خلاصه کتاب :
اگر توماس جادوگر را اشتباهی آزاد کند
گرگوری پیر سالها منطقه را از شر موجودات پلید نجات داده و حالا در زمان پیری باید جانشینی انتخاب کند. اما چه کسی؟ از بیست و نه شاگردش، بعضی شایستگی نداشتند و بعضی دیگر جان سالم به در نبردند. حالا نوبت توماس وارد آخرین شاگرد و امیر گرگوری است. آیا توماس تفاوت جادوگرها را متوجه میشود؟ آیا به خطر دخترانی که کفشهای نوکتیز دارند توجه میکند؟
خلاصه و نقد فیلم :
« هفتمین پسر » در راستای انجام انواع و اقسام اقتباس از رمان های فانتزی در هالیوود که در چند سال اخیر رشد قابل توجهی داشته، به سینما آمده و جدیدترین مورد در این زمینه به شمار می رود. « هفتمین پسر » براساس رمانی با نام « آخرین شاگرد : انتقام جادوگر » که در سال 2004 منتشر شد ساخته شده است. این رمان در ایران نیز در تیرماه سال 1393 با ترجمه سعید صالحی منتشر شده است و دوستداران کتاب می توانند فرصت خواندنش را داشته باشند که به مراتب بهتر از تماشای اقتباس سینمایی اش است.
داستان فیلم در گذشته دور رخ می دهد. در این دوران گریگوری معروف به شبح ( جف بریجز ) از آخرین بازماندگان نسلی است که سرزمینشان را از شر ساحره ها و معروف ترین آنها یعنی مادر مالکین ( جولیان مور ) نجات داده است. اما به تازگی مالکین موفق شده خود را از اسارت آزاد کند و گریگوری هم در شرایط حال، قادر نیست مانند گذشته از سرزمینش به خوبی محافظت کند و نیاز به تربیت یک شاگرد برای جایگزین کردن خودش بیش از پیش احساس می شود. به همین منظور وی شاگردی به نام تام وارد ( بن بارنز ) را به شاگردی می پذیرد اما...
« هفتمین پسر » برخلاف دیگر آثار فانتزی اکران شده در سالهای اخیر، فاقد پیچیدگی های روایی و نوآوری و خلاقیت است و تمام مشکلات فیلم نیز مستقیما به داستان و نحوه روایتش باز می گردند. « هفتمین پسر » داستان پسر جوانی است که قرار است قهرمان باشد و شبح نیز آموزگار او برای تبدیل شدن به یک قهرمان است. این خلاصه داستان تمام آنچه می باشد که قرار هست در فیلم با آن مواجه شوید و در این بین خرده داستان و یا پیچش داستانی مشخصی هم وجود ندارد که به واسطه آن تماشای فیلم بتواند لذت بخش تر باشد.
عدم پیچیدگی های آثار فانتزی در « هفتمین پسر » که اصل غیرقابل انکاری در این ژانر می باشد، از فیلم اثری ساخته که بسیار شباهت به آثار ویدیویی نازل فانتزی در دهه ی 80 و 90 دارد. کارگردان سرگی بادروف ، برای جبران درماندگی فیلم در ارائه یک داستان جذاب، هیولاهای متعددی را در جریان فیلم به سراغ شخصیت های داستانش می فرستد تا شاید بتواند از طریق اکشن بر حفره های بی پایان فیلمنامه و مسیر کلیشه ای که ترسیم می کند، فائق آید اما مشکل اینجاست که کیفیت اکشن فیلم هم چنگی به دل نمی زند.
« هفتمین پسر » با اینکه از ضرباهنگ تندی برخوردار است و خیلی زود مخاطب را با هیولاهایش غافلگیر می کند، اما این هیولا و در مجموع جلوه های ویژه فیلم قادر نیستند تا از مسیر داستان را از کلیشه ای خودش منحرف کنند. هیولاهای فیلم که می توانستند نقش بسزایی در پُر کردن حفره های داستان داشته باشند، تنها فعالیت مفیدشان حضور در صحنه و فریاد کشیدن و زدن خودشان به در و دیوار است و این اتفاق به حدی در « هفتمین پسر » تکرار می شود که از اوایل داستان به بعد، مخاطب هیچگونه هیجانی از بابت مشاهده این موجودات در فیلم ندارد!
وجود چهره های سرشناسی نظیر جولیان مور و جف بریجز تا پیش از نمایش عمومی فیلم ، نوید یک اثر حداقل قابل تحمل درباره « هفتمین پسر » را می داد اما حتی این بازیگران هم نتوانسته اند تاثیر خاصی در فیلم داشته باشند. پرداخت بسیار بد شخصیت منفی داستان با بازی جولیان مور و دیالوگ های مضحک و سراسر کلیشه ای او، کمک شایانی به تشدید سردرد شما خواهد کرد. اما وضعیت در مورد جف بریجز کمکی بهتر هست چراکه حضور او در « هفتمین پسر » به حضور فاجعه بار او در « R.I.P.D » نمی رسد و در برای کسانی که آن فیلم را دیده بودند، جف بریجز در اینجا خیلی هم بد نیست.
« هفتمین پسر » اثری بد و ناامید کننده است. فیلم فاقد پیچیدگی های روایی آثار فانتزی است و برای خروج از وضعیت بحرانی اش هم هیچ ترفند یا سورپرایزی برای مخاطبش ندارد و از ما می خواهد تا داستان را همانطور که در یک خط آورده شده بپذیریم. شاید اگر « هفتمین پسر » بودجه قابل توجهی نداشت و بازیگران مشهوری هم درش حضور نمی یافتند، می شد از آن به عنوان یک اثر موفق ویدیویی یاد کرد اما در پرده نقره ای، تحمل کردن چنین داستان کلیشه ای با پرداخت ضعیف شخصیت هایش و جلوه های ویژه نه چندان دلنشین اش، تصمیم واقعا سختی است.
منبع :
مووی مگ
خدای بزرگ!! این احتمالا بد ترین فیلم ممکن بود که میشد از این کتاب فوقالعاده ساخت من این فیلم رو حتی کامل هم نگاه نکردم. یک افتضاح به معنی فراتر از افتضاح. خصوصا شخصیت های غیر منطبقش. به نظرم خدا ناباورا ساختنش
سلام
من خودم به شخصه عاشق سری کتاب هاش هستم .
وقتی تیزر رو دیدم اصلا باورم نمیشد که این فیلم از اون سری کتاب هاست
حتی وقتی تایپکش رو تو سایت های مختلف میدیدم اصلا باورم نمیشد. به خصوص از نقدی که در موردش میشد .
پس تصمیم گرفتم که فیلم رو نبینم و همون تصور قشنگ رو ازش داشته باشم .^^
کتابش یکی از داستانای مورد علاقمه چند باری هم خوندمش . اما ارتباط خوبی با فیلمش نداشتم . اصلا سبک جالبی نبود این کتاب بیشتر بدرد فیلمی با فضای تاریک
می خورد .ولی فیلم رو بیشتر به صورت قهرمان و ادم بده ساخته بودن نه یک دنیای کامل با ترس ها و جذابیت هاش .
هیچ جاش ترس هایی که توماس حین انجام مبارزه ها داشت یا ترس ها و دودلی هاش نشون داده نشده بود.
با این حال ساختن دیگه زحمت کشیدن روش (به خصوص جلوه های ویژش)پس فکر نکنم یه بار دیدنش ضرر داشته باشه . در کل ارزش یه بار دیدن رو داره.
فیلمش واقعا هیچ شباهتی به کتاب نداشت . بهتر بود به عنوان فیلمی برگرفته از این کتاب نشون داده می شد!:22:
ولی خود فیلم جدای از کتابش خوب بود.
کتابش ترجمه شده؟؟واقعا فیلمش انقدر فتضاحه من می خواستم ببینم ولی....