نام داستان:
سمیکالن(;)
خلاصه داستان:
آیا تا به حال به کشتن کسی اندیشیده ای؟هرکسی از کشتن انسان دیگر وحشت دارد؛اما به راستی چه میشود که کسی مدام آن را انجام میدهد؟تو گمان میکنی من یک هیولای سنگدل هستم اما کافیست داستان زندگی من،رنج هایم و هدف هایم را بدانی؛آنگاه برایم احترام قائل خواهی شد.برایم مهم نیست چه برداشتی از کارهایم داشته باشند،من کاری میکنم که لازم است.کاری که هیچکس آن را به خوبی من انجام نمیدهد،کشتن.
عجب کاور خوبی شده. عالیه و قشنگ.
هرچند همونطور که همیشه گفتم، همیشهی خدا جا واسه بهتر شدن هس.
از علامت «;» که توی جلد استفاده شده خیلی خوشم اومد. (برای اطلاع دوستان، اگر روی پشت جلد دقیق بشید، علاوه بر عطف کتاب، اونجا هم یه اثر محو از این علامت رو میبینید! خلاقانهست! 🙂 )
نمیخوام تیکهتیکه وارد جزئیات طرح بشم منتهی به طور کلی، باید میزان انسجام و ترکیب تصویر بره بالاتر. مثلاً خونها. و رابطه بین پسزمینه و مرد روی جلد. ضمناً میشد از چند تا فونت مختلف استفاده کرد. شاید قشنگتر میشد؛ یعنی به نظر من حتما قشنگتر میشد.
و اینکه چرا بین سمیکالن انگلیسی و فارسی، اسم نویسنده رو گذاشتین؟ دو زبان اسم داستان بهتر بود کنار همدیگه باشن و بعد اسم نویسنده با یه اندازهی کوچیکتری زیرشون (یا حالا هر جای دیگهای از صفحه) قرار بگیره.
به نظرم اگر روی اسم کتاب بهتر کار میشد و یه طرح قشنگتر ازش در میآوردین برای جلوی جلد، ترکیب خیلی قشنگی با تصویر اون مرد میساخت.
اگر توی خلاصه نیمفاصله رعایت بشه بهتر میشه به نظرم. توی فتوشاپ با کلید ترکیبی «Ctrl + Shift + 2» میشه نیمفاصله گذاشت (توی همه پلتفرمها میشه از این کلید استفاده کرد، مثلا همینجا توی سایت، یا توی تلگرام یا هر جای دیگه؛ با تشکر از بهانی :))))))) )
اوه اوه . کاورو چه باحاله خیلی قشنگه. متناسب با داستانه.
فصل جدید کی میاد:45:
اولین کاور کتابیه که کار کردم پس صد در صد ایراداتی خواهد داشت. دوستانی که کارم رو نقد میکنید کمک زیادی در حق ام می کنید، واقعا ممنونم
از تعاریفی که کردید تشکر می کنم :1: و ایراداتی که گرفتید کاملا به جاست و قبول می کنم.
مرسی بابت وقتی که گذاشتید.
سلام.
کاور قشنگن و موضوع داشتان رو میرسونه.
ریش مرده منو درگیر خودش کرده خیلی خفنه.
این خط صافی که بین تصویر مرده هست با بک گراند بهجاش کم کم محو میشد حس میکنم قشنگ تر میشد
سلام
عجب کاور خوبی شده. عالیه و قشنگ.
هرچند همونطور که همیشه گفتم، همیشهی خدا جا واسه بهتر شدن هس.
از علامت «;» که توی جلد استفاده شده خیلی خوشم اومد. (برای اطلاع دوستان، اگر روی پشت جلد دقیق بشید، علاوه بر عطف کتاب، اونجا هم یه اثر محو از این علامت رو میبینید! خلاقانهست! 🙂 )
نمیخوام تیکهتیکه وارد جزئیات طرح بشم منتهی به طور کلی، باید میزان انسجام و ترکیب تصویر بره بالاتر. مثلاً خونها. و رابطه بین پسزمینه و مرد روی جلد. ضمناً میشد از چند تا فونت مختلف استفاده کرد. شاید قشنگتر میشد؛ یعنی به نظر من حتما قشنگتر میشد.
و اینکه چرا بین سمیکالن انگلیسی و فارسی، اسم نویسنده رو گذاشتین؟ دو زبان اسم داستان بهتر بود کنار همدیگه باشن و بعد اسم نویسنده با یه اندازهی کوچیکتری زیرشون (یا حالا هر جای دیگهای از صفحه) قرار بگیره.
به نظرم اگر روی اسم کتاب بهتر کار میشد و یه طرح قشنگتر ازش در میآوردین برای جلوی جلد، ترکیب خیلی قشنگی با تصویر اون مرد میساخت.
اگر توی خلاصه نیمفاصله رعایت بشه بهتر میشه به نظرم. توی فتوشاپ با کلید ترکیبی «Ctrl + Shift + 2» میشه نیمفاصله گذاشت (توی همه پلتفرمها میشه از این کلید استفاده کرد، مثلا همینجا توی سایت، یا توی تلگرام یا هر جای دیگه؛ با تشکر از بهانی :))))))) )
ممنون از نظرت.نظرت درباره فونت و نیمفاصله اعمال شد.
فوق العاده بود جزء اولین رمان های ایرانی بود که دیدم توانایی این رو داره که کلامشو در عین آرومی محکم فرود بیاره.
انتقال مفهوم خوبی داره جدای از بخش الهام گیریش که منظورم همون دراکولاست داستان جذابی داره.
خوشحالم که خوشت اومده.راستش از دراکولا الهام نگرفتم واسه داستان.
رمان قشنگیه . خوشم اومد . کاور داستان هم خیلی قشنگه .
ممنون از نظرت.
اوه اوه . کاورو چه باحاله خیلی قشنگه. متناسب با داستانه.
فصل جدید کی میاد:45:
همچنان ممنون از نظرت!
فصل جدید رو سعی میکنم تا یکشنبه برسونم.این فصل از فصلای قبل طولانیتره پس طبیعتا زمان بیشتری واسه تایپ و ویراست لازم داره.
سلام.
کاور قشنگن و موضوع داشتان رو میرسونه.
ریش مرده منو درگیر خودش کرده خیلی خفنه.
این خط صافی که بین تصویر مرده هست با بک گراند بهجاش کم کم محو میشد حس میکنم قشنگ تر میشد
کلا ریش خیلی مهمه:دی رو کاور یه تغییراتی اعمال شد.
سلام
داستان قشنگیه و کاورش هم قشنگه
امیدوارم که ادامه بدین.
ممنون از نظرت.
امیدوارم شما هم به خوندن داستان ادامه بدی:دی
کاور جالب نیست .....اگه حالت نقاشی بود ... یا روی خاکستر یه بشتر کار می کرد.. یا روی جزئیات بیشتر وقت می زاشت ....ولی داستان عالیه
فصل ششم اضافه شد.
منتظر نظراتون هستم.
آدم کشی پسره از این گروهه شروع میشه ؟ وقتی اومد توی خونه اون گروهه این حس بهم دست داد .
این ایدن چرا هرجا میره با این گروه اراذل برخورد میکنه ؟
سلام
عالی بود
دیالوگ ها با فضای داستان که به نظر اروپایی یا آمریکایی میاد واقعا تناسب داره.
فضاسازیت و اینکه به جزئیات احساسات و ادراکات شخص اول توجه میکنی هم جذابه.
خوشحالم که خوشت اومده
آدم کشی پسره از این گروهه شروع میشه ؟ وقتی اومد توی خونه اون گروهه این حس بهم دست داد .
این ایدن چرا هرجا میره با این گروه اراذل برخورد میکنه ؟
یه بخش از فورگاتنز دست اراذله ایدن به جز یه خیابون نمیدونه دیگه کجا هستن به خاطر همین بدون اینکه متوجه بشه تو منطقه اوناست شغل رو قبول کرد.