سلام به تمام دوستان خوب بوک پیجی
این تاپیک و زدم که هم بحث کنیم هم یه قدمی باشه به سوی بومی نویسی
و بیشتر برای نویسنده ها می نویسم این پست ، بقیه هم میتونن استفاده ببرن و توی این کار ( بومی نویسی ) کمک کنند به هر شکلی .
واقعا بومی نویسی به چه معناست ؟
به معنای اینه که وقایع داستان توی ایران اتفاق بیافته ؟ به معنای اینه که شخصت ها اسامی ایرانی داشته باشند ؟
من اینطور فکر نمی کنم . بیشتر داستان های فانتزی که بومی نوشته شده و من تا به حال خوندم ، واقعا بومی نبودند. یعنی اینکه اره ، شخصیت ها اسامی ایرانی داشتند و داستان توی ایران اتفاق میافتاد. اما بومی نویسی واقعا این نیست. اگه شخصیت ها ایرانی هستند ، پس باید باور ها و عقاید ایرانی هم داشته باشند. مثلا طرز صحبت کردن ، لباس پوشیدن و رفتار کردن شخصیت ها هم باید ایرانی باشه . یعنی باید به فرهنگ های ما بخوره . حالا واقعا لزومی نداره که شخصیت ها باور ها و عقاید یکسانی داشته باشند یا عقاید و باور های معمول جامعه ، شما ازادید که شخصیت های متفاوت خلق کنید . اما باید به یاد داشته باشید که داستان توی ایران اتفاق میافته و شخصیت شما یک ایرانی . اگر میخواید شخصیتتون خیلی متشخص رفتار کنه و حرف بزنه و شیک پوش باشه باید زمینه اش رو فراهم کنید. مثلا در خانواده ای اشرافی و رسمی بزرگ شده باشه . اینطوری نیست که همه اینطوری باشند ( خلاصه اش میشه اینجا ایرانه)
بعد اینکه ما باید از داستان های خودمون افسانه بسازیم. اگر قرار بر اینه که حالا مثلا مثل خود من از چیز هایی مثل خون اشام ها و گرگینه ها و جادوگران استفاده کنیم ، باید وارد فضای ایران کنیمش . که بنا بر فضای هر داستان متفاوته این قضیه . مثلا غربی ها تا به حال هزاران افسانه برای هیتلر ساختن . هیتلر ارتش نازی خون اشام ، زامبی ، موجودات فضایی و ... چرا ما برای شخصیت های خودمون این جور چیزا نسازیم ؟
یا مثلا میشه داستانی نوشت که مثلا در همین هشت سال دفاع مقدس ، گروهی از رزمندگان با سربازان عراقی مواجه شدن که عجیب بودن و قدرت های فرا انسانی داشتن . یا عراقی ها بمب های شیمییایی می نداختن که هم رزم ها رو با هم دشمن می کرد و عقل اون ها رو مختل می کرد
حتما میخواید بگید مگه میشه این چیزا چیه میگی ، اینجا باید بگم که دوستان کار ما نوشتن چیزای غیر ممکنه ، ما غیر ممکن و می سازیم و غیر ممکن و بوجود میاریم.ما افریننده ی غیر ممکنیم. پس بیایید نترسیم ، و ایده های احمقانه امون رو تبدیل به افسانه های بزرگ کنیم. بیایید پیرنگ داستان و جوری برنامه ریزی کنیم که بومی باشه ، یه بومی واقعی ، برای شروع من خودم شروع کردم . کم کم دارم همه چی رو ریشه ایرانی میدم و از همه این چیزا استفاده می کنم و حالا به غیر از افسانه های غربی از ایرانی ها هم استفاده می کنم و خودم هم چیزایی می سازم.
در اول کار گفتم که بیشتر داستان های فانتزی که مثلا بومی هستند واقعا نیستند و اگه شما خودتون هم فکر کنید می بینید که همچین چیزی نیست. اما خب من چند تا کار تمیز و خوب هم دیدم که واقعا بومی بودند. یه چیزی مثل شیطان نامه که بومی ترین چیزی بود که من دیدم . و من میخوام استارت این کار و بزنم و یه بومی واقعی رو شروع کنم. کم کم و ذره به ذره .
اگه داستان من و خونده باشید می بینید که قوی ترین جادوگران در داستان من جادوگران اتش هستند و چیزی که هیولا ها رو نابود می کنه اتش جاودانه که همه برگرفته از افسانه های قدیمی ایرانه و من خودم تغییرشون دادم و با پیرنگ داستان هماهنگشون کردم. این غیر ممکن نیست ، سخت هم نیست ، فقط کمی فکر و دقت و اراده می خواد.
غییر ممکن چیزیه که ما می نویسیم و غیر ممکن و ما بوجود میاریم.
در اخر برای همه نویسنده های جوان ارزوی موفقیت می کنم .
چه اخر کاری جو گیر شدما...
در اخر هشدار می دهم ، بومی بنویسید و به توصیه های من عمل کنید تا مورد هجوم موجودات تاریک قرار نگیرید.
با تشکر
در این مورد فقط بگم که هدف بومی نویسی صرفا "ترویج فرهنگ پاک" نیست. از نظر من بومی نویسی اینه که داستان توی ایران اتفاق بیفته و نویسنده از افسانه و اسطوره های ایرانی استفاده کنه.
و یه سوال واقعا برام پیش اومده، شمایی که انقدر از فرهنگ های دیگه بدگویی میکنید، مگه از طریق کتاب های خارجی با فانتزی آشنا نشدید؟ میتونم شرط ببندم بیشتر کتابایی هم که میخونید، خارجی هستن. بیشتر مقاله هایی هم که تو سایت میذارید، ترجمه هستن. حتی سایت منبع فانتزی تون هم یه سایت خارجیه.
و یه چیزی رو واقعا درک نمیکنم؛ این که چرا انقدر اصرار دارید که فرهنگ، ادبیات، روش زندگی و... ملل "اونور آب" به درد نخور و مبتذله و همیشه ازشون بدگویی میکنید؟ شما مگه کتاب های ادبیات دبیرستان رو پاس نکردید؟ به روشنی توی ادبیات دوم نوشته که ادبیات ایران با ترجمه و ورود کتاب های خارجی به ایران، تو مسیر جدیدی افتاد و در ادبیات چهارم میگه که با ورود کتاب های ترجمه شده به ایران، ادبیات از انحصار درباریان و خواص دراومد و متعلق به مردم شد.
« آدم، آدم است. » همه جا آدم پایبند به اصول و اخلاقیات داریم همه جا هم آدم ناهنجار داریم. با تعصب نسبت به ملیت و فرهنگ خودتون و بدگویی از فرهنگ دیگران، نه فرهنگ ما زیبا میشه، نه فرهنگ اونا زشت میشه و نه شما کاری به جایی میبرید. « چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید. » فرهنگ ما خوبی داره، بدی هم داره. فرهنگ های دیگه هم خوبی دارن، بدی دارن.
لطفا چشماتونو باز کنید و انقدر متعصب نباشید، « آدم ها خاکستری اند. » پس همه جا خوب و بد داریم. و هنر فقط نزد ایرانیان نیست.
پیروز باشید.
به نام خدا
راستش من اینو در دوره ای نوشتم که بماند.
یکمم نظراتم تغییر کرده گرچه بازهم سر یه سریشون هستم.
راستش، چیزی که در ادبیات غرب درحال حاضر مطرح است بیشترشون(که قابل گفتن هم هست.) مخصوصا در ادبیات فانتزی، فکر های زیاد سالمی نیستند.
گرچه نکات خوب هم دارند که بنده منکرش نیستم.
همچنین نکاتی هست که ترجیح میدم نگم. چون دفعه قبل در حد اشاره جنگ جهانی شد.
در مورد متعصب بودن ممنونم، کنایه نمیزنم و شوخی هم نمیکنم، باعث میشه کمی نرم تر به دور و ورم نگاه کنم.
ولی در کل یک سری نکاتی هستش که اگر بخوایم وارد بحث بشیم پیشنهادش نمیکنم.
این ره که میرویم به خراب آباد است.
