آیا شما آرزو دارید، اکسیر جوانی بنوشید و یک زندگی جاودانه داشته باشید؟
فرض کنید شربت جوانی در یکی از روزهای گذشته کشف میشد . آیا اولین شربت به دست چه کسانی می افتاد. صد در صد به دست قدرتمندان. زمانی را فرض کنید که این شربت کشف شده و به دست اشخاصی مثل فرعون ، ناپلئون وهیتلر می افتاد و این گونه افراد جاودانه می شدن و هرگز نمی مردن و تا حالا زنده بودن. آیا این واقعه برای جوامع بشری مفید بود؟ شما آرزوی چنین چنین اتفاقی را دارید؟
بازگشت مردگان و فریز کردن انسان:
سوال:
وقتی به یک شهر دیگر مسافرت میکنید بعد از چند روز حوصلیتان سر میرود و میخواهید به محل زندگی خود برگردید. چرا؟ چون با محیط آنجا سازگاری ندارید. کسی آنجا شما را نمیشناسد ، دوستان و آشنایانتان همگی در شهر خودتان مانده اند و در شهر جدید دوست وآشنایی ندارید.
یعنی افراد سالخورده معمولا مخالف نظریات جدید هستند. اگر آنها جاودانه باشند، هیچ وقت اجازه ظهور نظریات جدید را نخواهند داد در نتیجه علم و در کل، جامعه راکد میماند و پیشرفت نمیکند و در همان مرحله شروع خود باقی می ماند.
در زمانهای قدیم یک پادشاهی زندگی می کرد . یک روز یک خوابی می بیند و خوابگزارهایش را فرا میخواند که خوابش را تعبیر کنند.
خوابگزار دوم چنین می گوید: تعبیر خواب شاه اینطوراست که شاه ما یک زندگی جاودان خواهند داشت. شاه با شنیدن این تعبیر بسیار خرسند شده و دستور هدایای فراوان به این خوابگزار بدهند.
رامین امیر مردفر
سلام
غیر قبول از نظر خوردن معجون عمر و از این چیزا را میگویم
و آن نویسنده و دانشمند و... حتی اگر عمر خیلی کوتاهی هم داشته باشد با آثارش مطمئن باشید جاودانه خواهد شد
اما یک مسئله ای که هست هر انسانی میتواند تغییر کند، آن دانشمند ونویسنده و... با عمر طولانی مطمئناً به بهترین فرد در زمینه خودش تبدیل میشود و حالا اگر فردی بیاید و بهتر از او باشد، رفتار و اعمال دانشمند ما خیلی مهم است که چه کاری ممکن است انجام دهد، ممکنه از این قضیه حتی خوشحال هم بشود اما یک روی سکه حسادت به آن فرد بهتر است و یا حتی ممکن است فرد بهتر را برای خود نه رقیب بلکه دشمن ببیند، به هر حال در طولانی مدت رفتار انسان میتواند دست خوش تغییر قرار بگیرد.
همانطور که قبلاً هم گفتم انسان برای عمر جاودانه باید یا احساساتش را نابود کند و یا جنبه ای مافوق تصور داشته باشد.
حال در نظر بگیریم خداوند به انسانی معمولی عمری تا قیامت را بدهد، به نظر شما افرادی که سودای قدرت دارند، این فرد را راحت میگذارند و یا او را گرفته و موش آزمایشگاهی میکنند؟
و راستی از کجا معلوم این عشق به کار تا آخر ادامه داشته باشد، شاید او بعد از مدتی خسته بشود و بخاطر عمری که دارد به خوشگذرانی بپردازد.
و در ضمن ما در مورد عمر جاودانه حرف میزنیم نه در مورد ضد ضربه بودن، ممکنه یه شهاب سنگ بخورد به سرش و او را بکشد.:39:
موفق باشید
آثار جاودانه رو با فرد جاودانه مقایسه میکنی؟ منطقیه؟ 0_0
آیا همه ی کسایی که عشق به علم و یا هنر داشتن آثارشون و اسمشون جاودانه شد؟
چرا اینقدر مسایل رو جزءی میکنی؟ :/ مثالهات درست نیستن. یک نمونه ی دانشمند که حسود بشه باعث نمیشه کل اصل جاودانه شدن زیر سوال بره.
بحث رو الهی نمیکنم، نمیخوام وارد مسایل دینی بشه، ولی اگه خدا به کسی جاودانگی بده خودش خوب میدونه چیکار میکنه، اگه اون فرد بخاطر باطن پاکش جاودانگی گرفت مطمئنن نگران چند نفر جویای قدرت نیستش.
خب به خوشگذرانی بپردازه؟ چی میشه؟ اون هم زمانشو داره هم اختیارشو 🙂
اینجا منظور جاودانگی به معنای واقعی کلمه هست، جاودانگی آثار فقط جاودانگی اسمه.
نه اتفاقا دقیقا افرادی که می میرند رو فریز می کنند. چون طبق گفته های علمی، تا وقتی سلول های مغزی از بین نرن جا برای برگشت به زندگی وجود داره. پس چیزی که با فریز کردن سعی در سالم نگه داشتنش دارن بیشتر سلول های مغزیه. اونم بعد از ازکار افتادن قلب.
حقیقتش نظر من راجب جاودانگی اینه که،کسی که جاودانه شده تنها مشکل پیش روش مرگ عزیزانشه. که خب، و جاودانه ای پس چه دلیلی وجود داره که نتونی عزیزانت رو جاودانه کنی؟ حتی اگه بلد نباشی، یه عمر طولانی اینو یادت میده.
و بعد...حوصله سر رفتن؟ کسل شدن؟ من همیشه به این فکر می کنم که یه عمر برای همه خواسته هام کافی نیست. من می خوام همه کتاب های جهان رو بخونم. مهندس، پزشک،فیلسوف و خلبان بشم. می خوام حداقل یه صد سالی پلیس بودن رو امتحان کنم و...
جاودانگی خسته کننده نمیشه:) ولی پایان، چیز خوبیه. پایان نه فقط برای خلاص شدن، بلکه برای این که...کامل بشی. درباره جهان بعدی حرف نمی زنم، درباره تموم شدن همه چیز حرف می زنم. سیاهی و نیستی. ما انسان ها بهش نیاز داریم.
سلام
تا حالا نشنیده بودم کسی که مرده را فریز کنند تا بعداً دوباره او را زنده کنند
شاید مرده را فیریز کنند تا بعداً از سلولهای مغزیش استفاده کرده و افکار و ذهن او را دوباره برگردانند مثلاً مغز او را توسط یک ماشین زنده کنند.
یا شاید تمام اطلاعات مغز او را به یک هوش مصنوعی انتقال دهند.
سلام تا حالا نشنیده بودم کسی که مرده را فریز کنند تا بعداً دوباره او را زنده کنند شاید مرده را فیریز کنند تا بعداً از سلولهای مغزیش استفاده کرده و افکار و ذهن او را دوباره برگردانند مثلاً مغز او را توسط یک ماشین زنده کنند. یا شاید تمام اطلاعات مغc
نه منظور سالم نگه داشتن سلول های مغزی تا زمانیه که علم پزشکی قادر به دوباره به کار انداختن اندام های بدن باشه. این نظریه با داشتن روح تضاد داره و عملی تر و علمی تر به قضایا نگاه می کنه.
سلام
پس قراره یک فرانک اشتاین درست کنند.:دی
سلام
پس قراره یک فرانک اشتاین درست کنند.:دی
علیک سلام!
خخخخ نه! اعضای بدن خودش رو به زندگی برگردونن. و چون مغزت حفظ شده، انگار از یه خواب طولانی بیدار میشی.
علیک سلام!
خخخخ نه! اعضای بدن خودش رو به زندگی برگردونن. و چون مغزت حفظ شده، انگار از یه خواب طولانی بیدار میشی.
سلام
تا ببینیم در آینده چکار میخواهند بکنند
ولی مسئله اصلی همان مسئله روح است که این دانشمندان عزیز، روح را قبول ندارند.
سلام
تا ببینیم در آینده چکار میخواهند بکنند
ولی مسئله اصلی همان مسئله روح است که این دانشمندان عزیز، روح را قبول ندارند.
بله به قول شما تا ببینیم چی میشه. به نظر من قبول نداشتن روح برای دانشمند ها یه پوئن مثبته، نه این که من بگم روح وجود نداره ها،نه. ولی اگه فرض کنیم روح وجود نداره راه برای تحقیقات بازتره.
آثار جاودانه رو با فرد جاودانه مقایسه میکنی؟ منطقیه؟ 0_0
آیا همه ی کسایی که عشق به علم و یا هنر داشتن آثارشون و اسمشون جاودانه شد؟
چرا اینقدر مسایل رو جزءی میکنی؟ :/ مثالهات درست نیستن. یک نمونه ی دانشمند که حسود بشه باعث نمیشه کل اصل جاودانه شدن زیر سوال بره.بحث رو الهی نمیکنم، نمیخوام وارد مسایل دینی بشه، ولی اگه خدا به کسی جاودانگی بده خودش خوب میدونه چیکار میکنه، اگه اون فرد بخاطر باطن پاکش جاودانگی گرفت مطمئنن نگران چند نفر جویای قدرت نیستش.
خب به خوشگذرانی بپردازه؟ چی میشه؟ اون هم زمانشو داره هم اختیارشو 🙂
سلام
اصلاً قصد مقایسه آثار جاودانه را با جوادانگی ندارم، گفته من این است که، بهتر است انسان با آثارش جاودانه شود تا بخواهد عمری جاودانه داشته باشد(البته این نظر شخصی من است)
جاودانه شدن فرد تماماً به علاقه بستگی ندارد، حتی کسانی هم که عمر جاودانه میخواهند به این کار باید علاقه داشته باشند، ولی کسانی هم مانند هیتلر اسمشان جاودانه خواهد بود، چرا که هیچ کس شروع کننده جنگ جهانی دوم را فراموش نمیکند (شاید در آینده فراموش شد) ولی او جزئی از تاریخ شده است.
مثالی که زدم، یک مثال خاص بود و اصلاً کاری به اصل جاودانگی نداشت.
همانطور که گفتم فردی که جاودانه میشود ضد ضربه که نمیشود، پس این میتواند برایش مشکل ساز باشد ولی اگر ضد ضربه باشد دیگر نیاز به نگرانی ندارد، ولی اگر هم خداوند به شخصی عمر جاودانه بدهد قبول دارم که حتماً حکمت خاصی داشته است.
خوب مسئله اصلی همین است شخصی که جاودانه میشود و بخواهد به خوشگذرانی وقتش را بگذراند دیگر ارزش وقت و زمان برای او بی معنی میشود و به همین دلیل زندگی بعد از مدتی برای او معنی خود را از دست میدهد؛ چرا که انسان همان گونه که به نفس کشیدن نیاز دارد به مرگ هم نیاز دارد.
همانگونه که گفتید بحث را دینی و الهی نمیکنیم، کسانی که به دنبال عمر جاودانه هستند به یک بعد زندگی توجه میکنند ولی بهتر است به ابعاد دیگر زندگی نیز توجه کنند مثلاً بعد از مرگ نیز هنوز زندگی ادامه دارد.
دیگه ببخشید اینقدر صحبت کردم
امیدوارم خسته نشده باشید.
موفق باشید
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
بله به قول شما تا ببینیم چی میشه. به نظر من قبول نداشتن روح برای دانشمند ها یه پوئن مثبته، نه این که من بگم روح وجود نداره ها،نه. ولی اگه فرض کنیم روح وجود نداره راه برای تحقیقات بازتره.
ولی در مورد انسان::54::
خوب نظر شخصی من این است که نمیشود روح را به طور کامل در نظر نگرفت.
سلام
اصلاً قصد مقایسه آثار جاودانه را با جوادانگی ندارم، گفته من این است که، بهتر است انسان با آثارش جاودانه شود تا بخواهد عمری جاودانه داشته باشد(البته این نظر شخصی من است)
جاودانه شدن فرد تماماً به علاقه بستگی ندارد، حتی کسانی هم که عمر جاودانه میخواهند به این کار باید علاقه داشته باشند، ولی کسانی هم مانند هیتلر اسمشان جاودانه خواهد بود، چرا که هیچ کس شروع کننده جنگ جهانی دوم را فراموش نمیکند (شاید در آینده فراموش شد) ولی او جزئی از تاریخ شده است.
مثالی که زدم، یک مثال خاص بود و اصلاً کاری به اصل جاودانگی نداشت.
همانطور که گفتم فردی که جاودانه میشود ضد ضربه که نمیشود، پس این میتواند برایش مشکل ساز باشد ولی اگر ضد ضربه باشد دیگر نیاز به نگرانی ندارد، ولی اگر هم خداوند به شخصی عمر جاودانه بدهد قبول دارم که حتماً حکمت خاصی داشته است.
خوب مسئله اصلی همین است شخصی که جاودانه میشود و بخواهد به خوشگذرانی وقتش را بگذراند دیگر ارزش وقت و زمان برای او بی معنی میشود و به همین دلیل زندگی بعد از مدتی برای او معنی خود را از دست میدهد؛ چرا که انسان همان گونه که به نفس کشیدن نیاز دارد به مرگ هم نیاز دارد.
همانگونه که گفتید بحث را دینی و الهی نمیکنیم، کسانی که به دنبال عمر جاودانه هستند به یک بعد زندگی توجه میکنند ولی بهتر است به ابعاد دیگر زندگی نیز توجه کنند مثلاً بعد از مرگ نیز هنوز زندگی ادامه دارد.
دیگه ببخشید اینقدر صحبت کردم
امیدوارم خسته نشده باشید.
موفق باشید- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ولی در مورد انسان::54::
خوب نظر شخصی من این است که نمیشود روح را به طور کامل در نظر نگرفت.
میگی این نظر شخصیته و تزونور میگی کسایی که جاودانگی میخوان ابلهن؟ :))
یخیالش ما نه جاودانه میشیم و نه به نزدیکیش هم میرسیم 🙂 هرکی شد خوشبحالش :دی
جاودانه شدن اسم هم که گفتی هیچ سودی به حال فرد نداره :)) لااقل جسمش جاودانه باشه یکم لذت میبره 🙂
معنی زمان رو ما بوجود آوردیم و کسی که بینهایت مقدار وقت داره مشخصه که زمان براش بی معنی میشه، در خوشگذرونی هاش هم سعی میکنه در لحظه ها زندگی کنه.
به هر حال بازم میگم، کسی که خودش جاودانه شده باشه میتونه نظر بده 🙂
میگی این نظر شخصیته و تزونور میگی کسایی که جاودانگی میخوان ابلهن؟ :))
یخیالش ما نه جاودانه میشیم و نه به نزدیکیش هم میرسیم 🙂 هرکی شد خوشبحالش :دی
جاودانه شدن اسم هم که گفتی هیچ سودی به حال فرد نداره :)) لااقل جسمش جاودانه باشه یکم لذت میبره 🙂معنی زمان رو ما بوجود آوردیم و کسی که بینهایت مقدار وقت داره مشخصه که زمان براش بی معنی میشه، در خوشگذرونی هاش هم سعی میکنه در لحظه ها زندگی کنه.
به هر حال بازم میگم، کسی که خودش جاودانه شده باشه میتونه نظر بده 🙂
یعنی ابله بودن کسی نمیتواند نظر شخصی باشد؟:دی
با شما موافقم، امیدوارم هر کس جاودانه شد بیاید و اینجا شرح حالش را بگذارد.:15:
موفق باشید:16:
اگر یه چیز از سیماریلیون تالکین یادگرفته باشم اینه که:
مرگ یه هبه از طرف خداوند بود ولی شیطان به ما یاد داد ازش بترسیم.
در ضمن به نظرم یه داستان وقتی میتونه شاهکار بشه که تموم بشه
خدایا مردن چقدر زیباست(البته آدم خرابیم باشم اونور نابودم:22:)
اگر یه چیز از سیماریلیون تالکین یادگرفته باشم اینه که:
مرگ یه هبه از طرف خداوند بود ولی شیطان به ما یاد داد ازش بترسیم.
در ضمن به نظرم یه داستان وقتی میتونه شاهکار بشه که تموم بشه
خدایا مردن چقدر زیباست(البته آدم خرابیم باشم اونور نابودم:22:)
جوری میگی مرگ چقدر زیباست که انگار مطمئنی اونور هواتو دارن :دی
جوری میگی مرگ چقدر زیباست که انگار مطمئنی اونور هواتو دارن :دی
نه مطئن نیستم
ولی خب آش کشک خالست دیگه
من برم یا علی مدد
خب من مخالفشم به شدت
اخه فکر کن مگه یه ادم چقدر عمر میخواد؟ یه بیست سی چهل سال زندگی کنی جوونی کنی ازدواج کنی بچه دار بشی نوه دار بشی نتیجه دار بشی پیر بشی مریض بشی یا نه اصلا پیر نشی بعد دونه دونه اطرافیانت بمیرن تو مجبور باشی تماشا کنی.اصلا مگه ادم چقدر کار داره که بخواد ابدی زندگی کنه یه روز میبره و خسته میشه
اصلا دوست ندارم
جاودانه بودن خووبه ولی تا وقتی که کسایی که دوستشون داری هم جاودانه باشن :1: دیدن مرگ کسایی که دوستشون داری خیلی سخته :20:تازه زندگه با جاودان بودن بی معنی میشه :33: