به نام خالق هستی
اینم از داستان من، در اول باید بگم که هنوز زمانبندی خاصی رو نمیتونم مشخص کنم.به زودی اعلام میکنم
دوستان شاید دیده باشید که داستانمو تو سایت های دیگه ای هم گذاشتم. خب باید بگم اولین آپدیت فصل دهی حداقل 2یا 3 روز زودتر از باقی سایت ها اینجا قرار میگیره راستی گفتم با توجه به نگرانی هایی که ممکنه کسانی داشته باشند برای خواندن کتاب باید بگم:
من بهتون قول میدم داستان نیمه رها نمیشه و تا اخر ادامه داده میشه
تذکر: قرار دادن این کتاب در هر جامعه مجازی(وبلاگ، سایت و...) مجاز میباشد در صورتی که از همین لینک های دانلود استفاده شود.
نام داستان : سپاهیان آشوب
نویسنده : سینا مزارعی
گرافیست و صفحه آرا : H.O.S.S.E.I.N
طراح كاور : H.O.S.S.E.I.N
-------------------------------------------------
زمانی که تاریکی بر روشنایی غلبه کرد
زمانی که امید و یاس یکی شدند
طوفان به پا خواهد خاست
قدرت از آن اوست
سرنوشت شکست خواهد خورد
تقدیر از آن اوست
-------------------------------------------------
مقدمه
فصل اول : جان
فصل دوم : تالیاس
فصل سوم : مقدمات راه
فصل چهارم : جولیا
فصل پنجم : ادوارد
فصل ششم : آغاز راه
فصل هفتم : آموزش جادو
.:: دانلود اپلیکشین کتاب سپاهیان آشوب برای مطالعه بر روی تلفن همراه از برنامه بازار ::.
پروژه شماره چهار
داستان سپاهیان آشوب
فصل دو و سه
وقتی بحث و سخن از فانتزی به میان میاد ماها ذهنمون به دنبال فانتزیه و نه چیز دیگه. در واقع بعضی از چیز ها یه برند خاصی دارن که ما یه سری انتظارات خاص ازش داریم. مثلا وقتی اسم مردعنکبوتی به میان میاد ما انتظار یه اکشن خفن و کلی خنده رو داریم. یا مثلا اربابا حلقه ها یعنی نماد پردازی، خیر و شر و .... .
وقتی اسم فانتزی میا وسط ما انتظار فانتزی داریم و نه چیز دیگه.
یکی از نقاط قوتی که من قسمت بزرگی از نقد این فصلم را میخواهم به آن اختصاص بدم.
چند وقتی است که خب یه جورایی واقع گرایی خیلی زیاد شده و گاهی دل آدم برای یه داستان فانتزی تنگ میشه. داستانی که توش موجوداتی ببینی که بگی واو! یا بگی کاش منم یه روز ببینمشون.
داستان سینا دقیقا همچین چیزی رو در قسمت هایی خیلی کوتاه به من هدیه داد.
فانتزی رو در این داستان در قسمت هایی کوتاه میتوانید ببینید. جاهایی که از غول دو متری صحبت میکند، انجمن های جادوگری، بازار های عجیب و غریب. دلتان برایشان تنگ نشده؟
اگر چنین چیزی را میخواهید داستان دارد.
اما در مورد بخش های دیگر.
توصیف های داستان در بخش ها کافیند نصفه و نیمه. یعنی در واقع جا دارند که بیشتر و بهر شوند و باعث شوند داستان بیشتر توصیف شوند ولی خب در همین حدم کافیست. در واقع حدی معقول که خواننده میتواند حداقل اطلاعات لازم را بگیرد.
در مورد پیرنگ.
پیرنگ ها بسیار جذاب، متنوع و خوب هستند. اما مشکلی که وجود دارد در پشت سر هم بودن این وقایع است. در واقع چون کمی وقایع پشت سر هم هستند زیاد پیرنگ ها به نهایت چیزی که باید و هستند نمیرسند.
در واقع شاید بتوان اینگونه توصیف کرد که پیرنگ ها زیاد خوب پرداخته نشده اند و همین کمی مشکل آفریده است و سرعت داستان را بالا برده.
در مورد شخصیت پردازی.
شخصیت پردازی در داستان پیشرفت خاصی داشته است و در واقع هر فصل یه قدم رو به جلوست. اما در این فصل. یه جورایی چون قصد در این فصل بیشتر یه استارت برای شروع کار است، زیاد نمیتوان خرده گرفت و یه جورایی نباید. برای همینم در همین حد خوب و کافیه. در ضمن در سه فصل زیاد نباید انتظار یه شخصیت پردازی خفن و هیولا را داشت.
جمع بندی:
من نقد بدی الان نوشتم و اول از همه از سینا عذر خواهی میکنم. کمی امروز بی حوصله بودم.
در کل فصل ها زیبا بودند و در بدترین حالت ارزش یکبار خواندن را به خاطر فانتزی خوبی که درش است را دارد. و من پیشنهاد میکنم. گرچه نویسنده تازه در اوایل کار اس و اینگونه عمل کرده. پس انتظار ادامه ای خوب را داشته باشید.
در ضمن سینا جان اگر خواستی به نقد هایم عمل کن خواستیم نکن
یا علی مدد
به نام خدا
تیم نقد داستان بلند بوک پیج
داستان سپاهیان اشوب
فصل دو و سه
درست همونطور که برای قسمت مقدمه وفصل اول گفتم این داستان یه داستان معمولی و در حد ضیف رو به پایان نیست. این داستان برخلاف خیلی از فانتزی های بی سر و ته جدید حرفی برای گفتن دارد. چیزی برای ارایه کردن به خواننده داره و این یکی از بزرگترین نقاط قوت این داستان به حساب میاد اگرچه این داستان خالی از عیب نیست و توصیفات و یا شخصیت پردازی اون هنوز جا برای کار داره اما علی رغم تمامی موارد ذکر شده این یه داستان به شدت جذابه که خواننده رو به ادمه دادن داستان تشویق میکنه.
به شدت این کتابو برای خوندن پیشنهاد میکنم.
برات آرزوی موفقیت میکنم و منتظر فصول جدید هستم.
بعد از مدت ها تونستم این داستان رو بخونم . داستان خوبیه و مشتاقانه منتظر ادامش هستم.
من تازه مقدمه رو شروع کردم...و با وجودی که دوستان مطمئنا اشاره کردند، نتونستم این نکته رو نگم. ویراستارهای عزیز، برای ویرایش همچین داستانی، حتی اگه حجم زیاد باشه دقت بیشتری به خرج بدید. یه ویرایش کافی نیست، دو بار سه بار و حتی بیشتر. شده فصل دیرتر هم بیاد اونو عالی بدین بیرون. به کمتر از عالی راضی نشین!!!
واقعا عجیبه، کاری که ویراستاری شده حداقل حداقلش باید نقطه آخر جمله رو داشته باشه. پیشنهاد من اینه فقط برای تموم شدن کار عجله نکنین و دقتتون رو زیاد کنین.
( من تازه شروع کردم و ممکنه این مسئله در فصل های بعدی حل شده باشه، پس شرمنده اگه عکس العملم زیاد بوده. چند خط خوندم به چنان مشکلات ویراستاری بارزی برخوردم که نتونستم طاقت بیارم و نگم! مخصوصا این که دو تا ویراستار با هم روش کار کردن-_- )
پ.ن: داستان خیلی عالی به نظر می رسه. آفرین سینا و با قدرت ادامه بده!!!
ممنون دوستان. خیلی ممنونم
ویراستار ها بیشتر رو معادل سازی جملاتکار میکنن و من هم خیلی راضی هستم ولی از همینجا اعلام کنم اگه کسی هست که ویراستاری نگارشی میتونه انجام بده مثلا برا نقطه یا کاما یا پاراگراف بندی و...بهم بگه ممنون میشم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ممنون دوستان. خیلی ممنونم
ویراستار ها بیشتر رو معادل سازی جملاتکار میکنن و من هم خیلی راضی هستم ولی از همینجا اعلام کنم اگه کسی هست که ویراستاری نگارشی میتونه انجام بده مثلا برا نقطه یا کاما یا پاراگراف بندی و...بهم بگه ممنون میشم
فكر كنم اخطارم رو جدي نگرفتي.
اگه امروز خبري از فصل نباشه خودم تمام اين پيج رو به تيربار مي بندم ....
و اما يك نكته كه خيلي تو فصل 6 تو ذوقم زد بلندي ديالوگ ها و زياد بودن اون هاست و همچنين كمبود فضا سازي و توصيفات
منتظر فصل هفتم
من تازه مقدمه رو شروع کردم...و با وجودی که دوستان مطمئنا اشاره کردند، نتونستم این نکته رو نگم. ویراستارهای عزیز، برای ویرایش همچین داستانی، حتی اگه حجم زیاد باشه دقت بیشتری به خرج بدید. یه ویرایش کافی نیست، دو بار سه بار و حتی بیشتر. شده فصل دیرتر هم بیاد اونو عالی بدین بیرون. به کمتر از عالی راضی نشین!!!
واقعا عجیبه، کاری که ویراستاری شده حداقل حداقلش باید نقطه آخر جمله رو داشته باشه. پیشنهاد من اینه فقط برای تموم شدن کار عجله نکنین و دقتتون رو زیاد کنین.
( من تازه شروع کردم و ممکنه این مسئله در فصل های بعدی حل شده باشه، پس شرمنده اگه عکس العملم زیاد بوده. چند خط خوندم به چنان مشکلات ویراستاری بارزی برخوردم که نتونستم طاقت بیارم و نگم! مخصوصا این که دو تا ویراستار با هم روش کار کردن-_- )
پ.ن: داستان خیلی عالی به نظر می رسه. آفرین سینا و با قدرت ادامه بده!!!
خیلی کار خوبی میکنی که اینطور با دقت میخونی. میتونی چند تا از اون ایرادات رو که میگی توی پ.خ بهم برسونی؟
تشکر
سلام
ادامه فصلها کی قرار داده میشود؟؟؟؟؟؟
سلام دوست عزیز
چون دوستان از نگارش داستان ایراد گرفته بودن برای بهتر شدن داستان اقا سجاد بهمون اضافه شده که ویراستاری نگارشی میکنه. این فصل الان دستشونه کارشون تموم بشه بلافاصله گذاشته میشه
ما بدون ویرایشم قبولش داریم
میشه بگید چندروزه دست ایشونه
کی ویرایش تموم میشه
لاقل حجم فصول رو بیشتر کنید
فصل چی شد
یک هفته دیگه هم گذشت
فصل چی شد
یک هفته دیگه هم گذشت
طبق چیزی که من دیدم شما تنها کاری که توی سایت انجام می دید طلب کردن فصل های بعدی و بعدیه.
هیچ فعالیت دیگه ای انجام نمی دید، هیچ نقد و نظری برای بهتر شدن کار دوستان انجام نمی دید.
این پست های شما اسپمه، و ما چند وقت دیگه همه اسپم ها رو پاک می کنیم و طبق میزان اسپم هاتون امتیاز هاتون منفی میشه. که این باعث میشه توی دانلود فصول سرمایه دار به مشکل بخورید.
پس پیشنهاد من اینه به جای طلبکاری زیادتون از نویسنده ها، کمی فعالیت کنید و انقدر فقط انتظار از بقیه نداشته باشین.
موفق باشید.
تیم نقد داستان بلند بوک پیج
پروژه چهار: نقد داستان سپاهیان آشوب
فصل چهار و پنج
خب خب خب.
باید بگم که این دوتا فصل به خوبی پیشرفت نویسنده را نشان میدهد. در واقع نویسنده بعد از سه فصل به یک بلوغ خاصی در نوشتن رسیده که طی آن نثر محکم تر، داستان جدی تر و شخصیت پردازی ها بهتر شده. همین این دلیل کافی برای اینکه داستان را بخوانیم به وجود می آورد.
نویسنده در این دو فصل تصمیم گرفته که داستانش را به یک روایت غیر خطی تمام عیار تبدیل بکند. یعنی اینکه خب روایت های مختلفی وجود دارد و شخصیت های مختلف مثل نغمه ی آتش و یخ.
شخصیت هایی که با پیشرفت نویسنده پردازش های جالب و خوبی دارند.
مثلا شخصیت ادوارد رو شخصا خیلی دوست دارم و امیدوارم شخصیتش در انتهای داستان خیلی باحال از آب در بیاد. یا نه مثلا دوستان جان، جولیا و رابرت هم خوب هستند و میشه گفت که نگرانیشان بابت از دست دادن جان کاملا مشهود است.
