تعدد خدایان در اساطیر آفریقا
به نظر میرسد که غالب مردم آفریقا، به تعدادی از خدایان اعتقاد داشتند. هر دینی معبد خدایان خود را داشته و این خدایان ملی، به مانند خدایان یونانی، متعلق به خانواده واحدی بودهاند. در آفریقای استوایی پژواکهای جالبی از دین کهن مصری به گوش میرسد. اسب آبی، روزگاری به عنوان یک ایزد ـ بانو، یعنی بارونگا در موزامبیک جنوبی، ستایش میشد که یادآور تائورت، خدای بومی مصر بود، که به صورت اسب آبی پرستیده میشد. مار که در مصر باستان نمادی از سلطنت به شمار میرفت، درست با عملکردی مشابه، در میان زولوها و سایر اقوام آفریقایی، معمول بود. مطلب روح ـ رود، در بسیاری از نواحی آفریقا، تشابهاتی با اوزیریس خدای نیل در مصر و آلور در زئیر دارد که آن را، به عنوان خدا تقدیس میکردند.
کشیدن خط واسطی میان خدایان و ارواح، کاری دشوار است و به طور کلی، خدایان، در مقایسه با ارواح، دارای حالات انسانی بیشتریاند و خود را در معیار بالاتری نشان میدهند. تعداد بیشماری از ارواح بومی در جنگل و چاهها زندگی میکنند و فقط به توسط مردم محلی پرستش میشوند. در یونان باستان خدایان محلی و ارواح در جنگلها و چاهها به سر میبردند، اما به همانگونه که روح یونانی با آگاهی ملی رشد و گسترش یافت، با الگوهای دین متداول یونانی در آمیخت ولی در آفریقا برای دستیابی به چنین فرایندی، زمان لازم وجود نداشت تا آن که آنان با اسلام و مسیحیت آشنا شدند و همچنین، ورود نیروهای استعمارگر که برای قبایل، مرزهای ویژهای تعیین کردند، و در نتیجه، بسیاری از مناطق آفریقا از یکدیگر جدا شدند (مثلاً کنگو به چهار بخش، برای استعمارگران تقسیم گردید. دو بخش برای پرتقال، یکی برای بلژیک و یکی برای فرانسه) و بدین لحاظ بود که دین ملی، به شدت سرکوب شد.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷
خیلی جالب بود. نمیدونستم خدایان آفریقایی شبیه خدایان مصرین به نظر میرسه فرهنگ مصری توی زمانهای قدیم نفوذ زیادی در کشورهای مختلف داشته:7:.مرسی از اطلاعاتت و خسته نباشی:3:
خیلی خوب بود
واقعا پتانسیل بالایی داره برای استفاده شدن توی داستان
نویسندگان بشتابید :41: