آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان سفیر کبیر
517
ارسال
108
کاربران
1403
Reactions
117.1 K
نمایش
شروع کننده موضوع 11/09/1393 5:15 ب.ظ
27/04/1394 5:07 ب.ظ
سلام عید همه گی مبارک باشه :36::8:راستی چندتا سوال برام پیش اومده بود که فک کردم شاید کسی بدون با اقا سینا جواب بده اولی راجب عصاهای ممنوعه و فرقشون با عصاهای کهنه فک کنم تو سرزمین نفرین شده ها بود که گفته شد عصای سفید جزو 3 عصای ممنوعه هستش ولی جلوتر نه دیگه اشاره ای شد هم اینکه جلوتر که الفرد با تاج داشت صحبت میکرد گفته شد عصا جزو میراث کهن هم نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟ :39:بعدشم تو وصیت خشایار گفته شد بود که مهراد نمیتونه جعبه رو به الفرد تا بعد از بلوغ و ثباتش بده ولی زودتر از بلوغ بهش میده و الفرد ولی اونو باز نمیکنه و تو تالار میزاره که به نظرم تو متن اصلاح شده داستان یکی از این دو قسمت اصلاح بشه چون تناقض داره این دو بخش :106:
جواب سوال اولتو دقیق یادم نیست ولی سوال دومت اینجوریه که مهراد چعبه رو داد بهش ولی کلیدش دست رییس سورنا هاست که قرار شد بعد از بلوغ بهش بده...
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اقا یه سوال آدرین یه پرنده بود که قسمتی از روح پدر الفرد که از توی دریاچه ی بعد سوم دنیای مردگان توسط پدر بزرگ الفرد(الفرد بزرگ)بعد از دوئل با خشایار که افتاد اون تو بیرون اورد داخلش بود حالا چجوری وقتی الفرد برگشت زمین و مادر بزرگش آدرین و میشناخت و جوری ازش صحبت میکرد که انگار قبلا هم دیدتش؟؟؟؟
milad.m reacted
27/04/1394 9:22 ب.ظ
قبلا یه چیز گفتم، این وسط یه کسی باید به این صدا توجه می کرد که نکرد. حالا این صدا بعدا مشخص میشه کیه.
در مورد فصل ها راستش قصد داشتم که نسخصه اصلاح شده جلد یک اینجا قرار بگیره، فصل اول رو می تونی از این لینک بگیری.
فصل اول
ایول دست شما درد نکنه. پیشنهاد میکنم توی پست اصلی بزاریدش و اینکه واقعا نسخه اصلاح شده رو قرار میدید؟ چقدر خوب میشه اگر این کارو بکنید. خیلی ممنون میشم
milad.m reacted
30/04/1394 11:45 ب.ظ
من باز هم با یه سری سوال دیگه اومدم. با عرض معذرت البته.
به فکر نکته برداری از داستان افتادم و باید بگم که چقدر دیر به این فکر افتادم. اما خودم میدونم که بعد از این بارها و بارها داستان رو دوباره میخونم.
خب فعلا آروم آروم می پرسم. گیومرتا، بنیان گذار مکندگان قدرت، با ملکه سیاه ، بنیان گذار قوم ذهن پردازها، خواهر و برادر هستش و حالا پدر این دو مساوی شده با الندر یا همون فرمانروای دنیاهای موازی قبلی. یعنی فرمانروای قبل از آلفرد. و وقتی که توی پیشگویی ها گفته میشه که دو بازمانده در مقابل هم قرار خواهند گرفت تا تاریخ دوباره رقم بخوره این به نظر میاد که اون دشمن قدرتمندی که قراره به مبارزه با آلفرد بپردازه همون ملکه سیاهه. اما این که اون تا این زمان زنده مونده واقعا عجیبه. هر چند با توجه به خشایار میشه نادیده گرفتش اما خب اون نگهبان زمانه به هر صورت.
اصلا از این حرف خوشم نمیاد و واقعا توی داستان هم بهم ثابت شد که کارهای زیادی برای کمک به آلفرد انجام داده اما خب اون هم به طرزی یکی از بازمانده هاس و با توجه به اون چیزی که آقا سینا توی خلاصه جلد دوم گذاشتن ، میتونه اون باشه. هر چند این نظر مبهمات زیادی هم داره که کاملا این نظر رو غیر ممکن میکنن؛جناب خشایار رو می گفتم. اما یک نظر دیگه هم دارم و اون اینه که میتونه پدر آلفرد باشه. فهمیدیم که آدرین ، تکه ای از روح پدر آلفرد بوده و با توجه به اینکه اون روحش رو تکه کرده و قسمتی ازش رو هم به دریاچه توی بعد سوم دنیای مردگان اهدا کرده و هم اینکه به دنیای سیاه رفته ، و به این طریق بوده که قدرت جادوییش رو بدست آورده. خب با توجه به ماهیت آدرین میتونیم بگیم که این تکه ای سفید یا تکه ای خوب از روح پدر آلفرد بوده که اهدا شده و حالا پدر آلفرد باقی میمونه با قدرتی که برگشته و همچنین با تکه سیاه درون بدنش!
حالا یه سوال دیگه هم که این وسط برام پیش اوکده اینه که آیا فرمانروایی که همه ازش حرف میزنن و اینطور گفته میشه که آلفرد هم وارث تاج و تخته ، یکی از 13 فرمانروای کهنه یا اینکه این فرمانروایی که ازش حرف زده میشه مقامش از اون ها هم بالاتره؟!
واقعا یک چیز بزرگی که من توی داستان نفهمیدم ، یعنی به طور کامل نفهمیدم و میدونم مسخره به نظر میاد، اینه که این 13 فرمانروا هر کدوم فرمانروای یک دنیا هستن ، یا اینکه برای مثال هر کدومشون فرزند یکی دیگه از اون هاست. یعنی اینکه مدام به صورت وراثتی تا 13 فرمانروا پیش رفته. که البته میدونم این چیزی که اینجا گفتم واقعا مسخره به نظر میاد اما خب برام یک شبهه شده.
یادمه که توی داستان گفته شد که آلفرد با یکی از فرمانروایان ، فکر کنم توی دنیای مردگان، دیدن کرده. هر چی فکر می کنم به هیچ وجخه به یاد نمیارم که اون کی بوده یا اینکه کِی همچین دیداری رخ داده. و با توجه به اینکه گفته شد فقط یکی از 13 فرمانروا هنوز زندس ، این حرف جور در میاد. فیتال. این همین الان اومد به ذهنم. اما خب فکر می کنم ، خیلی خیلی مبهم به یاد دارم که گفته شد اون یکی از نگهبانان هستش. یا اشتباه میکنم؟ البته احتمال اینکه اشتباه می کنم خیلی بالاس.
دوستان جواب بدن خیلی ممنون میشم و اگه خود آقا سینا حتی دقیق تر توضیح بدن واقعا سپاسگزار میشم.:دی
31/04/1394 8:34 ب.ظ
من باز هم با یه سری سوال دیگه اومدم. با عرض معذرت البته.
به فکر نکته برداری از داستان افتادم و باید بگم که چقدر دیر به این فکر افتادم. اما خودم میدونم که بعد از این بارها و بارها داستان رو دوباره میخونم.
خب فعلا آروم آروم می پرسم. گیومرتا، بنیان گذار مکندگان قدرت، با ملکه سیاه ، بنیان گذار قوم ذهن پردازها، خواهر و برادر هستش و حالا پدر این دو مساوی شده با الندر یا همون فرمانروای دنیاهای موازی قبلی. یعنی فرمانروای قبل از آلفرد. و وقتی که توی پیشگویی ها گفته میشه که دو بازمانده در مقابل هم قرار خواهند گرفت تا تاریخ دوباره رقم بخوره این به نظر میاد که اون دشمن قدرتمندی که قراره به مبارزه با آلفرد بپردازه همون ملکه سیاهه. اما این که اون تا این زمان زنده مونده واقعا عجیبه. هر چند با توجه به خشایار میشه نادیده گرفتش اما خب اون نگهبان زمانه به هر صورت.
اصلا از این حرف خوشم نمیاد و واقعا توی داستان هم بهم ثابت شد که کارهای زیادی برای کمک به آلفرد انجام داده اما خب اون هم به طرزی یکی از بازمانده هاس و با توجه به اون چیزی که آقا سینا توی خلاصه جلد دوم گذاشتن ، میتونه اون باشه. هر چند این نظر مبهمات زیادی هم داره که کاملا این نظر رو غیر ممکن میکنن؛جناب خشایار رو می گفتم. اما یک نظر دیگه هم دارم و اون اینه که میتونه پدر آلفرد باشه. فهمیدیم که آدرین ، تکه ای از روح پدر آلفرد بوده و با توجه به اینکه اون روحش رو تکه کرده و قسمتی ازش رو هم به دریاچه توی بعد سوم دنیای مردگان اهدا کرده و هم اینکه به دنیای سیاه رفته ، و به این طریق بوده که قدرت جادوییش رو بدست آورده. خب با توجه به ماهیت آدرین میتونیم بگیم که این تکه ای سفید یا تکه ای خوب از روح پدر آلفرد بوده که اهدا شده و حالا پدر آلفرد باقی میمونه با قدرتی که برگشته و همچنین با تکه سیاه درون بدنش!
حالا یه سوال دیگه هم که این وسط برام پیش اوکده اینه که آیا فرمانروایی که همه ازش حرف میزنن و اینطور گفته میشه که آلفرد هم وارث تاج و تخته ، یکی از 13 فرمانروای کهنه یا اینکه این فرمانروایی که ازش حرف زده میشه مقامش از اون ها هم بالاتره؟!
واقعا یک چیز بزرگی که من توی داستان نفهمیدم ، یعنی به طور کامل نفهمیدم و میدونم مسخره به نظر میاد، اینه که این 13 فرمانروا هر کدوم فرمانروای یک دنیا هستن ، یا اینکه برای مثال هر کدومشون فرزند یکی دیگه از اون هاست. یعنی اینکه مدام به صورت وراثتی تا 13 فرمانروا پیش رفته. که البته میدونم این چیزی که اینجا گفتم واقعا مسخره به نظر میاد اما خب برام یک شبهه شده.
یادمه که توی داستان گفته شد که آلفرد با یکی از فرمانروایان ، فکر کنم توی دنیای مردگان، دیدن کرده. هر چی فکر می کنم به هیچ وجخه به یاد نمیارم که اون کی بوده یا اینکه کِی همچین دیداری رخ داده. و با توجه به اینکه گفته شد فقط یکی از 13 فرمانروا هنوز زندس ، این حرف جور در میاد. فیتال. این همین الان اومد به ذهنم. اما خب فکر می کنم ، خیلی خیلی مبهم به یاد دارم که گفته شد اون یکی از نگهبانان هستش. یا اشتباه میکنم؟ البته احتمال اینکه اشتباه می کنم خیلی بالاس.
دوستان جواب بدن خیلی ممنون میشم و اگه خود آقا سینا حتی دقیق تر توضیح بدن واقعا سپاسگزار میشم.:دی
من که نفهمیدم سوالات چی بود خیلی قاطی پاطی بود اگه میتونی منظم تر و شفاف تر بگو که بشه قشنگ جواب داد...
milad.m reacted
31/04/1394 11:10 ب.ظ
خیلی ساده بود. جدا تا جای ممکن سادش کردم. احساس میکنم خیلی ساده میشه فهمیدش. فقط یکم زیادی دقت میخواد فکر کنم:18:
milad.m reacted
01/05/1394 1:24 ق.ظ
خیلی ساده بود. جدا تا جای ممکن سادش کردم. احساس میکنم خیلی ساده میشه فهمیدش. فقط یکم زیادی دقت میخواد فکر کنم:18:
معلوم نیس کجاش سوال کجاش توضیح علامت گذاری کن...:16::16::16::16::16:
milad.m reacted
01/05/1394 10:01 ب.ظ
معلوم نیس کجاش سوال کجاش توضیح علامت گذاری کن...:16::16::16::16::16:
خب همون دیگه اصلش اینه. در واقع به صورت کلی چیزی به اسم سوال وجود نداره. همون توضیحه در "واقعیت"! چون در واقع اصلا موضوعات طوری نبودن که بخوام سوالشون کنم. اینجا فکر می کنم بیشتر این طور باشه که می خوام نظرات بقیه رو راجب اینایی که گفتم بدونم. یا تایید بقیه دوستان رو راجب موضوعات بفهمم. یا توضیحات دوستان رو. (m:43:e)
milad.m reacted
01/05/1394 11:38 ب.ظ
اقای فتحی میشه حدودا بگید کی داستان میذاری ارادتمند شما "نیمه شب"
milad.m reacted
04/05/1394 1:50 ق.ظ
من باز هم با یه سری سوال دیگه اومدم. با عرض معذرت البته.
به فکر نکته برداری از داستان افتادم و باید بگم که چقدر دیر به این فکر افتادم. اما خودم میدونم که بعد از این بارها و بارها داستان رو دوباره میخونم.
خب فعلا آروم آروم می پرسم. گیومرتا، بنیان گذار مکندگان قدرت، با ملکه سیاه ، بنیان گذار قوم ذهن پردازها، خواهر و برادر هستش و حالا پدر این دو مساوی شده با الندر یا همون فرمانروای دنیاهای موازی قبلی. یعنی فرمانروای قبل از آلفرد. و وقتی که توی پیشگویی ها گفته میشه که دو بازمانده در مقابل هم قرار خواهند گرفت تا تاریخ دوباره رقم بخوره این به نظر میاد که اون دشمن قدرتمندی که قراره به مبارزه با آلفرد بپردازه همون ملکه سیاهه. اما این که اون تا این زمان زنده مونده واقعا عجیبه. هر چند با توجه به خشایار میشه نادیده گرفتش اما خب اون نگهبان زمانه به هر صورت.
اصلا از این حرف خوشم نمیاد و واقعا توی داستان هم بهم ثابت شد که کارهای زیادی برای کمک به آلفرد انجام داده اما خب اون هم به طرزی یکی از بازمانده هاس و با توجه به اون چیزی که آقا سینا توی خلاصه جلد دوم گذاشتن ، میتونه اون باشه. هر چند این نظر مبهمات زیادی هم داره که کاملا این نظر رو غیر ممکن میکنن؛جناب خشایار رو می گفتم. اما یک نظر دیگه هم دارم و اون اینه که میتونه پدر آلفرد باشه. فهمیدیم که آدرین ، تکه ای از روح پدر آلفرد بوده و با توجه به اینکه اون روحش رو تکه کرده و قسمتی ازش رو هم به دریاچه توی بعد سوم دنیای مردگان اهدا کرده و هم اینکه به دنیای سیاه رفته ، و به این طریق بوده که قدرت جادوییش رو بدست آورده. خب با توجه به ماهیت آدرین میتونیم بگیم که این تکه ای سفید یا تکه ای خوب از روح پدر آلفرد بوده که اهدا شده و حالا پدر آلفرد باقی میمونه با قدرتی که برگشته و همچنین با تکه سیاه درون بدنش!
حالا یه سوال دیگه هم که این وسط برام پیش اوکده اینه که آیا فرمانروایی که همه ازش حرف میزنن و اینطور گفته میشه که آلفرد هم وارث تاج و تخته ، یکی از 13 فرمانروای کهنه یا اینکه این فرمانروایی که ازش حرف زده میشه مقامش از اون ها هم بالاتره؟!
واقعا یک چیز بزرگی که من توی داستان نفهمیدم ، یعنی به طور کامل نفهمیدم و میدونم مسخره به نظر میاد، اینه که این 13 فرمانروا هر کدوم فرمانروای یک دنیا هستن ، یا اینکه برای مثال هر کدومشون فرزند یکی دیگه از اون هاست. یعنی اینکه مدام به صورت وراثتی تا 13 فرمانروا پیش رفته. که البته میدونم این چیزی که اینجا گفتم واقعا مسخره به نظر میاد اما خب برام یک شبهه شده.
یادمه که توی داستان گفته شد که آلفرد با یکی از فرمانروایان ، فکر کنم توی دنیای مردگان، دیدن کرده. هر چی فکر می کنم به هیچ وجخه به یاد نمیارم که اون کی بوده یا اینکه کِی همچین دیداری رخ داده. و با توجه به اینکه گفته شد فقط یکی از 13 فرمانروا هنوز زندس ، این حرف جور در میاد. فیتال. این همین الان اومد به ذهنم. اما خب فکر می کنم ، خیلی خیلی مبهم به یاد دارم که گفته شد اون یکی از نگهبانان هستش. یا اشتباه میکنم؟ البته احتمال اینکه اشتباه می کنم خیلی بالاس.
دوستان جواب بدن خیلی ممنون میشم و اگه خود آقا سینا حتی دقیق تر توضیح بدن واقعا سپاسگزار میشم.:دی
با اجازه من تا جايي که به ياد دارم جواب ميدم
1-فرمانروا(الندر) مقامش از پفرمانروايان کهن بالاتر نيست بلکه ميشه گفت محافظ قوانينه کهنه قانونگذار ابعاده
2-فک نميکنم وراثتي بوده باشه فرمانروايي انگار 13 فرمانروا هم زمان بودن
3-فرمانروايي که الفرد ديده بود تنها فرمانرواي زنده هست (فيتال)
من اينارو ميدونستم
04/05/1394 2:04 ق.ظ
با اجازه من تا جايي که به ياد دارم جواب ميدم
1-فرمانروا(الندر) مقامش از پفرمانروايان کهن بالاتر نيست بلکه ميشه گفت محافظ قوانينه کهنه قانونگذار ابعاده
2-فک نميکنم وراثتي بوده باشه فرمانروايي انگار 13 فرمانروا هم زمان بودن
3-فرمانروايي که الفرد ديده بود تنها فرمانرواي زنده هست (فيتال)
من اينارو ميدونستم
دست شما درد نکنه عزیز. واقعا توی چند خط کوتاه به نوعی کامل کامل جواب سوالاتم رو دادی. مرسی متشکر. اما هیچ جایی از داستان گفته شد که فیتال یک فرمانرواس؟ ولی کلا بعد از این حرفی که زدید راجبش که فکر میکنم میفهمم که آره واقعا فیتال میتونه فرمانروا باشه. اما تا آلان فکر می کردم حداقل باید یک ماهیت انسانی داشته باشن فرمانروا ها ، که این یک فرا اژدهاس. بازم ممنون.
milad.m reacted
04/05/1394 2:26 ق.ظ
با اجازه منم ی چیزی بگم
چرا اتفاقا گفته شد مستقیما نو کتاب که فیتال تنها فرمانروای کهن زندست اگه اشتباه نکنم وقتی بود که فیتال خودشو نشون داد و الفرد بیهوش شد وقتی الفرد بهوش اومد سفیر کبیر(اسمش یادم نیست)به الفرد و پدر بزرگش اینارو گفت که بازم اگه اشتباه نکنم :1: گفت این نشونه ای بر اینه که زمان زیادی برای موندن در اینجا ندارید
04/05/1394 2:39 ق.ظ
من باز هم با یه سری سوال دیگه اومدم. با عرض معذرت البته.
به فکر نکته برداری از داستان افتادم و باید بگم که چقدر دیر به این فکر افتادم. اما خودم میدونم که بعد از این بارها و بارها داستان رو دوباره میخونم.
خب فعلا آروم آروم می پرسم. گیومرتا، بنیان گذار مکندگان قدرت، با ملکه سیاه ، بنیان گذار قوم ذهن پردازها، خواهر و برادر هستش و حالا پدر این دو مساوی شده با الندر یا همون فرمانروای دنیاهای موازی قبلی. یعنی فرمانروای قبل از آلفرد. و وقتی که توی پیشگویی ها گفته میشه که دو بازمانده در مقابل هم قرار خواهند گرفت تا تاریخ دوباره رقم بخوره این به نظر میاد که اون دشمن قدرتمندی که قراره به مبارزه با آلفرد بپردازه همون ملکه سیاهه. اما این که اون تا این زمان زنده مونده واقعا عجیبه. هر چند با توجه به خشایار میشه نادیده گرفتش اما خب اون نگهبان زمانه به هر صورت.
اصلا از این حرف خوشم نمیاد و واقعا توی داستان هم بهم ثابت شد که کارهای زیادی برای کمک به آلفرد انجام داده اما خب اون هم به طرزی یکی از بازمانده هاس و با توجه به اون چیزی که آقا سینا توی خلاصه جلد دوم گذاشتن ، میتونه اون باشه. هر چند این نظر مبهمات زیادی هم داره که کاملا این نظر رو غیر ممکن میکنن؛جناب خشایار رو می گفتم. اما یک نظر دیگه هم دارم و اون اینه که میتونه پدر آلفرد باشه. فهمیدیم که آدرین ، تکه ای از روح پدر آلفرد بوده و با توجه به اینکه اون روحش رو تکه کرده و قسمتی ازش رو هم به دریاچه توی بعد سوم دنیای مردگان اهدا کرده و هم اینکه به دنیای سیاه رفته ، و به این طریق بوده که قدرت جادوییش رو بدست آورده. خب با توجه به ماهیت آدرین میتونیم بگیم که این تکه ای سفید یا تکه ای خوب از روح پدر آلفرد بوده که اهدا شده و حالا پدر آلفرد باقی میمونه با قدرتی که برگشته و همچنین با تکه سیاه درون بدنش!
حالا یه سوال دیگه هم که این وسط برام پیش اوکده اینه که آیا فرمانروایی که همه ازش حرف میزنن و اینطور گفته میشه که آلفرد هم وارث تاج و تخته ، یکی از 13 فرمانروای کهنه یا اینکه این فرمانروایی که ازش حرف زده میشه مقامش از اون ها هم بالاتره؟!
واقعا یک چیز بزرگی که من توی داستان نفهمیدم ، یعنی به طور کامل نفهمیدم و میدونم مسخره به نظر میاد، اینه که این 13 فرمانروا هر کدوم فرمانروای یک دنیا هستن ، یا اینکه برای مثال هر کدومشون فرزند یکی دیگه از اون هاست. یعنی اینکه مدام به صورت وراثتی تا 13 فرمانروا پیش رفته. که البته میدونم این چیزی که اینجا گفتم واقعا مسخره به نظر میاد اما خب برام یک شبهه شده.
یادمه که توی داستان گفته شد که آلفرد با یکی از فرمانروایان ، فکر کنم توی دنیای مردگان، دیدن کرده. هر چی فکر می کنم به هیچ وجخه به یاد نمیارم که اون کی بوده یا اینکه کِی همچین دیداری رخ داده. و با توجه به اینکه گفته شد فقط یکی از 13 فرمانروا هنوز زندس ، این حرف جور در میاد. فیتال. این همین الان اومد به ذهنم. اما خب فکر می کنم ، خیلی خیلی مبهم به یاد دارم که گفته شد اون یکی از نگهبانان هستش. یا اشتباه میکنم؟ البته احتمال اینکه اشتباه می کنم خیلی بالاس.
دوستان جواب بدن خیلی ممنون میشم و اگه خود آقا سینا حتی دقیق تر توضیح بدن واقعا سپاسگزار میشم.:دی
کی گفته که فرمانرای دنیاهای موازی همون الندر بوده؟؟؟ تا جایی که به یاد دارم هیچ وقت چنین حرفی داخل داستان زده نشده.
فک نکنم دشمن اصلی آلفرد ملکه سیاه باشه ، ملکه سیاه خودش از یه نفر دیگه دستور میگیره که آکیشا وقتی ملکه سیاه رو دید به این موضوع پی بُرد و این رو به آلفرد هم گفت ، و نباید این قدر تخیلاتت پایین باشه ، باید دشمن اصلی آلفرد رو خیلی بالاتر از ملکه سیاه در نظر بگیری.
احتمال این که پدر آلفرد یکی از فرزندان شیطان شده باشه خیلی ، خیلی زیاد هست ولی پدر آلفرد ، دشمن مرحله فینال آلفرد نیست.
من سوالت داخل این قسمت رو نفهمیدم چیه ، یه کم بهتر توضیح بده تا اگر تونستم جوابت رو بدم.
همونجوری که خشایار داخل داستان گفت ، این سیزده فرمانراوا ، هر کدوم به شیوه ای بر دنیای جادو تسلط دارند و نه این که یکی فرزنده یکی دیگه باشه.
اسم اون فیتال بود و بهش کٌشنده جادو هم میگن و آلفرد وقتی داخل بعد سوم دنیای مردگان زیر نظر پدربزرگش داشت آموزش میدید اون رو دید و فقط آلفرد اون رو دید اونم وقتی که داشت از بالای کلبه ای که آلفرد داخلش زندگی میکرد رد میشد.
کجا گفته شده که یکی از فرمانرواها زده هست ، تا اونجایی که یادم میاد خشایار گفت فِیتال تنها فرمانراویی هست که الان بیداره و بعدا از اون هم که آلفرد به دنیای نفرین زدگان رفت رگالاس بیدار شد و یه طور جادویی دور آلفرد گذاشت.
درست فهمیدی ، دنیای مردگان کلاً سه تا نگهبان داره که تنها یکی از اونا در حال حاظر بیداره که اون یکی هم فیتال هست.
04/05/1394 2:47 ق.ظ
با اجازه منم ی چیزی بگم
چرا اتفاقا گفته شد مستقیما نو کتاب که فیتال تنها فرمانروای کهن زندست اگه اشتباه نکنم وقتی بود که فیتال خودشو نشون داد و الفرد بیهوش شد وقتی الفرد بهوش اومد سفیر کبیر(اسمش یادم نیست)به الفرد و پدر بزرگش اینارو گفت که بازم اگه اشتباه نکنم :1: گفت این نشونه ای بر اینه که زمان زیادی برای موندن در اینجا ندارید
دقیق یادم نیست که آیا اونجا خشایار اسم فرمانروا رو مستقیما برای فیتال بکار برد یا نه. ولی خب اینطور که شما میگی احتمالا گفته. آها راستی اون سفیر کبیر نبود. خشیایار بود. برای اینکه یادتون بیاد عرض کردم چون گفتیبد اسمش یادتون نیست.
04/05/1394 3:16 ق.ظ
کی گفته که فرمانرای دنیاهای موازی همون الندر بوده؟؟؟ تا جایی که به یاد دارم هیچ وقت چنین حرفی داخل داستان زده نشده.
فک نکنم دشمن اصلی آلفرد ملکه سیاه باشه ، ملکه سیاه خودش از یه نفر دیگه دستور میگیره که آکیشا وقتی ملکه سیاه رو دید به این موضوع پی بُرد و این رو به آلفرد هم گفت ، و نباید این قدر تخیلاتت پایین باشه ، باید دشمن اصلی آلفرد رو خیلی بالاتر از ملکه سیاه در نظر بگیری.
احتمال این که پدر آلفرد یکی از فرزندان شیطان شده باشه خیلی ، خیلی زیاد هست ولی پدر آلفرد ، دشمن مرحله فینال آلفرد نیست.
من سوالت داخل این قسمت رو نفهمیدم چیه ، یه کم بهتر توضیح بده تا اگر تونستم جوابت رو بدم.
همونجوری که خشایار داخل داستان گفت ، این سیزده فرمانراوا ، هر کدوم به شیوه ای بر دنیای جادو تسلط دارند و نه این که یکی فرزنده یکی دیگه باشه.
اسم اون فیتال بود و بهش کٌشنده جادو هم میگن و آلفرد وقتی داخل بعد سوم دنیای مردگان زیر نظر پدربزرگش داشت آموزش میدید اون رو دید و فقط آلفرد اون رو دید اونم وقتی که داشت از بالای کلبه ای که آلفرد داخلش زندگی میکرد رد میشد.
کجا گفته شده که یکی از فرمانرواها زده هست ، تا اونجایی که یادم میاد خشایار گفت فِیتال تنها فرمانراویی هست که الان بیداره و بعدا از اون هم که آلفرد به دنیای نفرین زدگان رفت رگالاس بیدار شد و یه طور جادویی دور آلفرد گذاشت.
درست فهمیدی ، دنیای مردگان کلاً سه تا نگهبان داره که تنها یکی از اونا در حال حاظر بیداره که اون یکی هم فیتال هست.
اینجور که پیدا بود الندر همون حاکم دنیاهای موازی بود. در واقع من باز هم میگم ، چون اول داستان به وسیله مورداک هم گفته شد، الندر در واقع پرنده ای بود که دوست حاکم دنیاهای موازی بود. اما افسانه هایی وجود داشت که میگفتن الندر و حاکم مثل یک روح در دو بدن میمونن. و واقعا هخم الندر یک پرنده بود. درسته اونطور که شما میگین شاید نمادی از قدرت آلفرد، اما یک پرنده بود با دم هفت رنگ. من خودم به حرفی که میزنم مطمئن نیستم ، اما اینطور که فهمیدم الندر و حاکم یکی هستند. البته احتمال اینکه اشتباه هم کنم خیلی زیاده. همونطور که یکی از دوستان گفت بعد از سال ها ، الندر و حاکم توی آلفرد به هم دیگه رسیدن.
اینطور که آخخر داستان گفته شد و من برداشت کردم، خشایار به آلفرد گفت من با این کارم نذاشتم که رگآلآس به قدرت واقعی و یا مقام و ماهیت واقعی تو پی ببره، و در واقع نذاشتم که شیطان و ملکه سیاه بفهمن. اینطور که فهمیدم، ازش بر میاد، اون نیرویی که ملکه و شیطان رو همراهی میکنه همین رگآلآس باشه. البته بازم میگم. احتمال اینکه من اشتباه کرده باشم خیلی بالاس
این رو که یکی از دوستان جواب داد، اما منظور کلیم این بود که این مقام حاکمی که آلفرد بهش دست پیدا کرده، در واقع همون مقام حاکم دنیاهای موازی ، یکی از مقام ها یا قدرت های اون 13فرمانروای کهنه یا نه. که حالا که بهش فکر میکنم میبینم نه از اون ها جداس.
خب گفت که یکی از فرمانرواها زندس. و اون هم اینطور که دوستمون چک کرده فیتال بوده. منظور اینجا یکی از 13 فرمانروای کهنه.و یکی دیگه هم که باز هم دوستمون چک کرده هست که خشایار اسمی ازش نبرده. اینجا من یک اشتباه کردم. چون من گفتم فقط یکی هنوز زندس. ولی اینطور که معلومه نه اینطور نیست. اما یه یاد میارم که توی قسمتی از داستان گفته شد که فرمانرواها مرگ رو انتخاب! کردن. یعنی میتونه منظور این باشه ، که خودشون خواستن که دنیا رو ترک کنن و بمیرن. یا اینکه مثلا اون ها هم خوابن. به خواب رفتن یه همچین چیزی.
راستی فقط رگآلآس نبود که با حصار جادویی آلفرد رو محدود کرد. فکر کنم همونطور که خشایار گفت هر هفت نگهبان این کارو کردن. چون آلفرد گفت که هفت دست رو میدیده که در حال بافتن تورهایی بودن
اما دنیای مردگان که سه بعده. دو بعدش هم که دوتا ملکه ها هستن توشون و یکی هم که فیتال. البته فکر نکنم فیتال فقط به بعد سوم مجاز باشه. بلکه به مکان های دیگه هم مجازه.
برای اینکه سوالاتم رو هم جواب دادی خیلی ممنونم. امیدوارم که مزاحم نباشم با این سوالاتم که هر بار میپرسم.
