Header Background day #09
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

اساطير وخدايان باستاني يونان

25 ارسال‌
7 کاربران
60 Reactions
8,813 نمایش‌
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

زئوس

تالارگفتمان 1

زئوس (به یونانی: Ζεύς, Zeús) در اساطیر یونانی، پادشاه خدایان و فرمانروای تمام زیارتگاه‌های واقع در کوه المپ است. او کوچکترین فرزند کرونوس و رئا از نژاد تیتان‌ها، بود. معادل آن در اسطوره‌های رومی ژوپیتر و در دین کرتیان ولخانوس است. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». واژه زئوس با بخش نخست واژه لاتین ژوپیتر Jupiter و واژه مورد کاربرد برای روز پیوند دارد. زئوس خدای آسمان رخشان و نیز توفان و هم بدین دلیل سلاح او آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب می‌کرده‌است. یکی از مواردی که او را بسیار خشمگین می‌کرد دروغگویی و پیمان‌شکنی بوده‌است. از دیگر نشانه‌های او می‌توان به عصای سلطنتی، عقاب و سپر او (ساخته شده از پوست بز آمالتئا) اشاره کرد.

کرونوس، پدر زئوس، شنیده بود که توسط یکی از فرزندانش سرنگون خواهد شد. به همین دلیل فرزندان خود را می‌بلعید. اما زئوس که فرزند ششم بود توسط رئا و گایا نجات پیدا کرد. رئا سنگ بزرگی را قنداق پیچ کرده و به کرونوس داد، وی نیز که فکر می‌کرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را بجای زئوس بلعید. رئا نیز از این فرصت استفاده کرده و او را به غاری در کوه‌های دیکتی واقع در کریت برده و مخفی نمود. در آنجا بزی مقدس به نام آمالتئا زئوس را شیرخورانده و بزرگ می‌کرد که بعدها او به عنوان پرستار زئوس شناخته می‌شد. سپس زئوس با کرونوس و دیگر تیتان‌ها وارد جنگ شد و آن‌ها را شکست داد و پدر را سرنگون کرد. بچه‌های بلعیده شده را توسط معجونی از مس تند و شراب که متیس ساخته بود از شکم کرونوس بیرون آورد و به همراه آن‌ها کرونوس را تا ابد در تارتاروس زندانی کرد. سپس با برادرانش براساس قرعه، فرمانروایی عالم را میان خود تقسیم کردند. زئوس فرمان‌روای آسمان و زمین شد، پوزئیدون فرمانروای دریاها و دنیای زیرین هم نصیب هادس شد.


یونانی: Ζεύς
فرانسوی: زئوس
جنسیت: مذکر
پدر: کرونوس
مادر: رئا
همسر: هرا
فرزندان: آرس، آفرودیته، آپولون، آرتمیس، هرمس و آتنه
وابستگان: برادر پوزئیدون، هادس، هرا، دمتر و هستیا
مرگ: نامیرا
در تروا: حکم به نابودی تروا را داد.



باتشكر از ويكي پديا

دوستان عزيز بوك پيجي اين مطلب ادامه دارد


   
sina.m، milad.m، mehr و 8 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

اطلس

تالارگفتمان 2

اطلس (به یونانی: Ἄτλας)، پسر پاپتوس و کلومنه و یکی از تیتان‌های نسل دوم بود. او را پادشاه شهر افسانه‌ای آتلانتیس نیز می‌پنداشتند. نام او به معنای «متحمل» است. با پلیونه (از اوکئانیدها) ازدواج کرد و صاحب فرزندانی چون پلیادس و هسپریدس، هوآدس و کالیپسو شد. او سه برادر با نام های پرومتئوس، اپیمتئوس و منوتئیوس داشت.
اطلس علیه خدایان جنگید و محکوم شد افلاک را بر دوش بگیرد.

اطلس
یونانی: Ατλας
فرانسوی: اطلس
جنسیت: مذکر
پدر: پاپتوس
مادر: کلومنه
همسر: پلیونه
فرزندان: پلیادس و هسپریدس، هوآدس و کالسپو.

-------------------------------
ائوس

تالارگفتمان 3

ائوس (به یونانی: Ηως, Êôs) در اساطیر یونانی، تجسم شخصیت سپیده‌دم، که هر روز صبح از خانهٔ خود در لبهٔ رودهای اوکئانوس در آسمان طلوع می‌کرد و با اشعهٔ نور خود تاریکی را از شب پاک می‌نمود. ائوس فرزند هیپریون و تئا، و خواهر کوچکتر هلیوس (خورشید) و سلنه (ماه) بود. او با آورورا در اساطیر روم باستان قابل قیاس است و رابطهٔ نزدیکی با الههٔ بسیار کهن روز یونانی، همیرا داشت. ائوس همچنین به عنوان یکی از تیتان‌های نسل دوم به شمار می‌رفت. او را برخی مواقع سوار بر ارابه‌ای زرین که توسط اسب‌های بالدار حرکت می‌کرد، به تصویر کشیده می‌شد و در زمان‌های دیگر او را به همراه یک جفت بال در هوا نشان می‌دادند.
معشوقه‌ها و فرزندان

از آسترائوس صاحب چهار فرزند باد به نام‌های: بورئاس، ایروس، زفیروس و نوتوس شد. افسانه‌هایی که ائوس در آن‌ها نقش داشت، تقریباً به طور کامل شامل توطئه‌های عشقی او می‌شد. او نخست با آرس ایزد جنگ همخواب شد، که این مسئله خشم آفرودیته را در بر داشت و برای مجازات او را تبدیل به یک نیمفومانیاک کرد. به همین دلیل این ایزدبانوی یونانی دارای خیانت‌های عشقی فراوانی بود، به ویژه با مردان فانی. معشوقه‌های دیگر او شامل شکارچی، فایتون، کفالوس و تیتون بودند، که سه تن از آن‌ها به سرزمین‌های دور دست رانده شدند.

