موجودات تاریک : جلد اول : درست مثل یک هیولا ...

بزار
امتیاز رو بزار
یه امتیاز مگه چیه!!
برا داستان اربابان زمین هم باید برا هر فصلش 5 امتیاز گذاشته بشه!!
برا جادوگر ریشه هم که قرار کمتر از دو ماه دیگه فصل دهی شروع بشه :دی باید 10 امتیاز گذاشته بشه!!
(1 امتیاز حکم تشکر رو داره)

H.O.S.S.E.I.N;4572:
بزار
امتیاز رو بزار
یه امتیاز مگه چیه!!
برا داستان اربابان زمین هم باید برا هر فصلش 5 امتیاز گذاشته بشه!!
برا جادوگر ریشه هم که قرار کمتر از دو ماه دیگه فصل دهی شروع بشه :دی باید 10 امتیاز گذاشته بشه!!
(1 امتیاز حکم تشکر رو داره)

باشه
دوست عزیز نظری راجب داستان ندارید ؟

سورن;4574:
باشه
دوست عزیز نظری راجب داستان ندارید ؟

گذاشتم یه چن فصل رو بدی بعد شروع کنم به خوندن ولی وقتی خوندم حتما میام یه دو جین انتقاد ازت میکنم تا نوشتن رو کلا ببوسی و بزاری کنار:دی

H.O.S.S.E.I.N;4572:
بزار
امتیاز رو بزار
یه امتیاز مگه چیه!!
برا داستان اربابان زمین هم باید برا هر فصلش 5 امتیاز گذاشته بشه!!
برا جادوگر ریشه هم که قرار کمتر از دو ماه دیگه فصل دهی شروع بشه :دی باید 10 امتیاز گذاشته بشه!!
(1 امتیاز حکم تشکر رو داره)

دستت درنکنه اربابان 5 تا حسین ؟؟؟:bl6:
واقعا که...:0124:
بابا ما واسه دله خودمون مینویسیم:onion055: خخخخخخ
نه برادره من یک امتیاز زیاد نیست تازه به نظرم نسبت به زحمتی که واسه فصل کشیده میشه کمه
اما کلا همه ی فصلا یک امتیاز قرار میگیرن
این فصل رو نخوندم ، میخونم نظر میدم

overlord;4580:
دستت درنکنه اربابان 5 تا حسین ؟؟؟:bl6:
واقعا که...:0124:
بابا ما واسه دله خودمون مینویسیم:onion055: خخخخخخ
نه برادره من یک امتیاز زیاد نیست تازه به نظرم نسبت به زحمتی که واسه فصل کشیده میشه کمه
اما کلا همه ی فصلا یک امتیاز قرار میگیرن
این فصل رو نخوندم ، میخونم نظر میدم

ولی ممد من هنوز نظرم اینه که برای هر فصل 5 امتیاز بزاری بهتره.:دی

باشه
پس از فصل سوم به بعد واسه ی هر فصل یک امتیاز میگذارم

6019;4521:
سلام، بچه ها نقدت کردن، حلا میشه یه زمانبندی برای دادن فصل ها بدی؟ البته اگه واسه نوشتن استرس نمیگیری! :bb8:

نه بابا چه استرسی
برنامه زمانی زدم دوست عزیز

داستانت رو خوندم موضوع جالب و جذابی داره اما به نظرم خیلی زود داری پیش میری مرگ پدرش خیلی زود فراموش کرد مگه نمیگفت که خیلی دوستش داره چرا زود فراموش کرده حتی اگه از روی انتقام باشه خیلی زود بود باید چند روزی گریه زاری میکرد بعد کم کم میفهمید.
به هر حال داستان خیلی خوبی داری امیدوارم ادامه بدی و منتظر فصل بعد هستم

به این میگه تاریخ خوب برای فصل دادن !!!!

ممد بیا یاد بگیر !!! باید اینجوری بیای و فصل بدی:دی

nilay;4635:
داستانت رو خوندم موضوع جالب و جذابی داره اما به نظرم خیلی زود داری پیش میری مرگ پدرش خیلی زود فراموش کرد مگه نمیگفت که خیلی دوستش داره چرا زود فراموش کرده حتی اگه از روی انتقام باشه خیلی زود بود باید چند روزی گریه زاری میکرد بعد کم کم میفهمید.
به هر حال داستان خیلی خوبی داری امیدوارم ادامه بدی و منتظر فصل بعد هستم

مرگ پدرش رو فراموش نکرده
هیچوقت فراموش نمیکنه
فقط باهاش کنار اومده و غذیه انتقام هم بهش کمک کرده
بعدشم توی دنیای خشنی مثل اینی که پسره توش زندگی میکنه گریه زاری هیچ جایی ندار ه......

سلام، خوبی؟:25:
منم اومدم یه نقد تپل بکنم و برم!:52:
خب شروع می کنم.
به نظرم چند جمله رو با چندتا ویرگول تبدیل کردی به یک جمله.
این ممکنه خواننده رو سر در گم بکنه و مطمئنا خوب نیست. چون جاهایی که واقعا به ویرگول نیازه، خواننده به عنوان نقطه می خونه:40:
ایراد نگارشی نمی گیرم، چون اساس داستان به نگارش نیست و به خود داستانه.:5:
داستان رو خوب شروع کردی. :41:یک آغاز عادی.( بدون فانتزی )
یکی از ایرادای بزرگت، سریع نوشتنته. از اتفاقات سریع میگذری، سریع توصیف می کنی و سریع افکار رو به رشته ی تحریر در میاری.:65:
فضا سازیت خوبه. اما به جای اینکه به کلیات توجه کنی، جزئیات رو می نویسی.:46:
برای مثال دخمه ای که توی از قفسه ی کتابخونه تشکیل شده بود.
تمام تمرکزت رو ویژگی ها و جزئیات ( سلاح ها ) بود. در صورتی که می تونستی به نمناکی یا بد بو بودن و چیزهای دیگه هم اشاره کنی.:15:
یه چیزی بگم؟:65:توی تعریف حس ها، کمی مشکل داری. برای مثال خودت رو جای شخصیت بزار و بگو اگه جای اون بودی چی کار می کردی.:106: اینطوری حس به خواننده هم القا میشه.:71:

حالا نکات مثبت :

فضا سازی خوب ( با رعایت نکته ای که گفتم )
داستان جذاب و کشش دار
درک آسان داستان

ادامه بده به کارت! موفق باش!:53:

abramz;4679:
سلام، خوبی؟:25:
منم اومدم یه نقد تپل بکنم و برم!:52:
خب شروع می کنم.
به نظرم چند جمله رو با چندتا ویرگول تبدیل کردی به یک جمله.
این ممکنه خواننده رو سر در گم بکنه و مطمئنا خوب نیست. چون جاهایی که واقعا به ویرگول نیازه، خواننده به عنوان نقطه می خونه:40:
ایراد نگارشی نمی گیرم، چون اساس داستان به نگارش نیست و به خود داستانه.:5:
داستان رو خوب شروع کردی. :41:یک آغاز عادی.( بدون فانتزی )
یکی از ایرادای بزرگت، سریع نوشتنته. از اتفاقات سریع میگذری، سریع توصیف می کنی و سریع افکار رو به رشته ی تحریر در میاری.:65:
فضا سازیت خوبه. اما به جای اینکه به کلیات توجه کنی، جزئیات رو می نویسی.:46:
برای مثال دخمه ای که توی از قفسه ی کتابخونه تشکیل شده بود.
تمام تمرکزت رو ویژگی ها و جزئیات ( سلاح ها ) بود. در صورتی که می تونستی به نمناکی یا بد بو بودن و چیزهای دیگه هم اشاره کنی.:15:
یه چیزی بگم؟:65:توی تعریف حس ها، کمی مشکل داری. برای مثال خودت رو جای شخصیت بزار و بگو اگه جای اون بودی چی کار می کردی.:106: اینطوری حس به خواننده هم القا میشه.:71:

حالا نکات مثبت :

فضا سازی خوب ( با رعایت نکته ای که گفتم )
داستان جذاب و کشش دار
درک آسان داستان

ادامه بده به کارت! موفق باش!:53:

خب ویراستار باید اون جملات با ابهام را چیز کند دیگر چی بهش میگن ، رفع بکند
و اینکه اعمال میشود
ممنون
سلامت باشی

داستانتو زود تموم کن که شروع کنیم به خوندنش:دی
مرسی

سلام ممنون خوندمش جالب بود و ابته خوب همین طور به کارتون ادامه بدین یه چیزی میشین
اقایون نویسنده بخصوص بعضیا یاد بگیرن(همه میدونن کیو میگم)

وستا;4703:
سلام ممنون خوندمش جالب بود و ابته خوب همین طور به کارتون ادامه بدین یه چیزی میشین
اقایون نویسنده بخصوص بعضیا یاد بگیرن(همه میدونن کیو میگم)

ممنون
من نمیدونم کی رو میگی شما ؟
کی رو میگی ؟