درود
اینم داستان من،اولین باره چیزی شبیه این مینویسم و تو نوشتن هم تجربه ی خاصی ندارم واسه همین ممکنه ایراد توش زیاد باشه که خوشحال میشم بگین:5:
:48:
خیلی وقته دست به قلم نبردم واسه همین ممکنه فصلای اول نثر ضعیفی رو ببینین ولی تمام تلاشمو میکنم که بهتر شه ^^
مقدمه:
به دست های سرخم مینگرم،نمی دانم چرا غرق خون است،چرا شمشیر در دست من است؟چرا میکشم؟چرا به جلو میروم؟پاسخ هیچکدام از چراهایم را نمیدانم.شاید برای دانستن است که به جلو حرکت میکنم.من،دختری که در میدان جنگ دنیا آمده ام و سونوشتم با کشتن رقم خورده.منی که باید تاوان حرص و طمع دیگران را بدهم،تاوان مرگ خانواده ام.وظیفه ای که بدون خواست خودم بر من محول شده.اثبات بی گناهی.پاک کردن لکه ی ننگین از اسم خانواده ام.و به دست آوردن اجازه ی زندگی ام و نجات دادن زندگی کسانی که هستند و کسانی که ناآشنایم با وجودشان.منی که در راه به دست آوردن آزادیم وجودم نفرین شده و سرنوشتم با تباهی گره خورده.منم که با آرزوهای دست نیافته به خاک بازخواهم گشت.
-مقدمه دیمی شد حالا شاید باز عوضش کردم-.-
کاور پارت اول:
بله بله
چرا من اين تاپيكو تا حالا نديده بودم؟
البته بهتر ، چون الان فصل ارائه ميشه.
بي صبرانه منتظر پارت اول خواهيم بود.
سلام سلام
آنا این یک عدد کاور نا قابل را برای تو زدم.
این کاور ازمایشی هست ، بعدا بیا اگه میخوای همین باشه ویرایشش می کنم یا کلا طبق درستوراتت یکی دیگه برات میزنم.
اگه مثلا فونت و استایل ها رو میخوای عوض کنم بگو.
باتچکر
داستان خوانا و خوبی بود ، حسابی به درونیات شخصیت هات توجه کرده بودی! شخصیت ایرسا ویژگی هایی داشت که از شخصیت داستان های دیگه متمایز بود، در نتیجه خلق چنین شخصیتی میشه نواوری.
البته گاهی اوقات در جمله ها فاعل معلوم نبود و معلوم نبود چه کسی کار رو انجام میده.
مبارزه تمرینی ایرسا و سریرا هم پویایی کافی نداشت، برای توصیف یک مبارزه از واژه هایی پویا و ملموس استفاده کنی بهتره.
در کل این داستان می تونه اینده خوبی داشته باشه و اتفاقات جالب و هیجان انگیز بسیاری رو به طبع خواننده برسونه.
از داستان خوبت ممنون و موفق باشی.
جدی نویسنده نمیخواد ادامه بده؟
یا فصل ها در حال نگارشند؟
جدی نویسنده نمیخواد ادامه بده؟
یا فصل ها در حال نگارشند؟
چرا،نویسنده داره ادامه میده
ولی ویراستاری کار انگار نفرین شده
یا پیش نمیره یا وسط کار ویراستار میزاره میره دوباره روز از نو روزی از نو ^^
-مقدمه دیمی شد حالا شاید باز عوضش کردم-.-
سلام
تو سر مال نزن. اگر خودت ارزشِ حتی مقدمه داستانت رو کم نشون بدی دیگه نباید از دیگران انتظار داشته باشی.
با اینکه از مقدمت تحت تاثیر قرار نگرفتم ولی یه حسی منو جذب داستانت میکنه. کنجکاوم زودتر بخونمش :65:
تا حالا فصل ندادی؟ آخه لینکی ندیدم
ما منتظر فصل بعد هستیم
هیچ جا نمیریم، همینجا هستیم.
سلامتو سر مال نزن. اگر خودت ارزشِ حتی مقدمه داستانت رو کم نشون بدی دیگه نباید از دیگران انتظار داشته باشی.
با اینکه از مقدمت تحت تاثیر قرار نگرفتم ولی یه حسی منو جذب داستانت میکنه. کنجکاوم زودتر بخونمش :65:
تا حالا فصل ندادی؟ آخه لینکی ندیدم
خب چون حس میکنم مقدمه حق مطلب رو ادا نمیکنه :32:
دیدی دیگه خودتم داری میگی مقدمه خوب نیست:22::21:
چرا فصل داده بودم،ولی برداشتم:65:
ولی امروز پارت 1 رو میزارم:9:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دانلود پارت 1(بدون ویرایش):
http://s7.picofile.com/file/8237048350/part1.docx.html
غلط غولوط ها رو به بزرگی خودتون ببخشین و تحمل کنین تا یه ویراستار یافت شه
و لطفاً حتماً حتماً بگین توصیفات کجا کم و کاستی داشت باا کمال پذیرای انتقاد ها و پیشنهاد ها هستم:77:
خب چون حس میکنم مقدمه حق مطلب رو ادا نمیکنه :32:
دیدی دیگه خودتم داری میگی مقدمه خوب نیست:22::21:
چرا فصل داده بودم،ولی برداشتم:65:
ولی امروز پارت 1 رو میزارم:9:
اینکه خودت بگی فرق داره، راه رو برای ایراد گرفتن بقیه بازتر میکنه
عجله و بایدی در کار نیست، راحت سر فرصت یه مقدمه بنویس.
دانلود پارت 1(بدون ویرایش):
http://s7.picofile.com/file/8237048350/part1.docx.html
غلط غولوط ها رو به بزرگی خودتون ببخشین و تحمل کنین تا یه ویراستار یافت شه
و لطفاً حتماً حتماً بگین توصیفات کجا کم و کاستی داشت باا کمال پذیرای انتقاد ها و پیشنهاد ها هستم:77:
چون ویراستار نداری فایل وورد گذاشتی؟
برای غلط ها میتونی فعلا از این برنامه استفاده کنی.
اینکه خودت بگی فرق داره، راه رو برای ایراد گرفتن بقیه بازتر میکنه
عجله و بایدی در کار نیست، راحت سر فرصت یه مقدمه بنویس.چون ویراستار نداری فایل وورد گذاشتی؟
برای غلط ها میتونی فعلا از این برنامه استفاده کنی.
شاید اینطور باشه،احتمالا حرف شما درسته ولی اصلاً ناراحت نمیشم ازم ایراد بگیرن یا حتی ایراد های الکی،خیلی هم خوشحال میشم چون حداقل میدونم داستانم خونده شده:63:
بحث عجله ای نیست بحث اینه که من بلد نیستم مقدمه یا چیزای کوتاه بنویسم :43::32:
یجورایی آره، چون به هرحال هرکدوم ویراستاری بشن جایگزین میکنم :39: فقط غلط املایی نیست ممکنه یه جمله رو ناقص نوشته باشم،اصلاً از من بعیید نیست :71: و با تشکر برنامه ی جالبیه:8:
شاید اینطور باشه،احتمالا حرف شما درسته ولی اصلاً ناراحت نمیشم ازم ایراد بگیرن یا حتی ایراد های الکی،خیلی هم خوشحال میشم چون حداقل میدونم داستانم خونده شده:63:
بحث عجله ای نیست بحث اینه که من بلد نیستم مقدمه یا چیزای کوتاه بنویسم :43::32:یجورایی آره، چون به هرحال هرکدوم ویراستاری بشن جایگزین میکنم :39: فقط غلط املایی نیست ممکنه یه جمله رو ناقص نوشته باشم،اصلاً از من بعیید نیست :71: و با تشکر برنامه ی جالبیه:8:
من ویراستارت میشم ولی فایل pdf تحویلت نمی دم چون به اصطلاح طراح صفحات نیستم.داستان خودمو هم باید همزمان بنویسم پس باید باهام هماهنگ کنی.
مقدمه نویسی هم کار سختی نیست ولی درواقع یکی از مهم ترین ارکان داستان نویسیه یه مقدمه خوب نشان از سطح اون داستان داره و در جذب خواننده فوق العاده کمک میکنه.اطلاعات تکمیلی تر بخوای خدمتت ارایه میکنم.
من ویراستارت میشم ولی فایل pdf تحویلت نمی دم چون به اصطلاح طراح صفحات نیستم.داستان خودمو هم باید همزمان بنویسم پس باید باهام هماهنگ کنی.مقدمه نویسی هم کار سختی نیست ولی درواقع یکی از مهم ترین ارکان داستان نویسیه یه مقدمه خوب نشان از سطح اون داستان داره و در جذب خواننده فوق العاده کمک میکنه.اطلاعات تکمیلی تر بخوای خدمتت ارایه میکنم.
درود دوستم
پس لطفاً پارت اول رو از پست اول دانلود کن و یه نگاهی بهش بنداز تا راجعبه جزئیاتش صحبت کنیم:1::9:
:دی
خو حالا که ویراستار حاضر شد تند تند فصل بده :دی
یکم بیشتر بشه حجمش شروع کنیم به خوندن 🙂
میگم اگر داستان تا ته ادامه پیدا میکنه
اگر قابل بدونید
من بشم صفحه ارا
نمونه کار هم سرلشگه و سلحشور آتش(فصل29.5 رو ببینید)