|
جا داره از ممدد عزيز كه به وجود مشغله زياد زحمت ويرايش اين داستان و رساندنش به دست شما دوستان را به عهده گرفت تشكر كنم.
ممد جون انشاالله بتوانم جبران كنم.
داستان خیلی قشنگی بود اما به نظرت یکمی زیادی خشن نبود؟ سر کندن ، دست کندن ، دو نیم شدن ... اون موقع که اینارو میخوندم احساس میکردم دقیقا همین بلاها همخ سر خودم دارن میان ، خلاصه انگار ژانرش خیلی ترسناکه!
خيلي ترسناك كه نه ولي ترسناك هست.
خب در جنگ و كشت و كشتار طبيعيه تازه چيزهاي ديگه اي هم هست كه به خاطر نوشتن داستان ايراني و ناديده گرفتمشون !
از انجا كه داستان تم جنگي و مبارزه اي و ترسناك داره خب اصولا نميشه لطيف باشه! البته اين نظر من هستش شايدم اشتباه كنم.
خيلي ترسناك كه نه ولي ترسناك هست.
خب در جنگ و كشت و كشتار طبيعيه تازه چيزهاي ديگه اي هم هست كه به خاطر نوشتن داستان ايراني و ناديده گرفتمشون !
از انجا كه داستان تم جنگي و مبارزه اي و ترسناك داره خب اصولا نميشه لطيف باشه! البته اين نظر من هستش شايدم اشتباه كنم.
خب نه شما خودت مطمئنا درست میگی. بالاخره شما خودتون تجره ی زیادی در مورد داستان ها دارید و فقط یک سوالی که ذهن منو مشغول کرده اینه که عایا جادو توی داستان هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خب نه شما خودت مطمئنا درست میگی. بالاخره شما خودتون تجره ی زیادی در مورد داستان ها دارید و فقط یک سوالی که ذهن منو مشغول کرده اینه که عایا جادو توی داستان هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از هرگونه نقد و بررسي استقبال ميشه، من خودمو نويسنده نميدونم يا اگه باشم خيلي اماتور هستم.
جادو؟ نه به شكلي كه توي كتاب هايي مثل هري پاتر و ... هست! يعني اينكه كسي وردي بخوانه يا چوبي دستش باشه ولي جادوي اشيا مقداري درونش هست، يعني وسايلي كه قدرتي فرا طبيعي دارن. مثل همون شهاب سنگ كه پرده بين دنياها را پاره كرد.
از هرگونه نقد و بررسي استقبال ميشه، من خودمو نويسنده نميدونم يا اگه باشم خيلي اماتور هستم.
جادو؟ نه به شكلي كه توي كتاب هايي مثل هري پاتر و ... هست! يعني اينكه كسي وردي بخوانه يا چوبي دستش باشه ولي جادوي اشيا مقداري درونش هست، يعني وسايلي كه قدرتي فرا طبيعي دارن. مثل همون شهاب سنگ كه پرده بين دنياها را پاره كرد.
خب نمیتونم بگم که جا نخوردم. چون تا الان فکر میکردم که یک داستان جادویی باشه و این شروعشه. اما نمیتونم هم بگم که دوست نداشتم. داستان قشنگی بود. جدا قشنگ. انگار حالا که جادویی نیست و با استفاده از شمشیره احتمالا توی سبک رزمی باشه نه؟؟؟؟
اناالله زودتر کتابتون رو کامل کنید..
در یک کلمه عالی.الان که بازنویسی و ویرایش شده اش کردی خیلی پخته شده و اصلا پیدا نیست به قلم بچه های خودمونه(معلومه استعدادهای فراوان داریم ولی خوب بها نمیدن).باید گفت آفرین :53:
منم موافقم با نظرت...
بچه هایی که استعداد دارین زود،تند،سریع :48::48::48:
استعداداتونو بروز بدیداااااااااا....... :th_092_:
وگرنه من میدونم با شماهااااااااااااااایییییییییییی ................:0230:
که استعداد بروز نمیدین...................:(s1211):
سلام
خب فصل 6 هم که اومده
داستانت جذاب و پرکششه، و خواننده رو کنجکاو و بقولی نمک گیر خودش میکنه(جدی میگم)
اما یه احساسی دارم انگاریه چیزی توی این داستان کمه. حالا چی رو نمیدونم. دوستان نظری ندارن؟
به نظره من تنها چیزی که کمه کمی حمایت بچه هاست
حسین رو متن زحمت خوبی میکشه
به جریت میگم تو سایت متنی رو از نظره ادبیاتی و ... پیدا نمی کنین که به خوبی این داستان باشه ولی خب اونقدر که باید از نویسنده حمایت نمیشه.
فصل هفتم هم در راهه
به امید خدا چند روزه اینده میاد رو سایت
یکم من بد قولی کردم و افتادم تو هچل !!
شرمنده ی دوستان ، مخصوصا حسین :wh1:
سلام حسین
داستانت عالیه و جذاب
کشش لازم رو داره برای کشوندن خواننده دنبال خودش و گره ها و هیجاناتی که در طول داستان وجود داره به کارت قوت میده
در کل کارت واقعا عالیه
هم موضوع هم گره ها و فضاسازی
اون قسمت که سوار ها وارد واحه ی وسط بیابون شدن رو وقتی میخوندم انگار خودم هم همراهشون بودن
فقط یه سری اشکالات کوچیک که ممکنه باز نظر من با دیگران متفاوت باشه اما اگه رفع بشه کارت عالی و بی نقص میشه
اما رفع نشه و دست نخوره هم مشکلی پیش نمیاد چون داستانت اون تم اصلی فضا و کشش و گره و جذابیت رو داره
به قولی ذهن رو درگیر میکنه که حالا بعدش قراره چه اتفاقی بیوفته و این خیلی عالیه
امیدوارم موفق تر باشی
من الان به صورت کلی خوندم و محتوای کارت رو نقد کردم نه با دید نقد فنی و ساختاری
ایشالا سر فرصت خط به خط میخونم و برای خودت خصوصی میکنم هر جا رو لازم دیدی اعمال کن تو داستان
ممنون:دی
سلام
من به تازگی شروع به خوندن این داستان کردم و 6 فصلو یه جا خوندم .:دی
خیییییییییییییلییییییییییییییییی قشنگه ... از نظر ادبیات که جای حرف نداره ، مطمٔنا همه ی خواننده های این داستان این مطلبو میدونن
بیان داستان خیلی جذابه و خواننده رو دنبال خودش میکشونه ( همون پر کششه ) !
سبک داستان برای من که خیلی جدید بود و از خوندنش حسابی لذت بردم .
در کل عالیه و من از الان اعلام میکنم که به لیست خوانندگان این داستان اضافه شده و جای خود را به هیچ عنوان ترک نخواهم نمود .
بیصبرانه منتظر فصل جدید میباشم ... !:41:
سلام
فصل 7 به عنوان عيدي من به شما دوستان تقديم ميشه.
با تشكر از ويرايشگر خوبم ممد عزيز .
آقا پس بقیش؟؟؟؟؟ ما منتظریم ها. داستان به این خوبی رو مگه میشه نخوند. الان فعلا درگیر مسائل داستانیم. جن و انسان رو فهمیدیم. راستی این طور که من دیدم قراره نژاد هایی باشن که هر کدومشون از یک عنصر استفاده می کنن. درسته؟؟؟ آخه از روی این میگم که توی داستان گفته شد: انسان که از خاک و جن که از آتش. ولی چون هنوز داستان کامل معلوم نیست نمیشه نظر خاصی داد. نمیدونم چرا، اما یک حسی نسبت به داستان توی خواننده ایجاد میشه، که خسته میشه.خسته که نه، نمیدونم، مثلا یک مقدار شاید بخاطر این باشه که گفتگوها کم هستن. خطوریه که انگار این پارسا بیشتر کار داره با خودش حرف میزنه. نمیدونم چط.ر بگم. یک حس خسته کننده ای هستش که آدم اون رو وقتی یک چیزی رو مدام بخونه بهش می رسه. آقا اصلا ولش کن. من حرف مفت زدم. بقیش رو بزارید لطفا . خواهش:shy:
حسين جان داستانت عاليه ......
به فكر يه ناشر باش تا وقتي كه كتاب تكميل شد بديش براي چاپ......
ب هر حال نميدونم هر كاري كه دوست داري بكن
حسين جان داستانت عاليه ......
به فكر يه ناشر باش تا وقتي كه كتاب تكميل شد بديش براي چاپ......
ب هر حال نميدونم هر كاري كه دوست داري بكن
تشكر عزيزم ولي جايي را سراغ ندارم برم ببينم چاپ ميكنند يا نه. :20:
فصل جديد به زودي ... مدتي هست در دست ويرايشگر محترم ،ممد عزيزه ولي براي اينكه اشكال نداشته باشه وقت زيادي روش گذاشته
سلام حسین جان .
سرعت فصل دهیت پایینه ولی داستانت عالی .
امیدوارم موفق باشی و ادامش بدی .
سرعت فصل دهي اين داستان متوجه ممد عزيزه وگرنه اين داستان نوشته شده و اماده است :دی ممد هم چون يكم روي كارهاش حساسه و دوست داره بهترين كارو ارائه بده و همچنين چون كارش خوبه چندتا داستان هم زمان دستش داره و داستان منم كم اشكال نيست طول ميشكه.