با سلام
چند نکته درمورد این داستان رو لازم دونستم بگم:
اول.این داستان در ژانر فانتزی جادوییه اما امکان وجود تغییرات و خیلی چیزایه دیگه هست که نمیشه به نوعی اون رو در یک ژانر خلاصه کرد اما محور اصلی داستان فانتزی جادوییه
دوم.درمورد اسم داستانه که شاید سوال بشه باید بگم فعلا نمیخوام اسمی رو ارائه بدم و بعدا اسمی رو در نظر میگیرم و شاید این رو به بهترین مخاطب واگذار و به نوعی سپاسگذاری از پی گیری و علاقه اون بدونم
سوم.اینکه از دوستان میخوام حوصله به خرج بدن و با جلو رفتن داستان نمیگم مطمئنن ولی شاید بتونم نظر بعضی از دوستان رو به داستان جلب کنم
ممنون از توجهتون
مقدمه:
http://s9.picofile.com/file/8356509292/%D8%A8%DB%8C_%D9%86%D8%A7%D9%85_%DB%B1_1_.pdf.html
سلام. تاپیک رو یکم کاملتر کنید لطفا.
توضیحی درباره اینکه این اثرتون داستان بلنده، کوتاهه، نیمهبلنده، و البته اسم داستان.
اسم داستان رو بگید که من به عنوان اسم تاپیک بذارم چون این چند نقطه و علامت سؤالی که به عنوان اسم تاپیک گذاشتین اسپم به حساب میاد.
سلام, خوشحالم قراره داستان جدید داشته باشیم, لطفا ژانرشم مشخص کنین.
سلام .
به نظرم قراره داستان قشنگی باشه.
فقط اسم تایپیک رو عوض کن چون واقعا اصلا به فکرم نمیرسید داستانه و شانسی واردش شدم.
یه جاهاییم متن کتابی رو قاطی متن محاوره کرده بودی که البته زیاد به چشم نمیومد. ولی در کل به نظرم بهتر بود کامل به صورت نثر کتابی مینوشتی.
سلام .
به نظرم قراره داستان قشنگی باشه.
فقط اسم تایپیک رو عوض کن چون واقعا اصلا به فکرم نمیرسید داستانه و شانسی واردش شدم.
یه جاهاییم متن کتابی رو قاطی متن محاوره کرده بودی که البته زیاد به چشم نمیومد. ولی در کل به نظرم بهتر بود کامل به صورت نثر کتابی مینوشتی.
اون گوشه تاپیک نوشته داستان جدید چجوری نفهمیدی؟
پراکندگی نثر توی کل متن وجود داره چیزی که داستان رو عین خیابون پر چاله و دست اندازهای خیابون ولیعصر کرده. متن رو میخونی، سرعتت با کلمه هایی که به متن نمیان گرفته میشه. یا چاله نیست اما بافت فرسوده شده، خودش رو خورده. عین هندوونه ای که از بس شیرینه دل آدم رو میزنه.
و این چه سبک جدیدیه که شخصیت میگه واو من قدرتمندترینم هیچی جلودارم نیست؟ پس چالش چی میشه؟ از اول میگی های چنان سختی داره بدبخته چرخ روزگار داره از روش رد میشه بعد میگی نه من خیلی قویم همه کفشمن!
و انگار کلا با علائم نگارشی غریبه هستی. توی یک بند با دوازده تا جمله هیچ نقطه ای نیست، و آخر بند همه نقطه ها رو جمع می کنی.
از هکسره و این چیزها هم که می گذریم چیزی نیست. حقیقتش از مقدمه چیز خاصی حس نکردم. جذابیتی واسم نداشت. کل متن رو تقریبا روزنامه وار خوندم رفت تا آخر چون همش تعریف و تجمجید و گفتن از سختی ها بود.
موفق باشی.
اون گوشه تاپیک نوشته داستان جدید چجوری نفهمیدی؟
نه دقت نکرده بودم.
و چاله و چوله من هم حس کردم ولی دره که نبود راحت میشد خوند:45:
سلام. خوشحالم که داستان جدید داریم تو سایت.
در مورد داستان من چیز بیشتری نسبت به حرفای دوستان ندارم. فقط
... یه زمان برای فصل دهی انتخاب کن.
... یا حداقل اعلام کن فصل اول داستانت رو کی میزاری.
با آرزوی موفقیت.
یا علی.
سلام دوستان عزیز
قبل از هر چیزی باید بگم از اینکه یه نویسنده جدید توی سبک فانتزی جادویی دست به قلم شده خیلی خوشحالم و کمال تشکر رو دارم که وقتش رو میزاره و برای افرادی مث من داستان مینویسه.
خب مقدمه رو خوندم اما نظر؛
بعضی از دوستان نظرایی دادن گفتن نثر کتابی و محاوره قاطی شده شاید این نقد وارده اما هر نویسنده ی تازه کاری بالاخره این مشکلات رو داره پس نباید ایرادی گرفت و مطمئنا به تدریج این مشکل بر طرف میشه دوم گفتن پر از چاله چوله و.... هست که من کاملا با این نظر مخالفم نویسنده قلم خوبی داره اما چون اول کاره ایراداتی درش هست اما نه به این صورتی که دوستمون گفت، متنش خوبه جای پیشرفت داره و واقعا من چاله چوله ای ندیدم اما مشکلات جزئی بود که قابل رفعه و به نظرم این نظر یکم اغراق بود ، متن خوبیه و بنده برای یه نویسنده جدید نه کارکشته میپذیرم
و یک نکته ای که بود این بود که نویسنده خیلی هوشمندانه متنو نوشته بود این جور که معلومه شخصیت اول داستان فردیه که باید با سختیای زیادی روبرو بشه و با دنیا و خیلی چیزای دیگه میخواد بجنگه و سرنوشتشو خودش رقم بزنه،نویسنده توی مقدمه خیلی زیرکانه اگه دقت کنید مث خیلی داستانای دیگه بیخودی نیومده یک متن ادبی بنویسه مثلا بگه ای راه پر پیچو خم سختی تورا به مبارزه میطلبم و....... بلکه خیلی عالی از چهار عنصر آب خاک اتش و هوا(باد) که نشانه های دنیا و حیات هستند استفاده کرده و میخواد بگه که کل دنیا و سرنوشت سر مبارزه دارند ولی شخصیت اول میخواد خودش رقم بزنه سرنوشتشو
به نظر من خوب بود یعنی عالی بود
ادامه بده منتظر داستانت هستم
به محض فصل دادنت میخونم و نظر میدم
موفق باشی
یاحق
به علت گذشتن بیش از 6 ماه تاپیک قفل شد. نویسنده محترم اگه درخواست باز شدن تاپیک رو دارید به خودم یا مدیر ارشد یا مدیر کل پیام بدهید