به نام خدا
با عرض ادب
حدود فکر کنم سه سال پیش بود که من تا جایی که یادم میاید،زمستانم هم بود و همچنین شب بود،در اتاقم نشسته بودم و رو به روی لپت تابم که نمیدانم چه دلیلی سراغم آمد که باعث شد نرم افزار ورد رو باز کنم و بی مهابا شروع کنمم به نوشتن.نوشتن یک داستان،چیزی که تقریبا به منزله ی یک نمره ی ادبیات و کمی هم تفریح بود و تقریبا هم برنامه ای برای آینده یا پیش زمینه ای برای آن.
گذشت و گذشت،تا اینکه یه جورایی به فصل هفت فکر کنم رسیدم.یه جورایی وقتی دوباره نوشته ام را خواندم،تصمیم به باز نویسی گرفتم و در همان اثنا بود که آرتاکوانا به وجود آمد و من با این ایده داستان را دوباره از اول نوشتم.نوشتم و نوشتم و نوشتم.تا اینکه باری دیگر به دلایلی داستان را از اول نوشتم.
من آدم فانتزی بازیم و خوب دنبال سایتاش میتونم بگم زیاد رفتم،یکی از این سایت ها،وبلاگ فراسوی ذهن بود.وبلاگی جمع و جور و خوب که کار خودش را میکرد و اتفاقا موفق هم بود!و من داستانم را در فرومش گذاشتم.و خوب متاسفانه/خوشبختانه تقریبا یک مدت بعدش پیامی خصوصی از طرف سینا فتحی آمد که گویی بوک پیجی باز شده و ما قراره بریم اونجا.
منم تقریبا زمانی که دیدم فعالیتی در فروم وبلاگ نیست،مهاجرت کردیم به سایت بوک پیج.
بوک پیجی که کنون یک ساله شده است.
نهالی که یک سال پیش کاشته شد،الان به درختی جوان تبدیل شده است.درختی که میوه های بسیار زیاد و شیرینی داده است:
موجودات تاریک،شیطان نامه،شبح،اربابان زمین،موهبت برزخی،سپاهیان آشوب،ققنوس سیاه،سلحشور آتش،افسانه اولین رانده شده،اشباح،داستان های کوتاه همه و هزاران شاهکار دیگر که شما دوستان به وسیله ی قلم های خود نوشته ای و با گذاشتنشان در سایت بوک پیج،ما را هم بی نصیب نگذاشتید.
و این میوه ها چیزی نیستند جز مقدمات شاهکار های آینده این نویسندگان.نویسندگانی که من پیشبینی میکنم در آینده هر کدامشان ستاره ای درخشان در دنیای علم و ادب میشوند،ستاره هایی مانند:
سورن،سینا مزارعی،سینا فتحی،مرتضی مهدوی،علی،بانو نجاتی سرشت،احسان،نادر،میلاد میرادی،آرمان و...... .
اکنون که خدا رو صد هزار بار مرتبه شکر زنده هستم،یاد و خاطره ی این اتفاق خوب را گرامی میدارم،اتفاقی که خیلی چیز ها به من داد:اعتماد به نفس،مهارت های گرافیکی،مهارت کار با ورد و نرم افزار های دیگر،بالا رفتن کیفیت قلمم و هزاران مورد دیگر که گفتنشان از حوصله ام خارج است.ولی همه ی این ها به کنار،من چیز دیگری را نیز یافتم:
ارتباط.
بلی،ارتباط.من دوستانی دیگر یافتم،دوستانی که همانند دوستانم در خارج از این صفر و یک ها دوستشان دارم.
رفاقتی که در کمال تعجب و بر پایه ی کلمات شکل گرفته است،کلماتی که هر کدام از طرفی می آیند،شمال،جنوب،شرق و غرب.همه اش هم پشت صفر و یک.
بلی در فضا مجازی همه چیز مجازی است،ولی مگر ما میخواهیم دروغ بگوییم؟چه کسی برای بالا بردن خودش به صورت مجازی در یک سایت فرهنگی دروغ میگوید؟این همه فیس بوک و فیس نما و هزاران چت دیگر موجود است،چرا بوک پیج بیاید و دروغ بگوید؟
بگذریم.
اینجا من قبول دارم که همه ی کسانی که هستند دروغ نمیگویند.خالی نمیبندند،چاخان نمیکنند و برای دست یافتن به محبوبیت به هرکاری دست نمیزنند.
احسان و مرتضایی هستند که مانند برادران نداشته ام دوستشان دارم،هردویشان را،از صمیم دل.
آرمانی هست که همواره پر انرژی است و این انرژی را به من منتقل میکند و فکر کنم هر وقت که افسرده بودم،مرا پر از انرژی کرده است.
سردار میلادی هست که من فقط یه چیزی رو میگم که بشه به آن عمل میکنم و آن هم اینکه:میلاد عزیزم،اگر روزی جنگی سایبری درگیرد،خودم سرباز صفرت خواهم بود فرمانده.
محمدی هست که با وجود همه ی بدبختی هایش باز هم دارد تلاش میکند تا بتواند سرگرمی سالمی به دستمان برساند.
بلی اینجا بوک پیج است،جایی که صمیمیتی وصف ناپذیر از پشت این همه صفر و یک انتقال میابد.نعمتی عجیب که خداوند را بابتش شکر میگویم.شکر بابت نعمتی به نام دوستی،احساسی که همانند حلقه های زنجیر ما را بهم وصل میکند.
درست است،انجا فضایی است مجازی و نباید همه چیز را در آن خلاصه کرد،ولی بد نیست قسمتی از زندگیمان را بی دروغ و دغل،بی هیچ گونه دیواری به نام اختلاف طبقاتی و فارغ از هر رنگ و نژاد و قومیتی،کنار هم باشیم و برای فردای فرهنگ و تاریخ مملکتمان تلاش کنیم.
یک چیز دیگر هست که میتوانم بگویم در دلم مانده است و آن هم اینکه،عده ای به خاطر دلایل مختلف،حس میکنند ما در دنیای واقعی نیستیم،حس میکنند ما ها بازنده هایی هستیم که داریم خودمان را با مواد مخدر نئشه میکنیم تا فراموش کنیم در دنیای واقعی چیزی نیستیم.......
همه امان میدانیم که این حرف اصلا درست نیست.
بیشتر کسانی که در سایت هستند،درس خوبی دارند و به آن اهمیت میدهند.برنامه ریزی منظمی هم برای رسیدن به کارهایشان دارند.بعضی دیگر نیز مانند من،به واسطه همین سایت،طراحی وب،فتوشاپ و نویسندگی فرا گرفته اند.
آری،ماها بازنده نیستیم،بلکه تنها تعدادی انسان هستیم که داریم برای فردایی بهتر تلاش میکنیم.
در هر حال،یک سالگی این سایت را به همه تبریک میگویم.
امیدوارم که همه خوب بنویسند و ادامه دهند،درست است،ببشتر نظرات برای داستان های سینا و مرتضی است ولی نگران نباشید،همه ی داستان ها محبوب میشوند،روزی اینقدر نظر میگذارند که حالتان بهم میخورد.به قول معروف: دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز نه.
امیدوارم روزی برسد که این نویسنده های سایت برای خودشان کسی شوند و برای مردم،رایگان و غیر رایگان کتاب بنویسند تا فرهنگمان بماند.روزی زیبا.
و در پایان این متن نه صد و هشتاد و دو کلمه ای تنها یک چیز میگویم:خداوند بزرگ و مهربان را شاکرم که در سر راه همه ی مان سینای فتحی نازنین را قرار داد.سینایی که سایتی ساخت که به من و دیگران جرئت داد تا احساساتمان را به وسیله کلمات زنده کنیم و به دیگران ارزانی داریم.سینا جان متشکریم و خداوند را به خاطر وجودت شکر میگوییم.امیدوارم که در زیر سایه ی او هزاران سال با برکت زندگی کنی.
امیرحسین زارع رهورد
24آبان ماه سال یک هزار و سیصد و نود چهار خورشیدی
تولد بوک پیج مبارک
یا حق
:0199:
تبریک به من
تبریک به شما
تبریک به همه !
:0199:
هعی ... خیلی زود گذشت ! اصن یه وعضی !
سینا کجایی که ببینی بوک پیجت یک ساله شد :0144:
و ممنون از امیر حسین برای متن خوبش
من که اصلا یادم نبود :))
واااااااااااااااااااااای
نی نی یه سالش شد (منظورم بوک پیجه ها :دی )
هوم تبریک به همه ، به همه ی دوستایی که پیدا کردم
خب زیادن ؛ (ماشا... یادم باشه اسپند دود کنم)
هوم ، این یه سال چقدر زود گذشت.....
تبریککککککککککککککککک بووووکککککککک پیج
این رو به عنوان یکی از کوچکترین اعضای ارتش سایبری میگم...جنگ هست امیر عزیز الان روزانه ما داریم با کسایی که با دولت و ملت مشکل دارن دست و پنجه نرم میکنیم خیلی وقت ها اونقدر خط قرمز ها رو رد می کنند و ما رو مجبور میکنن اخطار بدیم با این که دوست نداریم اخراجشون میکنیم !! حتی با تکرار مکرر تحویل میدیمشون به نیرو های نظامی و امنیتی !! ( مخصوص سایت ها )
هک کردن سایت ها و شبکه های اجتماعی . بانک ، ادارات دولتی و مناطق نظامی استفاده از ضد فیلترینگ ( فیلترشکن ) برای ورود به هر جا ... ( دوستان فکر نکنند کسی متوجه نمیشود چه کار هایی میکنند همه چیز در مدت زمان کوتاهی معلوم می شود و بر خورد قاطع می شود البته به موقع و بعد از تکرار زیاد خطا انجام شده ! )
این ها مواردی است که ما باید حواسمون باشه که انجام ندیم که بعد مشکل ساز میشه ...جنگ سایبری همیشه هست هیچ چیز تمام نشده برادر هر روز با افکار دوستان عزیزمون در ایران بازی میشه خیلی ها هم قبول میکنند و وارد این بازی سخت میشن آخرش یا افسرده میشن و یا خودکشی و یا کار دست خودشون و خانوادشون میدن البته در بعضی مواقع دارای محبوبیت و مشهوریت هم می شود !! ... و باز هم میگم جنگ هست !! . نباید این رو اینجا میگفتم ولی چون سایت فرهنگیه لازم شد به دوستان بگم که ما با چه مشکلاتی رو به رو هستیم این موضوع سیاسی نیست ملیتی و فرهنگی هستش... من الان براتون به صورت خلاصه توضیح دادم .
دیگر خود شما کلاهاتون رو قاضی کنید و ببینید حرف ما منطقی تر است و یا اون هایی که با ایران و ملت مشکل دارن !!
دوستان لطفا این پست رو حذف نکنید خواهش میکنم :77::63::63::63::63::63::63::63:
دوستان میتونن نظرات و انتقاداتشون رو به صورت خصوصی اعلام کنند ...
برادر کوچکتان میلاد
یا علی@mehr
من فکر کنم الانا دیگه وقت وحشت از دشمن نیست،چون مطمئنم الان اونا هستند که باید وحشت کنند.....
تاپیک تولده نه بیانیه ی سیاسی.
ضمن این که مبارک باشه.
تاپیک تولده نه بیانیه ی سیاسی.
ضمن این که مبارک باشه.
اصلا سیاسی نیست دوست عزیز کاملا این موضوع فرهنگی هستش !!
موقعی که این مطلب رو می خواستم بگذارم می دونستم که دوستان سریع موضوع رو به سیاست می کشونند !!
خودم هم میدونم تایپک تولده .......... جواب امیر عزیز رو در مورد کشمکش های دنیای صفر و یک گفتم ........
یا علی
اقا تولدش مبارک
اما من فکر مىکردم تولدش نباشه اثبات شد که من اشتباه کردم ىکى تقويم بذاره خب
يکسال گذشت يکسال از روزى که با شما هستيم شمايى که سيزده سال با وبلاگ همراه ما بوديد.يکسال تلاش که بدون کمک تک تک شما ميسر نبود
روزها خاطره ها و زندگى هريک کتابى دارند که تلاش ميکنيم امروز در بوک پيج و همراه شما انرا بخوانيم خوشحاليم که باشماهمراهيم
تشکر ميکنم از همه بچه ها خصوصا تيم مديريت و ناظمين سايت
حریر خانم. محمد اقا و اقا مرتضی و حسین عزیز که نفس تازه ای به سایت دادن
از سيناى غايب که روحش در اينجا حاضره تا اميرحسين ژوپيتر که دورادور هوامون رو داره و صد البته از ژنرال....مردی برای تمام فصول و همواره به دنبال پروتال کاری که من از پسش برنیومدم. و مهم تر از همه مهرنوش دوستی که خودش میدونه وجودش چقدر برای من امیدو دلگرمیه
و همه ی شما کاربران
باشد که بتوانيم قدمهاى بهتر و بزرگترى در راه پيشبرد داستان نويسى و فانتزى وطنى برداريم
باید تشکر کرد از @almatra که از چند وقت قبل به فکرش بود و می خواست این جا رو بنویسه.
و مرسی از همه اونایی که اومدن و رفتن. کسایی که فقط یه سر اومدن تا کتاب مورد علاقه شون رو بخونن، و اونایی که تصمیم گرفتن به فراخوان ما جواب مثبت بدن و موندگار شدن.
اونایی که حتی فقط به خاطر کتاب مورد علاقه شون هنوز هفته ای یه بار به سایت سر می زنن و کسایی که خواستن بیشتر باشن اما نشد.
سال جالبی بود! غرهای من و سمیه به غایب بزرگ و حتی تشنه به خونش شدنمون! دفاع من از پایان نامه ام! با بی میلی مسئولیت تیم ترجمه سایت رو بر عهده گرفتن. قبول شدن دانشگاه برای سمیه! نوشتن کتاب جدید برای سینا و تصمیم بزرگ من برای سرانجام کتاب ترجمه شده خودم.
غرهایی که از مدیرها شنیدیم برای اینکه میخواستیم مسئولیتمون رو تو سایت کم کنیم (که عملا انگاری نشد اصلا)، غرهایی که درباره پورتال (پرتال) از یک شخص خاص هر روز می شنویم! (سلام ژنرال!) تک وتوک دعواهای شما و استعدادهای درخشان نویسندگی بعضی ها! غلط دیکته های نوشتاری که بعضا رو مغز من یکی اسب سواری می کنه! همه و همه ایناها خاطره اند!
امیدوارم سال بعد هم همین طور پر از اتفاقات باشه: مثلا یکیش، دکترا قبول شدن من! (دعا کنید لطفا)
تبریکات شدیده به همه اعضای محترم و عزیز سایت
امیدوارم تولد صد سالگیش رو ببینیم
منم هرچند دیرتبریکات خودمو اعلام میدارم
بسی شاهد 11111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111111
اینقد ساله شدنش باشیم
چه کتابی شد
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
داداش سینا به خاطر درست کردن این سایت خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخییییییییییییییییییییییییییییللللللللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ازت ممنونم
چون باعث شد کلی دوست قدونیم قد بیابمممممممممممممممممممم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
:36: :18faa1d72931d039ea7:0229::(s1817)::23s::a::a::69::53::41::34:
مبارکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککه:36::36: