Header Background day #16
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان جوک های بی مزه .:{ فصل ۱۸ ارائه شد }:.

196 ارسال‌
38 کاربران
400 Reactions
47.4 K نمایش‌
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

سلام

در خدمت شما هستم با داستان بلند این سری :دی

نام داستان : جوک های بی مزه

نویسنده : آتوسا

تالارگفتمان 1

تالارگفتمان 2

فصل1-3

فصل چهارم: چرا گناهکاران قدرتمندند ؟
فصل پنجم: نمی توانم رهایت کن

فصل 6، 7 و 8
فصل ششم : واکنشت چیست ؟
فصل هفتم : با خوشحالی، با خوشحالی از روی ترس می گریزم
فصل هشتم : و آنها از ما هیولا می سازند
فصل 9، 10 و 11
فصل نهم : بدبختی رودخانه ی دنیاست
فصل دهم : بگذار اجساد بر زمین بیفتند
فصل یازدهم : فرشته به سادگی دورم انداخت

فصل 12، 13 و 14
فصل دوازدهم : اگر بخواهم این کشتی را غرق می کنم
فصل سیزدهم : جوکر را با بی بی جفت کن
فصل چهاردهم : گریه کنان به کنارم بیا

فصل پانزدهم: گریه زیبایت می کند
فصل شانزدهم: می توانستیم نابود شویم، می توانستیم بسوزیم، بسوزیم
فصل هفدهم : کلوچه بادومی فکر می کردم سر به راهی ( دارای قسمت هایی که برای همه ی سنین مناسب نمی باشد. )
فصل هجدهم : وقتی در وجودم ذوب می شوی
فصل نوزدهم : تو هم به اندازه ی من شیطانی
فصل بیستم : باید از روی جسدم رد شی
فصل بیست و یکم
فصل بیست و دوم
فصل بیست و سوم
فصل بیست و چهارم


   
girl.of.wind, zzareb2, ZAHRA*J and 35 people reacted
نقل‌قول
zahrachemeli722
(@zahrachemeli722)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 59
 

Lady Joker;27436:
ویراستار ندارم :((

تيم بچه هاي ويراستاري كم كه نيستن ! ولي خب همه اين روزا سرشون شلوغه شروع دانشگاه و ... خودت هم البته ميتوني از پس ويراستاريش بر بياي ليدي جوكري هرچي نباشه ?


   
R-MAMmad and ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

zahrachemeli72;27437:
تيم بچه هاي ويراستاري كم كه نيستن ! ولي خب همه اين روزا سرشون شلوغه شروع دانشگاه و ... خودت هم البته ميتوني از پس ويراستاريش بر بياي ليدي جوكري هرچي نباشه ������

ویراستارم آیدا خدابیامرز بود :دی حالا نکشتم صلوات :دی ولی چشم سعی می کنم نیگاه کنم ببینم مشکل از کجاشه. ولی خودم دو سه بارخوندم چیزی به چشمام نرسید. باید یه نفر دیگه هم باشه.


   
R-MAMmad and ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
ida7lee2
(@ida7lee2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 587
 

Lady Joker;27438:
ویراستارم آیدا خدابیامرز بود :دی حالا نکشتم صلوات :دی ولی چشم سعی می کنم نیگاه کنم ببینم مشکل از کجاشه. ولی خودم دو سه بارخوندم چیزی به چشمام نرسید. باید یه نفر دیگه هم باشه.

بله، از اتاق فرمان اشاره کردن من مردم :21: ممد یه بار بهم گفت وقتی خوندی دیدی متن مشکلی نداره، این بار از آخر شروع کن به خوندن. :1:
چون میدونی، مغز انسان اول و آخر کلمات رو میبینه و کل کلمه رو حدس میزنه برای همین خیلی وقتا چیزای اشتباه رو درست میخونیم. ولی گذشته از اشتباه تایپی، چند جا کلمه جا انداختی یا 2جا هم کلمه اضاف داشت:دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Lady Joker;27429:
آیدا یعنی سرش رو کج می کنه به حالت نیم رخ بعد از گوشه ی چشم نگاش می کنه :دی
خب جوکر کلن نافهمیدنیه دیگه :دی منم که می نویسم نمی فهمم چی داره میگه لامصب :دی
تئوریه جالبیه :دی بعدن بیشتر با هم در این رابطه حرف خواهیم زد :دی
مچکرم از لطف و نظر و دیدگاهت

ولی بازم از گوشه ی چشم نمیشه ها! آخرش بازم میتونه مستقیم نگاه کنه. مگه این که سرشو 90 درجه به طرفین بچرخونه :دی
من خیلی از حرفاشو نفهمیدم. یعنی میدونی، حس میکنم کلمه ها جوری کنار هم چیده شدن که ناخوانا شده. وگرنه اونایی که تونستم بفهمم رو درک کردم :1:
باشه :1:
خواهش بانو :1:


   
azam, R-MAMmad and Lady Joker reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

اشوزُشت سپید;27445:
بله، از اتاق فرمان اشاره کردن من مردم :21: ممد یه بار بهم گفت وقتی خوندی دیدی متن مشکلی نداره، این بار از آخر شروع کن به خوندن. :1:
چون میدونی، مغز انسان اول و آخر کلمات رو میبینه و کل کلمه رو حدس میزنه برای همین خیلی وقتا چیزای اشتباه رو درست میخونیم. ولی گذشته از اشتباه تایپی، چند جا کلمه جا انداختی یا 2جا هم کلمه اضاف داشت:دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

ولی بازم از گوشه ی چشم نمیشه ها! آخرش بازم میتونه مستقیم نگاه کنه. مگه این که سرشو 90 درجه به طرفین بچرخونه :دی
من خیلی از حرفاشو نفهمیدم. یعنی میدونی، حس میکنم کلمه ها جوری کنار هم چیده شدن که ناخوانا شده. وگرنه اونایی که تونستم بفهمم رو درک کردم :1:
باشه :1:
خواهش بانو :1:

فصلهای بعدی این نکات رو توجه می کنم حتمن. بهتر میشه :دی


   
R-MAMmad and ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

فصل پنجم

پست اول آپدیت شد


   
ida7lee2 and hera reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

اولین دانلود این فصل برای من بود. اولین نظر هم مال منه.:21:
شخصیت پم که اضافه شد به طرز وحشتناکی باهوش بود.
و اینکه هارلی در حال خود فریبیه و فکر نکنم هرگز چشمش به واقعیت باز شه.
حالت های جوکر به خاطر دوری هارلی بود؟ یه کم اغراق آمیز به نظر می رسه. مگه اینکه نمایش باشه.
جز این چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه بگم.


   
ida7lee2 and Lady Joker reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

بوفچه;27495:
اولین دانلود این فصل برای من بود. اولین نظر هم مال منه.:21:
شخصیت پم که اضافه شد به طرز وحشتناکی باهوش بود.
و اینکه هارلی در حال خود فریبیه و فکر نکنم هرگز چشمش به واقعیت باز شه.
حالت های جوکر به خاطر دوری هارلی بود؟ یه کم اغراق آمیز به نظر می رسه. مگه اینکه نمایش باشه.
جز این چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه بگم.

خیلی ممنون از اول نظر :دی
می دونی که وقتی جوکر اغراق آمیز یه کاری رو می کنه یه برنامه ای تو کاره :دی
بازم تشکر از لطفت


   
ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
⁹
 
(@galactic)
Trusted Member
عضو شده: 2 سال قبل
ارسال‌: 51
 

خیلی خوشم اومد.داستان داره هیجان انگیز میشه. بی صبرانه منتظر ادامشم
موفق باشید


   
ida7lee2 and Lady Joker reacted
پاسخنقل‌قول
ida7lee2
(@ida7lee2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 587
 

»»»» 5

درود
سخنی ندارم
جز این که خواهرم، زودتر فصل 6 رو بده.
قشنگ سر قسمت هیجانیش قطع میکنی؟ :33:
و این که جوکر تو این فصل کمی ناپرهیزی کرد. دلیل ناپرهیزی رو بگو :دی
پیروز باشی :1:


   
Lady Joker reacted
پاسخنقل‌قول
Scarlet witch
(@scarlet-witch)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 61
 

اول از همه....
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود
برخلاف نظر خودت من فصلای دو و سه و چهار رو بیشتر دوست داشتم... صحبتاش با جوکر... مکالمه ها...و قلم فوق العادت
یه چیز فوقالعاده ای که در داستانت وجود داره اینه که همه چی توش درست برنامه ریزی شده و تناسب داره.. نه خیلی به جزئیات توجه میشه تا حدی که از محور اصلی داستان خارج شیم نه اون قد داستان کلیه که انگار قصه شبه... بالعکس.. اونقدر کلیات و جزئیات خوب کنار هم قرار گرفتن که به هیچ وجه در طی خوندنش خسته نمیشی و لذت میبری
شخصیت هارلی رو تا حدی تونستی خوب نشون بدی
عالیه.. ولی کاش یکم لوس تر و احساسی تر نشونش بدی... نه احساسی از لحاظ اینکه مثلا نگرانی اضطرابش درباره جوکر بیشتر بشه نه... منظورم مهربون تره... میخوام مهربون بودن و ساده ولی در عین حال خاص بودنشو نشون بدی... و لوس نه مثل زبون در اوردن :/ رگه ای از شیطنت و رفتا بچگانه توی افکارش.. ایده های تو ذهنش... تمام مدتی که داستانو میخوندم تو این فکر بودم که کاش رگه ای باریک از دیوانگی رو توی کارهاش نشون میدادی... تا اینکه به جایی رسیدم که اینه رو میشکنه و با خودم گفتم... این دیوانگی نیست.. این خشمه... اون قسمتو دوست نداشتم.. و انگار داری هارلی رو خیلی مرموز نشون میدی.. هارلی نباید اونقدر از جوکر بترسه...
و میرسیم به جوکر... خیلی خیلی خیلی عالی به تصویر کشیدیش و به صحنه اوردیش... عاشق مکالمه هاشم.. حرکاتش.. کاش حرکت دست هم بهش اضافه کنی.. ولی خلاصه و مفید میگم... جوکر توی داستانت فوق العادس. ولی... چشم های قرمز یکم زیادی اغراق امیز بود. و اینکه جوکر انوقدرها هم وحشی نیست... و خارج از کنترل...
و میرسیم به پم.. تیپش رو دوست دارم. جوری که به نظر میاد رو.. اما زیاد با شخصیتش نمیتونم کنار بیام.. نمیدونم چرا
و میرسیم به سوالات، که خیلی ذهنمو مشغول کردن... تا چه حد از داستان، توی کامیک یا فیلم ها گفته شده؟ مثلا پم شخصیت خودته یا یه شخصیت از قبل تعریف شده؟ یاجریانای داستان و اینا...
واقعا دلیل اینهمه پافشاری برای نزدیک نشدن هارلی به جوکر چی بود؟ کاش توی داستان مشخص کنی
و پدر هارلی و جریان تحصیلاتش.. اصلا متوجه نشدم.. اون قسمت از مکالمه پدرش که میگه جهشی خوندی تا اخر جواب هارلی..
چیزای دیگه ای هم بود که حافظه ی لعنتیم نمیزاره یادم بیاد پس هروقت که به یادم اومد بهت میگم
حالا که دوباره متنمو از اول میخونم میبینم بیشتر انتقاد بود تا تعریف! شاید چون من تعریفاتمو توی عالی بود خلاصه کردم
ولی بدون.. داستانت حرف نداره پودینگکم! تا اخرش باهاتم... ادامه بده... مهم نیست امروز فصل بعدو بزاری یا سال اینده.. بازم واسه خوندن داستانت مشتاقم... و در اخر اینکه خسته نباشی... خیلی فسفر سوزوندی... اها یادم اومد! یه نکته مثبت دیگه علمی بود که درباره مسائل داشتی و یک داستان کورکورانه ننوشتی... مثلا گیاهان و روانشناسی و ...


