سلام به همگی !!!
سال جدید رو تبریک میگم و امیدوارم سالی پر از شادی و سلامتی و موفقیت داشته باشید !! :1:
یکی از علایق من خوندن کتاب و نویسندگی هست ! سعی میکنم در اوقات بیکاری بخونم و بنویسم ! تا چند سال پیش اصلا جرات اینکه نوشته هام رو توی سایتی منتشر
کنم نداشتم تا اینکه یکی از دوستان تشویقم کرد که این کار رو بکنم ! من چندین ایده داشتم برای نوشتن اما خواستم اول از یک فن فیکشن شروع کنم چون اصولا
شخصیت هاش آماده است و نویسنده اصلی نصف راه رو رفته و کارم یکجورایی ساده تره برای ادامه دادن و تغییر فضای داستان ! با خودم فکر کردم که اگه این یکی رو خوب
نوشتم اونوقت برم سراغ ایده کاملا مجزا و متفاوت خودم ! از طرف دیگه با نوشتن این فن کاملا میتونم اشکالات و نقص های خودم رو متوجه بشم و برطرف شون کنم ! این
شد که به فکر نوشتن فنی که از سال های پیش با خوندن هری پاتر توی ذهنم شکل گرفته شروع کردم ! درسته که دوران هری پاتر و فن فیکشن هاش خیلی وقته که تموم
شده و کمتر کسی به فکر خوندن این داستان هاست اما تمرین خوبی برای نویسندگی هست ! البته به نظر خودم !
چند سال پیش این فن رو نوشتم اما از چند ماه پیش به فکر بازنویسی افتادم و توی چند سایت قرار دادم که اصلا استقبال نشد:2: !! اون هم به دلیلی که گفتم !! :2:
اما امیدوارم در اینجا دوستان منو از نظرات خودشون بی نصیب نزارن !!! :5:
+
برای توضیحات داستان -----> ادامه کتاب 6 هری پاتر است و پایان ماجرا رو به روایت دیگه بیان میکنه !!! و بیشتر تمرکز بر شخصیت دراکو مالفوی است !!!
+
اینم مقدمه ای کوتاه از داستان !!
ژوئن 2010 : جزیره برکنر ، عمارت سارتر
سپیده صبح بود و خورشید آهسته بالا میامد. هوا رطوبت و گرمی مطبوعی داشت . او طبق عادت همیشگی خود هر صبح زود برای نرمش و پیاده روی دور ساحل جزیره را میدوید.به عقیده او یک جادوگر خوب برای داشتن قدرت جادویی فوق العاده بیش از هرچیزی به ذهنی قوی و نیرویی کافی احتیاج داشت و لازمه داشتن آن دو هم ، دارا بودن یک بدن سالم و قوی بود . گذشته از این ، این هوای عالی به روح و جان انسان طراوت و شادابی خاصی میبخشید و همچنین بعد از اتفاق دیشب احتیاج به یک استراحت فکری داشت......
.
به به
به جرگه نویسندگان سایت خوش اومدی
مقدمهی خوبی داره
امیدوارم بتونی خوب پیش ببریش
ر ضمن بدون فن نوشتن خیلی سخته
چون داری با اصل یه نوشته ی محبوب رقابت میکنی
خدا بخواد اینجا استقبال میشه
یا علی مدد
سال نوت مبارک
راستی ص امتیازم بابت شروع داستانت واریز کردم
سلام بر نویسنده ی عزیز
عید شما مبارک
فکر کنم این داستان رو خیلی وقت پیش توی دمنتور یکم خونده بودم 🙂 شایدم نخوندم
بیشتر بنویسین تا ببینیم چی به چیه :دی
خوش اومدین :53:
سلام
خیلی خوبه که شروع به گذاشتن داستانت کردی برای من که فرقی نداره فن باشه یا داستان جداگانه به نظر من همه نوشته ها قشنگ و جذاب هستن (حالابعضی بیشتر بعضی کمتر) ولی در کل نوشته بد نداریم چون هر نویسنده ای کلی برای نوشتش زحمت میکشه و مطمئناً زحمت شما هم از بقیه کم تر نیست. مقدمه هم خوندم و خوشم اومد منتظر داستان زیبات هستم.
امیدوارم استقبال خوبی ازش بشه
فصل یکش که خوب بود امیدوارم که بقیه ی فصلاتم همینطوری خوب باشن و امیدوارم فصل بعدی رو هم به زودی تموم کنی و بدی ما بخونیم
به به
یه نویسنده ی دیگر به شدت منتظر ادامه فصول هستم
راستی عیدت مبارک :a:
امید است استقبال خوبی داشته باشه
ولی لطفا خواهشا تو نیز مثل بعضی از نویسندگان نصفه کار رو ول نکن و یا برای دادن هر فصل دو ماه وقت صرف نکن ( الان دقیقا منظورم مرتضی بود:دی)
امیدوارم این روزهای بهاری تون بسیار عالی باشه !!
اول اینکه از تک تک اعضایی که نظر خودشون رو اعلام کردن بسیار سپاسگذارم ! و از تشویق ها و دلگرمی هاشون بسیار مچکرم !!!
امیدوارم تا آخر منو از نظرات خوبشون بی بهره نزارن !!!
و دوم اینکه فصل دوم داستان رو قرار میدم و منتظر نقد و نظرات همگی هستم !!!
+
و پاسخ دوستان به صورت تک تک !
به به
به جرگه نویسندگان سایت خوش اومدی
مقدمهی خوبی داره
امیدوارم بتونی خوب پیش ببریش
ر ضمن بدون فن نوشتن خیلی سخته
چون داری با اصل یه نوشته ی محبوب رقابت میکنی
خدا بخواد اینجا استقبال میشه
یا علی مدد
سال نوت مبارک
راستی ص امتیازم بابت شروع داستانت واریز کردم
البته اگه از اون دید نگاه کنیم خیلی سخته و یکجورایی دستت بسته است و هرجوری دلت بخواد نمیتونی توی داستان و روندش مانور بدی !
امیدوارم بتونم با رضایت و به خوبی به پیش ببرمش !
سال نوی شما هم مبارک !
بابت امتیاز هم خیلی خیلی ممنون !
سلام بر نویسنده ی عزیز
عید شما مبارک
فکر کنم این داستان رو خیلی وقت پیش توی دمنتور یکم خونده بودم 🙂 شایدم نخوندم
بیشتر بنویسین تا ببینیم چی به چیه
خوش اومدین
شما یکی از اعضای دمنتور هستید ؟ چ جالب !! بله اولین سایتی که داستان رو قرار دادم دمنتور شود !
تا الان حدودا 5 فصل رو نوشتم !!
سلام
خیلی خوبه که شروع به گذاشتن داستانت کردی برای من که فرقی نداره فن باشه یا داستان جداگانه به نظر من همه نوشته ها قشنگ و جذاب هستن (حالابعضی بیشتر بعضی کمتر) ولی در کل نوشته بد نداریم چون هر نویسنده ای کلی برای نوشتش زحمت میکشه و مطمئناً زحمت شما هم از بقیه کم تر نیست. مقدمه هم خوندم و خوشم اومد منتظر داستان زیبات هستم.
امیدوارم استقبال خوبی ازش بشه
واقعا بابت این دلگرمی و تشویق ممنونم ! خودم که میترسم اونطوری که میخوام نتونم بنویسم و وسطش کم بیارم !!
بازم مچکر !! :1:
فصل یکش که خوب بود امیدوارم که بقیه ی فصلاتم همینطوری خوب باشن و امیدوارم فصل بعدی رو هم به زودی تموم کنی و بدی ما بخونیم
خیلی ممنون بابت اینکه خوندین و نظر دادین ! فصل بعدی قرار گرفته و خودمم امیدوارم قابل قبول باشه !
به به
یه نویسنده ی دیگر به شدت منتظر ادامه فصول هستم
راستی عیدت مبارک
امید است استقبال خوبی داشته باشه
ولی لطفا خواهشا تو نیز مثل بعضی از نویسندگان نصفه کار رو ول نکن و یا برای دادن هر فصل دو ماه وقت صرف نکن ( الان دقیقا منظورم مرتضی بود)
سال نوی شما هم مبارک !
منم خیلی امیدوارم آخه استقبال از داستان خیلی مهمه برای روحیه گرفتن نویسنده های تازه وارد !! 😀
نه راستش خودم از داستان های نصفه اصلا خوشم نمیاد و سعی میکنم داستان رو تموم کنم !
ایول خیلی وقت بود دلم هوای یه فن فکشن تازه کرده بود:ea8e50cf4bbee9a1913
توی این دو فصل که نوشتی داستانت خیلی خوب به نظر میاد امیدوارم ادامه بدی و داستان نیمه کاره نمونه.:0074:
این فصل هم مثل فصل قبلی خوب بود هنوز نمیشه نظر قطعی یا انتقاد خاصی ازش انجام داد باید حداقل دو فصل دیگه قرار داده بشه تا بشه نظر داد
به هر حال توی پست اول یه جدول درست کن و تمام فصولت رو توی اون پست ارائه کن اینجوری کار برای خواننده راحت تر میشه
خوب این فصلم خوب بود فقط احساس کردم یک جا غلط املایی داشت اونجا که میگی بیورو منظورت خونه ی ویزلی هاس چون اون تلفظش اینطوری نیست تو خود واژه انگلیسی هم Burrow
آوره شده . به جز اون مورد که به نظرم اومد بقیه ی داستان خوب بود.
ایول خیلی وقت بود دلم هوای یه فن فکشن تازه کرده بود:ea8e50cf4bbee9a1913
توی این دو فصل که نوشتی داستانت خیلی خوب به نظر میاد امیدوارم ادامه بدی و داستان نیمه کاره نمونه.:0074:
مرسی از اینکه خوندین و نظر دادید !! تلاشم اینه که کاملش کنم !!! :5:
این فصل هم مثل فصل قبلی خوب بود هنوز نمیشه نظر قطعی یا انتقاد خاصی ازش انجام داد باید حداقل دو فصل دیگه قرار داده بشه تا بشه نظر داد
به هر حال توی پست اول یه جدول درست کن و تمام فصولت رو توی اون پست ارائه کن اینجوری کار برای خواننده راحت تر میشه
مرسی از نظرت !!!:53: چشم حتما 🙂
خوب این فصلم خوب بود فقط احساس کردم یک جا غلط املایی داشت اونجا که میگی بیورو منظورت خونه ی ویزلی هاس چون اون تلفظش اینطوری نیست تو خود واژه انگلیسی هم Burrow
آوره شده . به جز اون مورد که به نظرم اومد بقیه ی داستان خوب بود.
سلام !!!
امیدوارم این روزای آخر تعطیلات خوش بگذره !!! 😀
از همه دوستانی که خوندن و نظر دادن تشکر میکنم !!!
فصل سوم آماده شده !!
امیدوارم خوب و قابل قبول باشه !!!
فصل جدید قرار گرفته...
دوستان نظر بدید
چرا فصل 3 به طور عجیبی برام آشنا بود ؟؟!! این داستان رو تو سایت دیگه قبلا گذاشته بودی ؟؟
در هر صورت خوب بود و خیلی وقته که فصل 3 رو دادی نمی خوای فصل جدید بدی ما بخونیم ؟؟؟
منتظر فصل 5
هستیم
ایدین کیست؟
ایا دراکو ایدین است یانه
چرا فصل 3 به طور عجیبی برام آشنا بود ؟؟!! این داستان رو تو سایت دیگه قبلا گذاشته بودی ؟؟
در هر صورت خوب بود و خیلی وقته که فصل 3 رو دادی نمی خوای فصل جدید بدی ما بخونیم ؟؟؟
بله در سایت دمنتور هم قرار میدم !!! اما این فصل های ویرایش شده رو جدیدا نوشتم!از این وقفه ای ک افتاده عذر میخوام ! درس ها سنگین شده . به زودی فصل چهارم رو قرار میدم !
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
منتظر فصل 5
هستیم
ایدین کیست؟
به زودی فصل جدید قرار میگیره در این یک ماه اصلا وقت نوشتن رو ندارم متاسفانه !
ایدن شخصیت مرموزی هست ک هر کی داستان رو خونده یک حدسی زده ! شخصیت کاملا جدید در قالب جدید! شاید هم یک شخصیت قبلی اصلی یا فرعی در قالب جدید باشه! من الان بین چند شخصیت موندم ک سرنوشت شون رو هنوز معلوم نکردم و ایدن میتونه هرکدوم از اونا باشه!