|
|
عجب پارتیه ناجوری بود:22:
اما ... هرکی یه چیزی نوشته قبلا تجربشو داشته. حالا آرمان سراغ نداری باهم بریم؟
بگذریم یه افته شدید داشت از ترسناک به پایین:2:
ایده داستان کوتاهت واسم خیلی آشنائه خخخخ مخصوصا واسه تخته احضار روحش میگم مطمئنم یه جا دیدمش :دی
عجب پارتیه ناجوری بود:22:اما ... هرکی یه چیزی نوشته قبلا تجربشو داشته. حالا آرمان سراغ نداری باهم بریم؟
بگذریم یه افته شدید داشت از ترسناک به پایین:2:
ایده داستان کوتاهت واسم خیلی آشنائه خخخخ مخصوصا واسه تخته احضار روحش میگم مطمئنم یه جا دیدمش :دی
:bc3:باني خجالت بكش ما ازوناش نيستيم داش من.......:0131:
ميخواستم از فضاي ترسناك درآد بخاطر همين اينطور نوشتم....
و در مورد ايده بايد بگم كه حدس شما درسته:s3:......معلومه كه هزار تا فيلم و كتاب در مورد تخته ي احضار روح ساخته يا نوشته شده.....:ss:
اما نكته ي مهم اينه كه يه شكل ديگه بازگو بشه.......
آقا تخته روح چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
يه سري تخته بود قديما كه حروف نوشته شده بود و يك بله و خير در دوطرف صحنه بود و يك مهره داشت كه بايد همه دست ميزاشتن روش......
بعدا الكي يكي هي مهره رو تكون ميداد همه فكر ميكردن يه روح داره تكون ميده.....
داستان جالب بود ، من وحشتی توش ندیدم :دی
فقط یکم خنده دار بود برام ، ترس اون پسره
و برای گربه بیچاره متاسفم :20:
در کل داستان قشنگی بود؛ فقط ترسشو نیافتم این وسط:22:
مانند کارتون تام و جری ریخت؟؟؟؟
این جاهاش فکر کنم به داستان نمیاد. در واقع تناقض داره، با داستان. یجورایی حتی طنزش هم کرده. بعدش دیگه این اغراقه! به نظرت خیلی بد نیست که به خاطر یه دعوای بین دو دوست، یه چیز معمول، یه چیز ساده، این اتفاق بیفته؟ خیلی زیاده رویه به نظر من! این کار برای دوتا دوست، یه جورایی غیر ممکنه، اما قابل انجامه. ولی اینطور بشه، هر دو شخص تا آخر عمرشون عذاب وجدان می گیرن! مثلا هر بار که اون رو ببینه و ببینه که دندوناش ریختن، خودشو سرزنش میکنه، حالا، آیا اگر دوست خودت بود، همچین اتفاقی میفتاد؟ هر چند خب این ایرانی نیست! اما خب اینجا رو باید واقعا به نظر خودت پیش بری. من فقط فکر خودم رو نوشتم. خب به هر حال همین جمله، یه مشکل ویرایشی داشت. "مشتش را در چانه ام کوبید" نه "در چانه اش" .
راستی اونجا میخواست بگه بچه خوشگل؟؟
میگم، خونه رو به هم ریختن سادس، اما کی اینارو جمع می کنه؟؟؟ دوستاش ؟؟ به نظرم که این کارو نمیکنن:24: بعد خانوادش که برگشتن واقعا نمی فهمن که اینجا چه خبر بوده؟ به نظرم اگر به جای یه مهمونی بزرگ و اینطوری از یه مهمونی کوچولو موچولو و خودمونی، بین دوستای نزدیک استفاده می کردی، خیلی بهتر میشد. الان اینجا از این سم استفاده ی ابزاری کردن، نچ نچ نچ. چیا یاد مردم میدی!؟
بچه ها راست میگن. این قسمت رو خوب نوشتی. واقعا بهتر از قبلی. گیرا تره. دیجی و این چیزا. به نظرم اون سوال پال، توی قسمت اول اینجا بی مصرف نشون داده میشه. که گفت خانوادت کی میان و یه همچین چیزی فکر کنم! چون واقعا فرقی هم نمیکرد با این اوضاع، باشن با نباشن> ولی مهمونیش ناجور بود کلا!
مانند کارتون تام و جری ریخت؟؟؟؟
این جاهاش فکر کنم به داستان نمیاد. در واقع تناقض داره، با داستان. یجورایی حتی طنزش هم کرده. بعدش دیگه این اغراقه! به نظرت خیلی بد نیست که به خاطر یه دعوای بین دو دوست، یه چیز معمول، یه چیز ساده، این اتفاق بیفته؟ خیلی زیاده رویه به نظر من! این کار برای دوتا دوست، یه جورایی غیر ممکنه، اما قابل انجامه. ولی اینطور بشه، هر دو شخص تا آخر عمرشون عذاب وجدان می گیرن! مثلا هر بار که اون رو ببینه و ببینه که دندوناش ریختن، خودشو سرزنش میکنه، حالا، آیا اگر دوست خودت بود، همچین اتفاقی میفتاد؟ هر چند خب این ایرانی نیست! اما خب اینجا رو باید واقعا به نظر خودت پیش بری. من فقط فکر خودم رو نوشتم. خب به هر حال همین جمله، یه مشکل ویرایشی داشت. "مشتش را در چانه ام کوبید" نه "در چانه اش" .
راستی اونجا میخواست بگه بچه خوشگل؟؟
میگم، خونه رو به هم ریختن سادس، اما کی اینارو جمع می کنه؟؟؟ دوستاش ؟؟ به نظرم که این کارو نمیکنن:24: بعد خانوادش که برگشتن واقعا نمی فهمن که اینجا چه خبر بوده؟ به نظرم اگر به جای یه مهمونی بزرگ و اینطوری از یه مهمونی کوچولو موچولو و خودمونی، بین دوستای نزدیک استفاده می کردی، خیلی بهتر میشد. الان اینجا از این سم استفاده ی ابزاری کردن، نچ نچ نچ. چیا یاد مردم میدی!؟
بچه ها راست میگن. این قسمت رو خوب نوشتی. واقعا بهتر از قبلی. گیرا تره. دیجی و این چیزا. به نظرم اون سوال پال، توی قسمت اول اینجا بی مصرف نشون داده میشه. که گفت خانوادت کی میان و یه همچین چیزی فکر کنم! چون واقعا فرقی هم نمیکرد با این اوضاع، باشن با نباشن> ولی مهمونیش ناجور بود کلا!
ميخواست بگه بچه خوشگل اما غش كرد......
آخر دست به موضوع كثيفي خانه اشاره شد و دوستاي نزديك سم مونده بودن كه خونه رو تميز كنند....
كجا از سم استفاده ي ابزاري شد؟؟؟؟؟؟
كجاش ناجور بود؟؟؟؟؟؟؟
ميخواست بگه بچه خوشگل اما غش كرد......
آخر دست به موضوع كثيفي خانه اشاره شد و دوستاي نزديك سم مونده بودن كه خونه رو تميز كنند....
كجا از سم استفاده ي ابزاري شد؟؟؟؟؟؟
كجاش ناجور بود؟؟؟؟؟؟؟
استفاده ابزاری نشد؟؟؟ همین که این همه آدم تو خونه این حال کردن و گذاشتن رفتن، خودش استفاده ابزاریه دیگه! حالا شاید چندتا دوست خوبم موندن کمکش کنن. اونم شاید. ممکنه /
ناجور بود دیگه. ولی من از قسمت رقص پال و اون یکی طرف خیلی خوشم اومد. مخصوصا وقتی گفتی که پال انگار استخوان نداره. یه چند تا حرکت اضافش میکردی، یعنی می گفتی چیکار میکنه، خیلی بیشتر حال میکردم:دی
مثلا برای بعضی ها که نمیدونن هیپ هاپ چیه گفتنش فقط کافی نیست. نمونش خودم، تا حالا زیاد، یا بگم تقریبا هیچی، موزیک ویدیوی هیپ هاپ ندیدم. اما با تعریفات، و موزیک هایی که گوش(گوش) دادم. ولی میگن رقصش کلا متفاوته. همون رباتی دیگه! به نظرم یه جوراییه! اون فیلمه رو که دادی خودت، فکر کردم دارن ادا در میارن:24: ولی آهنگاش واقعا بهترین آهنگان!
اما خب میدونم، اگر بخوای خیلی بگی و حرکات رو کامل کامل بگی، میشه توضیح اضافه و اعصاب خوردیو حوصله سر بری! اما اگه یه مثال کوتاه و کوچولو، و چمیدونم یکی دو خطی میزدی، فکر کنم واسه من خیلی باحال میشد، دیگه بقیه بچه ها بیان بگن اینطوره یا نه. هیپ هاپ خیلی دوست داری؟
بخش اول بهتر شده :1:
ولی انگار برخی اشکالات لغوی که گفتم رو درست نکردی! البته هر جور راحتی؛ فقط چون به ذهنم رسیدن گفتم.
مثلا می خواستی ادامش رو بزاری!