   
azam, ida7lee2, R-MAMmad and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

scarlet witch;27548:
اول از همه....
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود
برخلاف نظر خودت من فصلای دو و سه و چهار رو بیشتر دوست داشتم... صحبتاش با جوکر... مکالمه ها...و قلم فوق العادت
یه چیز فوقالعاده ای که در داستانت وجود داره اینه که همه چی توش درست برنامه ریزی شده و تناسب داره.. نه خیلی به جزئیات توجه میشه تا حدی که از محور اصلی داستان خارج شیم نه اون قد داستان کلیه که انگار قصه شبه... بالعکس.. اونقدر کلیات و جزئیات خوب کنار هم قرار گرفتن که به هیچ وجه در طی خوندنش خسته نمیشی و لذت میبری
شخصیت هارلی رو تا حدی تونستی خوب نشون بدی
عالیه.. ولی کاش یکم لوس تر و احساسی تر نشونش بدی... نه احساسی از لحاظ اینکه مثلا نگرانی اضطرابش درباره جوکر بیشتر بشه نه... منظورم مهربون تره... میخوام مهربون بودن و ساده ولی در عین حال خاص بودنشو نشون بدی... و لوس نه مثل زبون در اوردن :/ رگه ای از شیطنت و رفتا بچگانه توی افکارش.. ایده های تو ذهنش... تمام مدتی که داستانو میخوندم تو این فکر بودم که کاش رگه ای باریک از دیوانگی رو توی کارهاش نشون میدادی... تا اینکه به جایی رسیدم که اینه رو میشکنه و با خودم گفتم... این دیوانگی نیست.. این خشمه... اون قسمتو دوست نداشتم.. و انگار داری هارلی رو خیلی مرموز نشون میدی.. هارلی نباید اونقدر از جوکر بترسه...
و میرسیم به جوکر... خیلی خیلی خیلی عالی به تصویر کشیدیش و به صحنه اوردیش... عاشق مکالمه هاشم.. حرکاتش.. کاش حرکت دست هم بهش اضافه کنی.. ولی خلاصه و مفید میگم... جوکر توی داستانت فوق العادس. ولی... چشم های قرمز یکم زیادی اغراق امیز بود. و اینکه جوکر انوقدرها هم وحشی نیست... و خارج از کنترل...
و میرسیم به پم.. تیپش رو دوست دارم. جوری که به نظر میاد رو.. اما زیاد با شخصیتش نمیتونم کنار بیام.. نمیدونم چرا
و میرسیم به سوالات، که خیلی ذهنمو مشغول کردن... تا چه حد از داستان، توی کامیک یا فیلم ها گفته شده؟ مثلا پم شخصیت خودته یا یه شخصیت از قبل تعریف شده؟ یاجریانای داستان و اینا...
واقعا دلیل اینهمه پافشاری برای نزدیک نشدن هارلی به جوکر چی بود؟ کاش توی داستان مشخص کنی
و پدر هارلی و جریان تحصیلاتش.. اصلا متوجه نشدم.. اون قسمت از مکالمه پدرش که میگه جهشی خوندی تا اخر جواب هارلی..
چیزای دیگه ای هم بود که حافظه ی لعنتیم نمیزاره یادم بیاد پس هروقت که به یادم اومد بهت میگم
حالا که دوباره متنمو از اول میخونم میبینم بیشتر انتقاد بود تا تعریف! شاید چون من تعریفاتمو توی عالی بود خلاصه کردم
ولی بدون.. داستانت حرف نداره پودینگکم! تا اخرش باهاتم... ادامه بده... مهم نیست امروز فصل بعدو بزاری یا سال اینده.. بازم واسه خوندن داستانت مشتاقم... و در اخر اینکه خسته نباشی... خیلی فسفر سوزوندی... اها یادم اومد! یه نکته مثبت دیگه علمی بود که درباره مسائل داشتی و یک داستان کورکورانه ننوشتی... مثلا گیاهان و روانشناسی و ...

خیلی ممنون سپیده جان بابت کامنتت و انتقاداتت :دی

دیگه فکر کنم تعریف ها رو تو چت و اینا کرده بودی زیادیم میشد رو دل می کردم اگه یه بار دیگه هم اینجا می گفتی خخخ :دی

در مورد هارلی، خب راستش این هارلی با هارلی کمیک و اونی که شما می شناسی تفاوت داره اول اینکه خیلی واقع گرایانه سعی کردم باشه یعنی دنیای فیلمِ نولان رو تجسم کن حالا فکر کن اگر قرار بود یه هارلی توش باشه. یه دختر 27 ساله که اتفاقن مدرک phd هم داره و مورد تأیید استادهاش هست زیاد لوس لوسی رفتار نمی کنه. توی واقعیت همینه اما لوس بودنِ هارلی رو میشه تو مکالمه ش با پدرش دید. چقدر باباجون باباجون می کرد. و چقدر می خواست پدرش رو هر جوری که هست از خودش راضی نگه داره. شیطنتِ هارلی رو تو رفتارش با بهترین دوستش پم میشه دید. چقدر سر به سرش می زاره و حتی اداشو در میاره. لج بازیِ هارلی توی مکالمه هاش با استراتفورد مشخصه. و ساده لوحیش توی مکالمه هاش با جوکر. پس ببین چند تا خصلت هارلی بود توی مکالمه ها که باید بهش توجه بشه. و در برخورد با هر کس این خصلت ها پررنگ میشه.

هنوز خیلی زوده تا هارلی عقلشو بخواد از دست بده، فعلن خشمش رو نمی تونه کنترل کنه و بعد خیلی چیزای دیگه. یه ریز نکته در مورد این سرخوشی هارلی رو چند جا اشاره کردم. اینکه هارلی چقدر تو بعضی موقعیتهای نامناسب خنده ش میگیره ولی جلوی خنده ش رو میگیره :دی همین نکته رو داشته باش چون جلوتر همین بسط داده میشه. این کنترلِ خنده مخصوصن.

در مورد جوکر خوشحالم که تونستم خوب نشونش بدم. متأسفانه تو زبان فارسی کمی سخته ولی اگه می خواستم انگلیسی بنویسم مطمئناً خیلی بهتر میشد. حرکات صورت و حالا به دستها هم می رسیم :دی یادم نمیاد گفته باشم چشمهای جوکر قرمزه. گفتم چشماش می سوخت. و واقعن وقتی عصبانی میشه دیدی که چطوری میشه نگاهش 😐 کلن آدم می خواد دمشو بزاره رو کولش فرار کنه :دی در مورد وحشی بودن هم فصل آخر همه ی اینها دلیل داره :دی می دونی که استادِ به بازی گرفتنه این بشر :دی

در مورد پم هم خب پاملا ایزلی، دوستِ صمیمیِ هارلی تو کمیک هست که همون پویزن آوی می باشد :دی اینکه تو داستان هم به پویزن آوی تبدیل میشه یا نه و چطوری این اتفاق می افته هم بعدها مشخص میشه :دی

به طور کلی ممنون از لطف و نظرت به زودی فصل 6 رو می زارم و خیلی خوشحالم که همراهم هستی همیشه :6:


   
azam, proti and ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

آپدیت پست اول

فصل ششم


   
azam, ida7lee2 and ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
ida7lee2
(@ida7lee2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 587
 

»»» 6

این فصل رو داشتم. هر چند زود تموم شد :37::دی
نظرم راجع به جزئیات رو تو تلگرام بهت گفتم، پس اینجا نمیگم دیگه :دی
و این که پوزش که نظر درست و درمون نمیدم :دی
چون مشکلی به نظرم نمیرسه.
و این که، جوکر بسی دوست :دی
هارلی هم دوست... روند جالبی رو داره طی میکنه که خب با توجه به فصل های پیشین، انتظارش می رفت!
فقط دوست دارم فصل بعد رو بخونم.
و این که لطفا از این به بعد چند صفحه بیشتر بنویس :15:
پیروز باشی :1:


   
Lady Joker reacted
پاسخنقل‌قول
arwen
(@arwen)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 209
 

خیلی عالی بود واقعا ممنون
یه گلایه بکنم اگر اسم بهتری براش بذارید بهتره اول فکر کردم تاپیک جوکه


   
Lady Joker and ida7lee2 reacted
پاسخنقل‌قول
Lady Joker
(@lady-joker)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 547
شروع کننده موضوع  

arwen;27569:
خیلی عالی بود واقعا ممنون
یه گلایه بکنم اگر اسم بهتری براش بذارید بهتره اول فکر کردم تاپیک جوکه

اسم داستان مختصِ کاراکتر اصلی یعنی جوکره :دی


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 5 / 14
اشتراک: