..............Sword of truth
Soul of the Fire
عنوان مجموعه : شمشیر حقیقت |
شماره جلد : جلد شماره 5 |
عنوان جلد : روح آتش |
نویسنده : تری گودکایند |
مترجم : م. بلوکات |
طرح کاور و صفحه آرا : H.O.S.S.E.I.N |
ترجمه از : sot.blogfa.com |
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه |
ریچارد گفت : یعنی چی مرغا رو اذیت می کنه؟ کیلان خودش را بیشتر به شانه هاي ریجارد فشار داد. «شاید کار به اونجایی رسیده که پدربزرگت هم داره مزاحمشون میشه.» وقتی که ریچارد جواب نداد، کیلان سرش را به عقب خم کرد تا در نور کم آتش به او نیم نگاهی بیاندازد. ریچارد درحال تماشاي در بود.«یا شاید هم چون تمام شب بیدار نگهشون داشتیم بدخلق شدن.» ریچارد خندید و پیشانی کیلان را بوسید. قدقد بیرون در متوقف شد. شکی نبود که بچه هاي دهکده هنوز از مراسم جشن ازدواج شاد بودند و مرغ ها را از کنار خروسی محبوب دنبال می کردند. این خروس محبوب درست روي دیوار کوتاهی بیرون خانه ارواح نشسته بود. کیلان هم همین ها را گفته بود. صداهاي ضعیف خنده، گفتگو و آواز خواندن از دوردست به گوش می رسید و وارد جایگاه مقدس و آرام آ نها می شد. بوي چوب حنا که همیشه در آتشدان خانه ارواح سوزانده می شد با بوي تند عرق تولید شده از بدنشان و بوي شیرین و تند فلفل و پیاز سرخ شده مخلوط می شد. کیلان لحظه اي به انعکاس نور آتش در چشمان خاکستري ریچارد نگاه کرد و دوباره روي بازوي ریچارد دراز کشید و با صداهاي طبل و بولداس عقب و جلو می رفت. چوب هاي روي شیارهاي حکاکی شده بولداس که تو خالی و شبیه زنگ بود، صداي تسخیرکننده و وهم آلودي تولید می کرد. این صداها با رسوخ از میان تنهایی خانه ارواح تا چمنزار، آمدن ارواح اجداد را به جشن خوش آمد می گفت. ریچارد دستش را به یک طرف دراز کرد تا تکه اي نان تاواي صاف و گرد را از سینی اي که زد، پدربزرگش آورده بود بردارد. «هنوز گرمه . یه خرده می خواي؟» « اینقدر زود ،حوصلت از زن جدیدت سر رفت، لرد رال؟ » . . . . |
== دانلود دیگر جلد های ترجمه شده مجموعه کتاب های شمشیر حقیقت نوشته تری گودکایند == |
.:: ترجمه این کتاب به دلیل این که سایت دریم رایز قرار است کتاب رو برای فروش به فروشگاه اضافه کنه داخل سایت قرار نمیگیرد علاقه مندان میتونن به فروشگاه دریم رایز مراجعه کنند ::.
با سلام
حسین جان ضمن خوش امد .گویی این کتاب در لیست کتابهای فروشگاهی وبسایت دریم رایزه گذاشتنش خلاف قوانین شوراس پس لینکها برداشته شدند.
دوستان مترجم دقت بفرمایید
زمانی که ترجمه ای برداشته میشه فقط و فقط با تایید و اجازۀ مهرنوش رسمیت داره و این ترجمه ها با ترجمه های اعضای شورای فانتزی هماهنگ میشه تا تداخل نداشته باشه پس چنانچه میخواید ترجمه ای بکنید حتما هماهنگ باشید مخصوصا وقتی اسم سایت رو بالاش میزنید چون این کار خلاف قوانینه و اونم وقتی مدیران بی خبرن صورت خوشی نداره. قرار دادن اسم بوک پیج بالای ترجمه های دوستانی که به نحوی باهاشون همکاری شده، بدون اطلاع مدیر ترجمۀ سایت خلاف قوانینه ولو اینکه دوستان بخوان محبت داشته باشن و همکاری کنن.
مترجمان عزیزی که مایلند با تیم ترجمه همکاری کنن به مهرنوش بانو مراجعه کنن
تاپیک قفل نمیشه اما هیچ لینکی درش درج نخواهد شد
برای خرید این کتاب میتونید به فروشگاه دریم رایز مراجعه کنید.
جلد پنجمی تو فروشگاه دریم رایز وجود نداره.
اگر مترجمی قصد ترجمه رایگان داشته باشه نباید لینک دانلودش تو این انجمن قرار داده بشه؟ مگه انجمن شما مرجعی برای همه کتابها نیست؟
طی صحبتی که انجام شده، گفته شده ترجمه جلد 5 در فروشگاه تا هفته آینده قرار خواهد گرفت. طبق توافقی که بین سایت ها هست، ما به ضرر سایت های دوست کار نمی کنیم. اما در عین حال، لینک وبلاگی که این ترجمه انجام میشه رو میتونیم براتون بذاریم دوست داشتید خودتون اونجا دنبال کنید.
truth
مومن خدا تو مگه آیدی من رو نداری که یه سوالی از من بپرسی؟ نداری هم که صفحه اول سایت هست.
حداقل یه پرسشی میکردی.
کتاب از سمت سایت دریم رایز از همین هفته ارائه اش شروع میشه.
همونطور که مهرنوش و سمیه عزیز گفتن من تا هفته پیش درگیر یه کار خیلی بزرگ بودم که خدا رو شکر حل شد.
بابت تاخیرها هم پوزش میطلبم.
سلام دوستان من داخل فروشگاه چیزی پیدا نکردم کسی میدونه کی قرار میگیره لطفا راهنماییم کنید:(
ترجمه این کتاب هم به تاریخ پیوست.
اگر امکان داره همین جا ترجمه بشه خیلی عالی می شه.
ترجمه این کتاب هم به تاریخ پیوست.
اگر امکان داره همین جا ترجمه بشه خیلی عالی می شه.
نه فک نکنم به تاریخ پیوسته باشه تو یه سایتی یکی دوماه پیش این جلد رو دیدم دارن ترجمه میزارن ولی یادم نیست اسمش چیه
این سایت داره ترجمش میکنه
http://www.sot.blogfa.com/tag/جلد-پنجم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اخرین پستش مال شهریور ۹۶
این سایت داره ترجمش میکنه
http://www.sot.blogfa.com/tag/جلد-پنجم- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اخرین پستش مال شهریور ۹۶
نه بجز اون مطمئنم یه سایتی بود که داشت ترجمه میکرد هفتگی فصل میداد. فک کنم طرفای عید بود فصل 4 5 دیدم توش
سایت دریم رایز. پدرام مترجم جلدهای یک و دو این جلدم ترجمه میکرد اما گویا با ترجمه نایت ساید بهم برخورد کرده بودن و ایشون ترجیح دادن اول اونو تموم کنن. یا یه همچین چیزهایی. دقیق نمیدونم. فعلا که تا فصل ششم بیشتر در هیچ کجای اینترنت وجود نداره. باید ادامشو انگلیسی بخونین. البته جلد پنجم به نسبت قبلی ها افت میکنه. هرچند شیش خوبه و دوباره قدرت به داستان برمیگرده بنظرم البته
زمان تقریبی برای ترجمه اعلام نشده
ممکن که ترجمه رو به یه سایت دیگه واگذار کنن
سایت دریم رایز الان چند وقته که کلا خراب هست این کتاب هم خیلی تاخیر خورد
کتابش خوبه که وقت بزاریم بخونیم؟
کتابش خوبه که وقت بزاریم بخونیم؟
نه اصلاً!از کتاب هاییه که نویسنده تمام تصورات کلیشه ای و مضحکش رو درش گنجونده!توی این آشفته بازار کتاب های فانتزی هم تونسته یه جایگاهی پیش "کلیشه دوستان!" پیدا کنه وگرنه رمان بی ارزشیه.بنظرم اصلا وقتتون رو پای این رمان تلف نکنید.از ما گفتن بود:)
نه اصلاً!از کتاب هاییه که نویسنده تمام تصورات کلیشه ای و مضحکش رو درش گنجونده!توی این آشفته بازار کتاب های فانتزی هم تونسته یه جایگاهی پیش "کلیشه دوستان!" پیدا کنه وگرنه رمان بی ارزشیه.بنظرم اصلا وقتتون رو پای این رمان تلف نکنید.از ما گفتن بود:)
مغزم سوت کشید بعد دیدن این نظر. دوست عزیر در درجه اول چیزی که یک کتابو با ارزش میکنه قدرت قلم نویسنده هست که تری گودگایند با قلم روانش به خوبی به این هدف رسیده. جدای از اون ایده هست که اون هم بسیار جالب بود بخصوص جلد اول داستان. درباره گنجوندن نظریات در داخل نوشته هم باید بگم مگه ما اصلا برای چی مینویسیم؟ مگه برای این نیست که نظرات و تفکراتمونو در قالب یک داستان به تحریر در بیاریم. اتفاقات رقم میخورن و ماجراها یکی بعد دیگری رد میشن اما ما اون وسطش طرز تفکر خودمون رو پنهان میکنیم. پشت لغات باید یک هدف باشه. در واقع اگر نوشته هدفی بجز این داشته باشه ابلهانه هست و فقط محض سرگرمی که سرگرمی تنها هم مناسب کودکانه؛ لذت کمی داره. باید بار سنگین داشته باشه یک نوشته. البته من فکر میکنم شما نویسنده این کتابو با افرادی مثل تالکین یا مارتین مقایسه کردید. که قطعا تعداد اونها به انگشتان دو دست هم نمیرسه. پس باید دیگه چیزی نخوند چون افراد دیگه نمیتون در اون سطح بنویسن؟ خطاب کردن شمشیر حقیقت بعنوان بی ارزش و کلیشه ای واقعا بدور از انصافه اگر هم خوشتون نمیاد لطفا دقت کنید که با نظرتون اشخاص دیگرو دلزده نکنید از این اثر.
کلیشه؟ اصلا نمیتونم بپذیرم. حتی اگر هم درست بگید. سیر داستان به خوبی خوانندرو به درون خودش میکشه که از دنبال کردن جملات لذت ببره پس چه اشکالی هست؟ ما 32 حرف الفبا داریم که حدود یک میلیون لغت معنی دار درست میکنه. اینا میشن جمله و جملات میشن داستان پس چون همه از اون الفبا استفاده میکنن دیگه نباید خوند. البته که نه. چون ترتیب چینش اونهاست که اهمیت داره و در هر داستان با دیگری متفاوته. مهم ترین شرط برای شروع خوندن حس کردن کششه. در بیابان لنگه کفش کهنه هم نعمته چه برسه که یه جفت از چرم جلوت بزارن. ایران ما برای ژانر فانتزی اون بیابونه و این کتاب هم اون کفش. شاید چند اثر خارجی ترجمه شده و بعضا چند اثر داخلی خوب داشته باشیم اما در مقابل خیل عظیم کتابهای فانتزی غرب هنوز جای کار بسیار دارد پس همین هم نعمته