آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان های درحال نگارش
117
ارسال
26
کاربران
98
Reactions
31.7 K
نمایش
شروع کننده موضوع 13/12/1394 8:50 ب.ظ
آخرین جلد از سه گانه موجودات تاریک.ضعیف، ولی قابل تحمل.
کلا موجودات تاریک رو شروع کردم تا قلمم شکل بگیره،یکی از ایده های خیلی خیلی داغونم رو تبدیل به یه سه گانه کردم.و خب همین الان هم به هدفم از نوشتن این مجموعه رسیدم، یعنی پیشرفت لازم رو کردم.می تونم همین الان رهاش کنم و برم سراغ یه ایده دیگه، یه داستان دیگه،ولی این کار رو نمی کنم.چون هر آغازی باید پایانی داشته باشه ، و این جلد، پایان آغازه. امیدوارم لذت ببرید.
| 00-01 | 14 | ||
| 02 | 15 | ||
| 03 | 16 | ||
| 04 | 17 | ||
| 05 | 18 | ||
| 06 | 19 | ||
| 07 | 20 | ||
| 08 | 21 | ||
| 09 | 22 | ||
| 10 | 23 | ||
| 11 | 24 | ||
| 12 | 25 | ||
| 13 |
لینک کانال تلگرامی داستان : https://telegram.me/darknessdaown
http://btm.bookpage.ir/thread689.html
http://btm.bookpage.ir/thread1495.html 
20/04/1395 4:03 ب.ظ
عجب
21/04/1395 5:40 ب.ظ
دوستان فصل جدید اضافه شد
نویسنده هنوز نت درست و حسابی پیدا نکرده
برای همین نمیتونه اینجا بذاره
یا علی
22/04/1395 4:06 ق.ظ
عالیه...ولی خو 17 صفحه چیزی نیست که بشه در موردش نظر خاصی داد..در کل خوب بود
24/04/1395 1:25 ب.ظ
سلام
خوندم بالاخره. تا اینجا که خوندم در مورد داستان نظر خاصی نمی تونم بدم فقط اینکه نثرت نسبت به جلد اول خیلی پیشرفت کرده. انشاالله بازم بهتر شه.
24/04/1395 5:10 ب.ظ
جهت هایپ
زورمونو میزنیم، فردا شب فصل هفتو بدیم
یا علی
29/04/1395 6:17 ب.ظ
رفقا ببخشید، یه صلوات بفرستید
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
این صلوات برای این بود که سورن زنده از این وضعیت بیرون بیاد:دی
اول نت میپره
بعد میخواد بنویسه
سیستم خراب میشه:دی
فقط میخواستم بگم یکم طول کشید نگران نشید
یا علی
20/05/1395 10:19 ب.ظ
شنبه قرار بود یه فصل طولانی بیاد...امروز چهار شنبه بود....با کلی ذوق الان یهو یادم اومد رفتم کانال رو چک کردم دیدم خبری نیست
چی شد به سلامتی؟
20/05/1395 10:58 ب.ظ
شنبه قرار بود یه فصل طولانی بیاد...امروز چهار شنبه بود....با کلی ذوق الان یهو یادم اومد رفتم کانال رو چک کردم دیدم خبری نیست
چی شد به سلامتی؟
راسراستش
نمیتونه
سیستم نداره
خودشم ناراحت
ولی نمیشه کاریش کرد
ولی فصلو میده
خدا بخواد
یا علی
22/05/1395 4:12 ب.ظ
سلام
در مورد داستان واقعا نمیدونم چی بگم.
داستانت ریتم مشخصی نداره. روند قدرت گرفتن ارسین خیلی یهویی بود، قابل درک نیست که با خوردن یه معجون یهو همه رو بکشه، هیچ خلاقیتی تو قدرت گرفتن ارسین نبود، به نظر من این
بزرگ ترین ضعف داستان بود چون کارایی که ارسین میکنه قابل توجیه نیست. نثر داستان بهتر شده ولی بازم مبتدیه.
میتونستی خیلی بهتر از این به موضوعات بپردازی، ولی اگرم این کارو میکردم بازم نمیشد گفت داستان عالیه چون قهرمان داستان
هدف مشخص و خوبی نداره داستان اون گستردگی مد نظر نداره
و...
به عنوان تجربه ی اول کارت خوبه مهم اینه که داستانت رو تمام کنی و رها نکنی. بذار آخرش یه تجربه خوب یا خاطره ی خوبی برات بمونه. موفق باشی
03/06/1395 8:53 ب.ظ
هوووووف...مث اینکه اینم میشه مث بیشتر داستانایی که نصفه موندن...حیفه واقعا
03/06/1395 9:52 ب.ظ
هوووووف...مث اینکه اینم میشه مث بیشتر داستانایی که نصفه موندن...حیفه واقعا
نه دوستان، اشتب نکنید
این تموم میشه
من قول میدم
سورن سیستم نداره
و داره لپتاب میخره
ان شاء الله سریع میخره و مینیویسه وفصل میده
یا علی
04/06/1395 9:57 ب.ظ
هوووووف...مث اینکه اینم میشه مث بیشتر داستانایی که نصفه موندن...حیفه واقعا
نه نویسنده داستان رو داره مینویسه فقط یک مشکلی براش پیش اومده اون حل شه میاد ادامه شو می زاره
08/06/1395 0:30 ق.ظ
دوستان سورن نمیتونه بیاد، من جاش میذارم
این شما و اینم فصل ششم
فصل ششم موجودات تاریک
اینم فصل هفتم
فصل هفتم موجودات تاریک
یا علی دوستان
AmbrellA واکنش نشان داد
08/06/1395 1:44 ق.ظ
خوبه...جالبه..فقط حیف کمه...ایشالا سورن برگرده و بهتر از قبل ادامه بده
18/06/1395 10:30 ق.ظ
ممنون از این که دارین ادامه میدین:103:
من برم این فصل بخونم
