Header Background day #24
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

شش‌قدم برای ساختن هر فصل از رمان خود به عالی‌ترین شکل

7 ارسال‌
5 کاربران
21 Reactions
4,570 نمایش‌
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

نویسنده: Joseph blake parker

مترجم: ebisps

ویرایش:
proti

اولین دلیل مردم برای امتناع از خواندن یک کتاب خستگی است، و اصلاً مهم نیست که اگر کسی این را تحمل کند چه قدر مطالب خوب می‌توان پیدا کرد. و این اتفاق، بعد از اینکه خواننده ها مجبور شوند با سختی حتی یک فصل کسل کننده را بخوانند، هرگز نخواهد افتاد. بنابراین اینجا برای نوشتن و ویراستاری متن‌های پس از متن اول (پس از انجام یک ویرایش(برای ویرایش دوم می‌خواهند اقدام کنند)) شش مرحله وجود دارد تا هر فصل را به عالی‌ترین شکل بسازید.


قدم اول: ایجاد یک طرح ساختار سه مرحله‌ای برای هر فصل
هر فصل از یک رمان باید با احترام به طبیعت ذاتی خود (داستان بلند) یک ماجرای کوتاه هم باشد - مانند کتاب‌های کمیک یا سریال‌های تلویزیونی. حالا لازم نیست که طرح سه مرحله‌ای کاملاً انجام شود، اما هر فصل باید یک قهرمان داشته باشد که با یک مشکل مواجه شود، به کمک تجربیات رشد کند، و با غلبه بر مشکلات یا چیره شدن توسط یک مشکل، یک اوج در داستان به وجود آورد. انجام این کار اطمینان حاصل می‌کند که وجود هر فصل را برای کل داستان حیاتی است و چیزی همیشه در حال اتفاق است.

قدم دوم: شروع کردن هر فصل با قلاب
یک قلاب ممکن است تنها و مهم‌ترین راهنمای شما برای مجبور کردن خواننده هایتان را برای زمین نگذاشتن کتابتان باشد. من اغلب اوقات وقتی اولین سطر یک کتاب یا فصل را می‌خوانم با یک دیالوگ یا شرح خسته‌کننده روبرو می‌شوم. جالب‌ترین و قابل‌توجه‌ترین تأثیرات باید در خطوط اول هر فصل باشد و شما باید اطمینان پیدا کنید که خواننده مجبور به ادامه خواندن می‌شود.

قدم سوم: مطمئن شوید که هدف یک‌فصل را می‌توانید در یک جمله بیان کنید
این قانون برمی‌گردد به اینکه هر فصل باید هدفمند باشد. کاری که من می‌کنم این است که هر فصل را با نکته‌ای از موضوع اصلی که پوشش دادم نام‌گذاری می‌کنم. این به من برای به انجام رساندن نکته طرح هدفی میدهد و جلو رفتن داستان توسط هر فصل را تضمین می‌کند.

قدم چهارم: این فصل را در برابر فصول دیگر بررسی کنید و از خودتان بپرسید اگر شما آن را حذف کنید داستان چیزی را از دست می‌دهد؟
وقتی شما پیش‌نویس رمان خود را تمام کردید سراغ هر فصل بروید و تصور کنید که این فصل را کلاً پاک‌کنید. داستان هنوز هم مفهوم هست؟ آیا چیزی را ازدست‌داده؟ اگر جواب شما این باشد که داستان همان خواهد بود، مثل‌اینکه این فصل وجود ندارد، پس آن را حذف کنید و در جای دیگری ذخیره کنید. به یاد داشته باشید که هیچ‌چیز به‌عنوان بیهوده نوشتن نیست. اما بعضی از فصول نباید در پیش‌نویس نهایی باشند. شاید آن فصول تنها برای شما به‌عنوان نویسنده وجود دارد، تا چیزهایی در مورد شخصیت‌ها و طرح آن بفهمید.

قدم پنجم: پایان دادن به فصل با یک «مطلب جالب» (پایان خمار کننده :دی ) ( یک وضعیت هیجان‌انگیز با پایان نامشخص )
بعد از نتیجه‌گیری از فصل (اجرای طرح سه مرحله‌ای) یک وضعیت جدید ارائه دهید و با یک «مطلب جالب» فصل را تمام کنید. این راز ساختن یک‌فصل از یک رمان هیجان‌انگیز است، در برابر فصلی که خواننده به‌راحتی بعد از خواندن هر فصل کتاب را به قفسه برمی‌گرداند. به‌علاوه، این به شما، که نویسنده باشید، یک شروع خوب برای فصل بعد را خواهد داد. شما الآن بیکارید و مشکلی دارید که باید با آن مقابله کنید، نباید وقت تلف کنید و به صفحه سفید نگاه کنید و منتظر باشید تا اتفاقات بعدی به شما الهام شود.

قدم ششم: بعد از پایان هر فصل از وضعیت و تغییرات شخصیت‌ها یادداشت‌برداری کنید.
یادداشت‌برداری از وضعیت شخصیت‌ها کارهایی می‌کند که به ادامه داستان کمک می‌کند . اول اینکه به شما کمک می‌کند بفهمید شخصیت‌های شما کجا و در چه وضعی هستند، درواقع هیچ‌چیز آزاردهنده‌تر از این نیست که بعد از نوشتن چهار یا پنج فصل بفهمید که یک شخصیت فرعی را در جنگل جا گذاشتی، یا اینکه آن‌ها در این مدت هیچ‌چیزی نگفته‌اند. دوم این‌که این یادداشت‌ها کمک می‌کند تا اطمینان پیدا کنید که شخصیت‌های شما همراه با داستان تغییر می‌کنند و جابه‌جا می‌شوند و یک تجربه واقعاً پویا برای خواننده ایجاد می‌شود.
دنبال کردن این راهنما به شما اطمینان می‌دهد که خواننده‌ها یک تجربه عالی را پشت سر بگذارند و هر فصل آن‌ها را بیشتر به عمق داستان می‌کشد.



   
masuodmohararzade2، ابریشم، Lady Joker و 9 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
 

یعنی خمار این اموزشتم عالی بود
یعنی یه چیز اونور تر از عالی
دقیقا چهار چوب یه داستان موفق رو نشون میده .

مترجم: ebisps
ویرایش: proti
نویسنده: Joseph blake parker
دست هر سه عزیز درد نکنه خسته نباشید

خب الان من که مینویستم میگم دقیقا کدوم راه ها رو میرم کدومو نمیرم
قدم اول رو من همیشه مد نظر دارم
قدم دوم رو هم همینطور ولی سخت ترین قسمت نوشتن یه داستان جمله اول هر فصله یعنی کل داستان یه طرف این یه جمله ها یه طرف
قدم سوم رو من میزارم برای اخر فصل یعنی نام گذاری داستان رو همیشه میزارم وقتی فصل تموم شد شاید این یکم هدف اصلی فصل رو تحت تاثیر قرار بده
قدم چهارم اینکه من هیچ وقت عادت نکردم چیزی بنویسم که بیهوده باشه یعنی فصلی از داستان نمینویسم که بعدا بگم چیز خاصی توش نیست حتما یه چیز مهم اتفاق میوفته
قدم پنجم یعنی عاشق این پایانایی هستم که دهن خواننده رو باز میزاره تا فصل بعدی و همیشه سعی میکنم قوی بنویسم که خواننده اگه متن اصلیم خوب نبود با این پایان منتظر بمونه
قدم ششم رو باید اعتراف کنم من یه نقطه ضعف بزرگ داشتم و همین بود که از شخصیت ها شرح حال نمینوشتم و بعضی وقتا حالو وضع بعضی شخصیت ها رو فراموش میکردم یا مثلا اتفاقای خاص داخل یه فصل که مثلا توی چندین فصل بعدتاثیرش نشون داده میشد و این خیلی ضعف بدی بود که خدا رو شکر توی دو داستان اخرم شروع به این کار کردم و حالا که این متن رو خوندم متوجه شدم کارم درست بوده

دوستان لطفا از وضعیت و تجربه نوشتن خودتون در این شش قدم بگید تا دیگر دوستان هم از این تجربیات استفاده کنن

یا علی


   
barsavosh و lord.1711712 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
arwen
(@arwen)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 209
 

متن آموزنده ای بود
البته من اون فایل ویرایش بیشتر به کارم می اومد
در هر حال مرسی که وقت میگذارید ترجمه میکنید چنین مطالب خوبی رو


   
barsavosh واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

AmbrellA;19411:
یعنی خمار این اموزشتم عالی بود
یعنی یه چیز اونور تر از عالی
دقیقا چهار چوب یه داستان موفق رو نشون میده .

مترجم: ebisps
ویرایش: proti
نویسنده: Joseph blake parker
دست هر سه عزیز درد نکنه خسته نباشید

خب الان من که مینویستم میگم دقیقا کدوم راه ها رو میرم کدومو نمیرم
قدم اول رو من همیشه مد نظر دارم
قدم دوم رو هم همینطور ولی سخت ترین قسمت نوشتن یه داستان جمله اول هر فصله یعنی کل داستان یه طرف این یه جمله ها یه طرف
قدم سوم رو من میزارم برای اخر فصل یعنی نام گذاری داستان رو همیشه میزارم وقتی فصل تموم شد شاید این یکم هدف اصلی فصل رو تحت تاثیر قرار بده
قدم چهارم اینکه من هیچ وقت عادت نکردم چیزی بنویسم که بیهوده باشه یعنی فصلی از داستان نمینویسم که بعدا بگم چیز خاصی توش نیست حتما یه چیز مهم اتفاق میوفته
قدم پنجم یعنی عاشق این پایانایی هستم که دهن خواننده رو باز میزاره تا فصل بعدی و همیشه سعی میکنم قوی بنویسم که خواننده اگه متن اصلیم خوب نبود با این پایان منتظر بمونه
قدم ششم رو باید اعتراف کنم من یه نقطه ضعف بزرگ داشتم و همین بود که از شخصیت ها شرح حال نمینوشتم و بعضی وقتا حالو وضع بعضی شخصیت ها رو فراموش میکردم یا مثلا اتفاقای خاص داخل یه فصل که مثلا توی چندین فصل بعدتاثیرش نشون داده میشد و این خیلی ضعف بدی بود که خدا رو شکر توی دو داستان اخرم شروع به این کار کردم و حالا که این متن رو خوندم متوجه شدم کارم درست بوده

دوستان لطفا از وضعیت و تجربه نوشتن خودتون در این شش قدم بگید تا دیگر دوستان هم از این تجربیات استفاده کنن

یا علی

من فقط سه تاشو رعایت میکردم :دی
ولی نکات جالبی هستن، بعضیاشون شاید کوچیک به نظر بیان ولی تاثیراتی که میزارن عالیه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

arwen;19444:
متن آموزنده ای بود
البته من اون فایل ویرایش بیشتر به کارم می اومد
در هر حال مرسی که وقت میگذارید ترجمه میکنید چنین مطالب خوبی رو

این فردی که ازش ترجمه میکنیم خیلی آموزش هاش خوبه، مخصوصا برای نویسنده های مبتدی ای مثل من. نمیشه ترجمش نکرد:دی

سعی میکنم بیشتر بزارم


   
AmbrellA، barsavosh، R-MAMmad و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
barsavosh
(@barsavosh)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 150
 

Hermit;19455:

این فردی که ازش ترجمه میکنیم خیلی آموزش هاش خوبه، مخصوصا برای نویسنده های مبتدی ای مثل من. نمیشه ترجمش نکرد:دی

سعی میکنم بیشتر بزارم

با تشکر از مطلب خوبتون. میخاستم بدونم شخصی که مطالبش رو ترجمه میکنید چه کاره است؟ نویسنده است؟ کتابهاش چی هستن؟ بیوگرافی ای چیزی؟


   
پاسخنقل‌قول
yasss
(@yasss)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 533
 

ذرسته قلاب یه نکته ی مهمه که همه ی اساتید توی کارگاه داستان نویسی روش تاکید فراوون داشتن
پس به قلاب انداختن حسابی دقت کنید و سعی کنید توش ماهر بشید


   
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

barsavosh;19464:
با تشکر از مطلب خوبتون. میخاستم بدونم شخصی که مطالبش رو ترجمه میکنید چه کاره است؟ نویسنده است؟ کتابهاش چی هستن؟ بیوگرافی ای چیزی؟

تا جایی که من میدونم نویسنده و ویرایشگره
معروف نیست، اما آموزش های خوبی میزاره که برای افرادی که مثل من تازه کارن و یا در سطح معمولی مینویسن خیلی بدرد میخوره

اگه حسش بود اونم میزارم 🙂

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

yasss;19474:
ذرسته قلاب یه نکته ی مهمه که همه ی اساتید توی کارگاه داستان نویسی روش تاکید فراوون داشتن
پس به قلاب انداختن حسابی دقت کنید و سعی کنید توش ماهر بشید

صد البته
اولین جملات خیلی حیاتیه
مثال خیلی واضحش بوف کور صادق هدایته
دو پاراگراف اولش اینقدر خوب بود وقتی میخوندم، که حتی بقیه ی داستانش اون کیفیت لازم رو نداشت(که داشت) ادامه میدادم داستانو

این مساله به نظرم توی داستان های کوتاه بیشتر خودشو نشون میده
چون جا برای استفاده ی زیاد از عناصر ادبی نیست، به سرعت باید خواننده رو به درون داستان کشید چون جایی برای کم کم کشیده شدن خواننده توی داستان نیست.


   
masuodmohararzade2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
اشتراک: