سلام
قبل از هرچیزی باید بگم که مشکلات داستان رو بگید تا من برطرفش کنم
کلا هر نظری که راجب داستان دارید بگید من با انتقاد های اتشین هم ناراحت نمیشم پس دستتون بازه :دی
زیادی حرف زدم بریم خلاصه :
|
|
-ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خوب فصلت صفحه هاش خوب بود. 10 صفحه خوبه. من سریع خوندم و همچنین فک کنم یخورده فونتاش فاصله بین خطاش و اینا رو دست کاری کردی صفحه هات زیاد شن :gom::gom:
سرعت داستانت خوبه ولی تعداد صفحاتش کم بود
لطفا برای فصل بعد اطلاع رسانی کنید
به نظر من قهرمان داستانت خیلی راحت همه چیو قبول میکنه و خیلی زود فراموش میکنه
لطفا برای فصل بعد اطلاع رسانی کنید
به نظر من قهرمان داستانت خیلی راحت همه چیو قبول میکنه و خیلی زود فراموش میکنه
فصل بعد و دارم روش کار میکنم فعلا ، تا هفته بعد میدم احتمالا زود تر ، شایدم دیر تر چون دارم روی داستان کوتاه درباره اعضای سایت هم کار میکنم : سالگرد پیدایش
در مورد چیزت نقدت ؟ نقد بود دیگه
خب
اول اینکه یه مثال بزن تا بفهمم و روش کار کنم
دوم اینکه اره خب ، یکی از مشکلات همینه ، اولاش نکه شل گرفتم خراب شد کلا جلد دوم از این مشکل ها وجود نداره
داخل همین جلد فصول باقی مانده سعی میکنم بهترش کنم ولی خب انتظار زیاد نداشته باشید
بچه ها اول دوست دارین داستان کوتاه رو بنویسم یا فصل ده ؟
هردو باهم نمیشه
اقا یه چیزی
تصمیم گرفتم کلا بچسبم به شخصیت پردازی این ارسین و کلا میخوام فصل ده یه فصل خیلی خوب باشه و بعدش هم میدم حمید یه ویرایش تپل و سطح بالا بکنه بعد دوباره توسط خودم ویرایش میشه و اونوقته که فصل رو میزارم اینجا پس طول میکشه
اینم بخاطر این گفتم که یعنی زمان نوشتن داستان کوتاه و این فصل با هم یکیه و توی انتخابتون دقت کنید
البته من اخرشکار خودم رو میکنم
یعنی هر دو رو با هم مینویسم و هر کدوم زود تر اماده شد و زود تر میدم بخونید .
فقط میخوام بدونم شما بیشتر مشتاق کدوم هستید
به شخصه مشتاق فصل موجودات ......
هر کدوم که خودت راحت تری سورن جان :1:
نقدی بر داستان موجودات تاریک:درست مثل یک هیولا
تنها در خانه
این قسمت:پانیشر!!!
داستانی که در پیش روی شماست هنوز کامل نشده.من میخواستم زمانی که کامل شد به آن نقدی وارد کنم ولی انگار حالا حالا ها ما رنگ پایان را نمیبینیم.ولی خوب آیا داستان تا همینجا خوب عمل کرده یا نه؟توضیح بدم که این نقد من پنج مرحله دارد و هر مرحله بیست امتیاز.در آخر امتیازات جمع میشود و امتیاز نهایی را که از صد محاسبه میشود را به وجود می آورد.
1-گرافیک:
خوب باید بگویم که مجموعه ای که در جلوی روی شماست سه کاور دارد.کاور ها بد نیستند و میتوانند دست و پا شکسته مفهوم مورد نظر داستان را القا کنند.ولی باز هم کاور از مشکلاتی رنج میبرد.میتوان گفت تصویرهایی که یک جورایی به عنوان بیس و محور کار در نظر گرفته شده اند خوب نیستند و همین است که کار را با مشکل رو به رو میسازد.
صفحه آرایی و فونت هایی که استفاده میشوند خوبه ولی در یکی از فصل ها انتخاب رنگ بدی صورت گرفته بود که کمی از ارزش داستان کاهش داد.
ولی خوشبختانه تا جایی که من دیدم این داستان از مشکل اشتباهات تایپی رنج نمیبرد و خواننده را اذیت نمیکرد.
امتیاز این قسمت:ده از بیست
2-ایده ی کلی:
این داستان ایده اش نه خیلی تازه است و نه خیلی کهنه.
چیزی است بین ویچر و عناوین انتقامیی مثل مکس پین.ولی همین مایه های مکس پینی داستان را وارد حالت فانتزی شهری کرده که به نوبه ی خود این ژانر برای من جذابیت بالایی دارد.ولی به دلیل اینکه قصد نویسنده از نوشتن داستان(به نظر من)خلق یک دنیای فانتزی شهری نبوده بنابراین داستان نمیتواند زیاد از این فاکتور خوب استفاده کند.
ایده ی دیگر داستان که شکار کردن هیولا است،به نظر من ایده ی زیاد جدید و تازه ای نیست،ولی نویسنده توانسته با قرار دادن عنصری به نام سازمان کمی این ایده را بهتر کند.
قسمت مربوط به قتل هم نتوانسته آنطور که باید و شاید خوب در بیاید و ما را به این جذب کند که چه کسی این فرد را به قتل رسانده است.
امتیاز این قسمت:نه از بیست
3-نثر و توصیفات:
در این قسمت نویسنده توانسته به یک حد فوق العاده خوبی برسد و به سرنوشت عناوینی مانند ارباب حلقه ها دچار نشود.توصیف ها در جای خود قرار دارند و نه زیادند و نه کم.توصیف اضافه هم زیاد دیده نمیشود.همین داستان را روان تر کرده است و خواننده آسان تر و راحتتر میتواند آن را بخواند و دنبال کند.
در قسمت نثر،نویسنده از یک نثر معمولی و خوب استفاده کرده است.نه مانند مارگارت پترسون هدیکس دیوانه وار پر کشش است و نه مثل بعضی از داستان های دیگر بی کشش.خوب و معقول.ولی سرعت بیش از حد آن مانع از این است که ما بتوانیم لذت زیادی از داستان ببریم.
امتیاز این قسمت:پانزده از بیست
4-هیجان:
برگ برنده ی ماجرا در همین قسمتش است.اکشن به خوبی توصیف شده است و هیجان لازم را به خواننده القا میکند.در این داستان شما میتوانید یکی از نرم ترین توصیفات جنگ و درگیری را مشاهده کنید.اصلا اذیتتان نمیکند که مثلا شخصیت اصلی چه کاری انجام داده است.شما به راحتی در جریان قرار میگیرید.
امتیاز این قسمت:بیست از بیست
5-شخصیت پردازی:
در این قسمت داستان زیاد قوی نیستش.مخصوصا افتتاحیه ی آن.من خودم شخصا کسی را ندیدم که مرگ پدرش را ببیند و چنین واکنشی از خود نشان دهد.ولی در فصل های بعدی با اضافه شدن یک شخصیت مونث شخصی پردازی واقعا بهتر میشود ولی باز هم در توجیه رفتارهای درونی شخصیت اصلی داستان عاجز است.
امتیاز این قسمت:ده از بیست
جمع بندی:این داستانی که در پیش روی شماست یک داستان با ریتم اکشن فوقالعاده خوبی است و به دلیل ضعیف بودن شخصیت پردازی و منطق پشت داستان ما نمیتوانیم لذت کامل از ماجرا را ببریم.
امتیاز نهایی:شصت و شیش از صد سورن@
سلام سلام به همسایتی های عزیز
الماترا جون واقعا از نقدت استقبال میکنم و خیلی ازت ممنونم که این نقد رو کردی چون به یه همچین نقدی نیاز داشتم تا ازهمینجا وسطای جلد اول قشنگ این مشکلات رو حل کنم تا واسه جلد های بعدی مشکلی برای شخصیت پردازی و گیج شدن خواننده پیش نیاد . چون من قسمتی از جلد دوم رو نوشتم و شخصیت پردازی رو محوریت قرار دادم اما بقیه چیز ها مثل اکشن بودن و توصیفات رو همونطور نگه داشتم اما خب سعی میکنم اونا رو هم ارتقا بدم . الماترا جون همه حرفات رو قبول دارم مخصوصا شخصیت پردازی ولی یکی از حرفات رو متوجه نشدم :
به دلیل اینکه قصد نویسنده از نوشتن داستان(به نظر من)خلق یک دنیای فانتزی شهری نبوده بنابراین داستان نمیتواند زیاد از این فاکتور خوب استفاده کند.
یعنی چی ؟
من خب یه دنیا خلق کردم واسه این مجموعه و حتی مجموعه های بعدی !
این رو هم بگم که پس از مجموعه موجودات تاریک و به پایان رسیدن داستان ارسین و دیگر شخصیت ها که به زودی همه ان ها را میشناسید قرار است مجموعه دیگری را در همین دنیای موجودات تاریک پس از اتفاقات موجودات تاریک با شخصیت هایی جدید و داستانی جدید با محوریتی جدید شروع به نوشتن کنم که معلوم نیست چند سال دیگر است ، اما خب از همین شخصیت ها هم استفاده هایی در ان مجموعه میبرم که فعلا چیزی معلوم نیست فقط اسم مجموعه را فعلا انتخاب کرده ام : تجلیِ وهم
از این مجموعه سوالی نپرسید که جوابی برایش ندارم فقط خواستم اطلاع رسانی کنم
و در اخر الماترای عزیز لطفا پس از فصل جدید که هم اکنون درحال نوشتن ان هستم نیز نقدی بکنید تا پیشرفت حاصل را ببینم و مشکلات را به کلی نیست و نابود کنم . با تشکر سورن
راستی این رو هم بگم که بعد از پایان این جلد سراغ داستان دیگری خواهم رفت و جلد دوم را برای شروع سال تحصیلی میگذارم
وای لفط قلم سخن گفتن چه خوش است
اصلا من زین پس اینگونه سخن خواهم گفت .
سلام سلام به همسایتی های عزیز
الماترا جون واقعا از نقدت استقبال میکنم و خیلی ازت ممنونم که این نقد رو کردی چون به یه همچین نقدی نیاز داشتم تا ازهمینجا وسطای جلد اول قشنگ این مشکلات رو حل کنم تا واسه جلد های بعدی مشکلی برای شخصیت پردازی و گیج شدن خواننده پیش نیاد . چون من قسمتی از جلد دوم رو نوشتم و شخصیت پردازی رو محوریت قرار دادم اما بقیه چیز ها مثل اکشن بودن و توصیفات رو همونطور نگه داشتم اما خب سعی میکنم اونا رو هم ارتقا بدم . الماترا جون همه حرفات رو قبول دارم مخصوصا شخصیت پردازی ولی یکی از حرفات رو متوجه نشدم :
به دلیل اینکه قصد نویسنده از نوشتن داستان(به نظر من)خلق یک دنیای فانتزی شهری نبوده بنابراین داستان نمیتواند زیاد از این فاکتور خوب استفاده کند.
یعنی چی ؟
من خب یه دنیا خلق کردم واسه این مجموعه و حتی مجموعه های بعدی !
این رو هم بگم که پس از مجموعه موجودات تاریک و به پایان رسیدن داستان ارسین و دیگر شخصیت ها که به زودی همه ان ها را میشناسید قرار است مجموعه دیگری را در همین دنیای موجودات تاریک پس از اتفاقات موجودات تاریک با شخصیت هایی جدید و داستانی جدید با محوریتی جدید شروع به نوشتن کنم که معلوم نیست چند سال دیگر است ، اما خب از همین شخصیت ها هم استفاده هایی در ان مجموعه میبرم که فعلا چیزی معلوم نیست فقط اسم مجموعه را فعلا انتخاب کرده ام : تجلیِ وهم
از این مجموعه سوالی نپرسید که جوابی برایش ندارم فقط خواستم اطلاع رسانی کنم
و در اخر الماترای عزیز لطفا پس از فصل جدید که هم اکنون درحال نوشتن ان هستم نیز نقدی بکنید تا پیشرفت حاصل را ببینم و مشکلات را به کلی نیست و نابود کنم . با تشکر سورن
راستی این رو هم بگم که بعد از پایان این جلد سراغ داستان دیگری خواهم رفت و جلد دوم را برای شروع سال تحصیلی میگذارم
وای لفط قلم سخن گفتن چه خوش است
اصلا من زین پس اینگونه سخن خواهم گفت .
خیلی از نظرت ممنونم
در ضمن من منظورم این بود که شما یشتر تمرکزتون یا بهتر بگم قصدتون روی اکشن یا چیزای دیگه بود نه دنیا سازی
نه بابا اشتباه فهمیده ای الماترای عزیز
من دنیایی خلقیده ام که از سر تا سرش تفاوت میبارد اما هیچ یک در جلد اول نمایان نخواهند شد . به تدریج شما با دنیای بزرگ و خفن و متفاوت دارک من خواهید شد
به زودی ..........
پس چرا فصل نمی دی? ما رو منتظر نزار.
ای بابا ای بابا
فصل میدم دوستان
خوبه که اشتیاق میدید
اول اینکه فصل ده طولانیه و میخوام روش کار کنم وتازه الان ویرایش دوم
سعی میکنم تا جمعه تمومش کنم یعنی تا جمعه بزارم روی سایت