بودن توی جو فانتزی، در بین این همه نویسندگان جوان و مترجمین اینترنتی باعث شده خیلی از ما بدون هیچ اطلاعی درمورد نحوه ی ویرایش، تجربه ی ویرایش رو داشته باشیم، در این مسیر ویرایش قطعا نکات و راه حل هایی به چشمتون خورده برای این کار، چیزهایی که فوت کوزه گری بوده باشن و یا حتی چیز های ساده تر. بالاخره اون تجربیات بدست اومد.
اما بعضی ها هم بودن که از ویرایش کردن می ترسیدن، خوب پیش اومده واقعا که کسایی رو ببینیم که نمی دونن برای ویرایش چیکار کنن. ویراستاری رو شروع کردن توی نت اما دقیقا هیچ ایده ای ندارن چجوریه. به یه راهنما نیاز دارن تا شروع مسیر و قواعد کلی رو بهشون بگه.
خوب ما تصمیم گرفتیم این تاپیکو ایجاد کنیم تا از تجربیات ویراستاران نتی برای ویراستاران جوون تر استفاده کنیم. امیدوارم کسانی که در این زمینه کار کردن تجربیاتشونو با ما شریک بشن.
بحث کنین! نمونه بدین! نتیجه بگیرین!
پ.ن: دوستان اگه مایلید هر کدوم روش های ویرایش خودتون رو هم بگین. که روش های مختلف ویرایش رو کسانی که تازه میخوان شروع کنن بدونن
این لینک ویراستیار ورژن 4 هستش
وظیفه ی دیگه ی ویرایشگرا جدا از غلط های املایی و علایم نگارشی، تایید بر درستی روند داستان، و نبود تناقض در اون هستش.
ویراستار باید سوال بپرسه که چرا اتفاقات داستان پیش میاد و مطمئن بشه که روند طوری نباشه که تناقض درونش به چشم بخوره، معمولا توصیه میشه که روند داستانو با ویراستار درمیون بزارین تا بتونه بهتر کمک کنه
يكي از ساده ترين چيزايي كه ياد گرفتم اين بود كه وقتي Alt+Ctrl+F رو با هم بگيري ميتوني در مورد يك كلمه و يا تلفظ صحيحش در پايين صفحه زير يه لاين توضيح بدي.جهت مورد توجه قرار گرفتن تاپيك 🙂
متي يه سر بيا پي وي كارت دارم @Hermit
احتیاجی نیست حتما این سه تا دکمه رو بگیری، تو نوار ابزار، گزینه Refrence بخش footnote دقیقا همین کارو می کنه 😀
یادم افتاد یه نکته ی دیگه رو توی ویرایش بگم.
جریان متن رو با جملات بلند خراب نکنین.
خیلی جاها دیده میشه که غیر ازین که توی جملات تکرار کلمات زیاد هست، جملات اونقدر بلند هستن که باعث خستگی خواننده میشن.
سعی کنین از استفاده ی درست از ویرگول و ساخت جمله های کوتاه تر برای بهتر شدن پاراگراف ها استفاده کنین
نمیدونم این تجربه حساب شه یا نه ولی من به همه توصیه میکنم برای این که ویراستار خودشون بشن کتاب زیاد بخوننن. کتاب نویسنده های بزرگ یا حتی کتابای علمی رو بخونن و به نثرش دقت کنن. کتابای علمی بیشتر به درد ویرایش فنی میخورن و کتابای نویسنده های بزرگ برای ویرایش ادبی....
به همه ی دوستانی که میخوان ویرایش رو شروع کنن پیشنهاد میکنم به این تاپیک سر بزنن
راجع به روش ویرایش، من با حسم جلو میرم! ینی حس میکنم این جمله به دل نمیشینه یا اینجا توصیف زیاده! کس دیگه ای م اینجوریه آیا؟
راجع به روش ویرایش، من با حسم جلو میرم! ینی حس میکنم این جمله به دل نمیشینه یا اینجا توصیف زیاده! کس دیگه ای م اینجوریه آیا؟
ناخوآگاه غلط میگیری دیگه، همه اینطورین :39: نیستن؟ :39: من اول حسی یه چیزی بهم میگه اینجا اشتباهه، بعد دنبالش میگردم :39:
@Hermit
نمیدونم هر چی که هست ارتباط برقرار کردن میان احساساتم نسبت به نوشته و تجربه های قبلیمه :دی
قبول دارم، حتی یه سبک ویرایستاری میتونه باشه به نوبه ی خودش
وقتی یه نفر با متن ارتباط برقرار میکنه، جاهایی که سخته خوندنش به چشم میاد، مثله برخورد به دست اندازه توی رانندگی، کاملا حس میشه. اینطور نیست که ویراستارا همه باید کل قواعد ادبیات رو حفظ باشن. شاید ویرایستاری سر یه سری توصیفات ضعیف باشه و شاید سر یه سری جمله بندی هایی که به متن نمیخوره
اینو گفته بودم که ویراستار باید بهترین خواننده باشه :39:
اینو هم در نظر داشته باشین که همیشه ویراستارا درست نمیگن :دی ( MAMmad ) نویسنده ها نباید بدون هیچ نظری همه چیز رو قبول کنن. گاها سلیقه ی نویسنده به یه حالت متن میخوره.
منظور نهاییم اینه که ویراستار نباید سبک نویسندگی نویسنده رو دست بزنه، باید با همون فرمی که هست بهترش کنه.
اینو گفته بودم که ویراستار باید بهترین خواننده باشه :39:
اینو هم در نظر داشته باشین که همیشه ویراستارا درست نمیگن :دی ( @MAMmad ) نویسنده ها نباید بدون هیچ نظری همه چیز رو قبول کنن. گاها سلیقه ی نویسنده به یه حالت متن میخوره.
منظور نهاییم اینه که ویراستار نباید سبک نویسندگی نویسنده رو دست بزنه، باید با همون فرمی که هست بهترش کنه.
مخالفم شدید!
به نظرم نویسنده و ویراستار یه تیم هستند پر از دعوا! یعنی اینکه هرکدومشون متن رو تیکه پاره میکنند. نویسنده مینویسه، ویرایشگر تغییر میده. نویسنده توصیف نداره ویرایشگر توصیف میذاره. نویسنده از اکشنی که ویرایش گر ویرایش کرده خوشش نمیاد دوباره اینکارو میکنه. نثر هر کدوم با اون یکی فرق داره ولی در نتیجه این دعوا یه محصول متعادل عالی میاد بیرون!
مخالفم شدید!
به نظرم نویسنده و ویراستار یه تیم هستند پر از دعوا! یعنی اینکه هرکدومشون متن رو تیکه پاره میکنند. نویسنده مینویسه، ویرایشگر تغییر میده. نویسنده توصیف نداره ویرایشگر توصیف میذاره. نویسنده از اکشنی که ویرایش گر ویرایش کرده خوشش نمیاد دوباره اینکارو میکنه. نثر هر کدوم با اون یکی فرق داره ولی در نتیجه این دعوا یه محصول متعادل عالی میاد بیرون!
الان با این "منظور نهاییم اینه که ویراستار نباید سبک نویسندگی نویسنده رو دست بزنه، باید با همون فرمی که هست بهترش کنه." مخالفی؟
ویراستار باید غلط رو مشخص کنه تا نویسنده به سبک خودش اونو بهتر کنه. اگه جوری که تو میگی باشه (یه جورایی دو نفره داستان نوشتن) این باعث میشه نویسنده بدون اون ویراستار فلج بشه و نتونه به خوبی قبل بنویسه.
البته این نظر منه :)) شاید بقیه مخالف باشن ولی من به این معتقدم :39:
الان با این "منظور نهاییم اینه که ویراستار نباید سبک نویسندگی نویسنده رو دست بزنه، باید با همون فرمی که هست بهترش کنه." مخالفی؟اگه این هست باید بگم که اینطور که تو میگی نویسنده اونقدرام پیشرفت نمیکنه اگه نظرات ویراستار زیاد وارد داستان بشه و یا خیلی چیزا رو اونطور که فکر میکنه دست بزنه.
ویراستار باید غلط رو مشخص کنه تا نویسنده به سبک خودش اونو بهتر کنه. اگه جوری که تو میگی باشه (یه جورایی دو نفره داستان نوشتن) این باعث میشه نویسنده بدون اون ویراستار فلج بشه و نتونه به خوبی قبل بنویسه.
البته این نظر منه :)) شاید بقیه مخالف باشن ولی من به این معتقدم :39:
اه منظورت این بود؟ شرمنده:دی
ولی به نظرم سبک تو هم خوبه گرچه روی استقلال نویسنده خیلی تاکید داره. التبه با بخش حفظ فرم اصلی موافقم ولی به نظرم در جاهای دیگه هم میتونه دست ببره. حتی در سیر پیرنگ!
اینو گفته بودم که ویراستار باید بهترین خواننده باشه :39:
اینو هم در نظر داشته باشین که همیشه ویراستارا درست نمیگن :دی ( @MAMmad ) نویسنده ها نباید بدون هیچ نظری همه چیز رو قبول کنن. گاها سلیقه ی نویسنده به یه حالت متن میخوره.
منظور نهاییم اینه که ویراستار نباید سبک نویسندگی نویسنده رو دست بزنه، باید با همون فرمی که هست بهترش کنه.
کاملا موافقم
ویراستار های تازه کار میان و سبک داستان نشونه میرن و اونطور که به نظر خودشون بهتر میاد تغییر میدن ولی ویراستار خوب میاد و ایرادات رو علامت گذاری میکنه و به نویسنده ارائه میده و نویسنده اون نظرات رو در نظر میگیره و سعی میکنه جمله رو به یه سبک دیگه بنویسه که هم منظور خودشو برسونه هم به نظر ویراستار بخوره ، مثلا من و سجاد وقتی متنی رو میخوایم ویرایش کنیم متن رو من میدم سجاد سجاد اون جاهایی که به نظرش مشکل داره رنگشو قرمز میکنه و یه کامنت میزاره مثلا اگه اینطوری بود یا اونطوری بود یا توصیفات رو بیشتر کنی مثل اینا میزاره توی اون صفحه و فایل و فایل رو به من بر میگردونه خودش تغییر زیادی نمیره میفرسته برای من و من دوباره تغییر میدم و این روند رو این قدر تکرار میکنیم که یه متن مناسب از نظر من و سجاد بوجود بیاد به نظرم این بهترین روشه