Header Background day #20
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

درسهایی از جورج مارتین و پیچیده نویسی داستانی

11 ارسال‌
5 کاربران
34 Reactions
3,572 نمایش‌
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
شروع کننده موضوع  

دیگه تقریبا این روزها هیچ فانتزی دوستی رو نمیشه پیدا کرد که با کتاب مشهور مارتین نغمه ای از آتش و یخ آشنا نباشه
اگر اهل کتاب هم نباشید مطمئنا سریال این مجموعه بنام بازی پادشاهان رو دیدید. سریالی که حتی در بین افرادی که به فانتزی علاقه ای ندارند هم جای خودش رو باز کرده
اما شهرت این کتاب و این نویسنده تنها به ماجرای داستان خلاصه نمیشه
پیچیده نویسی مارتین چیزی هست که اون رو تبدیل به یک هنرمند واقعی میکنه
در هیچ جای کتاب شما نمیتونید آینده مطمئنی رو پیش بینی کنید برای هیچ کدوم از شخصیت ها این امکان وجود نداره. کتاب مارتین در حقیقت به طور واضح شخصیت اصلی نداره. هر فصل یک نفر شخصیت اصلی داستان اونه که هر لحظه میتونه دیگه نباشه
مارتین از حذف شخصیت نمیترسه
و اون سوالات زیادی رو در حین کتابهاش ایجاد میکنه سوالاتی که حتما باید یک خوره کتاب باشید تا بتونید به جوابش برسید

هنوز سوالات زیادی درباره کتاب وجود داره
والدین جان اسنو چه کسانی هستند؟
آزور آهای کیه؟
و دهها سوال دیگه ای که برای رسیدن به جوابهای اونها باید خط به خط داستان رو کنار هم بچینید
دو مقاله زیر بخشی از این ماجراست:
http://zoomg.ir/2016/02/06/101944/who-is-azor-ahai-2/
http://zoomg.ir/2016/02/02/79374/who-is-azor-ahai/
http://zoomg.ir/2015/10/16/62322/who-is-jon-snow-parents/
شاید اگر بنا به تمرین پیچیده نویسی باشه سرمشقی بهتر از این نویسنده برای آن وجود نداشته باشه
در اینجا میخوایم به این فکر کنیم که چطور پیچیده بنویسیم؟
از تمرینهای ساده و گفتگوهای عادی شروع کنیم برای شروع بیاید این مجموعه رو تحلیل کنیم.


   
azam, ehsanihani302, bahani and 6 people reacted
نقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1002
 

برای چنین داستان های پیچیده ای، وقت زیادی که نویسنده برای ساخت پایه ی داستان باید بزاره ضروریه بنظرم. چون در این داستانا حوادث کوچیک مهمن، نویسنده باید موقع شروع نوشتن، کل داستانشو جزء به جزء بدونه تا دچار تناقض، رفتار های مصنوعی، بی منطق بودن داستان و ... نشه.
غیر از این، آزمون و خطای زیادی موقع ایجاد پیرنگ داستان نیازه، چون چنین پیچیدگی ای نیاز به چندین داستان داره و در نتیجه چندین برابره بیشتر زمان میبره، غیر از همه ی اینها شخصیت پردازی درست از زبان چند نفر و چنین هدایت کردن داستان نشون میده که مارتین یکی از برترین اساتید نویسندگیه، پس رسیدن به چنین درجه ای مدتها زمان میبره و کسایی که تلاش میکنن، اگه علاقه ی واقعی دارن به این سبک، باید میزان تلاش و مدت زمانش رو خیلی افزایش بدن تا به درجه ی شخصی مثل مارتین برسن.


   
azam, barsavosh, bahani and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 952
 

ایجاد یک داستان لایه لایه
احتمالا همه فیلم تلقین کریستوفر نولان رو دیدن.
نولان تکنیکی که برای همه فهم کردن این فیلم استفاده رکد، تکنیکی هست که من بهش میگم، صفحه ی انفجار.
در این تکنیک داستان لایه لایه است و به وسیله نقاط مشترک داستان بهم وصل میشود. و این نقاط خیلی مهم است، این نقاطند که روابط بین لایه ها را تایین میکنند.
این نظر من


   
azam, barsavosh, bahani and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
شروع کننده موضوع  

موافقم
لایه لایه
زمانبندی شده
و با برنامه
اما اکثر ما وقتی مینویسیم اینجوری نمینویسیم
من میخوام یه راهی باشه که بتونیم رو این روش کار کنیم


   
azam, barsavosh and barsavosh reacted
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1002
 

به نظرم داستان هارو نباید جدا جدا گفت برای این کار،اونجوری در هم تنیدنشون سخته، و به شخصیت اول داستان اول حالت مهم بودن بیشتری میده. حفظ کردن تعادل بین اهمیت شخصیت ها، داستان جذاب برای هرکدوم ( که باعث نشه وقتی به شخصیت یک نفر پرداخته میشه آدم هی دلش بخواد تموم شه که به سراغ شخصیت دیگه بری) و ایجاد نشدن دلبستگی به شخصیت ها ( این به نظرم خیلی مهمه. نکته ی دیگه ایه که توی کارای مارتین جالبه قتل عامشه. یعنی هیچ وابستگی ای به شخصیت ها نداره که عمده ی نویسنده ها دارن و علاقه پیدا میکنن به کاراکتر ها, شخصیت زیاد میاره، ولی راحت میکشه. یعنی غیر قابل پیش بینیه! این یکی از نکات قوتشه.)

اگه کسی میخواد بره سراغ این جور نوشتن، اولین کاری که باید بکنه بنظرم اینه که با یه خودکار بیوفته به جون کتابای مارتین. نکات نویسندگی از متن ( اگه خوب خونده بشه) درمیاد. باید اول کاملا با سبک مارتین و طرز نوشتنش آشنا شه، این کارو با نویسنده های دیگه هم که اینطور مینویسن انجام بده هم خوبه،
بعد اینکه کامل با این طرز نوشتن آشنا شد، زیر و بم کتاب رو در آورد.
اونموقع شروع کنه ایدشو


   
azam and barsavosh reacted
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 952
 

خوب ببینید، من کسی نیستم که بخوام اظهار نظر بکنم. ولی ببینید.
قسمتی از اینکه بشه طرح پیچیده چید اینه که به نظر من توی چیزی که من میگم(شاید غلط باشه) باید باید ایده ها و لایه ها جدا جدا باشد. برای اینکه ببینید، مثال میزنم.
دنیای اطراف ما ترکیبی است از همه چیز، شیمی، جغرافی، جامعه شناسی، علوم تجربی، زیستی و ... .
آیا ما همه ی اینها رو یک جا میتونیم درک کنیم؟
نظر من رو بخواید خیر.
برای همین ما برای درکشون جدا جداشون میکنیم.
میکنیمشون علوم مختلف و راجع بهشون تحقیق میکنیم.
برای همین میگم باید داستان و مفاهیمش جدا جدا باشد.
امسال فیلمی اکران شد به نام بیرون درون،از شرکت پیکسار.
یکی از دلایل موفقت انها به عقیده ی من این بود که مفهوم پیچیده ای را به نام احساسات را مطرح میکند و جدا جدایش میکند. غم جدا، شادی جدا و .... . برای همین همه مفهومش را فهمیدند.
حالا در لایه لایه نیز همینگونه است. ما داستان را لایه لایه میکنیم و تیکه تیکه و هر کدوم در حین استقلال خودش با دیگر خطوط رابطه دارد. برای همین راحت تر میشود پیچیدگی را در آورد.
همچنین من خودم برای خودم و نه دیگران، توصیه میکنم که باری دیگر فیلم در میان ستارگان رو ببینم که چند تا چیز مختلف را چگونه باهم توضیح داده. مفاهیمی فیزیکی.
که اینها شامل: مثال زدن ها، مدل سازی شکلی و هندسی، و .... .
امیدوارم کمی من بیسواد چیزی گفته باشم.


   
azam, barsavosh and barsavosh reacted
پاسخنقل‌قول
sina.m
(@sina-m)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 390
 

همونطور که احتمالا همه میدونن من در حدی نیستم که بخوام نویسندگی رو آموزش بدم ولی من خودم چون به این سبک داستان ها حتی برای فیلم هایی که نگا میکنم علاقه دارم خیلی بهش فکر کردم. به نظرم دیدن فیلم سوم شخص کمک خیلی خیلی زیادی میکنه
یکی از چیزایی که برای این سبک داستان ها احتیاجه به نظرم خلق شخصیت های جداگانست. به نظرم نویسنده نباید تمام داستان رو با یک یا دو شخصیت روایت کنه. البته منظورم اینه که شخصیت سازی کنه وگرنه که همه داستان ها کاراکتر های زیادی دارن. وقتی که تعداد شخصیت ها بالا بره دست نویسنده بازه برای هرکاری. راحت میتونی یکی دوتارو بکشی و غافلگیر کنی خواننده رو. یکی دوتاش تغییر موضع بدن و... در نهایت روایت یک داستان از چند جنبه خیلی جالب تر میشه چون خواننده با تمام جوانب و جنبه های داستان آشنا میشه


   
azam and barsavosh reacted
پاسخنقل‌قول
barsavosh
(@barsavosh)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 148
 

Hermit;19575:
باید اول کاملا با سبک مارتین و طرز نوشتنش آشنا شه، این کارو با نویسنده های دیگه هم که اینطور مینویسن انجام بده هم خوبه،

یه سوال برام پیش اومد. ایا بجز مارتین نویسنده دیگه ای میشناسین که اینجوری بنویسه و ترجمه هم شده باشه؟


   
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
شروع کننده موضوع  

barsavosh;19581:
یه سوال برام پیش اومد. ایا بجز مارتین نویسنده دیگه ای میشناسین که اینجوری بنویسه و ترجمه هم شده باشه؟

iهستن اما پیچیدگی کار مارتین خیلی بیشتر از همشونه


   
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 952
 

barsavosh;19581:
یه سوال برام پیش اومد. ایا بجز مارتین نویسنده دیگه ای میشناسین که اینجوری بنویسه و ترجمه هم شده باشه؟

من ک سوادشو درست و حسابی ندارم، ولی خوب چیز هایی که میدونم، حداقل در سینما
کریستوفر نولان هستش
در کتاب و رمان هم چیز هایی که دیدم خوب روایتی پیچیده داشته باشند، میتونم به شرلوک هلمز: خانه ابریشمی نوشته آنتونی هوروویتس اشاره کنم، که جالب بود، از نظر اینکه توانسته بود خط های مختلف داستانی را وصل کند. همچنین به نظرم کتاب شیاطین فضا خیلیدر این مورد عالی است! چون حالا با اینکه نسبت به نغمه شخصیت هایش کمتر است اما شیمی و روابطشان عالی است!


   
azam, barsavosh, proti and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
شروع کننده موضوع  

راست میگه نولان خوب مینویسه
دن براون هم توی کد داوینچی انصافا خوب این کارو انجام داده بود. بعدا اومد یه کتاب مشابه نوشت که اونم خوندم در ادامه کد دواینچی اما اصلا به خوبی اون نبود
به نظرم قدم به قدم برنامه ریزی کردن این نتیجه رو میده


   
azam and barsavosh reacted
پاسخنقل‌قول
اشتراک: