Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

فصل جدید راه حقیقت(جلد اول/سکوت تاریک)-فصل هشتم ارائه شد!

80 ارسال‌
16 کاربران
100 Reactions
23.2 K نمایش‌
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  

نام کتاب :
راه حقیقت
جلد اول :
سکوت تاریک
نویسنده: محمدرضا
ژانر: فانتزی
طراح جلد : پویا یحیوی
فرمت فایل ها : PDF
به نام خالق یکتا

سلام به همه دوستان عزیز و گرامی
داستانی که می بینید جلد اول از مجموعه "راهِ حقیقت" به نام "سکوت تاریک" هست ...
داستانی که در دنیایی دیگر اتفاق می افتد !

دنیای جدید و تازه با انسان هایی که همه راه خود را ، درست ترین و بهترین راه می دانند ...
اما واقعا کدام راه درست است ؟؟
و کدام راه حقیقت ...؟
داستان راهِ حقیقت ماجرایی است میان سه سرزمین که عقاید متفاوتی دارند ...
داستانی است میان شخصیت هایی که با عقایدشان سعی در ایجاد یک سرزمین متحد دارند .!
و کدام یک پیروز خواهد شد ؟!
نمی دانیم ...

تالارگفتمان 1
مقدمه کتاب :

دو سال مانده تا هفت هزار سال از روزی که سرزمین سبز ، به سرزمین سیاه و سفید فرصت داده تا یکیشان آن یکی را نابود کند میگذرد .
هفت هزار سال پیش سرزمین سبز که بسیار گسترده بود و قدرت های جادویی فراوانی داشت مقرر کرد که اگر تا هفت هزار سال آینده یکی از سرزمین سیاه یا سفید بر دیگری غلبه نکند هر دوی آنها را نابود خواهد کرد .
اما قدرت هر دو سرزمین برابر بود و نمی توانستند یک دیگر را شکست دهند به همین دلیل سرزمین سبز 9 مبارز با نیروی جادویی فوق العاده به هر دو سرزمین داد تا با استفاده از نیروی فکر و جادوی آنها ، بر یکدیگر غلبه کنند .
اما توطئه ها باعث میشد که جادوگران ، کشته شوند و نیروی جادویی خود را به آخرین نفری که شمشیر در قلبش فرو کرده اند منتقل کنند .
در این میان ، ده جادوگر از سرزمین سبز که به دنبال صلح و آرامش بودند برای ایجاد سرزمین خاکستری تلاش می کنند ، سرزمینی که با وجود جادوگران سرزمین سبز امکان پذیر نیست ، این ده شورشی به دنبال کشتن تک تک جادوگران اند و تا امروز موفق شدند 8 نفر آنها را با قدرت های جادویی شان دفن کنند .
اما ، ده نفر دیگر باقی مانده ...
و دوسال تا پایان مهلت دو سرزمین ...
و امروز
اولین روز سال جدید بود که ادوارد ، به سرزمین سیاه بازگشت ...

پی نوشت : منتظر نظراتتون هستم ! :41:

فصل اول : ملاقات
فصل دوم : صدای شمشیر ها
فصل سوم : التماس فصل چهارم : شروع وظیفه
فصل پنجم : وایانا فصل ششم : غریبه


   
paradise، hossein666، arashmajd202 و 18 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
soren.kt2342
(@soren-kt2342)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 429
 

اسم داستانت توش تاریک داره . طرفدار ارو هم که هستی ( فصل چهار میترکونه ) همزاد من نیستی تو ؟


   
Smajids، Rezaa و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  

سورن;15118:
اسم داستانت توش تاریک داره . طرفدار ارو هم که هستی ( فصل چهار میترکونه ) همزاد من نیستی تو ؟

من همیشه فکر میکردم یه گمشده دارم تویی اون گمشده ؟؟ :دی:دی
مرسی که مقدمه رو خوندی :5:


   
Smajids، captainlevi13772 و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
soren.kt2342
(@soren-kt2342)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 429
 

فصل بزار تا نظری درست و حسابی بگذارم
اری تو گمشده من هستی .
ای گمشده ، ایا میدانی که فصل چهار ارو بسیار خوف است ؟!
خدا بخواهد فیلی سینی می میرد و مارا اسوده خاطر می کند . هاهاها کلی قهرمان جدید قراره بیاد تو فصل چهار
فصل اول و بزار ببینیم داستانت چطوریه


   
Rezaa و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Bookbl
(@bookbl)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1697
 

مقدمه جالبه و ایده بسیار خفن می باشد.
منتهی یه پیشنهاد می دم بهتر نبود بجای سرزمین سبز و سفید و سیاه از اسم های من درآوردی استفاده می کردی؟؟؟
آخه آدمو یاد همون نبرد قدیمی خیر و شر می ندازه ( که آدم رو به یاد یه ایده کلیشه ای میندازه که اینطور نیست حداقل از نظر من )
ــــــــــــــــــــ
ستاره بچینی بوس بوس خداحافظ :))


   
Rezaa و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
soren.kt2342
(@soren-kt2342)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 429
 

راست میگه
یکم رو اسما کار کن
معمولا چیزای کلیشه ای ... یه طوریه
سعی کن از خودت یه چیزایی دربیاری سعی کن برند خودت رو داشته باشی
من هم اولین کارم و توی دنیای تالکین زدم. فن فیکشن نبود ، اما از موجودات تالکین استفاده کرده بودم و با این حال که دنیای خودم و موجودات خودم رو هم داشتم بازم چیز خوبی از اب در نیومد و مجبور شدم ولش کنم تا اینکه رسیدم به این موجودات تاریک چیزی که مال خودمه برند خودمه
بهت توصیه میکنم برند خودت و بزنی
البته نمیگم این نیست ها ، الان نظرم درباره اسم ها رو گفتم . اسم ها کلیشه ای شده
مقدمه خیلی جالب بود ولی ، مشتاق شدم بخونم


   
Rezaa و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1048
 

امیدوارم که داستان خوبی را بنویسی
ایدت نسبتا جالبه
شبیه مترو2033هستش
امیدوارم یک رمان خن بدی بیرون
التبه الان نمیشهیه نظر خفن از روی خلاصه داد ولی چیزی که معلومه اینه که ایدت قابلیت تبدیل به یک رمان معناگرا رو داره


   
Rezaa و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  

سورن;15122:
فصل بزار تا نظری درست و حسابی بگذارم
اری تو گمشده من هستی .
ای گمشده ، ایا میدانی که فصل چهار ارو بسیار خوف است ؟!
خدا بخواهد فیلی سینی می میرد و مارا اسوده خاطر می کند . هاهاها کلی قهرمان جدید قراره بیاد تو فصل چهار
فصل اول و بزار ببینیم داستانت چطوریه

خییییلی منتظرم ببینم آررو چی میشه تو فصل چهار :106: لو نده :دی

bookbl
مقدمه جالبه و ایده بسیار خفن می باشد.
منتهی یه پیشنهاد می دم بهتر نبود بجای سرزمین سبز و سفید و سیاه از اسم های من درآوردی استفاده می کردی؟؟؟
آخه آدمو یاد همون نبرد قدیمی خیر و شر می ندازه ( که آدم رو به یاد یه ایده کلیشه ای میندازه که اینطور نیست حداقل از نظر من )
ــــــــــــــــــــ
ستاره بچینی بوس بوس خداحافظ :))

اینم حرفیه ...
ولی فقط اسم سرزمین ها اینطوری شد :7:

راست میگه
یکم رو اسما کار کن
معمولا چیزای کلیشه ای ... یه طوریه
سعی کن از خودت یه چیزایی دربیاری سعی کن برند خودت رو داشته باشی
من هم اولین کارم و توی دنیای تالکین زدم. فن فیکشن نبود ، اما از موجودات تالکین استفاده کرده بودم و با این حال که دنیای خودم و موجودات خودم رو هم داشتم بازم چیز خوبی از اب در نیومد و مجبور شدم ولش کنم تا اینکه رسیدم به این موجودات تاریک چیزی که مال خودمه برند خودمه
بهت توصیه میکنم برند خودت و بزنی
البته نمیگم این نیست ها ، الان نظرم درباره اسم ها رو گفتم . اسم ها کلیشه ای شده
مقدمه خیلی جالب بود ولی ، مشتاق شدم بخونم

مرسییی کلیی
فصل اول رو ایشالا فردا شب میزارم

امیدوارم که داستان خوبی را بنویسی
ایدت نسبتا جالبه
شبیه مترو2033هستش
امیدوارم یک رمان خن بدی بیرون
التبه الان نمیشهیه نظر خفن از روی خلاصه داد ولی چیزی که معلومه اینه که ایدت قابلیت تبدیل به یک رمان معناگرا رو داره

ممنون بابت نظرت ... :6:

فصل قرار دادن هم اینطوریه که هر فصل چند بخش داره که هر دفعه ایشالا یه بخش از یه فصل رو میگذارم !


   
reza379 و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  
به نام خالق یکتا
خب همونطوری که قول داده بودیم
بخش اول و دوم از فصل اول رو امروز اینجا قرار میدیم !
باشد که نظر دهید
:9:

(البته گفته بودم یه بخش میدم دلم نیومد 😀 )

فصل اول : ملاقات

تالارگفتمان 2

دانلود بخش اول فصل یک
دانلود بخش دوم فصل یک


   
reza379 و captainlevi13772 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Bookbl
(@bookbl)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1697
 

یه فصلو کامل بنویس بعدا ویرایش بعد بازبینی بعد ارائه بده.
بعد این که یه فصلو هم کامل بده باهم ویرایش و اینا نمی خوای بکنی.
نه اینقدر با عجله.
ایده های بسیار جالبی نوشته شدن اما خیلی از اونها چون درست پردازش نشده و با عجله نوشته شدن از بین رفتن


   
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
 

دوست عزيز خسته نباشيد.....
كار قشنگيه به نظر اما نبايد حالا حالا ها قضاوت كرد.....
و يك چيز نبايد فصل هارو بخش بخش بزاري(باز ميتونه براي كاركوتاه قابل قبول باشه اما براي كار بلند و رمان نميشه)تازه اينطور به خود داستان صدمه وارد ميشه....
به هر حال هرطور مايلي.....اما فكر نكنم اينطور مورد قبول بچه ها قرار بگيره....


   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  

bookbl;15168:
یه فصلو کامل بنویس بعدا ویرایش بعد بازبینی بعد ارائه بده.
بعد این که یه فصلو هم کامل بده باهم ویرایش و اینا نمی خوای بکنی.
نه اینقدر با عجله.
ایده های بسیار جالبی نوشته شدن اما خیلی از اونها چون درست پردازش نشده و با عجله نوشته شدن از بین رفتن

مرسی از نظرت و این که خوندی
راستش علتی که بخش بخش فصل ها رو دادم این بود که ممکنه فصل ها طولانی بشه بچه ها حوصله نکنن همه رو یک جا بخونن
خواستم کوتاه کوتاه بدم که مطالعه اش ساده تر باشه
ولی اگه بازم چون اینطوری دوست دارین از فصل دوم ایشالا کامل میگذارم !

(+ داستان حدودا نصفش نوشته شده تو جلد یک ! جای دیگه ای هم گذاشتم گفتن که اول توصیف ها خیلی خوب نبوده و خیلی گذرا رد شدم اما این مشکل تو فصل دوم و بعد سعی کردم حل بشه ولی این که واقعا شده یا نشده چیزیه که مخاطب باید بگه!! )

دوست عزيز خسته نباشيد.....
كار قشنگيه به نظر اما نبايد حالا حالا ها قضاوت كرد.....
و يك چيز نبايد فصل هارو بخش بخش بزاري(باز ميتونه براي كاركوتاه قابل قبول باشه اما براي كار بلند و رمان نميشه)تازه اينطور به خود داستان صدمه وارد ميشه....
به هر حال هرطور مايلي.....اما فكر نكنم اينطور مورد قبول بچه ها قرار بگيره...

مرسی که خوندید داستانو
چششم !! از فصل دوم داستان رو به صورت یک فصل کامل میگذارم


   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
 

راستي يه چيزي....
فكر نميكني يكم اسم راه حقيقت به درد برنامه هاي ازدواج و ديني كه شبكه هاي ايراني پخش ميكنن ميخوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شرمنده.....من نظرم اينه.....


   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  

Anobis;15176:
راستي يه چيزي....
فكر نميكني يكم اسم راه حقيقت به درد برنامه هاي ازدواج و ديني كه شبكه هاي ايراني پخش ميكنن ميخوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شرمنده.....من نظرم اينه.....

:21:

والا هر کس سلیقه ای داره !
درسته من تو انتخاب اسم خیلی کارم خوب نیست :9: اما این قدرام افتضاح نیست :39:
سلامت باشید ...
خیییلی خوشحال شدم
پ.ن : اولش میخواستم اسم مجموعه رو بگذارم "فریاد شمشیرها" ولی خب با مشورت به این اسم رسیدیم :71:


   
milad.m و reza379 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Rezaa
(@rezaa)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 54
شروع کننده موضوع  
به نام خالق یکتا

سلام به همه بوک پیجی ها ...

خب عرض کنم خدمتتون که ، ادامه فصل یک دیگه :دی

داستان :
راه حقیقت
((سکوت تاریک))
فصل اول : ملاقات

تالارگفتمان 3

برای دانلود بخش سوم فصل اول کلیک کنید!

برای دانلود بخش چهارم فصل اول کلیک کنید!

برای دانلود بخش آخر فصل اول کلیک کنید!

پ.ن : فصل اول به طور کامل تا فردا تو پست اول ایشالا اضافه میشه :67:

پ.ن 2 : نظر هم فراموش نشه !!!



   
mahrad.72، reza379 و milad.m واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 1 / 6
اشتراک: