|
خاطرات تاج شکسته (Memories of the Broken Crown)
|
بسیارزیبا بود واقعا از کتابتون لذت بردم.
در این دوران بی کتابی که تو بوک پیج هست واقعا به نویسنده های خوب احتیاج داشتیم.(البته تقصیر منم هستا ) به همه پیشنهاد میکنم همراه دورگه (که واقعا عالیه)حتما این رو دنبال بکنن.پ ن : 🙂 🙂 🙂
وای خیلیییییی ممنون:6: خوشحالم کردی:53:
سلام
چند خط مقدمه بزار با داستان آشنا شیم
سلامچند خط مقدمه بزار با داستان آشنا شیم
سلام. راستش فعلا ایده ای واسه ی مقدمه ندارم. اما سعی میکنم یکی بنویسم.:1:
با سلام و خسته نباشید
بعد ی مدت طولانی ی داستان جالب پیدا کردیم برای خوندن :دی
خب برم اول بخونم تا نظر بدم
با سلام و خسته نباشید
بعد ی مدت طولانی ی داستان جالب پیدا کردیم برای خوندن :دی
خب برم اول بخونم تا نظر بدم
سلام و بسیار هم ممنون:6:
بفرمایید بخونین! داستان خودتونه! خخ:دی
جا داره خسته نباشید بگم به نویسنده عزیز! و عضویتشون رو تبریک بگم.
دست مریزاد واقعا با داستانتون حال کردم و خیلی ازش خوشم اومده!بی صبرانه منتشر فصل جدیدم!
جا داره خسته نباشید بگم به نویسنده عزیز! و عضویتشون رو تبریک بگم.
دست مریزاد واقعا با داستانتون حال کردم و خیلی ازش خوشم اومده!بی صبرانه منتشر فصل جدیدم!
سلامت باشید و خیلی ممنونم!:1: ولی لطفا نقدش کنین و ایرادی دیدین بگین! من این کتابم رو واسه تعریف و تمجید نذاشتم!
چشم حتما.:3: فقط من توی مدارس فصل نمی ذارم. واقعا وقت نمی کنم.
آیا می دانید نقد کردن و فرستادن ایرادهایی که به اندازه ی یک طومار هستند جرم نیست؟
آیا می دانید من کتابم را برای تعریف و تمجید نگذاشته ام؟
آیا می دانید بدون نقد شما به جایی نمی رسم؟
پس بدانید ای برادران وخواهران! که نقد شما موجب پیشرفت و خشنودی من است!:دی
در یک کلام: کتابم رو نقد کنین و نگران هیچیم نباشین! من ناراحت نمیشم.
آیا می دانید نقد کردن و فرستادن ایرادهایی که به اندازه ی یک طومار هستند جرم نیست؟
آیا می دانید من کتابم را برای تعریف و تمجید نگذاشته ام؟
آیا می دانید بدون نقد شما به جایی نمی رسم؟
پس بدانید ای برادران وخواهران! که نقد شما موجب پیشرفت و خشنودی من است!:دیدر یک کلام: کتابم رو نقد کنین و نگران هیچیم نباشین! من ناراحت نمیشم.
سلام دوست عزیز
آیا میدانی به داستانت دست رسی ندارم ؟
ایا میدانی که لینکت برای من بالا نمی آید ؟
ایا میدانی که چقدر ذوق کردم که یه داستان جدید اومده روی سایت ؟
ایا میدانی که الان دهمین باره که رو لینک میزنم و بالا نمی یاره ؟
پس بدان ای خواهرم اگر داستانت دستم بود یه جوری تخریبش می کردم که دیگه درست نشه . ( البته شوخی میکنما ) :دی
در یک کلام : لینک داستان خرابه یا اینکه مشکل از منه .اگه لینک خرابه که ممنون میشم درستش کنی . و اگه لینک درسته ممنون میشم داستانت رو به ایمیلم بفرستی :دی
(بهم پیام بده ایمیلم برات بفرستم )
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
البته اگه می خوای تخصصی تخریب بشی بوک پیج یه گروه تخریب داره . می تونی از reza بخوای تا با گروهش داستانت رو تخریب کنه ..:دی
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
البته اگه می خوای تخصصی تخریب بشی بوک پیج یه گروه تخریب داره . می تونی از reza بخوای تا با گروهش داستانت رو تخریب کنه ..:دی
داستان حداقل به پنج فصل برسه میره توی فهرست داستانایی که نقد (نظر) میکنیم
سلام دوست عزیز
آیا میدانی به داستانت دست رسی ندارم ؟
ایا میدانی که لینکت برای من بالا نمی آید ؟
ایا میدانی که چقدر ذوق کردم که یه داستان جدید اومده روی سایت ؟
ایا میدانی که الان دهمین باره که رو لینک میزنم و بالا نمی یاره ؟
پس بدان ای خواهرم اگر داستانت دستم بود یه جوری تخریبش می کردم که دیگه درست نشه . ( البته شوخی میکنما ) :دی
در یک کلام : لینک داستان خرابه یا اینکه مشکل از منه .اگه لینک خرابه که ممنون میشم درستش کنی . و اگه لینک درسته ممنون میشم داستانت رو به ایمیلم بفرستی :دی
(بهم پیام بده ایمیلم برات بفرستم )- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
البته اگه می خوای تخصصی تخریب بشی بوک پیج یه گروه تخریب داره . می تونی از reza بخوای تا با گروهش داستانت رو تخریب کنه ..:دی
لینک واسه ی من مشکلی نداره:دی
این تاپیکش توی زندگی پیشتازه. شاید از این جا بتونی دانلودش کنی.
https://forum.pioneer-life.ir/thread9654.html
وای من تخریب دوست دارم!!!! ممنون میشم کتابم رو تخریب کنین!:10:
راستی ممنون که نظر دادین!:11:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
داستان حداقل به پنج فصل برسه میره توی فهرست داستانایی که نقد (نظر) میکنیم
اوکی ولی 45 صفحه هم همچین کم نیست.:دی
سلام دوست عزیز .. خب یه توصیه داشتم .. اگه چه در حدی نیستم که بخوام چیزی بگم ولی خب این نظر شخصیه منه و شما هم که مشتاق ..
اولین کاری که باید بکنی تا خواننده ها بیشتر بشن اینه که یه مقدمه بنویسی . داستانی که مقدمه نداشته باشه رو کسی نمی خونه .. چون ما اینجا هزاران کاربر داریم ..خب بعد فرض کن یکی شون بیاد توی این پیج خب میبینه هیچ مقدمه ایی نیست حتی ژانرش هم معلوم نیست خب طرف از کجا بدونه اصلا این داستان درمورد چیه . بعد تصویر داستانت هم زیاد خوب نیست . اگه نگاهی به داستان های دیگه بندازی متوجه می شی . مهم ترین چیزی که باعث موفقیت یه داستان میشه ظاهر اونه . و شما کم کاری کردید . و این میتونه داستان جذاب شما رو خراب کنه .. مثلا چی ؟ مثلا میتونستید جدولی رو برای هر فصل به صورت جدا بزارید . ( فکرشو بکن خواننده می خواد اول بدونه که اصلا کار نویسنده داستان در چه حده میاد میبینه که 45 صفحه ست ... خب یکم زیادیه . ولی اگه 15 تا بود اونو میخوند و راجب اون فصل مفصل میتونست نقد کنه . و باز هم میگم مقدمه نداری عزیز من مقدمه خیلی مهمه . ) و راجب داستانت من تا صفحه 5 رو که خوندم زده شدم :2: خب راستش متن هات یه خورده قلمبه سولمبه هست . لازم نیست که از کلمات بزرگ بزرگ استفاده کنی . هر چه داستان سلیس و روان تر باشه بهتره . و خواننده بهتر متوجه میشه . و راستش من هیچی از شخصیت داستان نفهمیدم با این که 5 صفحه هم خونده بودم بازم برام مبهم بود . نمی دونم تازه کاری یا نه ولی می تونی با خوندن داستان های نویسنه های حرفه ایی داستانت رو بهتر کنی . ( اخه راستی اسم شخصیت هات و اون شهر توی داستان واقعا بد بود :46: یه اسم بزار که خواننده توی ذهنش بمونه نه این که زود یادش بره که بخواد دوباره برگرده ببینه اسم اون یارو چیه )مثلا رمان سفیر کبیر . راستش من از رمان های ادبی و فانتزی متنفر بودم و اصلا درکش نمی کردم . اما برای اولین بار این اکتاب فانتزی رو خوندم . گفتم یه بار خوندن ضرری نداره . باور کن جمله ی اول رو نخونده من جذب این داستان شدم . یا اصلا داستان دور گه اون هم فوق لعاده هست . ببین چون مقدمه نداشتی باید صفحه اول رمانت اونقدر جذاب باشه که خواننده بتونه اونو توی چند دقیقه تموم کنه . تمام 45 صفحه رو . به نظرم جای کار زیاد داری . باید خیلی بیشتر داستان بخونی و روی نوشتنت وقت بزاری . به نظرم با سفیر شروع کن . اما ببین من این نقد ها رو کردم نه اینکه متوقف بشی بلکه بیشتر راه بیوفتی .. حداقل تو از خیلی ها مثل من بهتری . چون من الان حدود یه ساله دارم یه داستان مینویسم و هنوز که هنوزه روم نشده بزارمش جایی . این واقعا خووبه که تو دل و جرعتش رو داشتی و توی ذو تا سایت گذاشتی . با اینکه اصلا نفهمیدم که داستانت راجب به چیه . ولی پشتکارت رو دوست دارم . و امید وارم یه روزی جزو بهترین رمانها باشه .. راستی از نقدم ناراحت نشدی که ؟ اگه شدی . ببخشید :دی منظوری نداشتم ..
🙂
سلام دوست عزیز .. خب یه توصیه داشتم .. اگه چه در حدی نیستم که بخوام چیزی بگم ولی خب این نظر شخصیه منه و شما هم که مشتاق ..
اولین کاری که باید بکنی تا خواننده ها بیشتر بشن اینه که یه مقدمه بنویسی . داستانی که مقدمه نداشته باشه رو کسی نمی خونه .. چون ما اینجا هزاران کاربر داریم ..خب بعد فرض کن یکی شون بیاد توی این پیج خب میبینه هیچ مقدمه ایی نیست حتی ژانرش هم معلوم نیست خب طرف از کجا بدونه اصلا این داستان درمورد چیه . بعد تصویر داستانت هم زیاد خوب نیست . اگه نگاهی به داستان های دیگه بندازی متوجه می شی . مهم ترین چیزی که باعث موفقیت یه داستان میشه ظاهر اونه . و شما کم کاری کردید . و این میتونه داستان جذاب شما رو خراب کنه .. مثلا چی ؟ مثلا میتونستید جدولی رو برای هر فصل به صورت جدا بزارید . ( فکرشو بکن خواننده می خواد اول بدونه که اصلا کار نویسنده داستان در چه حده میاد میبینه که 45 صفحه ست ... خب یکم زیادیه . ولی اگه 15 تا بود اونو میخوند و راجب اون فصل مفصل میتونست نقد کنه . و باز هم میگم مقدمه نداری عزیز من مقدمه خیلی مهمه . ) و راجب داستانت من تا صفحه 5 رو که خوندم زده شدم :2: خب راستش متن هات یه خورده قلمبه سولمبه هست . لازم نیست که از کلمات بزرگ بزرگ استفاده کنی . هر چه داستان سلیس و روان تر باشه بهتره . و خواننده بهتر متوجه میشه . و راستش من هیچی از شخصیت داستان نفهمیدم با این که 5 صفحه هم خونده بودم بازم برام مبهم بود . نمی دونم تازه کاری یا نه ولی می تونی با خوندن داستان های نویسنه های حرفه ایی داستانت رو بهتر کنی . ( اخه راستی اسم شخصیت هات و اون شهر توی داستان واقعا بد بود :46: یه اسم بزار که خواننده توی ذهنش بمونه نه این که زود یادش بره که بخواد دوباره برگرده ببینه اسم اون یارو چیه )مثلا رمان سفیر کبیر . راستش من از رمان های ادبی و فانتزی متنفر بودم و اصلا درکش نمی کردم . اما برای اولین بار این اکتاب فانتزی رو خوندم . گفتم یه بار خوندن ضرری نداره . باور کن جمله ی اول رو نخونده من جذب این داستان شدم . یا اصلا داستان دور گه اون هم فوق لعاده هست . ببین چون مقدمه نداشتی باید صفحه اول رمانت اونقدر جذاب باشه که خواننده بتونه اونو توی چند دقیقه تموم کنه . تمام 45 صفحه رو . به نظرم جای کار زیاد داری . باید خیلی بیشتر داستان بخونی و روی نوشتنت وقت بزاری . به نظرم با سفیر شروع کن . اما ببین من این نقد ها رو کردم نه اینکه متوقف بشی بلکه بیشتر راه بیوفتی .. حداقل تو از خیلی ها مثل من بهتری . چون من الان حدود یه ساله دارم یه داستان مینویسم و هنوز که هنوزه روم نشده بزارمش جایی . این واقعا خووبه که تو دل و جرعتش رو داشتی و توی ذو تا سایت گذاشتی . با اینکه اصلا نفهمیدم که داستانت راجب به چیه . ولی پشتکارت رو دوست دارم . و امید وارم یه روزی جزو بهترین رمانها باشه .. راستی از نقدم ناراحت نشدی که ؟ اگه شدی . ببخشید :دی منظوری نداشتم ..
🙂
سلام. راستش حرف شما درمورد مقدمه رو قبول دارم ولی هنوز فکر نکردم مقدمه باید چحوری باشه. واسه همین فعلا نذاشتم. اما هروقت ایده ای به ذهنم رسید حتما قرارش میدم.
و درمورد اون جدوله، راستش بلد نیستم این کارو انجام بدم. مشکل اینه.
و یه چیز دیگه، شما فانتزی خون هستین؟ به غیر از سفیر کبیر و دورگه دیگه چیا خوندین؟ اینم باید بگم که اگه شما فصل اول رو میخوندین متوجه میشدین داستان چیه. پنج صفحه واسه ی درک یه کتاب کمه.
اسم ها هم، خیلی از نویسنده ها اسماشون رو از توی ذهنشون انتخاب میکنن. من زیاد دوست ندارم از اسامی تکراری و روزمره استفاده کنم. کار کتاب های فانتزی اینه که متفاوت باشن. حتی ارباب حلقه ها هم از اسامی تکراری استفاده نکرده.
من خودم به شدت کتاب میخونم. البته کتاب های خارجی. چون اون ها واقعا نویسنده هستن. سفیر کبیر راستش به سلیقم نخورد. ولی موهبت برزخی رو دوست داشتم.
نه خواهر ناراحت نشدم. ولی نقدت نقد کاملی نبود.:دی