ممنون یا علی مدد
راستش تعریف مشخص و قطعی ای راجع به بومی نویسی نخوندم ولی فقط میدونم که هدفش فقط و فقط ترویج فرهنگ نیست؛ یه جورایی نویسنده از ملیت و کشورش به عنوان زمینه ای برای آفریدن داستاناش استفاده میکنه. پس یعنی شما میگید که آثار هر کشوری، بومی همون کشورن؟!
بومی نویسی مثل بیشتر مسائل ادبی تعریف مشخص نداره و هر کس یه جور تعبیر می کنه. و نه من نمی گم آثار هر کشوری لزوما بومی همون کشورن. می گم استفاده از محیط وطنی در داستان برای نوشتن بهتره به دلیل آشنایی. فرهنگ انگلیس و آمریکا به هم نزدیک تره تا به ایران، و زبانشون هم مشترکه، ولی تا حالا چند مورد دیدین که یه نویسنده قوی از یکی از این دو کشور محیط داستانش رو به کشور دیگه ببره؟ حتی تو کشورهایی با این قدر نزدیکی هم تفاوت فرهنگی وجود داره تا به این حد.
چه ایده جالبی!
به نظر من ی نویسنده باید خودشو تو چالش قرار بده و بنویسه .از ایده های جدید پیروی کنه و بتونه از اونای یکی مثه "سفیر کبیر" در بیاره!!! حالا هرچند هم داستانای اولیه رو خراب کنه اما با نقد هایی ک ازش میشه میتونه خیلی پیشرفت چشمگیری پیدا کنه.
مرسی واسه این تاپیک
خسته نباشی
راستش، چیزی که در ادبیات غرب درحال حاضر مطرح است بیشترشون(که قابل گفتن هم هست.) مخصوصا در ادبیات فانتزی، فکر های زیاد سالمی نیستند.
گرچه نکات خوب هم دارند که بنده منکرش نیستم. همچنین نکاتی هست که ترجیح میدم نگم. چون دفعه قبل در حد اشاره جنگ جهانی شد. در مورد متعصب بودن ممنونم، کنایه نمیزنم و شوخی هم نمیکنم، باعث میشه کمی نرم تر به دور و ورم نگاه کنم.
ادبیات رو آدما آفریدن و خودشون هم ارتقاش میدن. پس مسلم و قطعیه که آثاری با عقاید و جبهه گیری های متفاوت بوجود بیان. و اونجا مثل اینجا محدودیــت رسـانه اینقدر شدید نیست و بیشتر کتابها با هر عقیده ای چاپ میشن، وگرنه مطمئن باشید که تو ایران هم کتاب های نامناسب فرهنگ مون زیاد میبودن! و یه چیزی رو فکر کنید، برای اونا چیزایی عادیه که برای شما مبتذله! این به خاطر تفاوت فرهنگ هاست و نمیشه بهش خرده گرفت! گرچه همون جا هم برخی چیزا از حدش بیشتر شن مبتذل حساب میشن! و کتابای اونا رده بندی سنی دارن! چیزی که تو ایران فقط برای کتاب های کودک و نوجوان تعیین یمشه 😐
ما نویسنده های مطرح داریم، اونا هم دارن. ما نویسنده های آبکی داریم، اونا هم دارن. منتها به خاطر همون محدودیتی که گفتم، آبکی های ما به چاپ نمیرسن یا اگه برسن کسی نمیخونشون! همونطرف هم کتاب آبکی رو کسی نمیخونه! آیا تا حالا به سایت نـودهشـتیا سر زدید؟ فقط رمان های برتر سایت رو دانلود کنید و تا ته بخونید، فقط یکی 2تا حسابی دارن! تو اون ساایت میتونید بفهمید که ایران جوان امروز بیشتر چه چیزی میپسنده! و مطمئن باشید مخاطب دارن که تعدادشون از موی سر من و شما بیشتره! رمان هایی مشابه با صحنه های واقعاً مبتذل و بدون هیچ محتوایی. دیگه بیشتر از این وارد جزئیات نمیشم که موضوع سـیـاســی نشه :دی
نمیدونم منظورتون از "افکار ناسالم" چیه؟ ولی فقط یه چیزی رو بهتون میگم، این که اندیشه ای مخالف اندیشه ی شما باشه، دلیل بر بد بودنش نیست! عقاید و اندیشه ها متفاوتن.
جایی چیزی تو همین مایه ها خوندم "اگه مسلمون باشی، 6 میلیارد نفر دیگه میرن جهنم. اگه مسیحی باشی، xمیلیارد نفر دیگه میرن جهنم. اگه یهودی باشی، بقیه میرن جهنم......" امیدوارم متوجه شده باشید چی میگم.
من از اساس با عبارت بومی نویسی مشکل دارم. الان زمانه ای شده که مرزها فقط حالت سیاسی دارن. مرزهای انسانی وجود نداره. من توی این مختصات جغرافیایی مثل همون آدمی هستم که اون سمت دیگه زندگی می کنه. همون حقوق رو باید داشته باشم و همون احساسات رو دارم. نه باورها باید مرز ایجاد کنن و نه اون چیزی که بهش فرهنگ میگیم.
حالا اینکه داستان ایرانی مخصوصا فانتزی توی ذوق نزنه، کافیه همین معیارهای جهانی رعایت بشه. داستانی نوشته بشه که شخصیت های قوی داشته باشه و خواننده رو با خودش همراه کنه. باورها در اون پر رنگ نباشن. بلکه ماجراها آدم رو جذب کنن. اینطوری حتی اسم ها و غریب بودنشون هم این وسط رنگ می بازن. الان وقت ندارم و باید برم. بعدا احتمالا بیشتر توضیح بدم.:48:
من از اساس با عبارت بومی نویسی مشکل دارم. الان زمانه ای شده که مرزها فقط حالت سیاسی دارن. مرزهای انسانی وجود نداره. من توی این مختصات جغرافیایی مثل همون آدمی هستم که اون سمت دیگه زندگی می کنه. همون حقوق رو باید داشته باشم و همون احساسات رو دارم. نه باورها باید مرز ایجاد کنن و نه اون چیزی که بهش فرهنگ میگیم.
بومی نویسی ربطی به مرز سیاسی نداره. به مرز فرهنگی جامعه مربوطه. و ما تو کشورمون خرده فرهنگ های زیادی داریم. مسئله اینه که با محیطی که توش بزرگ شدیم بنویسیم. مثلا من بیشتر عمرم رو تو یزد بودم. برام نوشتن تو محیط تهران سخت تره.
حالا اینکه داستان ایرانی مخصوصا فانتزی توی ذوق نزنه، کافیه همین معیارهای جهانی رعایت بشه. داستانی نوشته بشه که شخصیت های قوی داشته باشه و خواننده رو با خودش همراه کنه. باورها در اون پر رنگ نباشن. بلکه ماجراها آدم رو جذب کنن. اینطوری حتی اسم ها و غریب بودنشون هم این وسط رنگ می بازن. الان وقت ندارم و باید برم. بعدا احتمالا بیشتر توضیح بدم.
معیارهای جهانی نیست. منطقه ای و جغرافیاییه. بیشتر دلایلی که برای بومی نوشتن هست به حوزه جغرافیایی ربط دارن. معماری و پوشش و لهجه و ... و مهم ترین چیز اینه که داستان باورپذیر باشه برای همین استفاده از محیط آشنا بهتره.
بومی نویسی ربطی به مرز سیاسی نداره. به مرز فرهنگی جامعه مربوطه.
خب من همین رو گفتم. :1: و بعد ادامه دادم که من با همین مرز گذاشتن فرهنگی هم مخالفم چون عملا دنیا با وجود ارتباطات اونقدر کوچیک شده که مرزی جز مرز سیاسی نداریم.
و ما تو کشورمون خرده فرهنگ های زیادی داریم. مسئله اینه که با محیطی که توش بزرگ شدیم بنویسیم. مثلا من بیشتر عمرم رو تو یزد بودم. برام نوشتن تو محیط تهران سخت تره. معیارهای جهانی نیست. منطقه ای و جغرافیاییه. بیشتر دلایلی که برای بومی نوشتن هست به حوزه جغرافیایی ربط دارن. معماری و پوشش و لهجه و ... و مهم ترین چیز اینه که داستان باورپذیر باشه برای همین استفاده از محیط آشنا بهتره.
فکر می کنم توی این تاپیک دو مسئله وجود داره. یکی اینکه از بومی نویسی در ژانر فانتزی صحبت می کنیم. و دوم اینکه تعریف فرهنگ چیه.
از بعد جغرافیایی، توی ژانر فانتزی یا باید یه دنیای خیالی ساخت، یا باید دنیای خیالی رو در دنیای واقعی مخفی کرد. یا باید با دنیای واقعی موازی قرارش داد. حالت اول مثل ارباب حلقه ها یا مجموعه ی دریای زمین. دومی مثل هری پاتر یا ابزارهای مرگبار و سومی مثل قلعه ی متحرک هاول یا عوامل اهریمنیش.
از طرف دیگه از نظر من فرهنگ رابطه ی محکمی با باورها داره.
حالا اگه دنیایی که توی قصه مون می سازیم از نوع اول باشه که دست خودمونه و هر نوع لهجه، زبان، معماری، رخت و لباس ها و حتی باورها رو می تونیم براش بسازیم.
اگه دنیامون از نوع دوم یا سوم باشه، باز دست خود نویسنده است که تا چه حد بخواد روی دنیای واقعی و فرهنگش مانور بده و ماجراهاش رو چطوری بین دو دنیای خیالی و واقعی تقسیم کنه. که به نظر من اگه تو نویسندگی زرنگ و زبردست باشی میشه کلا از این قسمت قسر در بری.:65:
واسه همینم هست که می گم به نظر من برای اینکه داستان ایرانی مخصوصا فانتزی توی ذوق نزنه، کافیه معیارهای جهانی و انسانی رعایت بشه. داستانی نوشته بشه که شخصیت های قوی داشته باشه و خواننده رو با خودش همراه کنه. باورهای دنیای واقعی در اون پر رنگ نباشن.(بهتر که اصلا نباشن) بلکه ماجراها آدم رو جذب کنن. و اینطوری حتی اسم ها و غریب بودنشون هم این وسط رنگ می بازن.
بومی نویسی ربطی به مرز سیاسی نداره
دقیقا مخصوصا اگه بخوای فانتزی بومی بنویسی دیگه مرزهای دنیا دست خودته از هرطرف دلت خواست میتونی ادامش بدی
بومی نویسی یعنی بتونی با فرهنگ و تاریخ و زبان و مکان خودت بنویسی این یعنی حادثه میتونه وسط تهران اتفاق بیوفته میتونه توی بیابانهای اطراف کرمان باشه میتونه توی خور های جنوب یا جنگلهای شمال باشه حالا اینکه توی این فانتزی بومی چه چیزهایی خلق کنی دیگه دست خودته
بومی نویسی... فانتزی؟!
من منکر این نیستم که کاربومی میتونه جالب باشه ولی یه لحظه بیایم به این نکته نگاه کنیم :
وقتی ما میخوایم کار فانتزیرو تو محیط کشور بنویسیم .. باید توجه داشته باشیم که دین ما اسلامه !! جادو کردن گناه کبیره اس !! خب حالا ما میخوایم یه شخصیت ایرانی بیافرینیم ... شخصیت یا باید دین دیگه ای داشته باشه یا بع خدا اعتقادی نداشته باشه ...
اگه خدا پرسته و با معیار های ایرانی هماهنگه .. چطور میتونیم بنویسیم جادو می کرد؟؟ یا باید برگردیم به زمان قبل از اسلام ویا شخصیتمون اسلامی نباشه .. که در اون صورت فکر نکنم دیگه بومی ایرانی حساب بشه
بومی نویسی در ایران اینجا محدود میشه.. تو افرینش شخصیت ها محدود میشه....نوشتن فانتزی با معیار های ایرانی اسلامی (بومی)...خب فکر نکنم بشه..
مگر اینکه فانتزیمون جادو نداشته باشه ... و به چیز های دیگه ای بپردازه
بومی نویسی... فانتزی؟!من منکر این نیستم که کاربومی میتونه جالب باشه ولی یه لحظه بیایم به این نکته نگاه کنیم :
وقتی ما میخوایم کار فانتزیرو تو محیط کشور بنویسیم .. باید توجه داشته باشیم که دین ما اسلامه !! جادو کردن گناه کبیره اس !! خب حالا ما میخوایم یه شخصیت ایرانی بیافرینیم ... شخصیت یا باید دین دیگه ای داشته باشه یا بع خدا اعتقادی نداشته باشه ...
اگه خدا پرسته و با معیار های ایرانی هماهنگه .. چطور میتونیم بنویسیم جادو می کرد؟؟ یا باید برگردیم به زمان قبل از اسلام ویا شخصیتمون اسلامی نباشه .. که در اون صورت فکر نکنم دیگه بومی ایرانی حساب بشه
بومی نویسی در ایران اینجا محدود میشه.. تو افرینش شخصیت ها محدود میشه....نوشتن فانتزی با معیار های ایرانی اسلامی (بومی)...خب فکر نکنم بشه..
مگر اینکه فانتزیمون جادو نداشته باشه ... و به چیز های دیگه ای بپردازه
ببین من حرفت رو قبول دارم اما در نظر بگیر فانتزی جهان بدون محدودیته
اینکه دین ما اسلامه دین من و شما شاید اما دین خیلی از مردم اسلام نیست.
درباره جادو متاسفانه وجود داره و بین همین مردم مسلمان هم به شدت استفاده میشه میگید نه یه مدیوم پیدا کنید ببینید چی میگه...
خب حالا ما میخوایم یه شخصیت ایرانی بیافرینیم ... شخصیت یا باید دین دیگه ای داشته باشه یا بع خدا اعتقادی نداشته باشه ...
هیچ بایدی وجود نداره
شخصیت میتونه اعتقادات خودشو داشته باشه. در ایران کم مذهب و تفکر نداریم از تفکرات مذهبی و دینهای مختلف تا تفکرات سوفیان و درویشان.و کی گفته که باید به خدا بی اعتقاد باشه؟ این دیگه جزو شخصیت هاست که خاکستری باشن سفید یا سیاه و در اختیار نویسندس
اگه خدا پرسته و با معیار های ایرانی هماهنگه .. چطور میتونیم بنویسیم جادو می کرد؟؟ یا باید برگردیم به زمان قبل از اسلام ویا شخصیتمون اسلامی نباشه .. که در اون صورت فکر نکنم دیگه بومی ایرانی حساب بشه
بازم میگم فانتزی دنیای بدون مرزه نیازی نیست اشاره ای به مذهب شخصیتت بکنی چهارچوبش رو درست بساز
بومی نویسی در ایران اینجا محدود میشه.. تو افرینش شخصیت ها محدود میشه....نوشتن فانتزی با معیار های ایرانی اسلامی (بومی)...خب فکر نکنم بشه..
چرا نشه؟
ببین من حرفت رو قبول دارم اما در نظر بگیر فانتزی جهان بدون محدودیته
اینکه دین ما اسلامه دین من و شما شاید اما دین خیلی از مردم اسلام نیست.
درباره جادو متاسفانه وجود داره و بین همین مردم مسلمان هم به شدت استفاده میشه میگید نه یه مدیوم پیدا کنید ببینید چی میگه...هیچ بایدی وجود نداره
شخصیت میتونه اعتقادات خودشو داشته باشه. در ایران کم مذهب و تفکر نداریم از تفکرات مذهبی و دینهای مختلف تا تفکرات سوفیان و درویشان.و کی گفته که باید به خدا بی اعتقاد باشه؟ این دیگه جزو شخصیت هاست که خاکستری باشن سفید یا سیاه و در اختیار نویسندسبازم میگم فانتزی دنیای بدون مرزه نیازی نیست اشاره ای به مذهب شخصیتت بکنی چهارچوبش رو درست بساز
چرا نشه؟
. موضوع اینجاست که وقتی میگید ایرانی بومی یعنی اعتقادات ایرانی ... یهدچیزی که معرف ایران باشه... و اینکه من یه جا خوندم جادو گناه کبیره است ... پس کنجکاوم بدونم کسی که گناه کبیره انجام بده میشه دقیقا گفت ایمان داره به خدا ؟؟؟ گناه کبیره ای که خدا علنی انجامش رو ممنوع کرده...
با این کاری ندارم .. ماورا به جادو ختم نمیشه....
با اینحال ما میگیم کتاب بومی بنویسیم .. یه چیزی که نشانگر ایران اصیل باشه .. اگه قرار باشه با اعتقادات غربی بنویسیم .. یا بنویسیم یکی که ایمان داره به خدا جادو انجام میده .... بهتره اسمی از ایران نبریم ... فکر کن یه خارجی همچین کتابی درمورد ایران بخونه
به نظرت طرز فکرش چه طوری میشه در مورد ایران؟؟
مگه اینکه صریح بیان کنید که هرچند تو ایرانه اما شخصیت خارجی داره یا غیر مسلمانه
به نظر من بومی نویسی خوبه اما همون طور که خودت گفتی باید واقعا ایرانی باشه و این یعنی خیلی از چیز هایی که میشه داخل داستان نوشت میپره. من خودم به همین دلیل بومی نمینویسم.
کاملاً موافقم. من سعی کردم یه داستان بومی بنویسم. اما از هر طرف نوشتم، دیدم یه موردی داره.
موضوع اینجاست که وقتی میگید ایرانی بومی یعنی اعتقادات ایرانی ... یهدچیزی که معرف ایران باشه... و اینکه من یه جا خوندم جادو گناه کبیره است ... پس کنجکاوم بدونم کسی که گناه کبیره انجام بده میشه دقیقا گفت ایمان داره به خدا ؟؟؟ گناه کبیره ای که خدا علنی انجامش رو ممنوع کرده...
ببین اول اینکه ایرانیان فقط به مسلمانان ایران ختم نمیشن ما دهها فکر ، فرهنگ و فرقه در کشورمون داریم.
و بله جادو گناه کبیرس اما وجود داره. و چیزی که هست اینه که کل فانتزی جادو نیست. تمام امور خارق العاده هم جادو تلقی نمیشن.در کتابهای خارجی بله جادو با قدرت فعالیت داره هدف ما هم از فانتزی وطنی مقابله با همین چیزاس. یعنی اینکه ما بتونیم چیزی رو دربیاریم که بدون نیاز به امثال جادو خوندنش لذت بخش باشه و عطش بچه های ایرانی رو هم سیراب کنه
مثلا میگم جادو همیشه تو دین ما ممنوع بوده اما پیشگویی چی؟ ستاره بینی ....نوشتن از آینده....تصور اینده کشور ....
ذهنتون رو محدود نکنید. هیچ اجباری به استفاده از جادو نیست کافیه یه کم به مناطق دور افتاده یا تاریخی سفر کنید اونقدر ایده های حیرت انگیز در مغزتون شکل میگیره که جادو درش ناپدید میشه...هرچی باشه اینجا یه کشور چند هزارسالس
با اینحال ما میگیم کتاب بومی بنویسیم .. یه چیزی که نشانگر ایران اصیل باشه .. اگه قرار باشه با اعتقادات غربی بنویسیم .. یا بنویسیم یکی که ایمان داره به خدا جادو انجام میده .... بهتره اسمی از ایران نبریم ... فکر کن یه خارجی همچین کتابی درمورد ایران بخونه
به نظرت طرز فکرش چه طوری میشه در مورد ایران؟؟مگه اینکه صریح بیان کنید که هرچند تو ایرانه اما شخصیت خارجی داره یا غیر مسلمانه
ببین ما تو قرآن رسما و قطعا داریم که جادو وجود داره و جادو به شدت نفی شده. چند سوره داریم برای مقابله با جادو مثل ناس و فلق
اما بازم خیلی از مردم ما هستند که به این امور رو اوردن....متاسفانه باور بکنیم یا نه این چیزیه که وجود داره. یعنی هستند افرادی که واقعا پامیذارن با همین اوراد و ... در زندگی دیگران یا سرنوشتشون. اثباتشم آیه قرآن هست که گفته شده مشرکان سعی داشتن پیامبر رو جادو کنن. حالا یه سری هم هستن که بد نیستن ورودشون به علوم غریبه برای اینه که جلوی همون افراد در بیان یعنی خب بلاخره برای درمان یه مرض یه دکتری باید باشه که مرض رو بشناسه.ما نمیتونیم منکر وجود جادو بشیم اما میتونیم تصور ذهنی نوجوانان و جوانانمون رو از این مسئله درست کنیم
به نظر من بومی نویسی خوبه اما همون طور که خودت گفتی باید واقعا ایرانی باشه و این یعنی خیلی از چیز هایی که میشه داخل داستان نوشت میپره. من خودم به همین دلیل بومی نمینویسم.
درباره شخصیت دختر موافقم اما باز هم اگه شما در زمان حاضر کار نکنید در اینده یا گذشته بنویسید این مشکل هم رفع میشه
من سعی کردم یه داستان بومی بنویسم. اما از هر طرف نوشتم، دیدم یه موردی داره.
مورد همیشه هست باید ببینیم چقدر میتونیم تلاش کنیم تا حلش کنیم هدف از این سایت اصلا حل همین مشکلاته
ببین اول اینکه ایرانیان فقط به مسلمانان ایران ختم نمیشن ما دهها فکر ، فرهنگ و فرقه در کشورمون داریم.
و بله جادو گناه کبیرس اما وجود داره. و چیزی که هست اینه که کل فانتزی جادو نیست. تمام امور خارق العاده هم جادو تلقی نمیشن.در کتابهای خارجی بله جادو با قدرت فعالیت داره هدف ما هم از فانتزی وطنی مقابله با همین چیزاس. یعنی اینکه ما بتونیم چیزی رو دربیاریم که بدون نیاز به امثال جادو خوندنش لذت بخش باشه و عطش بچه های ایرانی رو هم سیراب کنه
مثلا میگم جادو همیشه تو دین ما ممنوع بوده اما پیشگویی چی؟ ستاره بینی ....نوشتن از آینده....تصور اینده کشور ....
ذهنتون رو محدود نکنید. هیچ اجباری به استفاده از جادو نیست کافیه یه کم به مناطق دور افتاده یا تاریخی سفر کنید اونقدر ایده های حیرت انگیز در مغزتون شکل میگیره که جادو درش ناپدید میشه...هرچی باشه اینجا یه کشور چند هزارسالسببین ما تو قرآن رسما و قطعا داریم که جادو وجود داره و جادو به شدت نفی شده. چند سوره داریم برای مقابله با جادو مثل ناس و فلق
اما بازم خیلی از مردم ما هستند که به این امور رو اوردن....متاسفانه باور بکنیم یا نه این چیزیه که وجود داره. یعنی هستند افرادی که واقعا پامیذارن با همین اوراد و ... در زندگی دیگران یا سرنوشتشون. اثباتشم آیه قرآن هست که گفته شده مشرکان سعی داشتن پیامبر رو جادو کنن. حالا یه سری هم هستن که بد نیستن ورودشون به علوم غریبه برای اینه که جلوی همون افراد در بیان یعنی خب بلاخره برای درمان یه مرض یه دکتری باید باشه که مرض رو بشناسه.ما نمیتونیم منکر وجود جادو بشیم اما میتونیم تصور ذهنی نوجوانان و جوانانمون رو از این مسئله درست کنیمدرباره شخصیت دختر موافقم اما باز هم اگه شما در زمان حاضر کار نکنید در اینده یا گذشته بنویسید این مشکل هم رفع میشه
مورد همیشه هست باید ببینیم چقدر میتونیم تلاش کنیم تا حلش کنیم هدف از این سایت اصلا حل همین مشکلاته
. خب در واقع اگه دقت کرده باشین منم نوشتم که اگه درمورد مسائلی غیر از جادو نوشت بومی نویسی ممکنه.. چون به قول شما جادو تنها چیز ماورایی نیست.. و بله در زمان های دیگه هم میشه نوشت ولی درمورد حالا که ایران با اسلام شناخته میشه بهتره درمورد نوشتن احتیاط کنیم تا شناخت غلطی به یه خارجی ندیم