آخ ببخشید قبلا سربازیمو رفتم
اولین مرخصی ساعتیه آموزشی رو رفتم کافی نت دنبال فصل جدید سفیر کبیر:دی
دیگه خودت تصور کن حال و هوا رو(سربازی رفته هاش میدونن چی میگم :دی )
حالا بین خودمون باشه ولی منم سربازی رفتم!
.
.
.
.
.
البته یک ماه بقیش رو هم باید برم ( بهم معافی تحصیلی خورد)
.
وای داستان سینا چقدر قشنگه من همیشه میخونمش (برای اینکه اسپم نباشه)
:دی
2 سال !!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟ تنت میخواره ؟؟!!!!! 🙁 :دی ولی جدی اگه از زبان آلفرد نباشه حال نمیده :(( ضمنن با گذاشتن فصلها تو فروشگاه موافقم، داستان برسه، باقیش مهم نیس :دی
کسی نگفت اون خلاصه ک گفته شده بود سینا گفته رو کجا میشه پیدا کرد ؟!! 🙁
راستی سینا آخر داستان اگه هوس کنی آلفرد رو بکشی خودم خفه ت میکنما، حواست باشه !!!!
پسر لااقل بیا بگو کجا رسیده، اصلن مینویسی یا بیخیالش شدی !!!! (البته اگه بیخیال بشی خونت گردن خودت، تازه یه طلسم هم از همینجا اجرا میکنم ک وقتی خوابیدی شکل یه عقرب بشه بیاد بشینه رو سینه ت بعد ک بیدار شدی یه نیش بزه سر دماغت ک اندازه یه چغندر ورم کنه و تا یه سال هم خوب نشه تازه عمل هم نتونی بکنی، دیگه خود دانی :دی)
فکر نکنی یه کتاب دیگه گذاشتی، اینجا رو یادمون میره! محض اطلاع روزی یه بار این رو واست یادآوری می کنم:دی
دوستان تو تلگرام گفتن سینا 2000 صفحه از این جلد رو نوشته، قرار نیس ولش کنه :دی ، خیالم راحت شد 🙂 فقط کاش میگفت چقدر باید منتظر بشیم 🙁
2000 صفحه؟؟؟؟ شوخی می کنی؟؟؟؟؟ کی گفته که تو باور کردی؟
یعنی منظورم اینه که از کجا معلوم که درست باشه. خود سینا گفته؟!
2000 صفحه؟؟؟؟ شوخی می کنی؟؟؟؟؟ کی گفته که تو باور کردی؟
یعنی منظورم اینه که از کجا معلوم که درست باشه. خود سینا گفته؟!
یه دوستی به اسم بنیامین اگه اشتباه نکنم تو تلگرام گفت ک سینا 2000 صفحه نوشته 🙂
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خود سینا ک هیچ جور اینجا پیداش نمیشه بگه چه میکنه 🙁
یه دوستی به اسم بنیامین اگه اشتباه نکنم تو تلگرام گفت ک سینا 2000 صفحه نوشته 🙂- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خود سینا ک هیچ جور اینجا پیداش نمیشه بگه چه میکنه 🙁
یه دوستی به اسم بنیامین!!>!! o.O چه آشنا:25:
نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه سرکاری:24:
یه دوستی به اسم بنیامین!!>!! o.O چه آشنا:25:
نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه سرکاری:24:
:17::دی
چی بگم والا !!!!! خب چه کنیم، آقا سینا ک چیزی نمیگه :(((((((
سینا اگه نوشتی و مشکل ادیت داری من میتونم :دی
شاید اینجوری داستان رو بده بخونیم:دی
:17::دی
چی بگم والا !!!!! خب چه کنیم، آقا سینا ک چیزی نمیگه :(((((((
سینا اگه نوشتی و مشکل ادیت داری من میتونم :دیشاید اینجوری داستان رو بده بخونیم:دی
عرض خاصی ندارم. فقط خواستم بگم که مطمئن شدم که سر کاری 😐 پیشنهاد میکنم بری این بنیامین رو تا میخوره بزنی :))))
اگر سینا به عنوان ادیتور انتخابت کرد مارو بی خبر نزار:دی مثل کنه بچسب بهش 🙂
اااا، خیلی وقت بود حرفی از سفیر کبیر نشده بود همین یه هفته پیش یه دور دیگه داستان رو خوندم بازم کلی کیف کردم فکر کنم بار 17یا 18شد که خوندم. کاش جلد دوم از زبان کس دیگه ای نبود از زبون آلفرد یه چیز دیگس این جوری داستان رمز آلود تر میشد چون خودش کم کم موضوعات رو کشف میکرد.
قرار نیست ادامش بیاد؟ کاشکی زود تر قرارش بدید بی صبرانه منتظرم و خسته نباشید.
البته من هنوزم میگم بابای آلفرد فرزند هفتم شیطانه.(این کلا ربطی نداشت به نوشتم ولی گفتم یه چیزی گفته باشم)
اااا، خیلی وقت بود حرفی از سفیر کبیر نشده بود همین یه هفته پیش یه دور دیگه داستان رو خوندم بازم کلی کیف کردم فکر کنم بار 17یا 18شد که خوندم. کاش جلد دوم از زبان کس دیگه ای نبود از زبون آلفرد یه چیز دیگس این جوری داستان رمز آلود تر میشد چون خودش کم کم موضوعات رو کشف میکرد.
قرار نیست ادامش بیاد؟ کاشکی زود تر قرارش بدید بی صبرانه منتظرم و خسته نباشید.البته من هنوزم میگم بابای آلفرد فرزند هفتم شیطانه.(این کلا ربطی نداشت به نوشتم ولی گفتم یه چیزی گفته باشم)
چرا اتفاقا ربط داشت. من حوصلم سر رفت بیکاری!@!
منم میگم فرزند شیطانه، ولی دیگه این که هفتمی یا یکی دیگه رو نمیدونم چطوری.
تازه کلی استدلال مستدلال و از این چیز میزا آوردم که میگم فرزند شیطانه.
خب تا جایی که میدونیم، بابای آلفرد هم باید مکنده قدرت باشه. بعد (برای فعال شدن قدرتش، نمیدونم کدوم درسته، توسط یه مکنده، ( که خب به غیر از مورداک که بعد از سال ها فقط آلفرد رو میبینه، کس دیگه ای نیست) یا اینکه خود شیطان هم قدرت اینو داره که قدرتش رو فعال کنه. ) بعد توی اون خاطره ای که از فردریک گرفت، زیر چشماش سیاه و از این جور چیزا بود که خود آلفرد هم به این نتیجه رسید که باباش هم مکندس. و قدرتش هم فعال شده. بعد این نفرین که باعث میشه مکندگان بعد از فعال شدن قدرتشون بمیرن، توسط خود شیطان قرار داده شده، خب پس خودش هم میتونه قدرتش رو غیر فعال کنه! ولی پدرش رو یک برای اینکه قدرت جادوییش رو بدست بیاره و دو برای اینکه این نفرین رو از روش برداره، فریب داده. یه بار که قسمتی از روحش رو توی دریاچه ی توی بعد سوم دنیای مردگان گذاشت ( که من به این نتیجه رسیدم که اون بخش عمده ی از قسمت سفید روحشه، چون فکر کنم آدرین هم از اون به وجود اومده! و واقعا اینطور که نشون داده شده بود، پرنده ی چطور بگم، پرنده خوب؟! پرنده ایه با نیت پاک. ) پس اینطور که من فهمیدم، این که پدرش به خدمت شیطان در اومده باشه بعید نیست!
چرا اتفاقا ربط داشت. من حوصلم سر رفت بیکاری!@!
منم میگم فرزند شیطانه، ولی دیگه این که هفتمی یا یکی دیگه رو نمیدونم چطوری.
تازه کلی استدلال مستدلال و از این چیز میزا آوردم که میگم فرزند شیطانه.
خب تا جایی که میدونیم، بابای آلفرد هم باید مکنده قدرت باشه. بعد (برای فعال شدن قدرتش، نمیدونم کدوم درسته، توسط یه مکنده، ( که خب به غیر از مورداک که بعد از سال ها فقط آلفرد رو میبینه، کس دیگه ای نیست) یا اینکه خود شیطان هم قدرت اینو داره که قدرتش رو فعال کنه. ) بعد توی اون خاطره ای که از فردریک گرفت، زیر چشماش سیاه و از این جور چیزا بود که خود آلفرد هم به این نتیجه رسید که باباش هم مکندس. و قدرتش هم فعال شده. بعد این نفرین که باعث میشه مکندگان بعد از فعال شدن قدرتشون بمیرن، توسط خود شیطان قرار داده شده، خب پس خودش هم میتونه قدرتش رو غیر فعال کنه! ولی پدرش رو یک برای اینکه قدرت جادوییش رو بدست بیاره و دو برای اینکه این نفرین رو از روش برداره، فریب داده. یه بار که قسمتی از روحش رو توی دریاچه ی توی بعد سوم دنیای مردگان گذاشت ( که من به این نتیجه رسیدم که اون بخش عمده ی از قسمت سفید روحشه، چون فکر کنم آدرین هم از اون به وجود اومده! و واقعا اینطور که نشون داده شده بود، پرنده ی چطور بگم، پرنده خوب؟! پرنده ایه با نیت پاک. ) پس اینطور که من فهمیدم، این که پدرش به خدمت شیطان در اومده باشه بعید نیست!
اگر درست یادم باشه داخل داستان گفته شد که یه نسل جدید از شیاطینم به وجود میان که قدرت یه ذهن پرداز رو دارن و میتونن داخل زمین هم بدون هیچ مشکلی زندگی کنن ، حالا میشه این جور برداشت کرد که ملکه سیاه به آدامز کمک کرده تا قدرت مکندگیش رو فعال کنه و شاید همین ملکه سیاه با آدامز ارتباط جسمی برقرار کرده باشه و باعث به وجود آمودن یه نسل جدید شده باشه ، از طرف آدامز که یه انسان هست این خصوصیت رو داشته باشن که بتونن راحت روی زمین زندگی کنند و از طرف ملکه سیاه هم خصوصیات ذهن پردازها رو به ارث برده باشن!!!!
من هم موافقم، از افراد شیطان شده و چون قدرت زیادی داره میتونه یکی از فرزندان شیطان باشه از طرفی فصل اول جلد دوم یه جورایی مربوط به فرزند هفتم میشه ک این ایده ک فرزند هفتم هستش رو تقویت میکنه
شایدم فعال شدن قدرتش بوسیله دریاچه آرزوها اتفاق افتاده باشه !!!!
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
wow ، ایده حسین هم جالبه و احتمالش زیاده 🙂
سییییییینا کجاااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییییییییی ؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
حالا ک دوباره ایده حسین رو خوندم دیدم یه مشکل داره، جایی ندیدم بگه ملکه سیاه یه شیطانه و اگه شیطان نباشه ایده تولید نسل جدید شیاطین به وسیله ملکه و آدامز نمیتونه درست باشه
من هم موافقم، از افراد شیطان شده و چون قدرت زیادی داره میتونه یکی از فرزندان شیطان باشه از طرفی فصل اول جلد دوم یه جورایی مربوط به فرزند هفتم میشه ک این ایده ک فرزند هفتم هستش رو تقویت میکنهشایدم فعال شدن قدرتش بوسیله دریاچه آرزوها اتفاق افتاده باشه !!!!
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
wow ، ایده حسین هم جالبه و احتمالش زیاده 🙂
سییییییینا کجاااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییییییییی ؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
حالا ک دوباره ایده حسین رو خوندم دیدم یه مشکل داره، جایی ندیدم بگه ملکه سیاه یه شیطانه و اگه شیطان نباشه ایده تولید نسل جدید شیاطین به وسیله ملکه و آدامز نمیتونه درست باشه
مگر الان بر این اعتقاد نیستین که آدامز فرزند هفتم شیطانه؟؟؟؟
مگه شیطان به فرزندانش یه قدرتهای خاصی نمیده؟؟؟
الان از نظرت درست در میاد؟؟
احتمالش هست؟