خب خب
دوستان گوش کنید
چشم داریم گوش می کنیم.
لطفا کمی هم انصاف داشته باشید
حتما.
قرار بود این انجمن تخصصی داستان نویسی و ترجمه باشه روزی که ما داشتیم مترجم ثبت نام میکردیم سی نفر به خود من تو انجمن قبلی شخصی زدن بعد یهو الان با دوتا مترجم داریم کار میکنیم بیست و هشت نفر مفقود داریم.
سایت قرار نبود تالار داشته باشه الان داره چون کاربرا خواسته اند اما وقتی نویسنده ها میان کار جدید میذارن کاربرامون ناپدید میشن
منتقدین هم که...
یعنی یک سینای نوعی علاوه بر رسیدگی به مسائل فنی سایت داستان هم باید بنویسه در ترجمه و تهیه کاور کمک کنه.احتمالا نقد هم بکنه بعد بیاد داستان خودشو بنویسه و تو تیم تایپ هم کار کنه و تازه ویرایش هم بکنه.
سینا اشتباه می کنه.سایت باید مدیر فنی داشته باشه،ترجمه هم سینا اصلا نباید طرفش بره(فقط باید بنویسه)،توی تیم تایپ هم نباید کار کنه،ویرایشگر ریخته،کاور هم کسی تا الان به من نگفته براش بزنم. می گن آدم یه کار بکن اما کامل.اگه کسی بخواد هم تو ترجمه هم تو طراحی کاور و هم توی تایپ باشه و تازه داستانم بنویسه،مطمئن باشین توی هیچ کدوم موفق نمیشه،بهتره یه کار با کیفیت صد درصد انجام بشه تا چهارتا کار با کیفیت 25 درصد.
این الان وضع مدیرای سایته عملا تازه در نظر بگیرید که کل مدیران اینجا شاغل هم هستن یعنی شصت درصد روزشون رو نیستن
اگر کار داره کند پیش میره به همین دلیلهتنها تیمی که خوب با ما همکاری کرده انصافا تیم تایپه
خدا خیرشون بده.
همراهی کردن دارن کار میکنن
نکته بعدی اینکه افتتاح رسمی این سایت تابستون بوده و سایت فعلا در مرحله تکمیل اطلاعات هستش
چه اطلاعاتی؟
............................................................
من که عاشق کاورشم..............
اما آآآآآآآآآآآآآآآآآآآقا سینا
بابا عیدم تموم شد کی میخوای بقیشو بدی بیرون......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مردیم از خماریییییییییییییی....................
اییییییییییییییییی بابا...................
مدیر جان
داداش سینا
رفیقمون راست میگه یه انجمن واسه کارای گرافیکی بزنین عالی میشه ها
این کار وقت زیادی می طلبه که با شناختی که من از سینا دارم فک نکنم برسه تایک رو آبدیت کنه:0199: (بی خیال سینا بشین بزارید داستانش رو بنویسه:1e9ca045845bf68fcb9)
این کار وقت زیادی می طلبه که با شناختی که من از سینا دارم فک نکنم برسه تایک رو آبدیت کنه:0199: (بی خیال سینا بشین بزارید داستانش رو بنویسه:1e9ca045845bf68fcb9)
ولی اینجا فقط سینا کار گرافیکی نمیدونه. اکثر بچه ها از این جور کارا سر در میارن.
ولی اینجا فقط سینا کار گرافیکی نمیدونه. اکثر بچه ها از این جور کارا سر در میارن.
از این تاپیک استفاده کنید.
سینا من دوباره دارم داستان رو میخونم و یه سوال برام پیش اومده :
مگه وقتی آلفرد پیش آلفرد و خشایار آموزش میدید سنش 20 و خوده ای سال نشد؟؟؟ پس چرا اونجا یه سن بلوغ نرسید؟؟؟ @admin
اینو خشایار باید جواب می داد، البته یه جوابی هم داد منتهی عمرش کفاف نداد و از نظر منم تاثیری روی روند نداشت حالا تو بازنگری شاید اضافه کنم البته یه خطر بیشتر جواب نداره.
همینطوری بخون، شاید بعدا یه چیزایی دادم بخونی.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ولی اینجا فقط سینا کار گرافیکی نمیدونه. اکثر بچه ها از این جور کارا سر در میارن.
بله، ولی برای این کار انجمن های زیادی و تخصصی هست. فکر نمی کنم بودنش درست باشه.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
به متنش استایل دادین؟ اگه استایله اسمش چیه؟
اگه ندادین با چه براشی درستش کردین؟
یه مسئله هست به نام کار روی فونت:
این لینک: آموزش یه سری هاش هست.
آموزش به صورت انگلیسی که البته زیادم نیاز نیست انگلیسی قوی باشه تا یاد بگیرید. این کار ترکیبه، دیگه اون متن عکسه، دیگه فونت و اینا نیست. نرم افزارش هم که دیگه اصلا نیازی به معرفی نداره، فتوشاپ، وقت زیاد، حوصله زیاد و البته علاقه نیازه تا پیشرفت کنید. این کارای منم که زیاد حرفه ای نیست ولی خب کار خودمو راه میندازه.
پست های نامربط و حذف میشند. البته الان نه.
من منتظرم (برا تیکه آخری که گفتی :دی )
خوب حالا این قضیه سن به کنار (بعداً باید جوابش رو بهم بدی)
حالا یه سوال دیگه : آیا داخل جلد دوم آلفرد خودش رو جلوی آینه پدربزرگش معرفی میکنه؟؟؟ @admin
پی.نوشت : بیخیال این سوال ، اول بزار به ارائه داستان برسیم و به این بخش وارد بشیم و اگه جواب سوال اصلیم رو نگرفتم دوباره سوال رو مطرح میکنم.:25:
پی.نوشت : سینا اگه به خط داستانی جلد دوم لطمه ای وارد نمیشه میتونی درباره قوم شبیه ساز یه کم توضیح بدی و بگی چرا شیطان این قدر سخت میخواد اونا رو به صورت کامل ریشه کن کنه؟؟ (خشایار حاضر بود بگه آلفرد ذهن پرداز هست ولی حاظر نبود بگه که اون یه شبیه سازه برا همین برام سوال پیش اومده که چرا)
میشه اینجا راجع به داستان نظر داد؟
من یک چیزی از وسط های داستان ذهنم رو مشغول کرده.اونم اینکه چرا همه جلوی آلفرد زانو میزنن.به داستان جنبه ی غیر واقعی میده .مثلا اون صحنه ای که سایرون جلوی آلفرد به خاک افتاد رو اصلا دوست نداشتم چون شخصیت سایرون با خاک یکسان شد.
agha benevis....ishan mezah farmodand...
سینا احیاناً تئودور قبلا به شیطان خدمت نمیکرده ؟؟؟ حالا چه از روی اجبار چه با میل خودش !!!!
و این سنی هم که به آلفرد گفته (دقیقاً یادم نیست که گفت چند سالش هست) ، این سن رو از زمانی که خشایار نجاتش داده (هنوز نگفته منظور از نجات چی بوده و چه جوری بوده) تا زمان حال محاسبه کرده و گفته؟؟
آخه یه سری چیزای ضد و نقیض داخل حرفای تئودور پیدا میشه مثلا وقتی آلفرد بردش پیش مادرش داشت مراتب دنیای اجنه رو پیش خودش تکرار میکرد و وقتی با شیطانی که آلفرد رو تسخیر کرده بود روبرو شده ، شیطان اون رو شناخت و این که میگه بخشی از گذشتش رو فراموش کرده و تازه همش هم از نجات پیداکردن به دست خشایار میگه و... @admin
یه کم این تئودور مشکوک میزنه ، نظر بقیه بچه ها در این باره چیه؟؟