Header Background day #16
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

معرفی و دانلود مجموعه ی شمشیر حقیقت "اثر تری گودکایند "

106 ارسال‌
46 کاربران
249 Reactions
37 K نمایش‌
draGonh_762
(@dragonh_762)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 64
شروع کننده موضوع  

با سلام
مجموعه شمشیر حقیقت یک سری ۱۱ جلدی اثر تری گودکایند است.جلد اول با نام "قانون اول جادوگری" در سال 1994 نوشته شد. از این کتاب تا کنون بیش از 25 میلیون نسخه به فروش رفته و به 20 زبان دنیا ترجمه شده است.از این مجموعه ی زیبا سریالی با نام "جستجوگر حقیقت"در سال 2008 توسط شبکه ی ABC تهیه و پخش شد که تنها دو جلد اول این مجموعه را پوشش می داد.(در دو فصل)

توجه : 1-خواندن این کتاب به افراد زیر ۱۶ سال توصیه نمیشود.

2-به دلیل تعداد صفحات زیاد هر جلد( درحدود 700-800 صفحه )حجم لینک ها یکم بالاست.

جلد اول: قانون اول جادوگری

مترجم: تیم ترجمه سایت کرم کتاب
داستان در مورد پسری به نام ” ریچارد سایفر ” از شهر وستلند هستش که به تازگی پدرش به طرز وحشتناکی به قتل رسیده و روزی به طور اتفاقی در جنگل ، دختری به نام ” کیلان ” را که از دنیای مردگان عبور کرده نجات می ده و معلوم می شه که این سرزمین سالها پیش توسط جادوگر بزرگ به سه بخش تقسیم شده که توسط مرزهایی محافظت می شن و در وستلند که یکی از این بخش ها ست جادویی وجود نداره و سالهاست که جادوگر بزرگ شش شاگرد و دنیاش رو به حال خودش رها کرده و پنهان شده و حالا جادوگری به نام دارکن رال سعی داره با به دست آوردن سه جعبه قدرت “اوردن” به قدرت مرگ و زندگی کل خلقت دست پیدا کنه….

تالارگفتمان 1

*HoSsEiN*;2573:

نقد و بررسي جلد اول كتاب شمشير حقيقت «قانون اول جادوگری»

لينك دانلود


جلد دوم: سنگ اشک ها

مترجم:19 فصل ابتدایی سایت ورد پرس
و بقیه سایت گود لایف

بعد از مرگ دارکن رال، ریچارد و کیلن به نزد قوم گل برمی گردن تا مراسم ازدواجشون رو در این روستا برگزار کنند اما ریچارد دچار سردرد های عجیبی می شه که بعد از ملاقات مرموز با خواهران روشنایی متوجه می شه که اگر کمک خوهران روشنایی رو قبول نکنه و گردن بند مخصوص خواهران رو به گردن نیاویزه به خاطر سردرد های ناشی از موهبت جادو می میره،خواهران سه بار درخواستشون رو مطرح می کنند، با هر بار رد درخواست کمک از طرف ریچارد،یکی از خواهران خودش رو می کشه اما...

تالارگفتمان 2

*HoSsEiN*;3789:
نقد و بررسي جلد دوم كتاب شمشير حقيقت «سنگ اشك ها»

لينك دانلود

جلد سوم: مسلک پارسایان

مترجم:گودلایف
بعد از فرار خواهران تاریکی , این خواهران تصمیم می گیرند که از مسبب شکستشون انتقام سختی بگیرند که این فرد کسی نیست جز ریچارد , در این بین ریچارد باید برای حمایت از کیلان و مبارزه با دشمنانش به عنوان رال جدید از قدرتش استفاده کنه و ...

تالارگفتمان 3

لينك دانلود

جلد چهارم: معبد بادها

ترجمه شانزده فصل اول جلد چهارم به نام معبد باد ها در سایت فارسی پلاس انجام شده است.
بقیه فصول توسط سایت گودلایف

ریچارد و کیلان در آیدیندریل هستند. خواهران نور و بقیه گروه فرار کرده از قصر پیشگویان همراه با ارتش دیهارا به سر میبرند. اسقف اعظم آنالینا و ناتان و زد جادوگر اول نیز به ماجراجویی های خود برمبنای پیشگویی ناتان ادامه می دهند.

مترجم:کرم کتاب
وب ارائه دهنده :گود لایف
در طول جنگ با دی هارا ، ابیگل که دختر ساحره ای است اما خودش قدرتی نداره ، به دژ جادوگران می ره و تقاضای ملاقات با " زدیکوس زول زوراندر" جادوگر مرتبه اول رو می کنه و ...

تالارگفتمان 5
لينك دانلود

توضیح مترجم:اثري که در پيش رو داريد، ترجمه‏اي از يک داستان نسبتاً کوتاه و مستقل، اما وابسته به مجموعه‏ی شمشير حقيقت نوشته‏ي تري گودکايند است. معمولاً در اينترنت اين جلد به عنوان جلد صفرم نام برده شده. در حقيقت اين جلد پس از جلد چهارم توسط نويسنده نگاشته شده، اما داستان آن به قبل از آغاز ماجراي دو قهرمان اصلي داستان و به زمان يک نسل پيش از آنها و اواخر جنگ اول ميان دي‏هارا و سرزمين ميانه بازمي‏گردد. بهترين زمان براي خواندن اين جلد به نظر من پس از همان جلد چهارم است، چرا که نويسنده در اين جلد با هوش و زيرکي خاصي، بعضي شگردها و نکاتي که قبلاً در جلدهاي اول تا چهارم استفاده کرده بود را دوباره با لعابي جديد و غافلگير کننده (حتي براي کساني که تا حد زيادي با سبک نويسنده در دنياي جادوييِ آن آشنا شده‏اند) در اين جلد مورد استفاده قرار مي‏دهد. اما خواندن و لذت بردن از اين داستانِ مستقل اصلاً و به هيچوجه منوط به خواندن جلدهاي ديگر مجموعه نمي‏باشد. گرچه اکيداً توصيه مي‏شود که پيش از مطالعه‏ي اين تک جلد، جلد اول از مجموعه اصلي را خوانده باشيد تا به طور کلي با بعضي اشخاص و سرزمين‏ها و قوانين و فضاي جادويي داستان آشنايي داشته باشيد، زيرا نويسنده در اين جلد به علت مختصر بودنش و اعتماد به اينکه خواننده‏اش با فضاي کلي داستان آشنايي دارد، چندان وارد توضيح جزئيات نمي‏شود.در هنگام ترجمه‏ی داستان سانسوری صورت نگرفته و از نظر بنده محدوديت سنی خاصی برای مطالعه‏ی آن وجود ندارد. (البته مطمئناً اين کتاب مناسب گروه سنی خردسال يا کودک نمي‏باشد.) هديه ای کوچک از طرف سايت زندگی خوب و من به دوستداران فانتزی و کتاب. سپيد (محمد) زندگی خوب

نکته:

1)اگر کسی لینک های سایت های مترجم رو داره لطفا بزاره.
2)ترجمه 16 فصل ابتدایی جلد چهارم توسط سایت فارسی پلاس انجام شده بخاطر همین هم رایگانه و بقیه فصول توسط گود لایف که باید از اونجا خریداری کنید.در مجموع 15 هزار تومن میشه که اگه این کتاب میخواست چاپ بشه حداقل 25-20هزار تومن هزینه اش می شد.
3)فکر می کنم جلد پنجم این مجموعه در حال ترجمه باشه (توسط گود لایف)و از این که چه زمانی رو نت قرار میگیره هیچ اطلاعی ندارم.
4)این سری مجموعه با شمارش کتاب صفرم، یک مجموعه ی دوازده گانه است.
1-Wizard's First Rule
2-Stone of Tears
3-Blood of the Fold
4-Temple of the Winds
5-Soul of the Fire
6-Faith of the Fallen
7-Pillars of Creation
8-Naked Empire9.Chainfire
10-Phantom
11-Confessor

لینک دانلود کامل مجموعه اول(انگلیسی)

بعلاوه سری دوم مجموعه که در ادامه سری اول نوشته شدند (از لحاظ زمانی جلد 12 تقریبا یک روز بعد از جلد 11 اتفاق می افته)و هنوز هم جلد های این مجموعه چاپ می شوند:
12-The Omen Machine
13-The Third Kingdom
14-Severed Souls (هنوز چاپ نشده)
یک جلد هم درباره ی اولین اعتراف گیر نوشته.(همونی که مجسمش تو آیدیندریل بود):
The First Confessor:The Legend of Magda Searus
اگر لینکشون رو گیر آوردم میذارم.باید برم تو فایل های تورنت بگردم الان وقت ندارم.البته فکر نکنم کسی حوصله داشته باشه این همه جلد رو بخونه.تا جلد 4 هم کافیه. تالارگفتمان 6

5)لینک ها تقریبا تا 3 سال قابل استفاده هستند و پاک نمیشوند.

......................................................
چه قدر طول کشید خداییش دیگه اگر مشکلی بود ببخشید و اگر لینک ها مشکل داشتند خبر بدید تا هر وقت تونستم درستشون کنم.لینک جلد های 12و13 و کتاب مرتبط رو پیدا کردم در اسرع وقت آپ میکنم.

پسورد تمام فایل ها:btm.bookpage.ir


   
Batman, setarein2, sossoheil82 and 19 people reacted
نقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

نصف كتابو خواندم
بايد اعتراف كنم كتابي نيست كه بخوام چندين بار بخوانم،‌
توصيف خوبه ولي اين ديگه شورشو دراورده اخه دو صفحه براي توصيف يك منظره؟
از سوي ديگه اين كتاب منو ياد وراثت و كمي ارباب حلقه ها انداخت!
البته در حد ارباب حلقه ها نيست فقط شخصت ساموئل يك جورايي كپي از ارباب بوده!
شخصيت منفيشو زيادي داره منفور ميكنه! من ترجيح ميدم شخصيت منفي خاكستري باشه يعني وقتي كه كشته ميشه دلم به حالش بسوزه ولي اين يكي را زيادي داره بد جلوه ميده بطوري كه بر دلم ننشسته.
هنوز جلد اولو تمام نكردم بعدا! يه نقد درست ازش مي كنم!
البته در نقد به نكات مثبت زيادي كه داره اشاره مي كنم.


   
فسیل, draGonh_762, proti and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
draGonh_762
(@dragonh_762)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 64
شروع کننده موضوع  

*HoSsEiN*;1958:
نصف كتابو خواندم
بايد اعتراف كنم كتابي نيست كه بخوام چندين بار بخوانم،‌
توصيف خوبه ولي اين ديگه شورشو دراورده اخه دو صفحه براي توصيف يك منظره؟
از سوي ديگه اين كتاب منو ياد وراثت و كمي ارباب حلقه ها انداخت!
البته در حد ارباب حلقه ها نيست فقط شخصت ساموئل يك جورايي كپي از ارباب بوده!
شخصيت منفيشو زيادي داره منفور ميكنه! من ترجيح ميدم شخصيت منفي خاكستري باشه يعني وقتي كه كشته ميشه دلم به حالش بسوزه ولي اين يكي را زيادي داره بد جلوه ميده بطوري كه بر دلم ننشسته.
هنوز جلد اولو تمام نكردم بعدا! يه نقد درست ازش مي كنم!
البته در نقد به نكات مثبت زيادي كه داره اشاره مي كنم.

صد در صد با قضیه توصیف موافقم.تو 800 صفحه 500 صفحه توصیف داره 100 صفحه دیالوگ و بقیه هم اکشن و صحنه:15:
ولی توصیفش جوری نیست که آدم ازش زده بشه.برعکس اغلب دلنشینه و تصویر نسبتا کاملی از محیط میده.
از اونجایی که دارکن رال مامور نگهبان، باید تجسمی از شرارت و بدی باشه.خوبی شخصیتش هم به اینِِِِِِِ کهِ آدم مطمئن از کارهاش پشیمون نمیشه. نه مثل بعضی از این بدمن های جدید که با هر حرفی از کارهاشون پشیمون میشن و توبه میکنن.بعد هم میشن رفیق فابریک شخصیت اصلی و با هم در افق محو میشن.:33:
یکی از بدی های این مجموعه این که هنوز تلفن اختراع نشده.مثلا کیلان 1 جلد دنبال ریچارد می گرده بعد از 10 متری هم رد میشن اما هیچکدوم متوجه نمیشن.بعضی جاها این واقعا رو اعصابه
ساموئل کی بود؟:7:


   
فسیل reacted
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
 

*HoSsEiN*;1958:
نصف كتابو خواندم
بايد اعتراف كنم كتابي نيست كه بخوام چندين بار بخوانم،‌
توصيف خوبه ولي اين ديگه شورشو دراورده اخه دو صفحه براي توصيف يك منظره؟
از سوي ديگه اين كتاب منو ياد وراثت و كمي ارباب حلقه ها انداخت!
البته در حد ارباب حلقه ها نيست فقط شخصت ساموئل يك جورايي كپي از ارباب بوده!
شخصيت منفيشو زيادي داره منفور ميكنه! من ترجيح ميدم شخصيت منفي خاكستري باشه يعني وقتي كه كشته ميشه دلم به حالش بسوزه ولي اين يكي را زيادي داره بد جلوه ميده بطوري كه بر دلم ننشسته.
هنوز جلد اولو تمام نكردم بعدا! يه نقد درست ازش مي كنم!
البته در نقد به نكات مثبت زيادي كه داره اشاره مي كنم.

کلا حوصله آدم رو سر میبره اما فصل چهل به بعد جلد یک خوبه هیجان انگیز بود چون تازه میفهمی که قانون اول کجا به کار میاد و یه جورایی جستجوگر پدرش در میاد


   
فسیل reacted
پاسخنقل‌قول
sahv
 sahv
(@sahv)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 89
 

زیاد از اولش خوشم نیومده بود قبلا خونده بودم


   
*HoSsEiN* reacted
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

draGonh_78;1989:
صد در صد با قضیه توصیف موافقم.تو 800 صفحه 500 صفحه توصیف داره 100 صفحه دیالوگ و بقیه هم اکشن و صحنه:15:
ولی توصیفش جوری نیست که آدم ازش زده بشه.برعکس اغلب دلنشینه و تصویر نسبتا کاملی از محیط میده.
از اونجایی که دارکن رال مامور نگهبان، باید تجسمی از شرارت و بدی باشه.خوبی شخصیتش هم به اینِِِِِِِ کهِ آدم مطمئن از کارهاش پشیمون نمیشه. نه مثل بعضی از این بدمن های جدید که با هر حرفی از کارهاشون پشیمون میشن و توبه میکنن.بعد هم میشن رفیق فابریک شخصیت اصلی و با هم در افق محو میشن.:33:
یکی از بدی های این مجموعه این که هنوز تلفن اختراع نشده.مثلا کیلان 1 جلد دنبال ریچارد می گرده بعد از 10 متری هم رد میشن اما هیچکدوم متوجه نمیشن.بعضی جاها این واقعا رو اعصابه
ساموئل کی بود؟:7:

ساموئل همون صاحب قبلي شمشير بود
و يك نكته من دارم كتابو ميخوانم مومن اسپويل نكن :(s1211):


   
فسیل and draGonh_762 reacted
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
 

یک چیز این مجموعه جالبه فقط
اونم اینه که یک سری حوادث از اول هست که کش میاد کش میاد ... تا در لحظه اخر جستحوگر کشف بزرگش رو بکنه
من چهار جلدش رو خوندم اما بیشتر حکم وظیفه بود تا علاقه


   
فسیل and *HoSsEiN* reacted
پاسخنقل‌قول
draGonh_762
(@dragonh_762)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 64
شروع کننده موضوع  

اسپویل نکردم که اون مثال رو از خودم در آوردم ولی از اینجور موارد زیاد داره:65:
ساموئل رو الآن یاد اومد خودم هم که قبلا کتاب رو می خوندم به شباهتش با اسمیگل فکر میکردم .از لحاظ زمانی کدوم کتاب زودتر چاپ شده؟


   
فسیل and *HoSsEiN* reacted
پاسخنقل‌قول
فسیل
(@smhmma)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 233
 

proti;2002:
یک چیز این مجموعه جالبه فقط
اونم اینه که یک سری حوادث از اول هست که کش میاد کش میاد ... تا در لحظه اخر جستحوگر کشف بزرگش رو بکنه
من چهار جلدش رو خوندم اما بیشتر حکم وظیفه بود تا علاقه

خب دخترم باید دقیقا به ترتیب خونده بشه این مجموعه
توقع نداشته باش جلدای قبلی رو نخونده باشی و از جلد چهار خوشت بیاد
هرچند به نظرم جلد چهار به خوبی جلدای قبلیش نبود
و خب کدوم کتابه که با تمام سلیقه ها جور باشه؟؟؟
بعضیا دقیقا دوس دارن کش بیاد کش بیاد بعد یه دفعه اخرش حل بشه که کف بر بشن
خودم همه نوعاش رو دوس دارم
به نظرم بهتره کرم کتابا اصلا علاقه ی خودشون رو محدود به سبک های ادبی و سبک های نوشتار و حتی مدل کتاب نکنن و سعی کنن بیشترین لذت ممکن رو ازش ببرن


   
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
 

smhmma;2017:
خب دخترم باید دقیقا به ترتیب خونده بشه این مجموعه
توقع نداشته باش جلدای قبلی رو نخونده باشی و از جلد چهار خوشت بیاد
هرچند به نظرم جلد چهار به خوبی جلدای قبلیش نبود
و خب کدوم کتابه که با تمام سلیقه ها جور باشه؟؟؟
بعضیا دقیقا دوس دارن کش بیاد کش بیاد بعد یه دفعه اخرش حل بشه که کف بر بشن
خودم همه نوعاش رو دوس دارم
به نظرم بهتره کرم کتابا اصلا علاقه ی خودشون رو محدود به سبک های ادبی و سبک های نوشتار و حتی مدل کتاب نکنن و سعی کنن بیشترین لذت ممکن رو ازش ببرن

فرزندم من تک تکشون رو خوندم به ترتیب
اره خب این کاملا سلیقه ایه من کلا جلد اول رو به خاطر فصول اخرش دوست داشتم
جلد صفرم جالب بود برام
اما بقیش نه این نظر من بود نه همه


   
فسیل reacted
پاسخنقل‌قول
فسیل
(@smhmma)
Honorable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 233
 

proti;2023:
فرزندم من تک تکشون رو خوندم به ترتیب
اره خب این کاملا سلیقه ایه من کلا جلد اول رو به خاطر فصول اخرش دوست داشتم
جلد صفرم جالب بود برام
اما بقیش نه این نظر من بود نه همه

اها خب ببخشید فکر کردم به ترتیب نخوندی
یه نکته ای من اینا رو نگفتم که مثلا اشکال گرفته باشم یا بگم چرا دوس نداشتی کلا یادم به این موضوع افتاد و گفتمش
اره جلد صفر جالب بود
اره می دونم درکل گفتم و یه جور نصیحت بابابزرگی بود
شما خیلی توجه نکن دخترم من زیاد نصیحت می کنم


   
پاسخنقل‌قول
kristal
(@kristal)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 311
 

من تمام جلد های این کتاب رو خوندم و باید بگم شدیدا دوستش داشتم.گاهی اوقات وقایع درونش جوری پیش میرن که به هیچ عنوان نمیتونی حدس بزنیشون.مثلا کی فکر میکرد دارکن رال پدر ریچارد باشه؟
شمشیر حقیقت گاهی اوقات غیر قابل پیشبینیه و این برای کسانی که دوست دارن سورپرایز بشن شیرینه.
مسئله ی بعدی عشق میان ریچارد و کیلنه...عشق میان این دوشخصیت به نظر من شاید کمی فانتزی اما جالب تر از بقیه ی داستان ها بود. داستان هایی مثل گرگ و میش که شاید خیلی طرفدار داشته باشه اما باید قبول کنیم در 30 صفحه ی اول دوشخصیت داستان عاشق هم شده بودن و ...تمام.
توصیفات کتاب زیاد بود اما نه تنها زننده نبود بلکه اگر به درستی در کتاب غرق میشدی به خاطر توصیفات دقیقش میتونستی حتی خودت رو اونجا تصور کنی و این ویژگی ای هستش که در بیشتر کتاب ها دیده نمیشه.
شمشیر حقیقت یک مجموعه ی دنباله دار و دارای کمی خلاقیت و پر از پیچیده گی هاست که خواننده ای رو که دنبال هیجان و اتفاقات غیر قابل پیشبینی میگرده رو مجذوب خودش میکنه.


   
wizard girl, *HoSsEiN*, Snap and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

بله
جلد اول اين داستان را شب گذشته تمام كردم.
و اينك نقد اثر بصورت كامل!
البته من فقط چيزي كه به ذهنم ميرسه را ميگم وگرنه نه نقاد هستم و نه نويسنده.

ساختار و روند داستان جالب بود.
بايد اعتراف كرد چنديست نويسنده ها به سرزمين هاي كنار هم علاقه مند شدن،‌سرزمين هايي كه در يكي جادو هست و در ديگري نيست و بي شك شخصيت اول تمام اين كتاب ها افرادي پر قدرت هستند كه از قدرتشان خبر ندارن و در سرزمين بي جادو زندگي مي كنند و به هر دليلي و ناگهان وارد سرزمين جادويي ميشن و ...
اينو ميشود در پادشاهي كهن،‌شمشير حقيقت و چندين كتاب ديگر مشاهده كرد!
نويسنده در اين داستان به خوبي توانسته خودش را از بين اين اثار بالا بكشد و جايگاه خوبي پيدا كند.
نويسنده به كل شيطان و خدا را كنار گذاشته تا وارد مسائل ديني نشود و يا شايد به جهاني اشاره مي كند كه انسان خودش خير و شر را ايجاد كرده و منبع قدرت ارواح هستند،‌جهاني كه ميشود گفت با تكامل ايجاد ميشود و خالقش هم توانايي كنترل ان را نداره،‌منظورم پير مرد جادوگر است كه با تمام توانايي و ايجاد مرز بين سرزمين ها توانايي كنترل سرزمين را نداره، سرزميني كه توسط نيروي خير بعد از جنگي طولاني ايجاد ميشود ولي به گونه اي اداره ميگردد كه ساكنانش ارزو دارند شخصي منفي و خونخوار بر انها حكومت كند .
اتفاقات داستان و روند انها جالب است و خب در هر فصل با موضوعي هيجان انگيز روبرو ميشويم تا اين موضوعات انتهاي داستان را تشكيل دهند البته بايد به هوش و ذكاوت شخصيت اصلي داستان شك كرد،‌ در جايي انچنان باهوش ميشود كه كسي فكرش را نمي كند و در جايي انچنان نادان كه باعث حوادث گردد ،‌در جايي مهربان و در جايي خشمگين! شخصيت اصلي ثباتي دائم ندارد.
مشود انفعالي بودن شخصيت ها را در هرجا ديد، حتي در اژدهايي خونخوار كه تن به بردگي انسان ميدهد تا تخمش را نجات دهد و زماني كه مي تواند براي هميشه نجات يابد به خواست خود تبديل به وسيله حمل و نقل ميشود كه با توجه به شخصيت پردازي او بعيد به نظر ميايد.
در جايي مي بينيم كه او براي فرار از درد كشيدن تن به بردگي مي دهد در حالي كه مي تواند درد را تحمل كند و تن به بردگي ندهد تا جان ديگران را نجات دهد و در جايي انچنان شجاع ميگردد كه در برابر درد مي ايستد! كدام وجه او را بايد باور كرد؟
داستان داراي توصيفات بسيار زيادي است البته نه در همه جا ،‌ميشود گفت توصيفات در جايي كه بايد باشد كمتر است و در جايي كه لازم نيست زياد،‌يك درخت را چندين صفحه شرح مي دهد و مرگ شخصيت منفي را در نيم صفحه خلاصه مي كند! به نظر من اين كار زياد جالب نيست و از هيجان داستان مي كاهد اما همانطور كه گفته شد،‌من نه نويسنده هستم و نه نقاد پس فقط نظر شخص خود را به عنوان خواننده مي گويم.
داستان در جاهايي به سوي ارباب حلقه ها ميرود و انگار كه نويسنده متوجه اين موضوع شده باشد انرا مسكوت گذاشته و از كنارش مي گذرد به عنوان مثال مي توان به ساموئل صاحب پيشين شمشير اشاره كرد كه مشخص نشد از كجا امد و در كجا محو شد!
البته به نظر من در جاي جاي كتاب نويسنده بدون توجه به قبل مطالب جديد اضافه مي كرد كه قبلش زمينه سازي نداشت،‌نمي خوام داستان را لو بدم تا از زيباييش براي افرادي كه هنوز نخواندن كم بشه.
در كل اثري جالب بود و در جاهايي خواننده را مجبور مي كند بي درنگ حوادث را دنبال كند و خب در جاهايي خواننده رادلسرد مي كند بطوري كه دوست دارد پراگراف ها را خلاصه بخواند و از ان بگذرد.

خب بايد جلد دو را خواند تا نظر را كامل كنم.
admin


   
sossoheil82, فسیل, draGonh_762 and 3 people reacted
پاسخنقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 551
 

یعنی بابا ایول!!:(s1824):
عجب نقدی بود حسین!!!:0074:خیلی عالی بود؛ آفرین..:(s1203):
حسین یه جور نقد کرد که اصلا جای چیزی نمیمونه که من بگم:0205:حسین حس حسودی من رو بر انگیختی:(s1213):
منم این کتاب رو خوندم به نظرم آدم بهش یه حسی دست می داد که ریچارد توی داستان حتی در سخت ترین شرایط می تونه جوری عمل کنه که ورق کاملا برگرده
این شاید تو کتاب اول زیاد نشون داده نشه ولی تو کتاب های بعدی قشنگ آدم احساس میکنه که اون هر مشکلی رو میتونه براحتی حل کنه
خوب تواناییش رو داره و خواننده این رو میدونه ولی اینکه طول میکشه تا به اون هدفش برسه مهمه
من اینش رو دوس داشتم:0138:

@*HoSsEiN*


   
فسیل reacted
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

جلد دوم را شروع كردم،‌به زودي اينم نقد مي كنم ولي بايد بگم تا اينجا كه خواندم خيلي ضعيفتر از جلد يكشه


   
Snap, فسیل and R-MAMmad reacted
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

خب جلد دوم كتاب شمشير حقيقت را به پايان رساندم.
من فقط چيزي كه به ذهنم ميرسه را ميگم وگرنه نه نقاد هستم و نه نويسنده.
نويسنده در ابتدا شخصيتي وارد داستان كرد كه تا يكي دو فصل اخر هيچ اثري از او نبود و در انتها همچون يك قهرمان از ناكجا اباد سر براورد و او كسي نمي توانست باشد جز يك غيب بين، بله نويسنده با استفاده از يك غيب بين و ارائه خلاصه اجمالي از داستانش كار را شروع كرد تا بتوانند خواننده را تشنه توجه و دانستن كند و تا اخر داستان با خود همراه سازد ولي ايا در كارش موفق بود؟
اصولا نويسنده هايي دست به اين كار مي زنند كه از محبوبت داستان خود اطمينان نداشته باشند و بخواند كاري كنند خواننده داستان را در فصل هاي ابتدايي رها نكند، با توجه به اين موضوع ايا اين كتاب هم جز داستان هاي كسل كننده است؟ خب به جرات مي توان گفت در پنجاه فصل ابتدايي داستان اينگونه است، بارها تصميم بر اين گرفتم داستان را رها كنم و كتابي ديگر به دست بگيرم اما بنا به دلايلي از كار خود صرف نظر كردم و خوشحالم كه كتاب را كنار نگذاشتم،‌بيست فصل انتهايي داستان ارزش مطالعه را داشت.
نويسنده در جلد دوم خالق را وارد داستان كرد و در مقابل با محافظ قرار داد اما خالق و محافظ داستان چيزي كه ما ميشناسيم نيستند،‌ خالق، هم قدرت محافظ است و چيزي از خلق شدن محافظش به دست خالق مطرح نميشود بلكه دو قدرت در كنار هم هستند كه لازمه و ملزوم يكديگر شده اند ، خالق داستان نقشي مانند تماشاچي به خود گرفته و بارها توسط نويسنده مورد حمله و هجمه قرار گرفته است و طرفدارهاي خالق را در مواردي همچون طرفدارهاي محافظ معرفي مي كند.
شخصيت اصلي داستان با تاكيد بر ارواح خوب انرا برتر از خالق معرفي مي كند تا جايي كه همين ارواح پيوند دو شخصيت اصلي داستان را ايجاد مي كنند. دوست ندارم وارد بحث دين و ... شوم اما پر واضحه است كه نويسنده با علم كامل و نه از روي سطحي نگري دست به اين نوع نگارش زده است.
تا اوسط داستان نويسنده به توضيحات و توصيفات زياد مي پردازد درست همانند جلد يك داستان اما در بيست فصل انتهايي انگار كه متوجه شده باشد اگر اينگونه ادامه دهد هم خوانندگان را از دست خواهد داد و هم داستانش بيش از 1500 صفحه ميشود ،روند اتفاقات را سرعت داده و روايت را به خلاصه اي ضمني تبديل مي كند به طوري كه در جاهايي خوانندگاني كه با روند يك جلد و نيم گذشته عادت داشته اند گيج ميشوند.
تزلزل در شخصت هاي داستان باز كاملاً نمايان است ،‌ افرادي كه در جاي جاي داستان در مورد قدرتشان توصيفات چندين صفحه اي نوشته شده است به راحتي شكست مي خورند، يكي از اين شخصيت ها مادر اعتراف گير كه در همه جاي دو جلد از قدرت بينظيرش و تغيير دادن سلسله ها حرف به ميان امده بود، به راحتي شكست خورد، خب اگر به همين راحتي ميشد انها را شكست داد چرا از ابتدا انها را شكست ندادند و يا انقدر بزرگشان كردند؟ خب نويسنده مي خواست خواننده به هيجان بياييد شكي در اين نيست.
شخصيت ريچارد هم همانند جلد قبل گاهي باهش بطوري كه همگان را شگفت زده كند و گاهي انقدر نادان كه حوصله خواننده را سر ببرد ، نمي دانم چرا نويسنده يك شخصيت ميانه ايجاد نكرد تا اينگونه فردي دو شخصيتي را خلق نكند. كليه شخصيت هاي ضعيف به ناگاه قهرمان هاي بزرگي مي شوند و شخصيت هاي قوي همچون موجودي به عرضه شكست مي خورند.
ديگر چيزي كه باز در اين داستان به چشم مي امد يك شكنجه واحد براي افراد صد البته زنان است! بله اولين چيزي كه مطرح است هيچ مردي در داستان شكنجه نميشود، غير از يك مورد كه ان هم ناچيز است و شكنجه به حساب نمي ايد،‌انگار نويسنده فقط از شكنجه تجاوز را ميشناسد و ان هم فقط براي زنان چون هيچ مردي را گرفتار نديدم. نويسنده با وارد كرد اين مسائل قصد داشته خوانندگان را بيشتر با خود همراه سازد و حس انسان دوستي انها را تحريك كند اما ايا در اين مورد هم موفق شد؟ من نه نويسنده هستم و نه نقاد به همين دليل پاسخي به سوالاتي كه مطرح كردم نميدهم.
نميدانم چرا در اين داستان هميشه بايد در دقيقه نود همه چيز درست شود؟ امداد هاي غيبي بي نظير از ناكجا اباد از راه ميرسد،‌گروه ها و جادوها براي كمك مي ايند كه اسمي از انها مطرح نيست تا شخصيت اول نجات يابد انگار كه تمام كتاب جدا نوشته شده و يكي دو فصل اخر جدا، تمام مشكلات در يكي دو فصل اخر رفع ميشوند و همه به خوبي و خوشي به زندگي خود بر مي گردند البته به غير از شخصيت هاي منفي داستان كه تا فصل هاي اخر يكه تازي مي كنند و در اخر به راحتي شكست مي خورند، به طوري كه نويسنده اي كه چندين صفحه توصيف مي نويسند در يكي دو پراگراف كوتاه شخصيت هاي منفي را نابود مي كند.
البته بايد اعتراف كرد در مواردي هم خواننده تحت تاثير قرار مي گيرد البته نه كشته شدن شخصيت منفي بلكه از ايده جالبي كه به ناگهان وارد داستان شد.
جلد دو تقريباً‌ شباهت هايي به كتاب پادشاهاي كهن داشت البته بسيار ناچيز بود و نويسنده در اين جلد سعي داشت داستانش را از كتاب هايي چون ارباب حلقه ها،‌پادشاهي كهن،‌ وراثت و ... جدا كند و هرگونه ابهام به شباهت هايي كه داستانش به اين داستان ها داشت را از ميان بردارد،‌باز هم سوال اين است ايا موفق شد؟ خب من كه زياد موافق نيستم.
همانطور كه چندين بار اشاره كردم من نويسنده يا نقاد نيستم كه بخواهم اثري را نقد كنم اينها بيشتر مطالبي بود كه به نظرم رسيد.
صد البته داستان زيبايي است اما من بيشتر سعي كردم نكات منفي را مطرح نمايم. admin proti


   
sossoheil82, mehr, StormBringer and 5 people reacted
پاسخنقل‌قول
صفحه 3 / 8
اشتراک: