نقد یک معترض به نویسندگان فانتزی

milad.m;19459:
من همیشه یک چیزی گفتم : کسی بخواد با داستان های فانتزی گمراه بشه و مثلا دینش رو عوض کنه و .... یا واقعا خیلی ساده تشریف داره و یا این که خیلی دیوانه هستش !

البته بستگی داره داستان چی باشه و مخاطب کی باشه.
اگر داستان خیلی رادیکالی باشه و مخاطب، هم سن و سال ما (اکثریت خواننده های این انجمن)... میتونه به خوبی روی ذهن تاثیرش رو وارد کنه.
ولی پله پله، نه اینکه به محض پایان داستان، خواننده کافر بشه یا از نظر جنسی...
حتما یه چیزی میدونستن که کتاب ها رو دارای رده بندی سنی کردن.

از طرفی مسائلی هست که با رده بندی سنی کتاب ها هم حل نمیشه.
مثلا زندگینامه خون آشام برای من جذاب و سرگرم کننده هست و درونش از اساطیر ایرانی هم استفاده شده ولی تا جایی که خوندم صحنه های جنسی سنگین و یا تعاریفی علیه ملت و مسلمانان داشت. یک سیاه نمایی مطلق. (البته چند سال گذشته مطالعه کردم، خبر ندارم ویرایش شد یا نه)

حالا یه طرز فکر میگه این داستان ها ایرادی نداره چون دنیای فانتزی هست و دنیای فانتزی یعنی ممکن بودن نا ممکن ها و چون در واقعیت نیست نباید جدی گرفت (مثل کاربرد جمله ی ... این فقط یه شوخیه، ناراحت نشو! )
و طرز فکر دیگه میگه، نویسنده نباید به بهانه فانتزی بودن دنیاش، به فرهنگ یا دین یک کشور یا جریان فکری توهین کنه.

خب...
چکار کنیم؟

ahmaad;19470:
البته بستگی داره داستان چی باشه و مخاطب کی باشه.
اگر داستان خیلی رادیکالی باشه و مخاطب، هم سن و سال ما (اکثریت خواننده های این انجمن)... میتونه به خوبی روی ذهن تاثیرش رو وارد کنه.
ولی پله پله، نه اینکه به محض پایان داستان، خواننده کافر بشه یا از نظر جنسی...
حتما یه چیزی میدونستن که کتاب ها رو دارای رده بندی سنی کردن.

از طرفی مسائلی هست که با رده بندی سنی کتاب ها هم حل نمیشه.
مثلا زندگینامه خون آشام برای من جذاب و سرگرم کننده هست و درونش از اساطیر ایرانی هم استفاده شده ولی تا جایی که خوندم صحنه های جنسی سنگین و یا تعاریفی علیه ملت و مسلمانان داشت. یک سیاه نمایی مطلق. (البته چند سال گذشته مطالعه کردم، خبر ندارم ویرایش شد یا نه)

حالا یه طرز فکر میگه این داستان ها ایرادی نداره چون دنیای فانتزی هست و دنیای فانتزی یعنی ممکن بودن نا ممکن ها و چون در واقعیت نیست نباید جدی گرفت (مثل کاربرد جمله ی ... این فقط یه شوخیه، ناراحت نشو! )
و طرز فکر دیگه میگه، نویسنده نباید به بهانه فانتزی بودن دنیاش، به فرهنگ یا دین یک کشور یا جریان فکری توهین کنه.

خب...
چکار کنیم؟

داستان جنسی خب مشکل داره من هم اصلا خوشم نمیاد از این نوع داستان ها !!
به نظر من کسی که بیست وخورده ای سال داشته باشه می تونه خوب و از بد تشخیص بده و می تونه اون نوع کتاب که مسائل جنسی توش ذکر شده رو هم بخونه .
البته داستان فانتزی خشونت زیاد داره هم باید رده سنی داشته باشه فقط مسائل جنسی نیست !
برای همین که رده بندی شده کتاب ها هم مثل فیلم ها وسریال ها و بازی ها ....
یا علی

سلام به همه ی دوستان.
تصور و خیال یکی از قدرت ها ی چهارگانه ی انسانه....و فک کنم استفاده از این قدرت مشکلی نداشته باشه!

ینی واقعا نمیدونم چی بگم. فقط امیدوارم این تاپیک بسته نشه حذف بشه
این تاپیک از نظر من یه توهینی بود به فانتزی. امیدوارم برخورد بشه

farhad.mail;19473:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلامی دوباره بابت پابت پاسخ ندادنم معزرت می خوام

استخاره کردم که این تایپیک رو حذف کنم خوب اومد

لطفا کمک کنید ، می خوام این تایپیک رو حذف کنم

با سلام مجدد مگه قران خدا کتاب فاله که شمابرای هرچیز بی خودی استخاره بگیرید?بانهایت احترام شما که اول حرفتون نام خدا رو میارید باید بدونید قران بچه بازی نیست و استخاره شرایط و قانون و زمان دارهــ
اگر به حرفی که زدید اعتقاد دارید نیازی نیست که پشیمون بشید ولو با نظرات مخالف امثال من اما خواهشا قران و استخاره رو به سخره نگیرید
.ضمن اینکه پست وقتی زده شد و جوابی گرفت جزئی از انجمن هست و تاپیک بی دلیل پاک نمیشه اتفاقا از نظر من مبحث جالبه هرچند وقت یکبار مطرح میشه و روش گفتگو میکنیم مایل بودید جواب دوستان رو بدید
موفق باشید

sina.m;19476:
ینی واقعا نمیدونم چی بگم. فقط امیدوارم این تاپیک بسته نشه حذف بشه
این تاپیک از نظر من یه توهینی بود به فانتزی. امیدوارم برخورد بشه

نمیتونیم کلی رد کنیم بحث رو چون یه چیزایی که بچهها بالا
اشاره کردند هست اما به نظر من توهین نیست ئه بحثه سوالی شد و دوستان نظر داد

sina.m;19476:
ینی واقعا نمیدونم چی بگم. فقط امیدوارم این تاپیک بسته نشه حذف بشه
این تاپیک از نظر من یه توهینی بود به فانتزی. امیدوارم برخورد بشه

اگر کلی نگاه کنی، زیاده روی بوده
ولی برای یه سری موضوعات و داستان ها، وجود همچین تاپیکی مناسب هست.
به صورت کلی داستان های سبک فانتزی پتانسیل بالایی برای تحریک و توهین درباره بعضی موضوعات رو دارن که البته حق چنین کاری ندارن.

farhad.mail;19478:
بسم الله استخاره کردم که جواب بدم بد اومد و برای حذف اش استخاره کردم خوب اومد
یا حق

استخاره؟ يا داري استخاره و قران را به تمسخر ميگيري و مي خواي خودتو يه ادم معتقد نشون بدي كه اين افراد تخريب كني يا كلا هيچ چيز از اسلام نميدوني و فقط يك نفر در يك بازه زماني توي گوشت اذان گفته و الان احساس كردي دين خدا را شناختي كه كتاب خدارو كردي فال حافظ، يه فال تاروت هم بگير بد نيست!
در كل :
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُمْ؛ اعراب گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورديد ولي بگوييد اسلام آورديم و هنوز ايمان در قلبهايتان وارد نشده است.(حجرات14)

*HoSsEiN*;19485:
استخاره؟ يا داري استخاره و قران را به تمسخر ميگيري و مي خواي خودتو يه ادم معتقد نشون بدي كه اين افراد تخريب كني يا كلا هيچ چيز از اسلام نميدوني و فقط يك نفر در يك بازه زماني توي گوشت اذان گفته و الان احساس كردي دين خدا را شناختي كه كتاب خدارو كردي فال حافظ، يه فال تاروت هم بگير بد نيست!
در كل :
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُمْ؛ اعراب گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورديد ولي بگوييد اسلام آورديم و هنوز ايمان در قلبهايتان وارد نشده است.(حجرات14)

آفرین

در ضمن فانتزی یک ژانره که بهترین داستان ها و فیلم ها و سریال ها و... اکثرا برخاسته از همین ژانر هستن چون نویسنده محدود نیست. مثل شعر نیمایی که شاعر از قید قافیه آزاد میشه

هرگز نباید فانتزی رو با چیز دیگه اشتباه گرفت. کسی که فانتزی نخونده(برای لذت بردن و طالعه نه ایراد گرفتن) حق نداره در باره ی فانتزی نظر بده.
در ضمن هر ژانری حتی رمنس میتونه با سرحد هایی که نویسنده میخواد به شکل درست و مناسب در بیاد. مگه آثار نظامی که بهشون ادبیات عاشقانه میگیم رمنس نیست؟ نمیدونم پرا بعضی ها فکر میکنن عشق = ... هست.
فانتزی های بی نظیری نوشته شدن و میشن. ما باید به جای ایراد گرفتن خودمون دست بکار بشیم و فانتزی هایی بسازیم که مطابق فرهنگمون باشه.
مگه جنگ نرم نیست؟ جنگ که فقط پدافند و دفاع نیست و موقع لزوم باید حمله کرد. باید ضدحمله(شرمنده اصتلاح فوتبالی آوردم) زد. باید بجای این که نفوض فرهنگ غرب رو به تماشا بشینیم خودمون فرهنگمون رو به همه نشون بدیم. باید ما باشیم که با فرهنگ غنی خودمون دیگران رو هم به سمت روشنایی بکشیم. حالا چرا شما این طوری میگید؟

اگه کاری نکنیم تهش میشه مثل فیلم هامون.
من تاحالا فقط یه کارتون ایرانی رو به یاد میارم که ارزش دیدن داشته باشه اونم پهلوانان بود که داستان سه تا از مرید های پوریای ولی بود.
فقط یه مشت آشغاله انیمیشن هامون.
کتاب هامون هم خیلی ها همین جور میشه اگه دست رو دست بزاریم.

سلام بر شما
یک صفحه خالی نشان می دهد که خدا بدن چقدر سخت است.
کتاب فانتزی، مخصوصا کتاب هایی که دنیای تازه رو خلق می کنن، یور خداییه. من جسارت نمی کنم که بگم خدام. بلکه می گم نویسنده ها، چه تخیلی چه غیر تخیلی، دارن دنیایی ر خلق می کنن و اساسا دارن می گن: همه تین دنیا، از تخیل ساخته شده. از تخیل خدا. دنیا واقعیت نبوده. اما پروردگار ما، خیالش رو به واقعیت مبدل کرده. من نمی تونم درک کنم کسایی رو که نمی تونن این موضوع رو درک کنن.
بعدم، نوشته های فانتزی رو نام ببر که باعث انحراف شده. خوب حالا، اگه اجازه نشر و حمایت از نویسندگان وطنی که هم مسلمونن هم دین شناس و برای چاپ کتاب از هفت خان رستم رد می شن هم بدن، دیگه این نوشته های منحرف خارجکی هم نوجوونا رو از راه به در نمی کنه.(نکته:ارشاد خودش هفت خوان رستمه.)
تازه، اگه شما کتاب های منحرفو دیدی، کتابای خوبی ببین. کتابای نارنیا، که اصلا دلیل پیدایشش نشان دادن وجود خدا و مثال کردن خدا به شیر اصلان بوده. اونم پیچیدنش در ملحفه ای زیبا و دادنش به خورد نوجوونا. حالا به نظرتون این بده؟ این جای اعتراض داره؟

سلام
ببخشید مزاحم میشم
دیدم یه خورده عقلم از گذشه بیشتر شده، شاید بد نباشه یه سری از گذار هایی که بهش رسیدم و نتایجی که باهاشون برخورد داشتم رو باهاتون بیان کنم.
من عاشق سینمام، و خیلی این هنر رو دوست دارم، و سالیان سال به عشقش درس خوندم، زحمت کشیدم، کتاب خوندم، هزینه کردم و... .
با یکی از دوستانم بعد از یک مراسم حوصله سر بر داشتم صحبت میکردم، بحث سینما شد و پرس و جو و اینا.
یهو به یک نقطه جالب رسیدیم، گفتم که دارم درباره سینما مطالعه میکنم و خب از کتاب دادلی اندرو شروع کردم(یکی از کتابای تقریبا پایه و بیسیک برای بچه های سینماست) و میخواستم بدونم که سینما چیه، چه قابلیتایی داره، چه کارایی میتونه بکنه، چی ها رو میتونه نشون بده، چی ها رو نمیتونه و... .
وسطای صحبت بودیم که یهو برگشت گفت:« شاید به این نتیجه برسی که اصلا نباید فیلم ساخت.»
حرف سنگینی بود.
کسایی که کتاب دادلی اندرو رو خونده باشن میدونن فصلی وجود داره درباره اگزیستانسیالیسم ها( بر و بچه های مکتب اصالت وجود که اینا به نوعی از هایدگر مشتق شدن) و درباره آراء اونها درباره سینما بحث میکنه. اونا معتقد بودن که تکنولوژی (من جمله سینما) به جای اینکه توسط انسان استفاده بشه و طبیعت رو تسخیر کنه، طبیعت به وسیله اون داره انسان رو تسخیر میکنه(بحثش درازه و در حوصله اینجا نیست). شاید نباید فیلم ساخت.
یا نه، امروز خیلی اتفاقی به نظریه های واقعیت رسانه برخورد کردم و سوال پیش میاد، آیا باید تلویزیون دید؟ آیا تکنولوژی های جدید قابل اعتمادن؟
این ها سوالاتی هستند که ایضا من باب فانتزی نیز وجود دارند. سوالاتی که خیلی مهمه و اخلاقیات مهمی رو در خودش پنهان کرده.
آیا ما اصلا حق داریم با خیال مخاطبمان بازی کنیم؟ اگر میکنیم تا چه حد حق داریم؟ اگر حدش معلوم باشد، عمقش چقدر است؟ آیا این تصاویر از اژدها، جادو و... مالیخولیایی هستند؟ آیا چهره سرمایه داری را تطهیر میکنند؟ آیا نشانگر از شیطان درون انسان هستند؟ اشاعه خرافاته؟
اینها سوالات مهمی هستند که به نرم ارزش فکر کردن دارند، چون اگر یک روز به این نتیجه برسیم که فانتزی نوشتن غلط است، چه کسی میخواهد مسئولیت اخلاقیش را بر عهده بگیرد.
من یک نویسنده فانتزی هستم و دفاعیاتی من بابش دارم، ولی این سوالات مهمند.
نمیخوام خیلی بدبین باشم، چون فانتزی در کنار سوالات محدود کنندش، پتانسیلش هم بالاست.
دست انداختن سکولاریسم، تحلیل ناخودآگاه انسان، مرور دوباره آرمان ها و آرزوها، نشانه شناسی دنیای جدید و قدیم و... .
من نمیگم همین الان دست از نوشتن برداریم، ولی این ها سوالات غلطی نیستند.
نمیگم خودمم بهش فکر میکنم.
ولی این ها سوالات مهمیند.
همین

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

نکته
کتاب کلک خیال انگیز آقای ابوالفضل حری شاید یک کمکی بتونه به بهتر فهمیده شدن بحث بکنه
مخصوصا قسمت آخرش من باب قرآن کریم و سوره کهف

نمیتونم بگم این تفکر غلطه اما درست هم نیست. اگر قرار بود تراوشات ذهن افراد از یه فی.لتر مشخص رد بشه که الان همه کتابها شبیه هم بودن. پس زایایی چی؟ پس تخیل چی؟
یا میگید هر کتابی رو نباید خوند. اگر قراره من کتابی رو نخونم پس چطور باید دربارش قضاوت کنم. چطور بفهمم داره درست میگه یا اشتباه؟ چطور بفهمم حقیقت چیه؟ کسی که لذت پرواز رو تجربه نکرده نمیتونه اونو نقد کنه. کسی که از لبه پرتگاه نپریده نباید در موردش حرف بزنه.فراز و نشیب های شخصیتی لازمه رسیدن به ثباته. پیروی از یک دستوالعمل له کردن و نادیده گرفتن استتعداد ها و توانایی ها انسانه. در مورد فانتزی حرف نمیزنم دارم در مورد طرز تفکر شما میگم. این یجور سلطه گری نیست؟
اینکه ما خودمون رو بر اساس تجویز دیگران ایزوله کنیم مثل اینه که عروسک هایی بشیم که دارن فقط تکون میخورن. پس انتخاب و اراده کجاست؟
حرفهای شما مثل این میمونه که بگیم اب بده و هیچ وقت نباید واردش شد. چرا؟ چون ممکنه غرق بشید. بله ممکنه اما اگر بخوایم شنا یاد بگیریم اول باید وارد آب بشیم. شاید خیس بشیم در اوایل نتونیم اما بالاخره یاد میگیریم این توازن رو. ( البته اکثرا ) اما اونهایی که یاد ندارن چی؟ باید تا ابد توی جزیره خودشون بمونن. امنه اما کافی نیست. غرق شدن در فانتزی رو خوب نمیدونم. اصلا غرق شدن در هیچ چیزی رو خوب نمیدونم. افراط در هر چیزی بده.
و اما جواب سوالاتتون...

farhad.mail;19412:

داستان فانتزی شاید ایرادی نداشته باشد اما داستان فانتزی جعلی و کذب نوشتن به نظرتان گناه نیست؟

اصلا معنای داستان فانتزی از تخیل بر میخیزه. یعنی نویسنده تفکرات و اعتقاداتش رو در غالب داستانی با شالوده ای از قوانین خودساخته پیش میبره. هیچ کس به یه نویسنده فانتزی نمیتونه بگه چرا؟ چون تمام قوانین رو خودش تعریف میکنه. یه نویسنده فانتزی وقتی زیر سوال میره که قوانین خودش رو نادیده بگیره. اما به این معنی نیست که کسی حق داشته باشه بهش بگه چه قانون هایی بزاره. این ازادی در نوشتن میتونه هر چیزی رو در این زانر ممکن کنه

farhad.mail;19412:

این افکار و تخیلات غیر حقیقی منجر به مریضی روانی یک نفر شود می خواهید به خالق آن شخص را چه جوابی بدهید؟!

آما همواره در دریایی از خیال و واقعیت شناوریم. تعیین این مرز به عهده خود افراده. بعضی ها یکی از این دو جنبه رو نادیده میگیرن که باعث عقیم شدن روانیشون میشه. اما انسان برای پیش رفتن هم به تخیل نیاز داره و هم به منطق حقیقی.

farhad.mail;19412:

شما از خود نمی پرسید این چیست که می خوانم؟

این درباره همه کتابهایی که میخونیم صدق میکنه. هر چیزی که ما میخونیم یا میبینیم نیاز به تفکر داره. ولی ایا این به این معنیه که باید خودمون رو محدود کنیم؟ پس خوراک مغزمونو از کجا باید تامین کنیم؟

farhad.mail;19412:

شما نویسنده نمی پرسید از خودتان آیا من حق دارم که هر چه دلم خواست بنویسم؟ اگر دروغ هم بادش ، بنویسم ؟!

اصلا این سوالو نمیفهمم...مگه بقیه نویسنه ها درست مینویسن. اصلا مگه درست و غلط تعریف داره؟ هرکس تصوری از درستی و غلطی داره و بنابر اون دنیای خودش رو قضاوت میکنه ارزش ها برای هرکس متفاوته. این که با نظر شما یکی نیست دلیل بر اینه که دروغه؟

farhad.mail;19412:

از لحاظ عقلی خیالات بهتر است یا حقیقت بینی؟

فکر کنم جواب اینو دادم. یه ترکیبی از دوتاش لازمه. انسان برای حرکت روبه جلو نیاز به تخیل داره. تتا زمانی که رویای قدم گذاشتن بر سیاره های دیگه در ما وجود نداشته باشه نمیتونیم برای رسیدن بهش تلاش کنیم. اما ایا اینکه بگیم کسانی که این رویا رو داشتن نادان و بدور از واقعیت بودن درسته؟ جایگاهی که امروزه درش هستیم رو مدیون خیال پردازی های این افرادیم

بنده هم از اینکه شاید یکم تند گفته باشم عذر خواهم اما لازم بود.
با عرض پوزش این تتفکر شما منو به یاد تفکر خطرناک شناور در جامعه مون میندازه که سالهاست مارو عقب نگه داشته. باید به این باور برسیم که دیگران نادان نیستند. شاید اکثر مردم در موضوعاتی واکنش های ابلهانه داشته باشند اما این معنی رو نداره که باید توسط دیگران براشون مرز تعریف بشه. حد و حدود مشخص بشه. هرکس به عنوان یه انسان که دارای عقل و قدرت انتخابه حق اینو داره راهش رو خودش انتخاب کنه. درست یا غلط. راهنما های زیادی هم هست. اما دستوالعمل نداریم. بازهم این رو فریاد میکشم...دستوالعمل نداریم

من به شخصه تا یه جایی با عقیده شما موافقم . بعضی نویسنده ها فکر کردن چون فانتزیه هر چرت و پرتی که دستشون بیاد از صحنات جنسی گرفته تا مسایل اعتقادی رو میتونن بنویسن که دلیل اصلی اینکه داستان های فانتزی تو ایران رونق زیادی ندارن همینه. اما خب بلاخره اسمش فانتزیه و هر نویسنده آزاده هرکاری دلش میخواد در داستانش انجام بده و این به معنی دروغ نیست. اینکه کسی ممکنه با خوندن یه داستان گمراه بشه ، به نظر من کسی که با یه داستان خدا و پیامبرش یادش میره اون ایمانش الکیه و سست هست و همون بهتر که گمراه بشه .
در کل نباید تر و خشک رو باهم سوزوند.

علی رغم این که فرصت نداشتم،ولی وظیفه ی خودم دونستم که جواب عزیزمون رو بدم.
جناب "فرهاد میل" با کمال احترام ،شما می خواین محدوده ی داستان های فانتزی رو مثل هر قسمت دیگه از مملکت به شکل کاملا محدود شده و ***** شده در بیارین.بنده به عنوان کسی که حداقل اکثر داستان های ترجمه شده ی فانتزی رو خوندم به جرعت می تونم بگم شاید انگشت شمار باشن داستان هایی که اون خصوصیات اخلاقی لازم رو نداشته باشن و این البته بسته به خود شما هم داره که حد و حدود اخلاقی شما چه قدره،شاید شما به نظرت همین که مفهوم چند خدایی در یک داستانی بیان بشه اون داستان رو بد و یا به اصطلاح کفر آمیز!تلقی کنی.دقت کن که هدف از یه داستان فانتزی چیه؟به نظت ملت داستان فانتزی می خونن که به دانششون اضافه بشه؟ و یا این که شبهات دینی(اسلام...مسیحیت....) و اعتقادی خودشن رو در بوته ی آزمایش بذارن؟نه!
ملت داستان فانتزی می خونن تا بتونن از بند این زندگی روز مره خلاص بشن....وارد دنیای جدید با ماجرا ها و ویژگی های متفاوت بشن....بتونن کشفش کنن و لذت ببرن...حتی بعضی ها قدم رو فراتر می ذارن و خودشون رو جای قهرمان داستان می ذارن،با موفقیتش خوشحال و با شکستش ناراحت میشن،احساساتی رو تجربه می کنن که شاید حتی تا آخر عمرشون هم تو دنیای واقعی تجربه اش نمی کردن.پس شما نباید به این فکر کنی که اگر کریستوفر پائولینی تو داستانش از خدایان مختلف حرف میزنه و یا این که خانم رولینگ از جادو حرف می زنه و....دارن بر ضد ما تهاجم فرهنگی انجام می دن و با دین اسلام دشمنی دارن...نه!اونها می خواستن مزه ی زندگی دیگری رو به ما آدم هایی که تو روز مرگی گیر کردیم بچشونن. شما از کذب بودن فانتزی حرف زدین!دقت کنین که اگر لزوما چیزی واقعااتفاق نیفتاده باشه کذب تلقی نمیشه و اگر نه اکثر فیلم ها و نوشته های نویسنده های بزرگ و حتی نمایشنامه های شکسپیر و بعضی ازبخش های تعزیه های شیعیان کذب تلقی میشه.به این ها میگن افسانه؛نه کذب.
اما ورای همه این حرف ها...به نظرم اگر شما کمی هم به آزادی بیان معتقد بودین ،این حق رو به بقیه می دادین که داستانی که خالقشون هستن رو، هر چند بر خلاف چهار چوب های اخلاقی شما باشه، نشر بدن و حداقل طرفداران اون طرز فکر از اون داستان لذت ببرن.شما هم مختاری؛ اگر اون داستان رو بد میبینی نخونیش.کسی دعوت نامه نفرستاد که بیاین فلان داستان رو بخونین.
و در آخر که این شعر "هر راست نشاید گفت "به نظرم نظر شخصی شاعر هست و دلیل نمیشه لزوما درست باشه.
ببخشید زیاد شد.

آقا هومن;35140:
علی رغم این که فرصت نداشتم،ولی وظیفه ی خودم دونستم که جواب عزیزمون رو بدم.
جناب "فرهاد میل" با کمال احترام ،شما می خواین محدوده ی داستان های فانتزی رو مثل هر قسمت دیگه از مملکت به شکل کاملا محدود شده و ***** شده در بیارین.بنده به عنوان کسی که حداقل اکثر داستان های ترجمه شده ی فانتزی رو خوندم به جرعت می تونم بگم شاید انگشت شمار باشن داستان هایی که اون خصوصیات اخلاقی لازم رو نداشته باشن و این البته بسته به خود شما هم داره که حد و حدود اخلاقی شما چه قدره،شاید شما به نظرت همین که مفهوم چند خدایی در یک داستانی بیان بشه اون داستان رو بد و یا به اصطلاح کفر آمیز!تلقی کنی.دقت کن که هدف از یه داستان فانتزی چیه؟به نظت ملت داستان فانتزی می خونن که به دانششون اضافه بشه؟ و یا این که شبهات دینی(اسلام...مسیحیت....) و اعتقادی خودشن رو در بوته ی آزمایش بذارن؟نه!
ملت داستان فانتزی می خونن تا بتونن از بند این زندگی روز مره خلاص بشن....وارد دنیای جدید با ماجرا ها و ویژگی های متفاوت بشن....بتونن کشفش کنن و لذت ببرن...حتی بعضی ها قدم رو فراتر می ذارن و خودشون رو جای قهرمان داستان می ذارن،با موفقیتش خوشحال و با شکستش ناراحت میشن،احساساتی رو تجربه می کنن که شاید حتی تا آخر عمرشون هم تو دنیای واقعی تجربه اش نمی کردن.پس شما نباید به این فکر کنی که اگر کریستوفر پائولینی تو داستانش از خدایان مختلف حرف میزنه و یا این که خانم رولینگ از جادو حرف می زنه و....دارن بر ضد ما تهاجم فرهنگی انجام می دن و با دین اسلام دشمنی دارن...نه!اونها می خواستن مزه ی زندگی دیگری رو به ما آدم هایی که تو روز مرگی گیر کردیم بچشونن. شما از کذب بودن فانتزی حرف زدین!دقت کنین که اگر لزوما چیزی واقعااتفاق نیفتاده باشه کذب تلقی نمیشه و اگر نه اکثر فیلم ها و نوشته های نویسنده های بزرگ و حتی نمایشنامه های شکسپیر و بعضی ازبخش های تعزیه های شیعیان کذب تلقی میشه.به این ها میگن افسانه؛نه کذب.
اما ورای همه این حرف ها...به نظرم اگر شما کمی هم به آزادی بیان معتقد بودین ،این حق رو به بقیه می دادین که داستانی که خالقشون هستن رو، هر چند بر خلاف چهار چوب های اخلاقی شما باشه، نشر بدن و حداقل طرفداران اون طرز فکر از اون داستان لذت ببرن.شما هم مختاری؛ اگر اون داستان رو بد میبینی نخونیش.کسی دعوت نامه نفرستاد که بیاین فلان داستان رو بخونین.
و در آخر که این شعر "هر راست نشاید گفت "به نظرم نظر شخصی شاعر هست و دلیل نمیشه لزوما درست باشه.
ببخشید زیاد شد.

سلام

شخصا طرفدار سبک فانتزی هستم ولی آزادی به معنی توهین به اعتقادات و مقدسات دیگران نیست. (منظور داستان هایی خاص هستن)
آیا دیگران حق دارن داستان یا فیلمی فانتزی درباره ی خانواده ی من و شما بسازن و انواع توهین ها رو در قالب داستانی فانتزی در دنیایی متفاوت به ما نسبت بدن؛ اون هم فقط به اسم آزادی بیان؟
آیا به همین سبک روشن فکری جواب میدیم یا... ؟

متاسفانه ما عادت داریم توی هر موضوعی شورش رو در بیاریم و از اونور بوم بیفتیم.

خیر.آزادی بیان هم حد وحدود داره...اما به نظرم همین که یک نفر با استدلال علیه مقدسات من یا خانواده ی من و....حرف بزنه من نباید عصبانی بشم و بخوام طرف چشم و گوشش رو روی این جور چیز ها ببنده.
توجه کنین که اهانت با نقد فرق داره.آزادی بیان به معنای اهانت نیست.مثلااگر فردا یکی یه داستان نوشت و یه موضوع خاص مثل....،رو تو اسلام نقد کرد...نظرش رو ابراز کرد، گفتش این مورد خوب نیست....انسانی نیست،شما این رو توهین به مقدسات می گیرین؟
من دارم یه داستان می نویسم ؛خوب شاید خیلی ها از لحنم خوششون نیاد ...یعنی علی رغم توهین نکردن من؛ باید دیگران خواهان از بین رفتن داستان بشن؟نه عزیز