البته حالا نکاتی در شخصیت پردازی هست که جلوتر اشاره میکنم.
توصیف ها نیز پیشرفت چشم گیری داشتند. مثلا در صحنه ی توصیف قصر یا قلعه ی ساراندور نویسنده خیلی دقت عمل به خرج داده و شما میتوانید تصاویری زنده و بسیار زیبایی را با کلمات در پیش رویتان ببینید. همچنین توصیف ظاهر شخصیت ها، حرکات و ... نیز به شدت طبیعی و خوب هستند.
اما باز هم جای کار وجود دارد. مثلا من هنوزم فکر میکنم کل دنیایی که نویسنده افریده بیابان است! یعنی ساراندور و گیبزا و ... همه اشان بیابانند. ولی این تفکر بیابان مانند خیلی گنگ است. در واقع اگر توصیفات بهتری در باره ی آب و هوا و خاک و اینا بشه بهتره.
در مورد خط سیر پیرنگ مهم ترین بخش نقدی است که الان میخواهم به سینا عزیز بگویم.
پیرنگ به رشد قابل قبولی رسیده است ولی هنوز از هات قبلی دارد ضربه میخورد. اتفاقات زیاد در حجمی کم.
در واقع سینا بگذار اینطوری بهت بگویم که تو داری داستان زیبایی مینویسی اما این سیر دیوانه وار حجم پیرنگ حتی در فصول جدید که به شدت کم استریلیزه شده است نیز باز حس میشود.
درست است در فصل های جدید به قدری کم شده که نمیتوان ایراد گرفت ولی بازم حس میکنم شتاب داستان در بعضی از جاها زیادی بالا میرود که میشه با کمی روده درازی کشش داد آروم بشه. منظورم اینه که کمی کارو طول بدی.
مثلا توی فصل چهارت خیلی سریع نقاط غطف احساسیت به وجود میان که اگر قبلش یکم بال و پر به داستان میدادی بهتر میشد.
و اما در کل داستان خیلی خوف و خفن تر شده و ما هم که داریم فاز میکنیم.
فقط سینا دوتا پی نوشته:
1- آقا فصل هفتو جان برادر نداشتم بده. این نقد بعدی ما خیلی بش وابستست.
2- همان حرف های قبلیم: در ضمن سینا جان اگر خواستی به نقد هایم عمل کن خواستیم نکن من فقط در حکم یه فرد معمولی کمی رسمی تر دارم نظر میدم.
فدات، بوس بوس. ستاره بچینی. داستان بنویسی.
خداحافظ
یا علی مدد
به نام خدا
تیم نقد داستان بلند بوک پیج
داستان سپاهیان آشوب
فصل چهار و پنج
خوب اول از همه باید بگم که داستان نسبت به فصلهای قبل پیشرفت چشمگیری داشته و نثر نویسنده و فضاسازی ها قویتر وبهتر شده واز این نظر باید به نویسنده تبریک گفت اما خوب هنوز هم مقداری جای کار داره (مردم انقد گفتم فضا سازیاتو و یا توصیفاتتو بیشتر کن:)نه اینکه توصیفاتت کم باشه ولی خب هرچی توصیفاتت بیشتر باشه به خواننده دید بهتریو برای درک داستان میدی).
چیز دیگه ای که به نظرم جالب اومد این بودش که توی هر فصل دقیقا سر بزنگاه و یا سر قسمت حساسش داستان تموم میشه و این یه نکته مثبته که خواننده رو تحریک به ادامه دادن داستان میکند.
نکته ی دیگه اینکه به نظرم روند طی شدن داستان تو فصول قبلی بهتر بود و نسبت به فصلهای قبل خواننده با حجم زیادی از اتفاقات روبرو میشه که نویسنده تقریبا سریع ازشون رد میشه پس سعی کن سرعت وقوع حوادث و اتفاقات توی داستانو یه ذره بیاری پایینتر و بیشتر بهش بپردازی چون سرعت زیاد باعث خسته و گیج شدن خواننده میشه.
و در آخر اینکه کارت مثه همیشه درسته و منتظر فصلای بعدیت هستم. موفق باشی