خب من رسیدم مشهد
و دستم به کامپیوتر ر سید
و تصمیم گرفتم که این تاپیک رو بزنم چون الان چند روزه رو اعصاب منه
جریان اینه که چندروز قبل توی هتل یه کتاب دیدم که جا مونده بود اسم این کتاب رو قبلا شنیده بودم و از اونجایی که بنده کلا در قبال این جسم چهارگوش کاغذی هیچ مقاومتی ندارم بازش کردم و شروع کردم به خوندن:9:
ماجرای کتاب درباره هجوم گروه تن تن به سرزمین افسانه های شرقی هستش
یعنی تن تن و یاران در مقابل سند باد و علی بابا و نخودی و پهلوان پنبه
یه سری موارد درباره این کتاب بود که باعث شد بدجور شاکی بشم
مثلا
1- عدم وجود کوچکترین توصیف....هیچ توصیفی از فضا و افراد وجود نداره نویسنده توقع داره که بچه های این دوره هم مثل بچه های نسل قبلی بدونن که پهلوون پنبه چطوریه....اما هیچ نکته یا سرگذشتی از این شخصیتها داده نمیشه و اگه محبت تصویرگر کتاب نبود احتمالا چیزی تو ذهن کسی نمی اومد.
2- تغییر کلی شخصیتها....نویسنده اومده از شخصیتهای داستانی اسمشون رو برداشته نه اخلاق و خصوصیاتشون رو.یعنی وقتی میگه تن تن منظورش یه پسر **** هست که کل دیالوگ و افکارش در کتاب اینه که پنجاه بار بگه من رئیس این گروهم اما در حقیقت هیچ کار مفیدی انجام نمیده درحالی که هرکس تن تن رو بشناسه میدونه تن تن به خاطر چیزی مثل شجاعت و زرنگی و هوشش مشهوره و در حقیقت تن تن رئیس کسی نبود و با دوستانش سفر میکرد.
یا توی قهرمانان شرقی ما اثری از هوش سندباد و زیرکی و زبلی علی بابا نمیبینیم. پهلوون پنبه که شهرت به هوش داشته فقط موجودی هس که غش میکنه .که البته خب سندباد و علی بابا ظاهر کاملا عربی دارن و ایرانی نیستن.باز هم ظاهرشون رو ما از نقاشی های تصویرگر کتاب میفهمیم نه توصیفهای نویسنده
3- فاجعه وقتی کامل میشه که نویسنده میاد سوپرمن رو توصیف میکنه سوپر من در این کتاب یه مرد هست با لباس سرخ و شنل سیاه رنگ که روی سینه لباسش عکس یک خفاش!!!!درست دیدین خفاش!!!! وجود داره و نقاب سیاهی زده (کمیک بازهامون کاملا میدونن که این فرد جناب بت من هست نه سوپر من) و اینکه سوپر من نیازی به اسلحه نداره
به اینجا که رسیدم شاکی شدم اومدم تو چت باکس سایت با بچه ها حرف زدم درباره ش بعد تازه فهمیدم این کتاب که تا سی صفحه شو به زور خونده بودم ظاهرا جزئی از مسابقه داستان نویسی جناب اقای رامبد جوان میباشد..... (یعنی رسما روش خوبی برای کتاب زده کردن ملته)اگرچه من واقعا این حرکت مسابقه داستان خوانی رو برای ترویج کتابخوانی تقدیر میکنم اما ای کاش بانیان این مسابقه یه بار کتاب رو میخوندن تا چیزی رو تبلیغ نکنن که ملت رو کتاب زده بکنه.
خلاصه تصمیم گرفتم کتابه رو تا تهش بخونم که بتونم بیام اینجا نقدش کنم
همینجوری که در داستان میریم جلو چشممون به جمال تارزان و کینگ کنگ هم روشن میشه کینگ کنگی که وسط دریا کشتی رو بلند میکنه بالا سرش اما خودش غرق نمیشه
جلوتر که میریم قدوم جهان پهلوان رستم دستان هم در داستان هست که در اینجا کارشون شکار گوره خره (دست خودم نیست من به رستم و شاهنامه تعصب دارم....آخه چطوری میشه که بزرگترین قهرمان ایران هیچ نقشی در داستان نداره بعد سند باد و علی بابای غیر ایرانی میشن قهرمانان داستان و تازه اونها هم کار مفیدی انجام نمیدن مثلا سندباد ماجراجو فقط و فقط دستور میده و برعکس شخصیت اصلی سندباد اصلا اهل عمل نیست.)
یه اعتراض جدی نسبت به شخصیت رستم در این کتاب دارم
تو تمام داستانهای شاهنامه رستم فقط مظهر قدرت نیست مظهر هوش و سیاستمداری هم هست.کسیه که بارها ایران رو با شجاعت و تدبیرش نجات میده.
چندین بار میره و با تفکر خودش و زیرکیش در جنگها پیروز می شه یکیش تو ماجرای بیژن که رستم فقط با یه تعداد محدود ادم میره برای نجاتش. جریان هفت خوان که فقط به قدرت نبوده شجاعت و زیرکی بوده یا ماجرای ازادسازی قهرمانان و پهلوانان از کوه سفید....خب متاسفانه تو این کتاب هیچ کدوم اینا رو نمیبینیم فقط یه فرد ملنگ رو میبینیم که گورخر شکار می کنه همین.....در حالیکه اینجا هستش که شایسته هس به جای سندباد رستم رهبر گروه باشه چون اگه کسی بخواد از ایران دفاع بکنه (یا به کل از شرق به هرحال داستان ایرانیه) اون رستمه که شایستگیش رو داره نه سندباد غیر ایرانی
سه تا قهرمان ایرانی کتاب (نخودی. رستم و پهلوان پنبه ) کاملا بی خاصیت هستن (بازم دم نخودی گرم )
روی هم رفته من امیدوار بودم کتابی بخونم که بچه های نسل جدید رو هل بده سمت داستانهای قدیمی یعنی بچه کنجکاو بشه ببینه پهلوون پنبه کیه؟ چرا بهش میگن پهلوون و چرا پهلوون پنبه؟ یا کنجکاوی کنه درباره داستانهای قدیمی یا یه مبارزه جذاب ببینیم بین ذهن باهوش و مکار تن تن و دوستانش و شجاعت و زرنگی قهرمانان شرقی
اما متاسفانه نویسنده حتی به خودش زحمت نداده شخصیت ها رو بشناسه. کسی که میاد فن مینویسه یا از شخصیتهای دیگران استفاده میکنه اولین اصلش اینه که اون فردباید به اصل و لحن و اخلاق اون شخصیت وفادار باشه که خب نیست....
این کتاب هرچی هست ایرانی نیست. هیچ ربطی به قهرمانهای ایرانی نداره. هیچ ارتباطی هم با نسل فعلی و البته دونسل قبلش که ماها باشیم برقرار نمیکنه.
متن ضعیف، نوشته های افتضاح، توصیف هم که کلا برای نویسنده تعریف نشدس، شما حتی نمیتونید ظاهر کاراکترها رو در متن ببینید.
و بعد ما در یک صفحه و نیم اخر کتاب میفهمیم که نویسنده میخواسته بگه حالا هجوم داستانهای غربی به شرقی از آسمان (ماهواره) صورت میگیره که البته این فاجعه بیشتر بچه ها رو هل میده سمت ماهواره و در واقع اثری برای کتابزده کردن بچه ها و تشویقشون به خودن آثار و کتابهای خارجی و کارتونهای خارجیه.
شما بشینید ده دقیقه پای یکی از این کتابهای کمیک بوک، یا بعضی اثاری که ازشون خلق شده رو تماشاکنید. کارتون یا فیلم فرقی نمیکنه اگه شخصیت رو بشناسید در هشتاد درصد موارد جوری جذب میشید که دنبال بقیش میرید ببینید مثلا کاپتان آمریکا که بود و چه کرد. الان از بچه ایرانی بپرسید کاپتان آمریکا کیه تا شماره شناسنامه و محل تولد استیو راجرز و تک تک رفقاشو بهتون میده اما کافیه ازش بپرسید گیو کیه، گودرز کیه، یا همین رستم کیه جوری نیگاتون میکنه که انگار داره میپرسه اینا که گفتی خوردنیه یا پوشیدنی . بعد میان با همچین اثرهایی گند میزنن به همون یه ذره علاقه مندی که بین بعضی بچه ها والدین ایجاد کردن.
چرا باید همچین افتضاحی چند بار تجدید چاپ بشه و تازه تو مسابقه سراسری تلویزیون هم معرفی بشه که فروش کنه و ملت رو کتاب زده کنه. حیف درختی که کاغذ شد برای این کتاب.
واقعا نشر قدیانی بعید بود ازش
در کل با اطمینان میگم ضعیف ترین اثر بچه های سایت ما یه سر و گردن از این کتاب بالاتره
فاجعه اونجایی تکمیل میشه که یکی از بزرگان مملکت مقدمه برای این کتاب مینویسن و جوانان رو تشویق به مطالعه این متن مبتذل و بی خاصیت میکنن.تو رو خدا اگه میخواید برای کتابی مقدمه بنویسید بخونید ببینید این متن اصلا چی هست.
اگرچه این فروش زیر سایه حمایت ارگانها واقعا ناراحت کنندس چون اثار خیلی بهتری هستن که نویسنده ها به خاطر تیراژ کمشون ازشون ناامید میشن
نمره کتاب از نظر من 2 اینم به خاطر همون دو صفحه اخرش دادم
اگه خوندیدش بیاید نظر بدید
من به خاطر تعریفاش، رفتم تو یه کتاب فروشی، بازش کردم، صفحه آرایی افتضاحشو دیدم، بستم رفتم.
کیفیتشو کاری ندارم.
ویل از نشر قدیانی همچین حرکتی بعید بود!
اوه خداي من
واقعا تا اين حد ميتونه افتضاح باشه؟؟؟؟
دقيقا قصد نويسنده براي اين كار چي بوده؟؟؟ نشون بده كه خيلي غير حرفهايه؟؟؟؟؟ نشون بده كه نميتونه پيام داستانو برسونه و بايد حتما آخرش بگه كه چرا اين كتاب مضحك رو نوشته؟؟؟؟
چه طور به خودش اجازه داده شخصيت هاي داستاني و اسطورهاي ايراني رو مسخره كنه با اين قلم مسخرش؟؟؟؟؟
تا حالا داستان هاي مصور تن تن رو نگاه كرده كه بدونه اين آقاي تن تن يكي از عجوبههاي داستاني بود؟؟؟؟
خدا به داد هممون برسه، نسل آينده با اين نويسندههاي افتضاح چه طوري ميخوان كتاب خون بشن خدا عالمه.
اميدوارم كتاب هاي ديگه مسابقه آقاي رامبد جوان تا اين حد مضحك نباشن.
من به خاطر تعریفاش، رفتم تو یه کتاب فروشی، بازش کردم، صفحه آرایی افتضاحشو دیدم، بستم رفتم.
کیفیتشو کاری ندارم.
ویل از نشر قدیانی همچین حرکتی بعید بود!
واقعا بعید بود البته این کتاب مال سالها قبله الان اوردنش رو بورس
اوه خداي من
واقعا تا اين حد ميتونه افتضاح باشه؟؟؟؟تا حالا داستان هاي مصور تن تن رو نگاه كرده كه بدونه اين آقاي تن تن يكي از عجوبههاي داستاني بود؟؟؟؟
خدا به داد هممون برسه، نسل آينده با اين نويسندههاي افتضاح چه طوري ميخوان كتاب خون بشن خدا عالمه.
ایشون اصلا تن تن رو نمیشناسه به نظر من
همونطور که سوپر من رو از بت من تشخیص نمیداده
فقط یه اسمی گذاشته که گذاشته باشه
اميدوارم كتاب هاي ديگه مسابقه آقاي رامبد جوان تا اين حد مضحك نباشن.
یه کتاب بود گردان قاطرها.... اینو من قبلا ها خوندم. یه مقدار طنز جبهه س جالبه البته بیشتر مسخره بازیه اما از نظر قلم و طنز جالبه
خب من رسیدم مشهد
و دستم به کامپیوتر ر سید
و تصمیم گرفتم که این تاپیک رو بزنم چون الان چند روزه رو اعصاب منه
جریان اینه که چندروز قبل توی هتل یه کتاب دیدم که جا مونده بود اسم این کتاب رو قبلا شنیده بودم و از اونجایی که بنده کلا در قبال این جسم چهارگوش کاغذی هیچ مقاومتی ندارم بازش کردم و شروع کردم به خوندن:9:ماجرای کتاب درباره هجوم گروه تن تن به سرزمین افسانه های شرقی هستش
یعنی تن تن و یاران در مقابل سند باد و علی بابا و نخودی و پهلوان پنبه
یه سری موارد درباره این کتاب بود که باعث شد بدجور شاکی بشم
مثلا
1- عدم وجود کوچکترین توصیف....هیچ توصیفی از فضا و افراد وجود نداره نویسنده توقع داره که بچه های این دوره هم مثل بچه های نسل قبلی بدونن که پهلوون پنبه چطوریه....اما هیچ نکته یا سرگذشتی از این شخصیتها داده نمیشه و اگه محبت تصویرگر کتاب نبود احتمالا چیزی تو ذهن کسی نمی اومد.
2- تغییر کلی شخصیتها....نویسنده اومده از شخصیتهای داستانی اسمشون رو برداشته نه اخلاق و خصوصیاتشون رو.یعنی وقتی میگه تن تن منظورش یه پسر **** هست که کل دیالوگ و افکارش در کتاب اینه که پنجاه بار بگه من رئیس این گروهم اما در حقیقت هیچ کار مفیدی انجام نمیده درحالی که هرکس تن تن رو بشناسه میدونه تن تن به خاطر چیزی مثل شجاعت و زرنگی و هوشش مشهوره و در حقیقت تن تن رئیس کسی نبود و با دوستانش سفر میکرد.
یا توی قهرمانان شرقی ما اثری از هوش سندباد و زیرکی و زبلی علی بابا نمیبینیم. پهلوون پنبه که شهرت به هوش داشته فقط موجودی هس که غش میکنه .که البته خب سندباد و علی بابا ظاهر کاملا عربی دارن و ایرانی نیستن.باز هم ظاهرشون رو ما از نقاشی های تصویرگر کتاب میفهمیم نه توصیفهای نویسنده
3- فاجعه وقتی کامل میشه که نویسنده میاد سوپرمن رو توصیف میکنه سوپر من در این کتاب یه مرد هست با لباس سرخ و شنل سیاه رنگ که روی سینه لباسش عکس یک خفاش!!!! وجود داره و نقاب سیاهی زده (کمیک بازهامون کاملا میدونن که این فرد جناب بت من هست نه سوپر من) و اینکه سوپر من نیازی به اسلحه نداره
به اینجا که رسیدم شاکی شدم اومدم تو چت باکس سایت با بچه ها حرف زدم درباره ش بعد تازه فهمیدم این کتاب که تا سی صفحه شو به زور خونده بودم ظاهرا جزئی از مسابقه داستان نویسی جناب اقای رامبد جوان میباشد..... (یعنی رسما روش خوبی برای کتاب زده کردن ملته)اگرچه من واقعا این حرکت مسابقه داستان خوانی رو برای ترویج کتابخوانی تقدیر میکنم اما ای کاش بانیان این مسابقه یه بار کتاب رو میخوندن تا چیزی رو تبلیغ نکنن که ملت رو کتاب زده بکنه.خلاصه تصمیم گرفتم کتابه رو تا تهش بخونم که بتونم بیام اینجا نقدش کنم
همینجوری که در داستان میریم جلو چشممون به جمال تارزان و کینگ کنگ هم روشن میشه کینگ کنگی که وسط دریا کشتی رو بلند میکنه بالا سرش اما خودش غرق نمیشه
جلوتر که میریم قدوم جهان پهلوان رستم دستان هم در داستان هست که در اینجا کارشون شکار گوره خره (دست خودم نیست من به رستم و شاهنامه تعصب دارم....آخه چطوری میشه که بزرگترین قهرمان ایران هیچ نقشی در داستان نداره بعد سند باد و علی بابای غیر ایرانی میشن قهرمانان داستان و تازه اونها هم کار مفیدی انجام نمیدن مثلا سندباد ماجراجو فقط و فقط دستور میده و برعکس شخصیت اصلی سندباد اصلا اهل عمل نیست.)
سه تا قهرمان ایرانی کتاب (نخودی. رستم و پهلوان پنبه ) کاملا بی خاصیت هستن (بازم دم نخودی گرم )روی هم رفته من امیدوار بودم کتابی بخونم که بچه های نسل جدید رو هل بده سمت داستانهای قدیمی یعنی بچه کنجکاو بشه ببینه پهلوون پنبه کیه؟ چرا بهش میگن پهلوون و چرا پهلوون پنبه؟ یا کنجکاوی کنه درباره داستانهای قدیمی یا یه مبارزه جذاب ببینیم بین ذهن باهوش و مکار تن تن و دوستانش و شجاعت و زرنگی قهرمانان شرقی
اما متاسفانه نویسنده حتی به خودش زحمت نداده شخصیت ها رو بشناسه. کسی که میاد فن مینویسه یا از شخصیتهای دیگران استفاده میکنه اولین اصلش اینه که اون فردباید به اصل و لحن و اخلاق اون شخصیت وفادار باشه که خب نیست....و بعد ما در یک صفحه و نیم اخر کتاب میفهمیم که نویسنده میخواسته بگه حالا هجوم داستانهای غربی به شرقی از آسمان (ماهواره) صورت میگیره
نمره کتاب از نظر من 4 اینم به خاطر همون دو صفحه اخرش دادم
اگه خوندیدش بیاید نظر بدید
وای وا ی وای
من این کتاب رو سالها قبل خوندم
فاجعه س افتضاحه
داغووووووووووونه هیچ فضا سازی نداره نویسندش اصلا نمیدونه چی مینویسه
بعدش وقتی یه بچه ی کلاس دومی ترجیح میده کتاب های ترجمه شده جای کتابای اصل ایرانی بخونه ناراحت میشن :/
منی که دوتا کتاب اونم چندین سال پیش از تن تن خوندم میدونم چیزی که تن تن خیلی میگه در واقع "بزن بریم میلو"ئه... آخرین کاری که تن تن انجام میده رئیس بازیه...
موارد دیگه ای که گفتین انقد افتضاحن که دیگه حتی نمیدونم دربارشون چی بگم... نویسنده قصد مسخره کردن خودشو داشته یا قصد مسخره کردن مردم؟
من این کتابون نخوندم از بس از همه شنیدم چرنده... ولی دیگه این موارد رو نمیدونستم
نمیدونم واقعا با چه هدف و امیدی این کتاب و نوشتن و یا حتی معرفیش کردن!
در افتضاح بودنش که شکی نیست.
تازه اون شخصیت مذکور سوپر من که نیست بت من هم نیست چون پرواز میکنه.
در اصل این داستان نبود اصلا. یه پیام اخلاقی رو توی یک لایه ماجرا پیچونده کرده کتاب تهش که مستقیم نوشته جریان رو.
اصلا نه به شخصیت پردازی غربی ها پایبند بوده و نه شرقی ها.
اون از تن تن و سوپرمنش اونم از بقیه.
نمره کتاب از نظر من 4 اینم به خاطر همون دو صفحه اخرش دادم
اگه خوندیدش بیاید نظر بدید
منم با شما موافقم . بیشتر چیزایی که گفتید درست . یه چیزی رو هم من اضافه کنم اونم اینه که این کتاب در برنامه خندوانه هم معرفی شد و کلی آدم خوندنش . من سال پیش جام جهانی در جوادیه رو خوندم. اون از این بهتر بود . و این هم اضافه کنم که وقتی این کتاب رو خوندم . از خریدش پشیمون شدم . جدی جدی پشیمون شدم . من از خرید کمتر کتابی پشیمون میشم و این هم به اونها اضافه شد .
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
شستشوی مغز با خوندن این کتاب ......
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
و یه چیز دیگه سمیه عزیز این کتاب برای کودکان نوشته نشده در اصل .
نقد خیلی خوبی بود دقیق بجا و نقطه بینانه .البیته من این کتاب رو نخوندم. با این نقدی هم که شد شاید بهتر باشه نخونم:39: شاید هم بهتر باشه بخونم:7:
منم با شما موافقم . بیشتر چیزایی که گفتید درست . یه چیزی رو هم من اضافه کنم اونم اینه که این کتاب در برنامه خندوانه هم معرفی شد و کلی آدم خوندنش . من سال پیش جام جهانی در جوادیه رو خوندم. اون از این بهتر بود . و این هم اضافه کنم که وقتی این کتاب رو خوندم . از خریدش پشیمون شدم . جدی جدی پشیمون شدم . من از خرید کمتر کتابی پشیمون میشم و این هم به اونها اضافه شد .- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
شستشوی مغز با خوندن این کتاب ......
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
و یه چیز دیگه سمیه عزیز این کتاب برای کودکان نوشته نشده در اصل .
امین جان جام جهانی در جوادیه کتابی هست که من خودم سالها قبل خوندم اخرش ته تهش میگفتی این کتاب یه هدف بشر دوستانه پشتش داشت
اما این یکی مفت نمی ارزید
و فروش بی خودی داشت به خاطر حمایت ارگانها و اینکه به نظرمن این رو برای خردسالان نوشتن یعنی متنش به بیشتر از شش ساله نمیخوره اوج اوجش ده سال
کاش حداقل تو مسابقشون طبقه بندی سنی میذاشتن
تازه اون شخصیت مذکور سوپر من که نیست بت من هم نیست چون پرواز میکنه.
من فکر کردم شاید شزم باشه چون اون شنل داشت پروازم می کرد اما خب شنل سیاه نبود و خفاشم نداشت نقابم نداره
بعد رسیدم به نایت وینگ اما اون طفلی هم اخرین دفعه پرواز نمی کرد
چرا بحث میکنید واقعا؟
به نظرم برید نفری ده صفحه از کتابه رو بخونید نظر بدید.
من باید بگم تا حالا نمی دونستم چنین کتابی وجود داره.
با اینکه هر کردم از شخصیت ها رو دوست دارم هیچ رغبتی به خوندنش ندارم چون که این شخصیت ها هیچکدوم هیچجور بهم ربط ندارن و قابل مقایسه نیستن و فضای هر کدوم کاملا متفاوته البته از نظر من.
پروتی عزیز
خیلی کتاب ... توی دنیا نوشته شده این هم یکیش. به نظر من، یکی از دلایلی که حرص آدم از دیدن این جور کتابا در میاد اینه که می بینی کتاب نوشته شده، از همه فی لت ر ها رد شده، چاپ و نشر شده؛ تازه توصیه هم می کنن که ایها الناس، بخونیدش! جایزه هم داره هر کی این عتیقه رو تا ته سر بکشه. یازده هزار نسخه! آخه اینو ادم کجای دلش بذاره که دل درد نگیره؟
من اصلا یه چیزی رو نمی فهمم. اینکه شرق با غرب چه فرقی داره؟ ایران با جای دیگه چه فرقی داره؟ آدم با آدم چی؟ مگه همه بنده خدا نیستیم؟ مگه نه اینکه " ان اکرمکم عند الله اتقاکم؟". چرا همش تو این فکریم که با این و اون دشمنی کنیم؟ صدها ساله همین کارو می کنیم و اینم نتیجه شه. اصلا بحثم مسائل سیاسی نیستها. فقط ادبیات هم نیست. آخه چرا اثر خارجی نخونیم؟ مگه بقیه کشورها چشونه؟
یکی دو ماه قبل توی ماشین ناچار شدم رادیو گوش بدم. طرف گفت من پروانه شناسم! و حالا که گیاه وارداتی آوردین، پروانه های بیگانه!!! هم باهاشون اومدن ایران!!!
آخه وقتی یه گیاه وارداتی به سموم و الودگی مقاوم تره و آب کمتری هم مصرف می کنه و ما هم طبق معمول وسط بحران کم آبی هستیم،این مهم تره یا اینکه دو تا گونه جدید پروانه بیاد تو کشور؟ مخصوصا که پروانه ها معمولا همدیگه رو حذف نمی کنن. ناقل آلودگی هم نیستن. خوب چی می شه مگه؟؟؟ وقتی دشمنی با پروانه هست، راجع به فرهنگ چه انتظاری می تونیم داشته باشیم؟ اینم شده بازار! جنس خارجی نخر، غذای خارجی نخور و ... عوض اینکه بیان و به صورت کلی یاد بدن که این خوبه و این بد! تو فرقشو تشخیص بده. به زور همه چیزو الک می کنن. اجازه نمیدن هیچ کس به لحاظ فکری مستقل بشه.
من اینو فقط برای این خوندم که توصیه شده بود وگرنه اون خال هندی و ابروی پیوندی که من روی جلد دیدم، ... بماند که مردم مشرق زمینو کلی جنگجو و بدبین معرفی کرده بود. یا مثلا یه عرب باید از یه ایرانی حمایت می کرد و ایرانیه اون قدر بد بخت بود که نمی تونست از خودش دفاع کنه. یه پیر مرد و یه بچه ، مشت نویسنده از خروار ملت ایران :)))))))))))) عربها هم که منجی ما هستن طبق معمول. حادثه منا رو یادمون رفته آخه!
بی خیال!
مرسی که گفتی و گوش دادی
موفق باشی
به نظرم با نقد چنین افتضاحی که اینگونه بانو پروتی رو ناراحت کرده فقط شخصیت خودمون رو میاریم پایین...واقعا برای مسئولین متاسفم که برای چاپ چنین کتاب هایی مجوز میدن اما کتابای بزرگی که تو همین سایت و سایتای دیگه نوشته میشه باید در قالب همون فایل پی دی اف باقی بمونه...:68:
من باید بگم تا حالا نمی دونستم چنین کتابی وجود داره.
با اینکه هر کردم از شخصیت ها رو دوست دارم هیچ رغبتی به خوندنش ندارم چون که این شخصیت ها هیچکدوم هیچجور بهم ربط ندارن و قابل مقایسه نیستن و فضای هر کدوم کاملا متفاوته البته از نظر من.
حق با شماس به نظر من همین بی ربط بودن شخصیت ها به همدیگه هست که این آش رو ناجور می کنه
البته اگه یه کم رو فضا و توصیف و مسائل جانبی کار می کرد احتمال داشت چیز بهتری از اب در بیاد اما نویسندش به تصور خواننده از این قهرمانا بسنده کرده حتی به نظر می آد درست حسابی اونا رو نمیشناسه.
خیلی کتاب ... توی دنیا نوشته شده این هم یکیش. به نظر من، یکی از دلایلی که حرص آدم از دیدن این جور کتابا در میاد اینه که می بینی کتاب نوشته شده، از همه فی لت ر ها رد شده، چاپ و نشر شده؛ تازه توصیه هم می کنن که ایها الناس، بخونیدش! جایزه هم داره هر کی این عتیقه رو تا ته سر بکشه. یازده هزار نسخه! آخه اینو ادم کجای دلش بذاره که دل درد نگیره؟
کتابهای خیلی شایسته تری برای تبلیغ وجود داشت در ادبیات فانتزی و نوجوان اما این کتاب بیشتر به خاطر اون مقدمه عجیب اولش حمایت شد ازش. به هرحال جزو یه تفکر خاص که باشی تو این کشور حتی افتضاحات هم شاهکار حساب میکنن و جوری عمل می کنن که ازش ضرر نکنی. بهترین کتابای این کشور سیصد نسخه چاپ می شن اونوقت این یکی ...
به نظرم با نقد چنین افتضاحی که اینگونه بانو پروتی رو ناراحت کرده فقط شخصیت خودمون رو میاریم پایین...واقعا برای مسئولین متاسفم که برای چاپ چنین کتاب هایی مجوز میدن اما کتابای بزرگی که تو همین سایت و سایتای دیگه نوشته میشه باید در قالب همون فایل پی دی اف باقی بمونه...
یکی از اقوام کتابی نوشته بود دست نویسش رو خوندم واقعا شایسته بود اما بهش مجوز ندادن گفته بودن تخیل کتاب به کودکان ضرر می زنه:20: