نوشته دیوید جی پارکر
ویرایش توسط ساموئل استودارد
از زمانی که جی آر آر تالکین و سی اس لوییس دنیاهای سرزمین میانه و نارنیا را خلق کرده اند، به نظر می رسد هر روده درازی در خیابان فکر می کند او هم می تواند یک فانتزی بزرگ و ابتکاری بنویسد. مشکل این است که بیشتر این فانتزی های بزرگ و بدیع در واقع فانتزی هایی ضعیف و اشتقاقی هستند. صراحتا، ما از این مساله ناراحتیم، برای همین فهرستی از سوالات را در قالب یک آزمون آماده کرده ایم. ما فکر می کنیم هر کس که به نوشتن یک رمان فانتزی می اندیشد نیاز است که ابتدا این آزمون را بدهد. جواب بله به هر سوال منجر به شکست می شود و به این معناست که آن رمان باید رها شود.
- آیا در پنجاه صفحه اول اتفاقی نمی افتد؟
- آیا شخصیت اصلی یک کارگر مزرعه جوان با نسب مرموز است؟
- آیا شخصیت اصلی وارث تاج و تخت است اما این را نمی داند؟
- آیا داستان در مورد شخصیت کم سنی است که وقتی بزرگ می شود قدرت زیادی به دست می آورد و شخصت بد قدرتمند را شکست می دهد؟
- آیا داستان در مورد پویشی برای سازه ای جادویی است که دنیا را نجات می دهد؟
- در مورد سازه ای که دنیا را نابود می کند چطور؟
- آیا داستان شما دور پیشگویی ای باستانی در مورد فردی که دنیا و همه افراد و تمام نیروهای خیر را نجات می دهد می گردد؟
- آیا رمان شما شخصیتی دارد که تنها در نقاط تصادفی ظاهر می شود و اطلاعات می دهد؟
- آیا رمان شما شخصیتی دارد که در واقع یک خدا در لباس مبدل است؟
- آیا شخصیت بد قدرتمند به طور مخفیانه پدر شخصیت اصلی شماست؟
- آیا پادشاه دنیای شما پادشاهی مهربان است که توسط یک جادور شیطانی فریب خورده است؟
- آیا یک جادوگر فراموشکار توصیف یکی از شخصیت ها در رمان شماست؟
- یک جنگجوی قدرتمند اما کند ذهن و مهربان چطور؟
- حکیمی باهوش و مرموز که به دلایل شخصی و مرموز خو از دادن جزییات پلات سر باز می زند؟
- آیا شخصت های مونث در رمان شما وقت زیادی را صرف نگرانی در مورد اینکه چطور به نظر می رسند می کنند، مخصوصا وقتی که شخصیت مونث در آن اطراف باشد؟
- آیا هیچ کدام از شخصیت های مونث شما فقط وجود دارند تا اسیر و آزاد شوند؟
- آیا هیچ کدام از شخصیت های مونث شما فقط وجود دارند تا تجسم ایده آل های زنانه باشند؟
- آیا یک دختر کشاورز آشپز بی ظرافت که بیشتر با یک ماهیتابه راحت تر است تا یک شمشیر هیچ کدام از شخصیت های مونث شما را توصیف می کند؟
- آیا یک جنگوی نترس مونث که بیشتر با یک شمشیر راحت تر است تا یک ماهیتابه هیچ کدام از شخصیت های مونث شما را توصیف می کند؟
- آیا بهترین توصیف هیچ شخصیتی در رمان شما یک دورف کله شق است؟
- یک نیمه الف که بین میراث انسانی و الفی خود کشیده می شود چطور؟
- آیا شما الف ها و دورف ها را دوستانی خوب کرده اید، فقط برای اینکه متفاوت باشید؟
- آیا همه شخصیت ها با کمتر از صد و بیست سانتی متر قد فقط برای خنده وجود دارند؟
- آیا فکر می کنید تنها دو استفاده کشتی ماهیگیری و دزدی دریایی است؟
- 25 آیا نمی دانید بسته علوفه خشک کی اختراع شده است؟
- آیا برای داستانتان نقشه ای کشیده اید که شامل مکان هایی با نام هایی مانند سرزمین های نفرین شده یا جنگل هراس یا بیابان خراب یا هر چیزی به اضافه نابودی می شود؟
- آیا رمان شما شامل مقدمه ای می شود که فهم آن تا زمانی که همه کتاب خوانده شود غیرممکن است، یا حتی بعد از آن؟
- آیا کتاب اول یک سه گانه طرح ریزی شده است؟
- یک پنج گانه یا ده گانه جطور؟
- آیا رمان شما کلفت تر از یک دفترچه تلفن شهر نیویورک است؟
- آیا واقعا اتفاقی در کتاب قبلی ای که شما نوشته اید نیفتاده است، اما تصور می کنید چند کتاب بعد از آن تا اتمام داستانتان فاصله است؟
- آیا مقدمه هایی برای مجموعه کتاب های هنوز تمام نشده خودتان می نویسید؟
- آیا اسم شما رابرت جردن است و مثل یک سگ دروغ گفته اید تا این قدر جلو بیایید؟
- آیا داستان شما مبتنی بر وقایع گروه ایفای نقشتان است؟
- آیا داستان شما شامل شخصیت هایی که از دنیای واقعی به قلمرویی فانتزی انتقال یافته اند است؟
- آیا شخصیت های اصلی شما آپسترولف یا خط تیره در نامشان دارند؟
- آیا شخصیت های اصلی شما نام هایی طولانی تر از سه هجا دارند؟
- آبا شما اشکالی در داشتن دو شخصیت از یک دهکده کوچک دورافتاده که تیم آمبر و بلثاساسنثالاس آلگرینسوک نامیده می شوند نمی بینید؟
- آیا رمان شما ارک ها، الف ها، دورف ها، یا هافلینگ ها را در خود دارد؟
- ارکن ها یا دواروها چطور؟
- آیا نژادی دارید که پیشوند نیم داشته باشد؟
- آیا در هیچ جا از داستانتان شخصیت های اصلی میانبری از میان معادن باستانی دورفی می زنند؟
- آیا صحنه های نبرد را با بازی کردن آنها در ایفای نقش محبوبتان می نویسید؟
- آیا آمار بازی برای تمام شخصیت های اصیتان را از ایفای مقش محبوبتان در آورده اید؟
- آیا کتابی برای مزد کرفتن از شرکت جادوگران ساحل می نویسید؟
- آیا مهمانسراهایی در داستانتان فقط برای این وجود دارند که شخصیت های اصلی بتوانند جنجال درست کنند؟
- آیا فکر می کنید می دانید عملکرد نظام فئودالی چگونه است اما در واقع نمی دانید؟
- آیا شخصیت های اصلی شما میزانی بیش از اندازه از زمان را برای سفر از جایی به جایی می گذرانند؟
- آیا هیچ کدام از شخصیت های اصلی شما می تواند به شخصیت های دیگر چیزی بگوید که واقعا در پویششان به آنها کمک کند اما صرفا به این دلیل پلات را در هم نشکند از دادن اطلاعات بیشتر خودداری می کند؟
- آیا هیچ کدام از کاربران جادو در رمان شما طلسم هایی که به سادگی با عنوان توپ آتش یا گوی صاعقه شناخته می شوند را می اندازند؟
- آیا تاکنون از واژه مانا در رمان خود استفاده کرده اید؟
- آیا تا کنون از واژه زره صیقلی در رمان خود استفاده کرده اید؟
- خدا کمکتان کند، آیا تا کنون از واژه امتیاز ضربه در رمان خود استفاده کرده اید؟
- آیا نمی دانید که طلا واقعا چقدر وزن دارد؟
- آیا فکر می کنید اسب ها می توانند تمام طول روز را بدون استراحت چهار نعل بتازند؟
- آیا هیچ کس در رمان شما دو ساعت کامل در زره صفحه ای کامل جنگیده است، بعد چهار ساعت اسب رانده است، بعد در همان روز به طرز ظریفی به یک پیشخدمت میخانه خواستنی ابراز عشق کرده است؟
- آیا شخصیت اصلی شما یک تبر، پتک، نیزه، یا هر سلاح جادویی دیگری که وقتی آن را می اندازد پیشش بر می گردد دارد؟
- آیا تا کنون هیچ کس در رمان شما با یک شمشیر خمیده به یک نفر از پشت خنجر زده است؟
- آیا تا هیچ کس در رمان شما مستقیم از میان زره صفحه ای به یک نفر خنجر زده است؟
- آیا فکر می کنید شمشیرها ده پوند یا بیشتر وزن دارند؟
- آیا قهرمان شما در دام عشق زنی دست نیافتنی که بعدا او را به دست می آورد گرفتار می شود؟
- آیا بخش بزرگی از طنز در رمان شما شامل بازی با کلمات می شود؟
- آیا قهرمان شما می تواند ضربات متعددی با پتک ده پوندی از یک همتای فانتزی را تاب بیاورد، اما هنوز توسط زن کوچکی با یک خنجر تهدید می شود؟
- آیا واقعا فکر می کنید بیشتر از یک پیکان در سینه لازم است تا یک مرد را بکشد؟
- آیا متوحه نیستید اینکه چند ساعت طول می کشد تا یک تاس کباب خوب آماده شود آن را انتخابی ضعیف برای غذای در جاده می کند؟
- آیا شما بربرهایی چادر نشین دارید که در نواحی توندرا زندگی می کنند و بشکه بشکه شراب می نوشند؟
- آیا فکر می کنید شراب اسمی تجملی برای آبجو است؟
- آیا داستان شما شامل چند نژاد متفاوت، که هر کدام دقیقا یک کشور، یک حاکم، و یک مذهب دارند می شود؟
- آیا سازمان یافته ترین و پرجمعیت ترین گروه در دنیای شما صنف دزدان هستند؟
- آیا شرور اصلی شما اشتباهات کوچک را با مرگ کیفر می دهد؟
- آیا داستان شما در مورد گروهی از جنگجویات است که یک آوازخوان که در نبرد بی فایده است اما عود می نوازد را با خود می برند؟
- آیا زبان رسمی دنیای شما زبان مشترک است؟
- آیا حومه شهر ها در رمان شما با دخمه ها و گورستان هایی پر شده با لوازم جادویی باستانی که هیچ کس در قرن ها قبل به فکر دزدیدن آنها نیفتاده است پر شده است؟
- آیا داستان شما اشتقاقی از ارباب حلقه ها است؟
- سوالات را دوباره بخوانید و صادقانه جواب دهید.
چند تا از سوالا و همه ی جوابای بچه ها رو خوندم؛ به نظرم زیاد معتبر نیست، چون به قول دوستان فقط 2 تا نویسنده رو مبنا قرار داده. و این که اگه حتی یه بله داشتید اون رمانو رها کنید! یا واقعا دیوید جی پارکر چی کاره ست؟ بعضی سوالام بی معنی بودن و از نظرم ربطی به فانتزی نویسی نداشتن.
سوال اول رو من دقیق متوجه نشدم. منظور از اتفاق چی هست دقیقا؟
مگه میشه اتفاقی نیفته؟
شاید منظورش به رویارویی با موجودات یا اتفاقات عجیب باشه!
ولی اولین سوال رو که خوندم ارباب حلقه ها اومد تو ذهنم که تقریبا 50 صفحه ی اولش فقط مقدمات سفر و فضاسازی بود! و واقعا خسته کننده!
چند تا از سوالا و همه ی جوابای بچه ها رو خوندم؛ به نظرم زیاد معتبر نیست، چون به قول دوستان فقط 2 تا نویسنده رو مبنا قرار داده. و این که اگه حتی یه بله داشتید اون رمانو رها کنید! یا واقعا دیوید جی پارکر چی کاره ست؟ بعضی سوالام بی معنی بودن و از نظرم ربطی به فانتزی نویسی نداشتن
اینکه دیوید جی پار کیه رو نفهمیدم خودم هنوز. ولی خب خیلی بیشتر از دو تا نویسنده رو مبنا قرار داده. حداقل شش نفر رو. و کنایه های ظریفی زده بهشون. مخصوصا سوال 47 که منظورش مشخصا کریستوفر پائولینیه. و هدف کلیش اینه که هشدار بده تو دام کلیشه نیفتین.
شاید منظورش به رویارویی با موجودات یا اتفاقات عجیب باشه!
ولی اولین سوال رو که خوندم ارباب حلقه ها اومد تو ذهنم که تقریبا 50 صفحه ی اولش فقط مقدمات سفر و فضاسازی بود! و واقعا خسته کننده!
منظورش از اتفاق حادثه ایه که روند طبیعی زندگی رو به هم می زنه و باعث شروع سایر حوادث داستان می شه. مثلا تو ارباب حلقه ها این اتفاق بازگشت گندالف بعد از غیبت هفده ساله هست و راهی کردن فرودو به سفر.
اتفاقا به نظر من بیشتر سوال ها خیلی خوب بودن
اون هایی که میگید خیلی از فانتزی های معروف این جوری هستن
نکته همینه. فانتزی ابتکاری نباید مثل فانتزی های معروف باشه
بعضی هاش هم مربوط به عدم تحقیق و واقعی گراییه که درست هستن سوالا
سعی کنید رمان هاتون مثل رمان های دیگه نباشن
یه سوال هم من مطرح میکنم:
آیا شخصیت شما به خاطر فروتنی یا چیز هایی از این دست پادشاهی یا حکومت رو رها میکنه؟
اتفاقا به نظر من بیشتر سوال ها خیلی خوب بودن
اون هایی که میگید خیلی از فانتزی های معروف این جوری هستن
نکته همینه. فانتزی ابتکاری نباید مثل فانتزی های معروف باشه
بعضی هاش هم مربوط به عدم تحقیق و واقعی گراییه که درست هستن سوالا
سعی کنید رمان هاتون مثل رمان های دیگه نباشن
یه سوال هم من مطرح میکنم:
آیا شخصیت شما به خاطر فروتنی یا چیز هایی از این دست پادشاهی یا حکومت رو رها میکنه؟
آره. یه شخصیت تو داستانم دارم که سه بار مجبور می شه پادشاهی رو بپذیره ولی هر سه بار بعد مدتی رها می کنه.
چیز جالبی بود.
واقعا اگه جواب بله به هرکدوم از ینا داستانو خراب میکنه...پس ادم دیگه باید درمورد چی بنویسه؟؟؟؟
خیلی ممنون
خب یه چندتاش بله در اومد. ولی واقعاً اینا که بله در اومدو کاریش نمیشه کرد. ولی من به خودم امیدوارم.
نه این درست نیست. آدم میتونه حتی یه چیز کلیشه ای رو با دیدی نو بیان کنه ( به بیان جدید و ابتکار تازه)، میتونه ایده رو برای خودش کنه. بطوری که اصلا قدیمی و کپی نشون نده. همیشه میشه ایده هارو برای خودت بکنی.
البته اینم باید در نظر گرفت که ایده های اوریجینال همیشه بهترن.
برای نوشتن هم زیاد سخت نگیرین. چنتاش بله دربیاد نشونه ی نویسنده نبودن نیست.
اگه یه نفر دیگه بخواد خیلی شبیه فانتزی های معروف بنویسه این سوالا نشون میده. بنظرم باید زمانی نگران کپی بودن ایده شد که بالای 10-15 تا بله شد 🙂
نه این درست نیست. آدم میتونه حتی یه چیز کلیشه ای رو با دیدی نو بیان کنه ( به بیان جدید و ابتکار تازه)، میتونه ایده رو برای خودش کنه. بطوری که اصلا قدیمی و کپی نشون نده. همیشه میشه ایده هارو برای خودت بکنی.
البته اینم باید در نظر گرفت که ایده های اوریجینال همیشه بهترن.
برای نوشتن هم زیاد سخت نگیرین. چنتاش بله دربیاد نشونه ی نویسنده نبودن نیست.
اگه یه نفر دیگه بخواد خیلی شبیه فانتزی های معروف بنویسه این سوالا نشون میده. بنظرم باید زمانی نگران کپی بودن ایده شد که بالای 10-15 تا بله شد 🙂
دقیقا. درسته استفاده زیاد از کلیشه تو ذوق می زنه ولی کلیشه به خودی خود چیز بدی نیست. یه ابزاره که می شه ازش درست یا غلط استفاده کرد. نغمه یخ و آتش هم شروعش با کلیشه های ژانر حماسی بود ولی یه کم بعد به یه اثر این قدر مبتکرانه و ساختار شکن تبدیل شد.
نوشته دیوید جی پارکر
ویرایش توسط ساموئل استودارد
از زمانی که جی آر آر تالکین و سی اس لوییس دنیاهای سرزمین میانه و نارنیا را خلق کرده اند، به نظر می رسد هر روده درازی در خیابان فکر می کند او هم می تواند یک فانتزی بزرگ و ابتکاری بنویسد. مشکل این است که بیشتر این فانتزی های بزرگ و بدیع در واقع فانتزی هایی ضعیف و اشتقاقی هستند. صراحتا، ما از این مساله ناراحتیم، برای همین فهرستی از سوالات را در قالب یک آزمون آماده کرده ایم. ما فکر می کنیم هر کس که به نوشتن یک رمان فانتزی می اندیشد نیاز است که ابتدا این آزمون را بدهد. جواب بله به هر سوال منجر به شکست می شود و به این معناست که آن رمان باید رها شود.
- آیا در پنجاه صفحه اول اتفاقی نمی افتد؟
- آیا شخصیت اصلی یک کارگر مزرعه جوان با نسب مرموز است؟
- آیا شخصیت اصلی وارث تاج و تخت است اما این را نمی داند؟
- آیا داستان در مورد شخصیت کم سنی است که وقتی بزرگ می شود قدرت زیادی به دست می آورد و شخصت بد قدرتمند را شکست می دهد؟
- آیا داستان در مورد پویشی برای سازه ای جادویی است که دنیا را نجات می دهد؟
- در مورد سازه ای که دنیا را نابود می کند چطور؟
- آیا داستان شما دور پیشگویی ای باستانی در مورد فردی که دنیا و همه افراد و تمام نیروهای خیر را نجات می دهد می گردد؟
- آیا رمان شما شخصیتی دارد که تنها در نقاط تصادفی ظاهر می شود و اطلاعات می دهد؟
- آیا رمان شما شخصیتی دارد که در واقع یک خدا در لباس مبدل است؟
- آیا شخصیت بد قدرتمند به طور مخفیانه پدر شخصیت اصلی شماست؟
- آیا پادشاه دنیای شما پادشاهی مهربان است که توسط یک جادور شیطانی فریب خورده است؟
- آیا یک جادوگر فراموشکار توصیف یکی از شخصیت ها در رمان شماست؟
- یک جنگجوی قدرتمند اما کند ذهن و مهربان چطور؟
- حکیمی باهوش و مرموز که به دلایل شخصی و مرموز خو از دادن جزییات پلات سر باز می زند؟
- آیا شخصت های مونث در رمان شما وقت زیادی را صرف نگرانی در مورد اینکه چطور به نظر می رسند می کنند، مخصوصا وقتی که شخصیت مونث در آن اطراف باشد؟
- آیا هیچ کدام از شخصیت های مونث شما فقط وجود دارند تا اسیر و آزاد شوند؟
- آیا هیچ کدام از شخصیت های مونث شما فقط وجود دارند تا تجسم ایده آل های زنانه باشند؟
- آیا یک دختر کشاورز آشپز بی ظرافت که بیشتر با یک ماهیتابه راحت تر است تا یک شمشیر هیچ کدام از شخصیت های مونث شما را توصیف می کند؟
- آیا یک جنگوی نترس مونث که بیشتر با یک شمشیر راحت تر است تا یک ماهیتابه هیچ کدام از شخصیت های مونث شما را توصیف می کند؟
- آیا بهترین توصیف هیچ شخصیتی در رمان شما یک دورف کله شق است؟
- یک نیمه الف که بین میراث انسانی و الفی خود کشیده می شود چطور؟
- آیا شما الف ها و دورف ها را دوستانی خوب کرده اید، فقط برای اینکه متفاوت باشید؟
- آیا همه شخصیت ها با کمتر از صد و بیست سانتی متر قد فقط برای خنده وجود دارند؟
- آیا فکر می کنید تنها دو استفاده کشتی ماهیگیری و دزدی دریایی است؟
- 25 آیا نمی دانید بسته علوفه خشک کی اختراع شده است؟
- آیا برای داستانتان نقشه ای کشیده اید که شامل مکان هایی با نام هایی مانند سرزمین های نفرین شده یا جنگل هراس یا بیابان خراب یا هر چیزی به اضافه نابودی می شود؟
- آیا رمان شما شامل مقدمه ای می شود که فهم آن تا زمانی که همه کتاب خوانده شود غیرممکن است، یا حتی بعد از آن؟
- آیا کتاب اول یک سه گانه طرح ریزی شده است؟
- یک پنج گانه یا ده گانه جطور؟
- آیا رمان شما کلفت تر از یک دفترچه تلفن شهر نیویورک است؟
- آیا واقعا اتفاقی در کتاب قبلی ای که شما نوشته اید نیفتاده است، اما تصور می کنید چند کتاب بعد از آن تا اتمام داستانتان فاصله است؟
- آیا مقدمه هایی برای مجموعه کتاب های هنوز تمام نشده خودتان می نویسید؟
- آیا اسم شما رابرت جردن است و مثل یک سگ دروغ گفته اید تا این قدر جلو بیایید؟
- آیا داستان شما مبتنی بر وقایع گروه ایفای نقشتان است؟
- آیا داستان شما شامل شخصیت هایی که از دنیای واقعی به قلمرویی فانتزی انتقال یافته اند است؟
- آیا شخصیت های اصلی شما آپسترولف یا خط تیره در نامشان دارند؟
- آیا شخصیت های اصلی شما نام هایی طولانی تر از سه هجا دارند؟
- آبا شما اشکالی در داشتن دو شخصیت از یک دهکده کوچک دورافتاده که تیم آمبر و بلثاساسنثالاس آلگرینسوک نامیده می شوند نمی بینید؟
- آیا رمان شما ارک ها، الف ها، دورف ها، یا هافلینگ ها را در خود دارد؟
- ارکن ها یا دواروها چطور؟
- آیا نژادی دارید که پیشوند نیم داشته باشد؟
- آیا در هیچ جا از داستانتان شخصیت های اصلی میانبری از میان معادن باستانی دورفی می زنند؟
- آیا صحنه های نبرد را با بازی کردن آنها در ایفای نقش محبوبتان می نویسید؟
- آیا آمار بازی برای تمام شخصیت های اصیتان را از ایفای مقش محبوبتان در آورده اید؟
- آیا کتابی برای مزد کرفتن از شرکت جادوگران ساحل می نویسید؟
- آیا مهمانسراهایی در داستانتان فقط برای این وجود دارند که شخصیت های اصلی بتوانند جنجال درست کنند؟
- آیا فکر می کنید می دانید عملکرد نظام فئودالی چگونه است اما در واقع نمی دانید؟
- آیا شخصیت های اصلی شما میزانی بیش از اندازه از زمان را برای سفر از جایی به جایی می گذرانند؟
- آیا هیچ کدام از شخصیت های اصلی شما می تواند به شخصیت های دیگر چیزی بگوید که واقعا در پویششان به آنها کمک کند اما صرفا به این دلیل پلات را در هم نشکند از دادن اطلاعات بیشتر خودداری می کند؟
- آیا هیچ کدام از کاربران جادو در رمان شما طلسم هایی که به سادگی با عنوان توپ آتش یا گوی صاعقه شناخته می شوند را می اندازند؟
- آیا تاکنون از واژه مانا در رمان خود استفاده کرده اید؟
- آیا تا کنون از واژه زره صیقلی در رمان خود استفاده کرده اید؟
- خدا کمکتان کند، آیا تا کنون از واژه امتیاز ضربه در رمان خود استفاده کرده اید؟
- آیا نمی دانید که طلا واقعا چقدر وزن دارد؟
- آیا فکر می کنید اسب ها می توانند تمام طول روز را بدون استراحت چهار نعل بتازند؟
- آیا هیچ کس در رمان شما دو ساعت کامل در زره صفحه ای کامل جنگیده است، بعد چهار ساعت اسب رانده است، بعد در همان روز به طرز ظریفی به یک پیشخدمت میخانه خواستنی ابراز عشق کرده است؟
- آیا شخصیت اصلی شما یک تبر، پتک، نیزه، یا هر سلاح جادویی دیگری که وقتی آن را می اندازد پیشش بر می گردد دارد؟
- آیا تا کنون هیچ کس در رمان شما با یک شمشیر خمیده به یک نفر از پشت خنجر زده است؟
- آیا تا هیچ کس در رمان شما مستقیم از میان زره صفحه ای به یک نفر خنجر زده است؟
- آیا فکر می کنید شمشیرها ده پوند یا بیشتر وزن دارند؟
- آیا قهرمان شما در دام عشق زنی دست نیافتنی که بعدا او را به دست می آورد گرفتار می شود؟
- آیا بخش بزرگی از طنز در رمان شما شامل بازی با کلمات می شود؟
- آیا قهرمان شما می تواند ضربات متعددی با پتک ده پوندی از یک همتای فانتزی را تاب بیاورد، اما هنوز توسط زن کوچکی با یک خنجر تهدید می شود؟
- آیا واقعا فکر می کنید بیشتر از یک پیکان در سینه لازم است تا یک مرد را بکشد؟
- آیا متوحه نیستید اینکه چند ساعت طول می کشد تا یک تاس کباب خوب آماده شود آن را انتخابی ضعیف برای غذای در جاده می کند؟
- آیا شما بربرهایی چادر نشین دارید که در نواحی توندرا زندگی می کنند و بشکه بشکه شراب می نوشند؟
- آیا فکر می کنید شراب اسمی تجملی برای آبجو است؟
- آیا داستان شما شامل چند نژاد متفاوت، که هر کدام دقیقا یک کشور، یک حاکم، و یک مذهب دارند می شود؟
- آیا سازمان یافته ترین و پرجمعیت ترین گروه در دنیای شما صنف دزدان هستند؟
- آیا شرور اصلی شما اشتباهات کوچک را با مرگ کیفر می دهد؟
- آیا داستان شما در مورد گروهی از جنگجویات است که یک آوازخوان که در نبرد بی فایده است اما عود می نوازد را با خود می برند؟
- آیا زبان رسمی دنیای شما زبان مشترک است؟
- آیا حومه شهر ها در رمان شما با دخمه ها و گورستان هایی پر شده با لوازم جادویی باستانی که هیچ کس در قرن ها قبل به فکر دزدیدن آنها نیفتاده است پر شده است؟
- آیا داستان شما اشتقاقی از ارباب حلقه ها است؟
- سوالات را دوباره بخوانید و صادقانه جواب دهید.
فک کنم یارو نشسته تموم رمانا رو خونده و از هر کدوم یه سوال در آورده که توی اونا بکار رفته 😐
اولا باید بگم کسی که این سوالات رو طرح کرده به نویسنده های زیادی توهین کرده ... نویسنده ها و رمان هایی که واقعا محشرن... پس یعنی کتاب اونا به دردنمیخوره یا تکراری اند؟؟؟مثل اراگ ون.. پرسی جکسون ... شمشیر حقیقت و...
نمیشه دو کتاب رو مبدا فانتزی نویسی قرار داد ... ایده گرفتن کجاش عیب داره ؟؟.
اینکه مثلا یه نویسنده لازم داشته باشه یه جایی از یه شخصیتی بهره بگیره ولی قبلا درموردش نوشته شده چیکار کنه ؟؟ بره بمیره ؟؟ !!! البته با عرض معذرت ... قلمرو تخیل و ذهن انسان خیلی بزرگه .. ولی این قلمرو از دنیای اطراف الهام میگیره .. منم نارنیا یا ارباب حلقه ها رو نخوندم .. ولی به این فکر کنیم اون نویسنده ها بدون الهام گرفتن از تاریخ .. اعتقادات ... محیط بیرون و دیگر اثار قادر به نوشتن نبودن ... یه ادم کر و کور رو تصور کنید .. ایا اون فقط تنها با استفاده ادراک لمسش میتونه کتاب فانتزی بنویسه ؟؟؟ ایده اژدها از کجا به وجود اومده ؟؟ .. کسی که پرواز پرنده ای رو ندیده میتونسته ایده اژدها رو بیافرینه ؟؟؟
کسی که این سوالات رو نوشته کاملا متعصّبانه رفتار کرده و به نوعی از ما خواسته که همون ادم کر و کور باشیم ما خدا نیستیم که بدون ایده گرفتن از اطراف بتو نیم چیزی خلق کنیم .. حتی نویسنده ارباب حلقه ها اگه در مورد جادو چیزی نشنیده بود ... در مورد اتفاقات عجیب و غیر عادی .. نمیتونست بنویست.. ... ... نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ...
اولا باید بگم کسی که این سوالات رو طرح کرده به نویسنده های زیادی توهین کرده ... نویسنده ها و رمان هایی که واقعا محشرن... پس یعنی کتاب اونا به دردنمیخوره یا تکراری اند؟؟؟مثل اراگ ون.. پرسی جکسون ... شمشیر حقیقت و...
نمیشه دو کتاب رو مبدا فانتزی نویسی قرار داد ... ایده گرفتن کجاش عیب داره ؟؟.
اینکه مثلا یه نویسنده لازم داشته باشه یه جایی از یه شخصیتی بهره بگیره ولی قبلا درموردش نوشته شده چیکار کنه ؟؟ بره بمیره ؟؟ !!! البته با عرض معذرت ... قلمرو تخیل و ذهن انسان خیلی بزرگه .. ولی این قلمرو از دنیای اطراف الهام میگیره .. منم نارنیا یا ارباب حلقه ها رو نخوندم .. ولی به این فکر کنیم اون نویسنده ها بدون الهام گرفتن از تاریخ .. اعتقادات ... محیط بیرون و دیگر اثار قادر به نوشتن نبودن ... یه ادم کر و کور رو تصور کنید .. ایا اون فقط تنها با استفاده ادراک لمسش میتونه کتاب فانتزی بنویسه ؟؟؟ ایده اژدها از کجا به وجود اومده ؟؟ .. کسی که پرواز پرنده ای رو ندیده میتونسته ایده اژدها رو بیافرینه ؟؟؟
کسی که این سوالات رو نوشته کاملا متعصّبانه رفتار کرده و به نوعی از ما خواسته که همون ادم کر و کور باشیم ما خدا نیستیم که بدون ایده گرفتن از اطراف بتو نیم چیزی خلق کنیم .. حتی نویسنده ارباب حلقه ها اگه در مورد جادو چیزی نشنیده بود ... در مورد اتفاقات عجیب و غیر عادی .. نمیتونست بنویست.. ... ... نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ...
اشتباه می کنین. نویسنده این مطلب فقط داره می گه که مواظب باشید در دام استفاده زیاد از کلیشه داستانی نیفتین.
اشتباه می کنین. نویسنده این مطلب فقط داره می گه که مواظب باشید در دام استفاده زیاد از کلیشه داستانی نیفتین.
شاید ولی به هرحال رمانای خوب زیادی هستند که گزینه ی بله روازاین سوالا میگیرن .. زیادم کلیشه ای نیستن.... اینکه با یه جواب بله شکست میخوریم مشکل من اینه...این سوالات ، نمیتونن تتخیل نویسنده رو قضاوت کنن جلوی ایده گرفتن و نوشتنش رو بگیرن.. برخی سوالاتم واقعا نامربوط بودن به نظرم...
.. ایا هر کتابی که چندتا بله بگیره تکراری از دوتا کتاب مورد نظر نویسنده اس ؟؟
به هر حال با حرف شما هم مخالفتی ندارم ..بله منظور طراح سوالات جلوگیری از کلیشه زیاده .. ولی اینکه دوتا کتاب رو مبنا قرار بدن و با اون کتابای دیگه رو زیر سوال ببرن اشتباهه ... چه بسا نویسنده هایی که زحمت زیادی کشیدن و سال ها تلاش کردن ولی .. چون جوابشون برای یکی دوتا سوال بعله اس پس شکست خوردن؟؟؟
شاید ولی به هرحال رمانای خوب زیادی هستند که گزینه ی بله روازاین سوالا میگیرن .. زیادم کلیشه ای نیستن.... اینکه با یه جواب بله شکست میخوریم مشکل من اینه...این سوالات ، نمیتونن تتخیل نویسنده رو قضاوت کنن جلوی ایده گرفتن و نوشتنش رو بگیرن.. برخی سوالاتم واقعا نامربوط بودن به نظرم...
.. ایا هر کتابی که چندتا بله بگیره تکراری از دوتا کتاب مورد نظر نویسنده اس ؟؟
به هر حال با حرف شما هم مخالفتی ندارم ..بله منظور طراح سوالات جلوگیری از کلیشه زیاده .. ولی اینکه دوتا کتاب رو مبنا قرار بدن و با اون کتابای دیگه رو زیر سوال ببرن اشتباهه ... چه بسا نویسنده هایی که زحمت زیادی کشیدن و سال ها تلاش کردن ولی .. چون جوابشون برای یکی دوتا سوال بعله اس پس شکست خوردن؟؟؟
رمان هایی که مبنا قرار دادن آثار شاخصی مثل ارباب حلقه ها، نارنیا، چرخ زمان، نیزه اژدها و وارکرافته که هر تازه کاری برای شروع نوشتن در ژانر فانتزی حماسی ازشون الهام می گیره. یکی دو تا کتاب گمنام رو به صورت تصادفی انتخاب نکردن.
رمان هایی که مبنا قرار دادن آثار شاخصی مثل ارباب حلقه ها، نارنیا، چرخ زمان، نیزه اژدها و وارکرافته که هر تازه کاری برای شروع نوشتن در ژانر فانتزی حماسی ازشون الهام می گیره. یکی دو تا کتاب گمنام رو به صورت تصادفی انتخاب نکردن.
. درسته منظورم انتخاب اتفاقی نبود .... ولی به نظر شما هم احترام میذارم و حرفاتون رو کتمان نمیکنم ... به هر حال به نظرم هر کدوم از ما فقط بعدی از مسئله رو میبینیم .. و حرفای شما هم درسته