یکی از نکات مشترک میان شخصیت گشتاسب با شخصیت های اساطیر یونان، شباهت گشتاسب با آگاممنون، پادشاه سرزمین آرگوس و میسن و سرکرده ی یونانیان در نبرد تروا است. دکتر اسلامی ندوشن در این خصوص می نویسد:« تیره ی گشتاسبی فکر، آگاممنون را در کنار گشتاسب می نهد. آگاممنون، پیش از آن که عازم تروا شود، دختر خود، ایفی ژینی را در راه پروردگار دریا قربانی می کند، بدان امید که سفر دریا را در برابر کشتی های او آرام گرداند.» ( داستان داستان ها، 233 )
از طرف دیگر درخواست پادشاهی از پدر و مسافرت های او به سرزمین های دور دست و پشت سر گذاشتن موانع گوناگون، که بی شباهت به ماجرای اسفندیار نیست، سرگذشت اولیس یونانی را به یاد می آورد. همان طوری که در شاهنامه به آن اشاره شده است، گشتاسب به علّت آن که به پادشاهی نرسیده است، دوبار بارگاه پدر را ترک می گوید و در بار دوم به سرزمین یونان می رود و در آن سرزمین با سختی هایی روبرو می شود، امّا سرانجام با کتایون، دختر قیصر روم ازدواج می کند و با آن که از سوی قیصر طرد شده بود، باکشتن گرگ و اژدها و اثبات شایستگی خود، در نزد او به مقام و پایگاه والایی می رسد.
اگر از لحاظ اسطوره شناسی این ماجرا مورد بررسی قرار گیرد، یادآور دوران کهن مادرسالاری است که در آن الهه ی مادر پس از پایان هر سال، برای خود شوهر جوانی بر می گزید و جوانان بسیاری برای رسیدن به افتخار شاهی و ازدواج با ملکه با هم به رقابت می پرداختند که در داستان گشتاسب نیز می بینیم که چنین رقابت و ازدواج با دختر شاه و پس از آن رسیدن به مقام و جایگاه والا وجود دارد که این سنت در داستان اسفندیار به صورت کامل تری شرح داده خواهد شد.
اولیس نیز در یونان چنین ماجرایی را دارد و همان گونه که در سرود بیست و یکم ادیسه که در هیأت گدایی به سرزمین خود وارد شده بود، می بینیم وی برای رسیدن به همسر خود، پنلوب، ناچار می شود در مسابقه ی کمان کشی شرکت کند و با کشیدن کمانی که همگان از کشیدن آن عاجز بودند، تیر را به هدف می زند و دیگران را در این مسابقه شکست می دهد.هم چنین در سرود هشتم می بینیم، زمانی که اولیس مهمان آلسینوئوس، شاه مردم فئاسی است، پس از پذیرایی از او، جشنی ترتیب داده می شود که در آن جوانان بسیاری به مسابقه می پردازند و اولیس نیز ناچار می شود در این مسابقات شرکت کند و با پرتاب کردن خشت، همه را به شگفتی وا می دارد.
با توجه به موارد فوق، نکات مشترک زیر را در داستان گشتاسب با اولیس می توان یافت.
ا- هر دو قهرمان به سرزمینی دور دست می روند و در این راه گرفتار درد و رنج فراوانی می شوند.
2- هر دو قهرمان به نحوی هویت اصلی خویش را پنهان می کنند، چنان که گشتاسب در سرزمین روم خود را فرخ زاد معرفی می کند و اولیس نیز در هنگام بازگشت و در سفرهای خود، هویت اصلی خود را آشکار نمی کند، حتّی در هیأت گدایی وارد سرزمین خود می شود.
3- هر دو پهلوان در سفرهای خود خان ها و موانع گوناگونی را پشت سر می گذارند که در خصوص گشتاسب به کشتن شیر و اژدها و در مورد اولیس به خان های مختلف او در راه بازگشت به سرزمین خود، می توان اشاره کرد.
4- هر دو قهرمان در مسابقات گوناگونی شرکت می جویند و در آن مسابقات پیروز و سربلند هستند.
5- هر دو قهرمان با پشت سر گذاشتن سختی ها نهایتاً به آرزوی خود می رسند، چنان که گشتاسب سرانجام به کتایون و پادشاهی ایران می رسد و اولیس نیز سرانجام به همسر خود، پنلوب می رسد.
منبع:asatir-shahname.blogfa.com