کرد. فقط خواهش میکنم که نا امید نشید. ??
سلام
شدیدا منتظر بقیشم چرا متوقف کردی داستان رو
ادامه بده اینجا مشتاقیم که بخونیمش
سلام
شدیدا منتظر بقیشم چرا متوقف کردی داستان رو
ادامه بده اینجا مشتاقیم که بخونیمش
واقعا ؟! بسی ممنون بانو سمیه ... سعی میکنم برسونم حتما حالا که یکی هست بخونه
خوبه ادامه بده.
خوب بود:22:
سلام نویسنده عزیز شما سعی کنید فصل ها را زودتر بدید تا خوانندگان. هم زودتر نقد کنند داستان را
فک نکنم ادامه داشته باشه چون اخرین پست نویسنده تو این تاپیک مربوط به برج 4 2017 هستش.
از مقدمش خوشم اومد حقیقا ولی وقت نکردم فصل هاش رو بخونم.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
فک نکنم ادامه داشته باشه چون اخرین پست نویسنده تو این تاپیک مربوط به برج 4 2017 هستش.
از مقدمش خوشم اومد حقیقا ولی وقت نکردم فصل هاش رو بخونم.
این نویسنده قلم خیلی خوبی داشت من از خوندن فصلاش لذت بردم اما متاسفانه نصفه رها کرده
امیدواریم با رسیدن تعطیلات دوباره بیاد و کتابشو تکمیل کنه
این داستان ادامه پیدا میکنه؟
یعنی داستان رو نخونیم؟