زمان در چرخش ابدی خود می ماند، و افسانه ها زنده و تازه تر تکرار میشوند و هر تکرار با درد ها رنج هایی وصف ناپذیر همرا میشود. از زمان گردش آسمان ها و زمین، افسانه ها بودند که پیوسته در گوش های ما تکرار شدند، شاهد بوقوع پیوستنشان بودیم و در یاد خود آن ها را زنده نگه داشتیم. افسانه ها بودند که به ما قدرت حرکت دادند، افسانه ها بودند که به ما توان ایستادگی و امید امید داشتن را دادند و پایان پلیدی ها را برایمان بازگو کردند. و حالا افسانه ای را بخوانید که رویاروی تکراری می ایستد که هیچ کس توانایی رویارویی با آن را ندارد. افسانه دزد ....
آرمان آرمانی. عزیزم. توی چندتا صفحه ی اول اگر از پرانتز ها استفاده نمی کردی بهتر بود. مثلا با توجه به یک جمله بندی ، همون اطلاعات داخل پرانتز رو توی داستان جا میدادی. اونوقت دیگه از پرانتز ها هم خبری نبود. نظر خودت چیه؟؟ به نظرت پرانتز ها باشن خوبه یا اینکه نباشن بهتره؟؟؟؟ جاهای زیادی دیدی که از پرانتز استفاده کنن توی نوشته هاشون و مخصوصا داستان ها؟؟
جمله بندی هات رو اگر یه ذره تلاش کنی.خیلی قشنگ تر می شن. فقط یک مقدار دقت کنن. مثلا یه جمله رو نوشتی. نرو سریع جمله ی بعدی رو بنویس. مثلا توی میخوای یک بند بنویسی. جمله اولشو که نوشتی. برو دوباره بخونش. یک بار دو بار. ببین کلمه هایی که توی جمله استفاده کردی به هم دیگه میان؟ خوندنشون راحته؟ فرض کن داری داستان یک نفر دیگه رو میخونی. بعد جمله بعدی رو شروع کن. حالا این بار دقت کن ببین که آیا این دو جمله که پشت سر همدیگه استفاده کردی آیا به هم دیگه میان؟ مثلا آخر جمله با یه فعل تموم شده که باتوجه به جمله ی بعدی ، و با توجه به کلمه ی اول جمله، همخوانی بینشون برقرار نیست. فقط یکم وقت بزاری و دقت کنی خیلی خوب میشه. یه مقدار موقع نوشتن تمرکزت رو بیشتر کن. آروم آروم که بنویسی خیلی خیلی قویتر میشی. دوستان هم مطمئن باش اینجا بهت کمک میکنن. اما نه یک دفعه. مرحله مرحله. بنویسی و تلاش کنی مرحله مرحله یه نویسنده ی عالی میشی. فقط وقتی دوستان یه چیزی می گن به حرفشون دقت کن. مطمئن باش با کمکشون یه نویسنده ی عالی میشی. دوبار گفتم:دی
خب من همینطور که میخونم نظراتمو مینویسم(هرچیشو که ببینم)
1- حتما به یک صفحه آرایی احتیاج داری. نه شماره داره صفحه ها و نه یه کادر درست
2- بدنیال یه ویراستار باش علایم نگارشی اصلا استفاده نکردی
3- بازم میگم ویراستار میخوای، جمله ها درهمه و فعل ها جاهایی بد به کار رفته
4-نباید هی توی پرانتز توضیح بدی، اینکه انیمه نیست یه داستانه باید توی داستان کم کم توضیح داد
5-«که مکانش که مکانی که برای حراجی بود» تکرار «که» خیلی زیاده
6- جزیات توی داستان خیلی خوبه ولی مثلا وقتی میگی 12 نفرمون وارد شدیم لاذم نیست بگی روی 12 صندلی نشستی در واقع بیان چیزی که توی داستان یه بار مشخص شده زیاد خوب نیست
7- «کاری که بعد ازحدوداً پانزده سال.» جمله بندیا اشتباهه. دوس ندارم هی بگم ولی چون دارم میخونم و هرجا مشکل دیدم بازم میگم رو جمله بندیهات کار کن
8- «من از بین شکاف روی سقف برقی گذرا از چشمانش گذشت» این ینی چی؟؟؟!!!
متن بخاطر اینکه اصلا ویرایش نشده خسته کنندست. دوست عزیز نمیخوام دلسرد کنم اما با این نوشته اصلا مخاطبی جذب نمیشه
جمله هارو مجبورم چندین بار بخونم تا منظور رو متوجه شم. کاملا درک میکنم وقتی اولین داستانتو مینویسی دوست داری خیلی سریع بزاری تا بقیه بخونن و نظرشونو درباره نوشتت بگن اما نباید عجله کرد
حتما یه ویراستار پیدا کن
کتابو ادامه نمیدی
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
من ازش خوشم میاد عالیه
ایده داستانت جالبه. اما به قول بچه ها جملاتت شتاب زدگی دارن. مثلا یه تیکه هاییش رو اصلا نفهمیدم چی به چی شد. چرا این جوری شد.
فونتت بده، چشم خسته میشه وقتی میخونه. غلط نگارشی هم داشتی.
اما بدم نمیاد ببینم آخرش میخوای به کجا برسی.
دوست داشتی بده یه دست به سر و گوشش بکشم.
ایده داستانت جالبه. اما به قول بچه ها جملاتت شتاب زدگی دارن. مثلا یه تیکه هاییش رو اصلا نفهمیدم چی به چی شد. چرا این جوری شد.
فونتت بده، چشم خسته میشه وقتی میخونه. غلط نگارشی هم داشتی.
اما بدم نمیاد ببینم آخرش میخوای به کجا برسی.
دوست داشتی بده یه دست به سر و گوشش بکشم.
اگه وقت دارین و مشکلی ندارین لطف میکنید.
ببخشید اینقدر دیر جواب دادم. مدتی آف لاین بودم.
اگه وقت دارین و مشکلی ندارین لطف میکنید.
ببخشید اینقدر دیر جواب دادم. مدتی آف لاین بودم.
بفرست پس، اما من خيلي ايرادگير هستما! 😉
بفرست پس، اما من خيلي ايرادگير هستما! 😉
میشه بگید چطور بفرستم
میشه بگید چطور بفرستم
توی این سایت آپلودش کن فایل وردت رو بعد یه لینک بهت میده اون لینک رو بفرست
picofile.com
توی این سایت آپلودش کن فایل وردت رو بعد یه لینک بهت میده اون لینک رو بفرست
picofile.com
ممنون. ولی اشکال نداره داخل پرشین گیگ بزارم
با تشکر از همه که با انتقادات و راهنمایی هاشون باعث شدند از یک دیدگاه دیگه به داستان نگاه کنم و مقدمه رو بنویسم، بار دیگه از شما دوستان عزیز خواهش میکنم که این مقدمه رو بخونن و با انتقاداتشون به من کمک کنند خصوصا کسانی که قبلا مقدمه قبلی رو خوندن. باید یه نکته رو هم اضافه کنم و اینم اینکه سیر داستان تغییر کرده. با تشکر. :67: