سلام! خوبو خوش و سلامت باشین و از این حرفا!
از اسم تاپیک پیداس.بیاین چرتو پرت بنویسیم!
همه میتوانیم یک چرت نویس شویم!کافیست بخواهیم!
از بین موضوع های زیر یکی رو انتخاب کنین و چرتو پرت بنویسین!دلتون خواست همشو بیارین تو داستانتون!
سوپ جو
قالیچه ی پرنده
خونه ی مادر بزرگه
مدرسه ی نفرین شده
استامینوفن کدئین
فیلم رمنس
پفک
خوب! صد در صد ی قوانینی هم داره!
1.از چرت ننوشتن خوداری کنین.
2.حتما چیزای بیخود بنویسین.
3.حتما از کلمات چرت استفاده کنین.
4.چیزایی ک فکر میکنین باحالن رو بنویسین.
نکته:به نفر اول و دوم و سوم به ترتیب 100 .200.150.سرمایه تعلق میگیرد!
ارادتمند شما:mis-chert
سوپ جو
قالیچه ی پرنده
خونه ی مادر بزرگه
مدرسه ی نفرین شده
استامینوفن کدئین
فیلم رمنس
پفک
توی مدرسه ی نفرین شده یه فیلم رمنس گذاشته بودن من باقالیچه پرنده رفتم پفک بخرم مغازه دار خورد نداشت بقیشو استامینوفن کدئین داد
برنده رو اعلام کنید نو مسابقات(تمام مسابقاتتون) امتیازاتشون رو من میدم! @_mis_reihane
چرا مال من چه ایرادی داشت که اول نشد؟
داستان چرت من هیچ نظری نداشتین؟! ������������
خونه ی مادربزرگه امروز خراب شد، ما همه با پفک داشتیم منظره ویران شدنش را تماشا میکردیم که به یک باره یک پفک از دست آخرین نفر از سمت چپ افتاد...
برنده معلوم نشد؟
این داستانهایی که من خوندم بیشترشون داستانهای عادی بودن که اتفاقات عجیب توشون رخ داده
بهترین چرت و پرتی که من خوندم تو کتاب مرثیه مردگان بود که یه فصل 10 صفحه ای داشت و توش شخصیت دیوانه داستان داره یک سری چرت و پرت میگه که به شکل باور نکردنی ای خود داستان کتابه
یه شعر هم بود رادیو نسیم (اگه اشتباه نکنم) صبحا پخش میکرد من همین یه تیکش یادمه ""بعد از اون شب و خواب کذایی دیگه از گل فروشی رد نمیشم ، آقای گل فروش کاکتوس دار دیگه با کاکتوسات بد نمیشم:دی""
اینم یه نمونه خودم نوشتم
"به به چه سوپ جویی ولی حیف که عسلش کمه آخه پشم گوسفندارو تو بهار آب میدن تا برای فصل برداشت پفک نون داشته باشیم، اگه سال دیگه مسی گل بزنه فلفلش دهن آدمو می سوزونه، دواش هم چایی شیرینه چون سماور استارت نمیخوره ستونای خونه مادر بزرگ شبیه همن بجز سقف گنبد کبود، آره آقای دکتر، داری دور سرم میچرخی! حالت خوب نیست؟
(و در حالی که به خواب می رود)
صدای پای مورچه داره میپیچه تو کوچه
خونه مادربزگه داره یک درخت آلوچه"
:دی:دی:دی:دی
نمیدونم که این تاپیک برای کی بوده .. به هر حال...
"" سر شام خیره شدم توی سوپ. یه مگش داشت شنا میکرد. چشمک زد بهم.گف چرا نمیای تو سوپ !!!
گقتم اخه داغه.
گفت : یعنی فقط مشکلت داغ بودنه سوپه ؟؟
گفتم : اره دیگه . من تو سوپ داغ حالم بد میشه.
گفت : یعنی برات مهم نیست که ظرف سوپ اندازت نیست ؟ یا این که یه مگش داره باهات حرف میزنه...
پرواز کرد و رفت !!
مگسا خیلی حساسن. یه کم براشون وقت صرق کنیم
با قالیچه پرنده از مدرسه نفرین شده به خونه مادربزرگه رفتم دیدم داره تنها تنها پفک می خوره منم رفتم با مامان بزرگ پفک بخورم دیدم نه اینجوری که نمی چسبه فیلم رمنس گذاشتم نگاه کنیم یهو دیدم گلوم درد گرفت گفتم آخه الآن چه وقت گلودرده مامان بزرگ شنید و رفت یه سوپ جو برام آورد بخورم یکم خوردم دیدم یکم تلخه محل نذاشتمو کامل خوردمش بعد از مامان بزرگ پرسیدم این چرا تلخ بود گفت توش چندتا استامینوفن کدئین حل کرده!!!
سلام! خوبو خوش و سلامت باشین و از این حرفا!
از اسم تاپیک پیداس.بیاین چرتو پرت بنویسیم!
همه میتوانیم یک چرت نویس شویم!کافیست بخواهیم!
از بین موضوع های زیر یکی رو انتخاب کنین و چرتو پرت بنویسین!دلتون خواست همشو بیارین تو داستانتون!
سوپ جو
قالیچه ی پرنده
خونه ی مادر بزرگه
مدرسه ی نفرین شده
استامینوفن کدئین
فیلم رمنس
پفک
خوب! صد در صد ی قوانینی هم داره!
1.از چرت ننوشتن خوداری کنین.
2.حتما چیزای بیخود بنویسین.
3.حتما از کلمات چرت استفاده کنین.
4.چیزایی ک فکر میکنین باحالن رو بنویسین.
نکته:به نفر اول و دوم و سوم به ترتیب 100 .200.150.سرمایه تعلق میگیرد!
ارادتمند شما:mis-chert
ای بابا. آخرین باری که داشتم سوپ جو می خوردم روی قالیچه بود. نصفشم ریخت رو لباسم ها! برای همن مجبور شدم به مامانم استامینو فن کدیین بدم تا آرام بشه. آخه لباس مورد علاقهش تن من بود. لباس شو از خونه مادربزرگه که هزار تا قصه داره آورده بود.
نه ناموصا تو این مدرسه نفرین شده این تاپیک چرت نویسی رو میبینم فقط واسه پفک خوری خوفه
میخواستم از اینکه این تاپیک الان چند ماه بالاس انتقاد کنم ولی خودمم مجذوب جذابیتش شدم مثل این میمونه چیپس پفک پفیلا همرو داشته باشی فیلم رمنس ببینی 😐
یکی منو بگیره تورو خدا 😐
بگیرین دستمووووو :78:
همه سوپ جو هام ریخ رو لباسم اینقدر تایپیدم 😐
داشتم متنای بقیه رو میخوندم دیدم همه قالب برا متناشون گذاشتن 😐
نزارین برادر های من (بدون توجه به اینکه ممکن خواهر بین جمعیت باشه ادامه میدهد)
کل هدف تاپیک اینه که چرت بنویسین بعد شما همش همش یه راهی پیدا میکنید یه ماتریکس و فیل تر رو وارد نوشتتون کنید (ابرویی بالا می اندازد)
هه شما تا عمر دارید یاد نمیگیرید (در حالی که گوشه چپ لبش باعث شده چشم چپش دیده نشود به موزیک yesterday from beatls گوش میدهد)
اخرش همینجا فصیل میشید 😐
سلام.
من و مادربزرگه تو مدرسه ی نفرین شده درس میخوندیم.
معلممون یه پفک بود.
یه روز اومد گفت با زنش که یه استامینوفن کدئینه دیشب بعد یه فیلم رمنس دعوا کرده.
به مادربزگه پیشنهاد ازدواج داد منم غیرتی روش سوپ جو ریختم.
پایان.
آها قالیچه ی پرنده هم تو حلقتون دوستان.:37:
فداتون بشم.
کی میدونه استامینوفن از کجا اومده؟
مشکل درست از اون روزی به وجود اومد که یه پشه خوشگل و مامانی داشت برای خودش قدم میزد که یهو جناب پادشاه فرعون جلوش قرار گرفت. آقا این در یک نگاه عاشق شد. عاشق چی؟ عاشق دماغ شاه!!!اومد اینو از نزدیک ببینه که یهویی جناب شاه یه نفس عمیق کشید و پشه بیچاره رو وارد مغزش کرد. اون اون تو داشت به جمیع جهات فرعون نگاه می کرد. فرعون که سرش درد می کرد دستور داد که قرصی براش بنویسن که سرش خوب بشه. آقا اینا هی فکر کردن هی فکر کردن. اما... هیچ. پشه هه که اون تو اعصابش داشت خورد می شد تو ذهن فرعون زمزمه کرد که آقا دعوای دردت اینه که استامینوفن بخوری. هم من خلاص میشم و هم تو.
فرعون که فکر کرده بود این صدای یکی از خدایانشونه، سریعا دستور ساختش رو داد. بعدم خورد و پشه بیچاره مامانی هم اون تو به رحمت ایزدی پیوست. نامه تمام...:)))
اون نمرود بود فکر کنم:21:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
راستش یه روزی داشتم سوپ جو میخوردم که خونه مادربزرگ رو قالیچه پرنده برد هنوز هم دارم سوپ جو میخورم بعدش شب رفتم مدرسه نفرین شده مادربزرگم داشت پفک میخورد منم رفتم خونه فیلم رمنس ببینم بعد یادم افتاد استامینوفن کدئین بخورم که خونه مادربزرگ داشت ولی خونه مادربزرگ دست قالیچه پرنده بود آیا به نظرتون مادربزرگ تو خونه نفرین شده استامینوفن کدئین داره نظرتون خیلی واسم مهمه لطفا واسم بنویسین و یادگاری نگهش دارین ممنونم.
من بدبخت یه روز خواستم برم خونه ی دوست فاطمه دختر دایی فرزانه دختر علی دایی زهرا که برادش محسن میشه و ماردش سمیه و باباش تو کارخونه ی قالی بافی کار می کنه و دوستش هم پسر اقای توصلی شیرینی فروشی محله گل رخینا که دخترش داخل مدرسه نفرین شده درس می خونه ..
همین دیگه حوصلم نیست..:21: