سلام خدمت دوستان گرامی
با کمی تاخیر جلد جدید و اوردم که البته از شخصیت های جلد اول خبری نیست ولی یه حرفایی هست . خودتون بخونید بهتره . حجم جلد جدید به طور کلی شاید بیشتر از جلد اول باشه ولی سعی میکنم تعداد فصل ها کم تر و حجمشون بیشتر باشه
همچنین نقض های گذشته رو دارم جبران میکنم. شخصیت پردازی فکر کنم توی این جلد پیشرفت بزرگی باشه .
یه موردی رو بگم که بعدا مشکل نشه . تاریخ شروع درست مثل یک هیولا 1394/3/12بود و پایان 1394/3/16 بود . یعنی سر جمع پنج روز طول کشید وقایع درست مثل یک هیولا.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
|
|
توجه توجه
اگر نگران عوض شدن فاز ناگهانی داستان هستید ، منظور سفردر زمان و موجودات جدیدی مانند اجنه هستید ، باید بگویم که این ها فقط مختص این جلد هستند. در جلد دوم همان فضای جلد اول را می بینید . این جلد فقط جهت میسر سازی راه جلد دوم نوشته شده است.نگران نباشید.
توی ده فصل یا کم تر تمومش کنم خوبه ؟
زود بریم روی جلد دوم
البته این کلا حجمش کمه ، بیشتر از ده فصل هم نمیشه
یعنی عالی !!!!!! با شخصیت پارسیا خیلی حال کردم !!!!! داری روون میشی!!
افرین
فصل چهارم به زودی قرار می گیره
تصویب شد
داستان ده فصل است
فصل چهارم : انتقام بلوندی
فصل چهارم : انتقام بلوندی
در فصل چهار خواهیم دید :
اشاره ای به جسد پیرمرد کردم و گفتم :
-بنده خدا میخواست به من کمک کنه ها
سعی کردم جاخالی بدهم اما رشته هایی از موهای بلنودش دور دستانم پیچیده شد و محکم مرا به سمتی پرتاب کرد.
-ارسین کجاست ؟
نگاه خیره ای بهش انداختم و باصدایی که از ته گلویم در می امد گفتم :
-تو جیب من
دردی ناشناخته در بدنم پیچید. با صدای ضعیفی گفتم :
-به جان عمت نمیدونم.
توجه توجه ، این پروموی فصل چهار بود:0230:
زین پس برای هر فصل یک پرومو بیرون میدم
خیلی باحالی خوشم اومد سبک داستانت متفاوته اما امیدوار بودم ادامه جلد یک رو بنویسی تا اونجا که یادم میاد ارسین خودشو تو جلد اول کشت اما اینجا ارسین هنوز زندس
خط زمانی این داستان دقیقا مربوط به چه زمانیه؟
خیلی باحالی خوشم اومد سبک داستانت متفاوته اما امیدوار بودم ادامه جلد یک رو بنویسی تا اونجا که یادم میاد ارسین خودشو تو جلد اول کشت اما اینجا ارسین هنوز زندس
خط زمانی این داستان دقیقا مربوط به چه زمانیه؟
ادامه جلد اول و این جلد در جلد دوم به زودی مشاهده می کنید. با شروعی خفن . خط زمانی این داستان همزمان با جلد اول . جلد اول در تاریخ 1394/3/12شروع شد و 1394/3/16 به پایان رسید. این یکی دو روز بعد از شروع ماجرای ارسین شروع شد و یک روز بعد از ارسین به پایان میرسه . امیدوارم گیج نشی. داخل داستان هم یه اشاره هایی هست. تازه ارسین اسم در کرده و طوفان مغناطیسی و ...
این جلد لازم بود که بنویسم وگرنه خودم به شدت مشتاق جلد دوم هستم کلی هم روش کار کردم و شخصیت هایی اوردم که داستان رو جذاب و پخته میکنن و نقص ها رو می پوشنن و خلاصه دهن همه رو سرویس میکنن ، اما مجبورم این جلد و بنویسم تا یه چیز هایی روشن بشه . یه چیز هایی دونسته بشه . یه چیزهایی فهمیده بشه. مجبورم . میفهمی ؟ مجبور
اشک از دیدگانم فرو می ریزد. زخمم را تازه کردی .
جلد دوم کجایی ...
دوستان اگه توی اطلاعات فصل سوم یکم گیج شدید بیایید بگید تا بیشتر توضیح بدم اینجا ، اگه گیج شدید. اگر هم نشدید که هیچ
ولی از این جور چیزا توی این جلد زیاد داریم
به علت شرکت در مسابقه داستان کوتاه ، حداقل یکی دو روزی توی دادن فصل چهارم تاخیر خواهم داشت.
اما یک فصل خوب و مفید و تحویل میدم که نقص های فصل های گذشته رو نداشته باشه
به قول امیر (الماترا) هر جا که رسید بهش اطلاعات نمی رسه و ...
زیاد قدرتمندش نکن جذابیت داستانت میاد پایین
زیاد قدرتمندش نکن جذابیت داستانت میاد پایین
نه فکر اونش و نکن
توی این جلد فقط شاهد کتک خوردن و درب و داغون بودن این شخصیت خواهید بود. صد در صد تضمینی
توی جلد دوم ، تازه یه ادمی میشه ، تازه ادم میشه درواقع . جلد دوم فقط ارسین و عشق است . شخصیت ارسین توی جلد دوم نشون داده میشه بد فرم.
پارسیا توی جلد دوم راه درازی رو به سمت قدرت طی میکنه. توی جلد سوم هم همون راه و برای یادگیری و اموزش و استفاده از اون قدرت طی میکنه
بنده خدا چه نقشه هایی که واسش نکشیدم.
راستی ، تولد دوباره ... تبریک میگم
این و فقط بنیامین می فهمه
فصل چهارم : انتقام بلوندی
زمان انتشار : شنبه
کاور جدید به پست اول اضافه شد
زین پس سعی میکنم برای هر فصل یک کاور خوفالعاده بزنم