باسلام.
این داستان جز اولین کارهای منه.پس از پاره کردن پنج تا از دفتر های ایده و دو تا از نوشته هام به این نتیجه رسیدم به کتاب جدایی.عاشقانه نیست یعنی مثل کتابهای عاشقانه نیست.زیبایی این داستان به روابطشه.این داستان دو مقدمه داره که امشب اولیش قرار میگیره.ضمنا نیاز به یک صفحه آرا دارم و تا اطلاع ثانوی داستان به صورت ورد قرار میگیره.
داستان ترتیب مشخصی برای ارایه نداره و هر موقع که آماده بشه قرار میگیره.فصل به فصل داستان ارایه میشه.این متن باتلویزیون نوشته میشه شب به صورت بهتری این متن رو می بینید.
با خوشحالی اعلام میکنم که این سخن خوانندگان اماده شده لینک زیر را کپی پیست کنین.- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
با خوشحالی اعلام میکنم که این سخن خوانندگان اماده شده لینک زیر را کپی پیست کنین.
دوست عزیز
لینک خرابه
خواستید لینک کارو برام خصوصی کنید براتون پی دی اف کنم و آپلود
نویسنده تقریبا دوماهه به سایت سر نزده :39:
امیدوارم زودتر برگرده و داستان رو ادامه بده
اگه سه ماه سر نزد به سایت این تاپیکو میبندم تا خود نویسنده بیاد
اگر نویسنده اومد خواهشا یه پست برای اعلام حضور بزاره و مارو در جریان قرار بده 🙂
ممنون :53:
بدلیل درخواست نویسنده تاپیک قفل میشود