ائوس
یونانی: Ηως
جنسیت: مؤنث
پدر: هیپریون
مادر: تئا
همسر: آسترائوس
فرزندان: بورئاس، زفیروس
وابستگان: هلیوس، سلنه
مرگ: نامیرا

------------------------------------------------
پان

پان (به یونانی: Πάν)، در اسطوره‌های یونان، خدای چوپانان، گله‌ها و حیات وحش طبیعت کوه‌ها و همدم نیمف‌ها به شمار می‌رفت، که در آرکادیا بسیار محبوبیت داشت.
اوقات خود را به شادی و رقص و آواز می‌گذراند. نی را از ابداعات او می‌دانند که به یاد عشقش سورینکس می‌نواخته است. در اساطیر روم با فائنوس مطابق است. شکل ظاهری پان به مانند مردی دارای شاخ، پاها و دمی شبیه به بز، انبوهی از ریش، بینی پهن و کوتاه و گوش‌هایی نوک تیز به تصویر کشیده می‌شد. او اغلب در کنار ایزدان روستایی یکی از همراهان دیونیسوس به شمار می‌رفت. او به شکل بزی در جنگل‌ها و کوه‌ها، حوری‌ها را دنبال می‌کرد.در جنگ بزرگ میان خدایان و تایتان‌ها، زمانی که تایتان‌ها در حال پیروز شدن بودند، پان فریاد جنگی سر داد که باعث ایجاد ترس در تایتان‌ها شد و عده‌ای از آن‌ها را فراری داد، به همین دلیل است که کلمه «panic» به معنی ترس ریشه از نام او دارد. او همچنین ایزد باروری، شهوت، تمایلات نفسانی و نیروی تولیدی نرینه است. پان مورد پسند دیگر ایزدان یونانی نبود.

پان
یونانی: Παν
عنوان: خدای شبانان
جنسیت: مذکر
پدر: هرمس
مادر: پنلوپه
وابستگان: ساتیر، مایندادس

-----------------------------------
پرسفونه

تالارگفتمان 4

پرسفونه(به یونانی: Περσεφόνη) (به انگلیسی: Persephone)، در اسطوره‌های یونان ملکه جهان زیرین است. او را کورئه Kore به معنی دختر نیز می‌نامند. رومی‌ها آن را با نام Proserpina می‌شناسند. نام او به معنی «کسی که نور را نابود ساخت» است.
فرزند ربوده شده دیمیتر و زئوس بود. پرسفونه یک زن جوان زیبا بود که همه او را دوست داشتند، حتی هادس نیز او را برای خود می‌خواست. یک روز وقتی او در حال جمع کردن گل‌ها در دشتی به نام انا "Enna" بود، ناگهان زمین شکافته شد و هادس از آن بیرون آمد و پرسفونه را ربود. هیچ کس غیر از زئوس و خدای جوان خورشید، هلیاس متوجه این ماجرا نشد. هنگامی که زمین زیر پای پرسفونه دهان گشود و او را به هادس رهنمون شد، پرسفونه فریادی از وحشت برآورد که دیمیتر صدای او را شنید و مشعل به دست، به جستجوی دختر خویش برآمد: کاری که در مراسم آیینی کورئه کاربرد یافت. سرانجام هلیاس آشکار کرد که چه اتفاقی افتاده‌است. دیمیتر بسیار خشمگین شد و خود را در تنهایی اسیر کرد، و بدین سبب زمین حاصلخیزی خود را از دست داد. زئوس با دانستن این که این موضوع بیشتر از این نمی‌تواند ادامه پیدا کند، هرمس را نزد هادس فرستاد تا پرسفونه را آزاد کند. هادس با بی میلی این درخواست را قبول کرد. اما قبل از اینکه او آنجا را ترک کند، به او یک انار داد و وقتی او آن را خورد، ناچار بود نیمی از سال را نزد هادس در جهان زیرین باشد و نیمی را نزد مادرش روی زمین. وقتی پرسفونه نزد هادس است، دیمیتر دست از کار می‌کشد و به گیاهان اجازهٔ رشد نمی‌دهد و به کنجی می‌رود و بازگشت دخترش را انتظار می‌کشد و با بازگشت پرسفونه، دوباره به جهان می‌پردازد و از زمین گیاه می‌روید و جهان دوباره بارآور خواهد شد. صدای پای پرسفونه که نزد مادرش باز می‌گردد، برای زمین و گیاهان و جانوران به مانند پیک بهار است. در جهان زیرین پرسفونه هم ملکه‌است و هم راهنمای ارواح مردگان.
مراسم آیینی بزرگداشت پرسفونه در الوزیس

اسطوره پرسفونه خاستگاه مراسم آیینی سالیانه راز انگیز در الوزیس و بسیاری از شهرهای دیگر یونان و از بزرگ‌ترین جشن‌های یونان باستان بود و هر پنج سال یک بار این جشن باشکوهی بیش‌تر از جشن‌های سالانه و به هنگام کشت و با نام جشن الوزیس برگزار می‌شد. این جشن با شستشو و تعمید در دریا و شاید تدهین با روغن؛ سرودخوانی و مراسم آیینی رقص و حرکات نمادین مشعل‌هایی که در دست داشتند و نماد رشد غلات بود انجام می‌شد. در این جشن راز آمیز، دیمیتر و پرسفونه دو خدابانوی مستقل بودند: کورئه نماد دانه غلات و هم بدین دلیل است که چهار ماه از سال را در زیر زمین و نزد هادس باز می‌گردد و هشت ماه را بر روی زمین نزد مادرخود زندگی می‌کند. در این اسطوره تریپتولموس، رسول دیمیتر با گردونه‌ای بالدار که بال گردونه مارهایی بالدار است، به سراسر زمین سفر می‌کند و به مردم کشاورزی می‌آموزد. تریپتولموس به معنی شخم سه کاره رها شده و زمینی است که در آن دانه کشت می‌شود. در مراسم آیین الوزیس، دیمیتر را قهرمان اسطوره‌ای دیگری همراهی می‌کند که پسر زئوس، و در روایتی همسر دیمیتر است.

پرسفونه
عنوان: ملکه هادس
جنسیت: مؤنث
پدر: زئوس
مادر: دیمیتر

   
vania و sossoheil82 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

پروتئوس
پروتئوس، (به یونانی: Πρωτεύς) در اساطیر یونانی ایزد دریا یا رودخانه‌ها و نیز بدن اقیانوسی آب‌ها، پسر پوزئیدون و یا اوکئانوس بود. پروتئوس یکی از چندین ایزدی بود که هومر آنان را پیران دریا نامید. پروتئوس در جزیره فاروس در نزدیکی مصر از گله سیل‌های پوزئیدون مراقبت می‌نمود. برخی قلمروی خاصی را به او نسبت داده و وی را خدای «دریای مدام در تغییر» نام نهاده‌اند که تغییرات پیوستهٔ طبیعت دریا یا به طور کلی کیفیت مایع گونهٔ آب را نشان می‌دهد. او می‌تواند آینده را پیشگویی کند، اما در افسانه‌های وارد شده در فرهنگ‌های گوناگون، تغییر شکل می‌دهد تا از این کار اجتناب کند، اما در انتها با وجود تمام مقاومت‌ها، به شکل واقعی خود یعنی یک پیرمرد درآمده و پیشگویی را می‌گوید.

پروتئوس تنها به کسانی پاسخ می‌دهد که بتوانند او را به دام بیندازند. واژهٔ پروتئوس در لغت از صفت protean می‌آید که به معنای کلی «ناپایدار»، «متحرک» و «تغییریابنده به شکل‌های گوناگون» است. واژهٔ protean به طور مثبت، با انعطاف، تغییرپذیری و تطبیق پذیری دلالت ضمنی دارد. فرم تصدیق شدهٔ اولیهٔ نام پروتئوس، واژهٔ یونانی موکنایی po-ro-te-u است که به صورت نگارش هجایی خطی بی نوشته می‌شود.

--------------------
پرومتهتالارگفتمان 5پرومته یا پرومتئوس (به یونانی: Προμηθεύς)(به انگلیسی: Prometheus) در اسطوره‌های یونانی، یکی از تیتان‌ها و پسر یاپتوس و کلیمنه و خدای آتش است.

او یکی از تیتان‌ها مورد احترام زئوس و تنها تیتان باقی‌مانده تیتان‌ها از جنگ زئوس بود.
زئوس در عصر آفرینش انسان‌ها، پرومتئوس را برگزید تا همه چیز را به انسان بدهد جز آتش را پرومتئوس مورد اعتماد این کار را کرد و بسیاری از مسائل آدمیان را برطرف کرد او به انسان‌ها عشق می‌ورزید و نمی‌توانست ناراحتی و رنج آن‌ها را ببیند.
به همین علت به دور از چشم زئوس آتش را به انسان داد. وقتی خبر به زئوس رسید او را بر سر قله قاف (درقفقاز) برد و بست و او را به سزای اعمال خود رساند.

هر روز عقابی می‌آمد و جگر او را می‌خورد و شب جگر از نو می‌رویید.

همین موقع بود که پرومتئوس به زئوس گفت: روزی خواهد آمد که پادشاهی و خدایی تو از میان برود و کسی بر تخت تو تکیه زند.
زئوس که از پیش‌گویی‌های او مطمئن بود دائم در پی این بود که از او بپرسد چه کسی، ولی او هرگز پاسخ نمی‌داد تا اینکه این موضوع به وقوع پیوست.
سرانجام هرکول عقاب را کشت و پرومتئوس را آزاد کرد. پرومته در عوض راه بدست آوردن سیب‌های زرین هسپریدس را به او آموخت.او همچنین شخصیت اصلی رمان آتش دزد نیز هست.

اسطوره شناسی هسیود اسطوره ی پرومتئوس برای اولین بار در قرن 8 پیش از میلاد مسیح در شعر حماسی یونانی هزیود یا نام نسب نامه ی خدایان بوجود آمد. او پسر یاپتوس از کلیمنه بود. او همچنین برادر اطلس، منوئتیوس و نیز اپیمتوس بود. در "نسب نامه ی خدایان" پرومتئوس با عنوان رقیبی پست در برابر علم بی پایان و قدرت مطلق زئوس معرفی می شود.

از دید هسیود، پرومته صرفاً خیرخواه و یاری دهنده ی انسان ها بود. هسیود نقل می کند که روزی در طی مراسم قربانی در مکونه، پرومتئوس
گاو را پوست کند و تکه تکه کرد؛ او گوشت و اعضاء داخل شکم حیوان قربانی را در نیمی از پوستش گذاشت و آنها را در زیر شکم حیوان پنهان کرد؛ در نیمه ی دیگر پوست، استخوان های گاو را که در زیر لایه ای از چربی مخفی کرده بود گذاشت. آنگاه به زئوس گفت که یکی از آن دو نیمه را انتخاب کند و قرار شد نیمه ی دیگر، سهم نوع بشر از قربانی باشد. زئوس به خاطر حرس و شکم بارگی، نیمه ی حاوی چربی را برگزیدولی وقتی با دقت از نزدیک نگاه کرد، دریافت که فریب خورده است زیرا زیر چربی ها فقط استخوان بود.
زئوس بسیار خشمگین شد و در آن رنجش و آزردگی خاطر از پرومته و انسان ها، آتش را از آنان دریغ کرد تا مجازاتشان باشد.
پرومتئوس بار دیگر به نفع نوع بشر وارد عمل شد؛ او به کوه المپوس رفت و چند اخگر آتشین از «چرخ خورشید» ربود و درون یک رازیانه‌ی غول پیکر (گیاهی با ساقه‌ی مغزدار که گاه همچون یک جور آتش زنه مورد استفاده قرار میگرفت) به زمین آورد. در این هنگام دیگر خشم و غضب زئوس، حد و مرزی نمی شناخت. او پرومته را دستگیر و به ستونی از سنگ در کوه هاس قفقاز زنجیر کرد؛ عقابی غول آسا که فرزند اخدینا و تایفون بود، هر روز به طور مداوم جگر پرومته را پاره پاره می کرد اما از آنجا که پرومتئوس در گروه جاودانگان یا بیمرگان بود، هر بار دوباره جگرش ترمیم می شد.

مجازات سخت تر و شدید تری برای انسان ها تعیین شد؛ مجازاتی که ترمیم ناپذیر و جبران نشدنی بود.
زئوس نقشه ای کشید تا میرندگان را به مجازات برساند. از این رو از هفائستوس و آتنا خواست تا موجودی خیره کننده و زیبا بیافرینند. نتیجه ی این همکاری هفاستوس و آتنا پیدایش زن بود. او را پاندورا نامیدند.

پاندورا زیبا و مهربان بود اما در قلب او گستاخی و حیله گری را نیز کار گذاشته بودند. پس از انجام این کار زئوس او را به اپیمتئوس (برادر پرومته) نشان داد و پرسید آیا دلش می خواهد با او ازدواج کند. حال قبل از آنکه زئوس این پیشنهاد "ظاهراً" صادقانه را مطرح کند، پرومتئوس به برادرش هشدار داده بود که زئوس بسیار مکار است و به هیچ وجه نباید از او هدیه ای بپذیرد.

اما اپیمتئوس شدیداً تحت تاثیر پاندورا قرار گرفت و خواست به سرعت با او ازدواج کند. به این ترتیب، پاندورا به زمین آمد. پیش از آن انسان ها( به طور دقیق تر مرد ها چون هنوز زنی آفریده نشده بود) زندگی سعادت مندانه و بی دغدغه ای بدور از هرگونه نگرانی و بیماری، طی می کردند. خدایی نیکوکار و دوراندیش همه ی بلایا و بیماری ها را درون کوزه ای جمع کرده و درش را بسته بود.
به محض اینکه پاندورا وارد زمین شد، شروع کرد به سرک کشیدن و فضولی و طولی نکشید که با کوزه برخورد.
حس کنجکاوی اش تحریک شد و نتوانست در برابر وسوسه ی بازکردن آن مقاومت کند.
به محض بازکردن آن همه ی بیماری ها و مشکلات از آن بیرون آمدند. در میان آن همه بدی، تنها یک چیز وجود داشت که باعث میشد انسان ها به زندگی ادامه دهند : ""امید"". تنها امید در میان انسان ها باقی‌ماند و سهم غم انگیز آنها شد. پاداش مسخره و ریشخند امیزی برای رنج ها و بدبختی هایشان.

پرومِتِئوس
یونانی: پرومتئوس
فرانسوی: پرومته
عنوان: خدای آتش
جنسیت: مذکر
پدر: یاپتوس
مادر: کلیمنه
وابستگان: برادر اپیمتئوس و اطلس
مرگ: نامیرا
ویژگی‌ها: دزدیدن آتش و آوردن آن برای انسان.

---------------------------
دیونیسوس
دیونیسوس یا دیونیزوس (به یونانی: Διόνυσος یا Διώνυσος)، نام ایزدی در اساطیر یونان که دارای دو ریشه مجزا است، از طرفی او ایزد شراب، زراعت انگور، قداست می، ناظر بر جشن‌های مقدس و حاصلخیزی طبیعت است و از طرفی دیگر دیونیسوس نشان‌دهنده‌ی ویژگی‌های برجسته هنر ادیان مختلف همانند کسانی که در الوزیس به عبادت می‌پرداختند. او بزرگترین خدای جهان یونانی (هلنیستی) متأخر است، که در آن پرستشش با مراسمی پرزرق و برق همراه بود و آن نوعی وعده رهایی محسوب می‌شد. دیونیسوس را اغلب با ساتیرهای مذکر و مؤنث و مائنادها (ایزد کشتزاران) نشان می‌دهند. او همچنین ایزد شهوت است، از این رو، بسیاری از پرستشگاه‌ها به نام او بودند و جشن‌ها با نام او برگزار می‌شدند.
رومیان این خدا را بیشتر با نام باکخوس (به یونانی: Βάκχος) یا باکوس (به لاتین: Bakchos) می‌خواندند. در حدود دو دهه پس از رواج گستردهٔ ماگنا ماتر در روم، مجلس سنا بر ضد کیش رازآمیز دیگر، این بار از یونان، دست به مخالفت برداشت. باکوس (برابر دیونیسوس یونانی) ایزد منجی و خداوندگار می بود. شعایر مربوط به او باکانالیا خوانده می‌شد، به می گساری و هرزگی شهره بود و احتمالاً به تجربه خلسه‌وار آیینی کمک می‌کرد. در ۱۸۶ پیش از میلاد مجلس سنا این کیش را ممنوع کرد زیرا معتقد بودند که نه تنها باعث هرزگی و فساد بیش از حد می‌شد، بلکه طبقات پایین جامعه را به توطئه بر ضد مقامات دولتی وا می‌داشت. همهٔ شعایر سری باکوسی در سراسر ایتالیا ممنوع گردید و رومی‌ها نیز از کاهن شدن منع شدند و عقوبتش مرگ بود.

زایش و تبار دیونیسوس جوان‌ترین ایزد در میان خدایان بزرگ یونان به شمار می‌رفت. او نه تنها خدای شراب بود، بلکه نفوذ اجتماعی و سودآور شراب نیز مربوط به او بوده‌است. خاستگاه جغرافیایی اسطوره‌های او نامعلوم است، اما تقریباً همهٔ افسانه‌ها ریشهٔ بیگانه‌ای را برای او می‌دانند. شاید در اصل (مانند دیمیتر) خدای محصول و زراعت بوده‌است.

سمله، یکی از دختران کادموس و خواهر آگاوه بود، و در روایتی دیگر، سمله نه دختر کادموس، که از اهالی فریگیه و همان زملو Zemelo مادر زمین و از عناصر فریگیه‌ای در کیش تراکیایی است. گفته می‌شود که زئوس عاشق سمله شده و حاصل این شیدائی زاده شدن دیونیسوس از سمله است. در روایتی از اوری‌پید، آگاوه که شیدایی زئوس به سمله را باور نداشت، از خواهرش می‌خواهد که از زئوس بخواهد با تمام شکوه خویش بر او پدیدار شود. زئوس که وعده داده بود همه خواسته‌های سمله را بر آورد، بر او نمایان شد و سمله چنان سوخت که در روایتی پس از مرگ نیز از آرامگاه او دود بر می‌خاست و این شاید از آتش مقدسی بود که در آرامگاه سمله به یاد تجلی زئوس فروزان نگاه داشته می‌شد. آگاوه به دیگران می‌گوید که سمله با انسانی عادی سر و کار داشته و زئوس به سبب ادعای خویش، او را خاکستر کرده است. به همین دلیل، دیونیسوس از آگاوه انتقام می‌گیرد.
در برخی افسانه‌ها آمده‌است که دیونیسوس از ران زئوس متولد شد؛ به این ترتیب که هنگامی که زئوس شاید به سبب حسادت هرا و به تحریک او با تمام شکوه خود بر سمله نمایان شد، فرزند را از زهدان او ربود و تا هنگام زادن او را در ران خود نهان کرد و این شاید تقلیدی از رسمی کهن است که فرمانروایان زادن را تقلید می‌کردند تا از دید کارن هورنای عقده نزادن را جبران کنند.
آیین پرستش دیونیسوس ایزد شراب و کشاورزی در یونان باستان، با اصلیت تراکیه‌ای (اهل تراس) بود. دیونیسوس نه تنها ایزد شراب با قدرت مست‌کنندگی‌اش، بلکه نماد تمام آیین‌ها و آثار شراب در جامعه بود. در افسانه‌های یونان، دیونیسوس یک جام خرگوشی داشت که هرچه از آن می‌نوشید هیچ‌گاه خالی نمی‌شد. کیش دیونیسوس ترکیبی از کیش خدایان تراکیایی Trace و فریگیه‌ای و خدایان باروری و حاصلخیزی است که در مراسم آیینی و سالیانه برای بزرگداشت وی در یونان، در تاکستان‌ها و زمین‌های کشاورزی، مردم دور هم جمع می‌شدند و یک بز را قربانی می‌کردند و آواز می‌خواندند و سپس بز را قطعه قطعه کرده و در کل زمین پخش می‌کردند و اعتقاد داشتند که با این کار دیونیزوس باعث حاصلخیزی زمین می‌شود.

اشعاری که این کشاورزان می‌خواندند به تراگو دیا (trago dia) معروف شد. تراگو در یونانی به معنی بز و دیا به معنی شعر است و در واقع به معنای سرود بزی است. نام امروزی تراژدی از همین واژه گرفته شده‌است. رفته رفته این اشعار را همه ساله در جشنواره‌ای به نام سپاس که به افتخار دیونیزوس برپا می‌شده می‌خواندند و همین سنگ بنای تئاترهای اولیه شد.

پرستش او در یونان و روم با مراسم شرابخواری همراه بوده‌است، چرا که حالت رهایی و جذبه‌ای که نیایش کنندگان دیونیسوس آنان را تجربه می‌کردند با نوشیدن زیاد شراب شدت می‌گرفت و این کیش به ویژه نزد زنان پیروان بسیار داشت. مراسم آیینی این کیش در شرایط حاد تنش‌های اجتماعی برخاسته از فرهنگ گناه دوران تاریک بعد از فرود فرهنگ موکنای را جبران می‌کرد. چنین بر می‌آید که مردمان موکنه نیز خدایی به نام دیونیسوس را می‌شناختند، اما شتاب گسترش کیش جذبه‌آلود دیونیسوس، بی‌تردید مربوط به دوره‌های بعد و اهمیت او در این است که تنها خدای المپی است که از زنی میرا زاده شد. می‌گویند دیونیسوس در فریگیه تاک را کشف و به مردم ساختن شراب را یاد داد. بدین روایت با رواج کیش دیونیسوس و مراسم آیینی آن مردمی را که ازکیش او دوری می‌جستند، دچار کیفر شیدائی می‌شدند. رفتار زنانی که به تپه‌های فریگیه روی می‌آوردند نمودی از این شیدائی و شاید این رفتار بخشی از مراسمی بود که در پایان سال زنان سال کهنه را از شهر بیرون می‌بردند و در بازگشت سال نو را به شهر می‌آوردند و این رسمی است که هنوز هم در بسیاری از شهرهای اروپا رواج دارد.

مایندادس زنان پرستنده دیونوسوس، مایندادس نامیده می‌شدند. مراسم آن‌ها با می‌گساری و رقص و نواختن آهنگ همراه بود. آن‌ها معمولاً به شکل پایکوبان پریشان موی در حالیکه چوبی از شاخه مو و عشقه در دست داشتند، تجسم یافته‌اند.

دیونیسوس
یونانی: Διόνυσος
عنوان: خدای شراب
جنسیت: مذکر
پدر: زئوس
مادر: سمله
مرگ: نامیرا


   
mehr و sossoheil82 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

ستوستو یا کتو (به یونانی: Κητώ, Kētō) در اساطیر یونان فرزند پونتوس و گایا، الهه دریاها و تجسم ترس و خطرهای دریا می‌باشد. او خواهر فورسیس که همسر او نیز بود، تائوماس و ایریبیئا است. او از برادرش صاحب فرزندانی شامل سکولا، اکیدنا، لادون و گورگون شد. نام ستو تبدیل به یک نام عمومی برای انواع هیولاهای دریا گشته است.

ستو
Ceto
یونانی: Κητώ
جنسیت: مؤنث
پدر: پونتوس
مادر: گایا
همسر: فورسیس
فرزندان: سکولا، اکیدنا، لادون، گورگون

---------------------
سلنهتالارگفتمان 6
سلنه (به یونانی: Σελήνη) در اسطوره‌های یونان، الهه ماه است. او به عشق بازی‌های بیشمارش مشهور است.
دختر هیپریون و تئا بود. با زئوس ازدواج کرد و صاحب دو دختر به نام‌های هرسه (شبنم) و پاندیا شد. مشهورترین افسانه او، عشقش به اندومیون است.

سلنه
عنوان: ماه
جنسیت: مؤنث
پدر: هیپریون
مادر: تئا
همسر: زئوس
فرزندان: هرسه، پاندیا
وابستگان: برادرانش هلیوس و ائوس

-----------------------
فبوسفُبوس یا فُبُس (به یونانی: Φόβος، "ترس"؛ به انگلیسی: Phobos) مظهر ترس و وحشت در اسطوره‌شناسی یونان باستان است. پدر او آریس و مادرش آفرودیته است. فُبوس به خاطر همراهی پدرش، آریس در جنگ با برادرش دیموس، ایزدبانو اِنیو و خدمتکار پدرش شناخته شده است.
تیمور معادل رومی او است.

-----------------------
لتو
لتو یا لیتو (به انگلیسی: Leto)، در اساطیر یونان دختر تیتان فوبه و کئوس و نام او به معنی پنهان یا درخشان است، که قبلاً برای الههٔ ماه، سلنه آمده است.
هرا به خاطره اینکه همسرش زئوس عاشق لتو شده بود به او حسودی می‌کرد. به هنگام وضع حمل، به دستور هرا هیچ زمینی او را نپذیرفت. سرانجام زئوس جزیره‌ای را به کف دریا زنجیر کرد که دیگر به عنوان خشکی تلقی نشود و او دو طفل خود، آپولو و آرتمیس را به دنیا بیاورد.
لتو در سراسر یونان، اما بیش از همه در لیکیه، جنوب غربی آسیای صغیر پرستش می‌شد. در دلوس و آتن، معبدهایی وجود دارند که به او اختصاص داده شده اند. اگرچه در سرزمین‌های بیشماری او با وابستگی که به فرزندانش، آپولو و آرتمیس داشت پرستیده می‌شد. در مصر معبدی برای لتو وجود دارد با نام Wadjet واقع در بوتو، که هرودوت آن را بدین گونه توصیف می‌کند، آن به جزیره‌ای شناور متصل است.
در اساطیر روم معادل نام لتو، لاتونا لاتین شدهٔ نام او است.

لتو
یونانی: Λητώ
جنسیت: مؤنث
پدر: کئوس
مادر: فوبه
همسر: زئوس
فرزندان: آپولو و آرتمیس
وابستگان: خواهرش آستریا

-------------------------
مایا
مایا (به انگلیسی: Maia) در اسطوره‌های یونانی یکی از هفت دختر اطلس و پلیون بود. مایا بزرگترین و زیباترین بین دخترها بود. او کمرو و خجالتی بود بدین سبب تنها و بیصدا در غاری بر روی کوه سایلین در آرکیدیا زندگی می‌کرد.
زئوس، این زن زیبا را پیدا کرد، و عاشق او شد. زئوس در شب به غار او آمد تا با مایا به دور از چشم‌های حسودانه همسر خود هرا، عشق بازی کند. در نتیجه، مایا پسری به نام هرمس برای زئوس به دنیا آورد.


   
mehr، sossoheil82 و ehsanihani302 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

هبهتالارگفتمان 7هبه (به یونانی: Ἥβη)، در اسطوره‌های یونان، الهه جوانی است.
دختر زئوس و هرا و خواهر آرس و هفاستوس وآتنا بود. ساقی خدایان در المپ بود و برای آنها نکتار و آمبورسیا (نوشیدنی و خوراک مخصوص خدایان) را فراهم می کرد. زمانی که هراکلس کشته شد و تن زمینی را ترک کرد و به المپ آمد، هبه را به همسری او درآورند. و پس از آن پرنس جوان تروایی، گانی مدا ( Ganymede) جانشین او و به عنوان ساقی خدایان مبدل گشت. هبه در اساطیر رومی با یوونتاس مطابق است.

هبه
فرانسوی: هبه
عنوان: الههٔ جوانی
جنسیت: مؤنث
پدر: زئوس
مادر: هرا
همسر: هراکلس
وابستگان: خواهر آرس و هفاستوس و آتنا

--------------------
هارمونیاتالارگفتمان 8
هارمونیادر اساطیر یونانی، الهه جاویدان هماهنگی و هارمونی است .
همتای او در روم کونکوردیا است و مخالف او یک یونانی می‌باشد بنام اریس، که همتایش در روم دیسکوردیا نامیده می شود.
ریشه با توجه به اسناد موجود، هارمونیا دختر آرس و آفرودیته است ولی برخی هارمونیا را فرزند هفائستوس و آفرودیته می دانند. برخی نیز معتقدند هارمونیا از جزیره یونانی ساموتراس و دختر الکترا و زئوس بوده است و برادرش آسیون موسس یک از مناسک عرفانی بود که در این جزیره جشن گرفته می‌شود .

--------------------

هلیوستالارگفتمان 9
هلیوس (به یونانی: Ἥλιος)، (به انگلیسی: Helios) در اسطوره‌های یونان، خدای خورشید است.
او پسر هیپریون و تئا، برادر سلنه و ائوس بود. هر صبح با ارابه آتشین چهار اسبهٔ خود از شرق راه می‌افتاد و تا غروب می‌راند. از همسرش پرسه و دیگر معشوقه‌هایش فرزندان بسیاری داشت. نام یکی از پسرانش فایتون بود. در اساطیر روم، سول است.

هلیوس
فرانسوی: هلیوس
عنوان: خدای خورشید
جنسیت: مذکر
پدر: پرسیوس
مادر: تئا
همسر: پرسه
فرزندان: فایتون
وابستگان: برادر سلنه و ائوس

--------------------

هایجیاتالارگفتمان 10
هایجیا یا هیگیه‌یا (به یونانی: Ὑγιεία، به انگلیسی: Hygieia) در اساطیر یونانی، الههٔ تندرستی و یکی از دختران ایزد پزشکی و درمان آسکلپیوس و ایپیون، و نوهٔ آپولون به شمار می‌رفت، که نقش مهمی را در آیین و دین آسکلپیوس به عنوان سلامت دهنده بازی کرده‌است. او اغلب با نام سلامت و تندرستی شناخته شده و بعضی مواقع تندرستی نامیده می‌شد. او به همراه پدرش در بسیاری از مکان‌های یونان و روم (Asklepieion) مورده پرستش و تجلیل قرار می‌گرفت.
با افزایش نفوذ دین آسکلپیوس در زمان رومی‌ها‌، هایجیا به ماه نیز نسبت داده شده و پدرش، مورده بیشترین پرستش در میان ایزدان قرار می‌گرفت و او را برابر با خورشید می‌دانستند. نام هایجیا تا به امروز باقی‌مانده‌است و بهداشت «Hygiene» از نام او سرچشمه گرفته‌است. مار مقدس او به همراه عصای آسکلپیوس نماد پزشکی هستند.

علم پزشکی مدرن ریشه در جهان باستان دارد. قدیمی‌ترین تمدن‌ها با استفاده از جادو و گیاهان به معالجهٔ افراد مریض می‌پرداختند، اما در کنار این‌ها از دین و مذهب نیز برای رهایی از درد و رنج، و مراقبت از سلامتی استفاده می‌کردند. هایجیا نقش بسزایی در مراقبت از سلامتی یونانیان باستان، نخست در شهر آتن، و سپس در دیگر مناطق جهان یونانی رومی داشت. رابطهٔ او با اسقلبیوس بسیار به قوی‌تر کردن نقشش انجامیده بود. مهمترین مثال در این زمینه، سوگندنامه بقراط است که نام او پس از اسقلبیوس ذکر شده‌است. او جایگاه مهمی در میان بزرگترین ایزدان شفا بخش اساطیری شامل آپولون و اسقلبیوس دارد. او از قرن هفتم پیش از میلاد تا قرن پنجم عصر حاضر مورد احترام و پرستش بود و حتی امروزه نیز از نام هایجین در دنیا استفاده می‌شود.
تالارگفتمان 11

هیگیه‌یا
یونانی: Ὑγεια
عنوان: سلامت دهنده
جنسیت: مؤنث
پدر: آسکلپیوس
مادر: ایپیون
وابستگان: نوهٔ آپولون

   
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

اوکئانوستالارگفتمان 12
اوکئانوس یا اقیانوس (به یونانی: Ωκεανός)، خدای اقیانوس‌ها.
او فرزند اورانوس (آسمان) و گایا (زمین) و از تیتان‌ها بود. با خواهر خود تتیس ازدواج کرد و صاحب سه هزار فرزند (اوکئانیدها) شد. که پریان رودها، دریاها و دریاچه‌ها بودند. نه او و نه همسرش در جنگ تیتان‌ها با زئوس، همدست تیتان‌ها نشدند و توانستند با آرامش و صلح زندگی کنند.

اوکئانوس
فرانسوی: اوکئانوس
عنوان: خدای اقیانوس
جنسیت: مذکر
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: تتیس
فرزندان: اوکئانیدها
وابستگان: خواهر تتیس

--------------------
تئاتالارگفتمان 13
ئا (به انگلیسی: Theia یا Thea) یکی از تایتان‌ها و الههٔ بینایی و نور درخشان آسمان آبی در اساطیر یونان است. نام تئا به تنهایی به معنی الهه است. او با برادر خود هیپریون ازدواج کرد که از او صاحب سه فرزند با نام‌های هلیوس (خورشید)، سلنه (ماه) و ائوس (طلوع) شد.

تئا
جنسیت: مؤنث
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: هیپریون
فرزندان: ائوس، هلیوس و سلنه
وابستگان: خواهر تایتان‌ها
مرگ: نامیرا

--------------------
تتیستالارگفتمان 14
تیس (به یونانی: Τηθύς، به انگلیسی: Tethys) یکی از شش دختر اورانوس و گایا و تجسم اقیانوس پربرکت. او با برادرش اکئانوس ازدواج کرد و از او دارای بیش از ۳۰۰۰ فرزند به نام اوکئانیدها شد، آن‌ها چشمه‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌های جهان بودند. تتیس برای رئا به مانند مادری می‌بود و او را در حین جنگ میان تایتان‌ها با المپ‌نشینان بزرگ کرد.

تتیس
یونانی: Τηθύς
جنسیت: مؤنث
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: اوکئانوس
فرزندان: اوکئانیدها
وابستگان: خواهر تیتان‌ها
مرگ: نامیرا

   
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

رئاتالارگفتمان 15
رئا (به یونانی: Ῥέα) در اساطیر یونان یکی از تیتان‌ها که به عنوان مادر تمام خدایان شناخته می‌شود. او فرزند الهه زمین گایا و خدای آسمان‌ها اورانوس بود. رئا خواهر و همسر کرونوس، و مادر دمتر، هادس، هستیا، هرا، پوزئیدون و زئوس است. او با کوبله یکی دیگر از الهه‌های مادر در روم باستان قابل قیاس است. رئا اغلب بین دو شیر و یا سوار بر ارابه‌ای که توسط شیرها کشیده می‌شوند توصیف می‌شود.
کرونوس به قدرت فرزندان خود در آینده حسودی می‌کرد به همین علت برای بقای سلطنت خود هر کدام از بچه‌های خود را هنگام تولد می‌بلعید. اما هنگام تولد زئوس، رئا از گایا کمک خواست تا نگذارد کرونوس زئوس را نیز بخورد. رئا سنگ بزرگی را قنداق پیچ کرده و آن را به کرونوس داد. وی نیز که فکر می‌کرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را بجای او خورد. رئا نیز از این فرصت استفاده کرده و زئوس را به غاری در جزیره کرت برد و بزرگ کرد.

رئا
یونانی: Ῥέα
جنسیت: مؤنث
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: کرونوس
فرزندان: دمتر، هادس، هستیا، هرا، پوزئیدون و زئوس
مرگ: نامیرا

--------------------
فوبهوبه یا فیبی (به یونانی: Φοίβη)، "تاج گل طلایی" (golden-wreathed) در اساطیر یونان دختر اورانوس و گایا یکی از تیتان‌های اصلی بود. او با برادر خود کئوس ازدواج کرد و از او لتو مادر آپولو و آرتمیس و آستریا الههٔ ستاره را به دنیا آورد. گفته شده پیشگوی دلفی متلعق به او بود قبلاً از آنکه آپولو آن را در اختیار خود بگیرد. بواسطهٔ اینکه فوبه مادربزرگ آپولو و آرتمیس بود، نام فوبه یا فوبوس به عنوان واژهٔ مترادف برای آرتمیس و لقب آپولو بکاربرده می‌شود.

فوبه
جنسیت: مونث
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: کئوس
فرزندان: لتو، آستریا

--------------------
کئوسکئوس (به یونانی: Κοῖος، به انگلیسی: Coeus) یکی از تایتان‌ها، کئوس پدر لتو، همسر فوبه و پدربزرگ آپولو و آرتمیس و آستریا بود. همراه با دیگر تایتان‌ها، کئوس توسط زئوس و دیگر المپ‌نشینان سرنگون شد. بعد از جنگ تایتان‌ها او و دیگر برادرانش به تارتاروس تبعید شدند اما بالاخره زئوس آن‌ها را از زندان آزاد نمود.

کئوس
یونانی: Κοῖος
جنسیت: مذکر
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: فوبه
فرزندان: لتو
وابستگان: برادر تیتان‌ها
مرگ: نامیرا

   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

کرونوستالارگفتمان 16
کرونوس (به یونانی: Κρόνος) و (به انگلیسی: Cronus) در اسطوره‌های یونان رهبر تیتان‌های نسل اول و کوچکترین در میان آن‌ها بود. او پس از سرنگونی پدرش در طی دوران طلایی بر عالم فرمانروایی می‌کرد، تا اینکه خود نیز توسط پسرش، زئوس سرنگون گشت و در اعماق تارتاروس زندانی شد.
اساطیر یونانی و افسانه‌های اولیه در ابتدای آفرینش خلاء یا خائوس به وجود آمد. از خائوس زمین یا گایا بوجود آمدند بعد بترتیب تارتاروس که دنیای زیرین است و اروس یا شهوت از خلاء به وجود آمدند. دیگر خدایان به وجود آمده از خائوس عبارتند از تاریکی یا اربوس و شب یا نوکس، و اما از ازدواج آن‌ها همرا یا روز و روشنایی یا آیتر متولد شدند. از گایا سه خدا متولد شدند: آسمان یا اورانوس، دریا یا پونتوس و کوه‌ها یا اورئا. آسمان هر شب با زمین (گایا و اورانوس) هم آغوشی می‌کرد. از این هم آغوشی ۱۲ تیتان بوجود آمد، سه غول یک چشم و سه هکاتونکایر صددست که اینان در واقع نسل اول خدایان بودند.
اورانوس که در واقع پدر این ۱۲ تایتان بود از ایشان تنفر داشت به همین جهت آنان را در تارتاروس یعنی دنیای زیرین زندانی کرد. این عمل باعث خشم مادر تیتان‌ها یعنی زمین یا گایا شد و از تیتان‌ها خواست انتقامشان را از اورانوس یا آسمان بگیرند. تنها کورونوس که کوچکترین تایتان بود حاضر به انجام این کار شد. در نتیجه گایا داسی عظیم از سنگ ساخت و به او داد تا اورانوس را اخته نماید. در هنگام شب اورانوس که برای نزدیکی با گایا نزدیک می‌شد توسط کورونوس اخته شد.
کورونوس آلت اخته شده اورانوس را به دریا انداخت که از آن آفرودیت یا خدای عشق زاده شد. هنگامی که کورونوس بعد از پدرش اورانوس به سلطنت خدایان رسید حاضر به آزاد کردن تایتان‌ها از تاتاروس نشد. اورانوس و گایا یعنی مادر و پدر کورونوس پیش بینی کردند که خود کورونوس هم توسط فرزندش سرنگون می‌شود. زمانی که کورونوس با رئا خواهرش ازدواج کرد حاصل این ازدواج به ترتیب هستیا، دمتر، پوزئیدون، هرا، هادس و زئوس بودند. اما کورونوس برای اینکه پیش بینی والدینش به حقیقت نپیوندد هر کدام از بچه‌های خود را هنگام تولد می‌بلعید.
اما هنگام تولد زئوس، رئا از اورانوس و گایا کمک خواست تا نگذارند کرونوس زئوس را نیز بخورد. رئا سنگ بزرگی را به کورونوس داد و وی نیز که فکر می‌کرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را بجای زئوس خورد. رئا، زئوس را به جزیره کرت (در نزدیکی یونان) برد و بزرگ کرد. هنگامی که زئوس بزرگ شد داروی تهوع‌آوری را به کرونوس خوراند که باعث شد وی فرزندانی را که خورده بود بالا بیاورد که در این موقع جنگی ۱۰ ساله میان تایتانها و فرزندان کورونوس شکل گرفت که کورونوس شکست خورد و سلطنت میان زئوس و برادران و خواهرانش تقسیم گشت.
چکشی که در دست کرونوس بود و با آن مخالفان خود را سرکوب می‌کرد اکنون به عنوان مثالی برای سرکوبی مخالفان در کشورهای دیکتاتوری به کار می‌رود.

کرونوس
یونانی: Κρονος
عنوان: سلطان زمان
جنسیت: مذکر
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: رئا
فرزندان: هستیا، دمتر، هرا، هادس، پوزئیدون و زئوس
مرگ: نامیرا

-------------------
کریوس
کریوس (به یونانی: Κρεῖος, Κριός) در اسطوره‌های یونان یکی از پیرترین تیتان‌ها، فرزند اورانوس و گایا است. او با ایریبیا، دختر گایا و پونتوس ازدواج کرد و از او صاحب سه فرزند به نام‌های پالاس، پرسس، آسترائوس شد.

او نیز همراه با برادرانش در جنگ با المپ نشینان شکست خورد و در تارتاروس زندانی گشت.

کریوس
Crius
یونانی: Κριως Κρειος
جنسیت: مذکر
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: ایریبیا
فرزندان: پالاس، پرسس، آسترائوس
وابستگان: تیتان‌ها
مرگ: نامیرا

   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

امنموسینیتالارگفتمان 17
امنموسینی یا منه‌موزین (به یونانی: Mνημοσύνη)(به انگلیسی: Mnemosyne) در اساطیر یونان تجسم شخصیتی حافظه و خالق لغت، فرزند اورانوس و گایا است.

امنموسینی
یونانی: Mνημοσύνη
جنسیت: مؤنث
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: زئوس
فرزندان: موزها(گيلاس ها...خخخخخخخخ)

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

یاپتوس
یاپتوس یا جاپتوس (به یونانی: Ιαπετος) در اسطوره‌های یونان یکی از تیتان‌ها، فرزند اورانوس و گایا و از کلایمین یا آسیا، پدر چهار فرزند به نام‌های اطلس، پرومتئوس، اپیمتئوس و منوتیوس بود. او تیتان زندگی فانی بود درحالی که پسرش پرومتئوس، خالق انسان‌ها بود. در تفسیرات مختلف، همسر یاپتوس یا کلایمین است، و یا آسیا که هردو دختران اکئانوس و تتیس هستند.

به رهبری کرونوس، یاپتوس و برادرانش علیه پدر خود به پا خواستند، و هنگامی که برای نزدیکی با زمین پایین می‌آمد، در کمین او نشستند. کریوس، هیپریون، کئوس و یاپتوس در چهار گوشه جهان درکمین بودند که خدای آسمان‌ها را به سرعت متوقف کنند، درحالی که کرونوس در مرکز پنهان شده بود تا او را با داسش اخته کند. در آخر او همراه با برادرش کرونوس، در تارتاروس زندانی شد.

یاپتوس
Iapetus
یونانی: Ιαπετος
جنسیت: مذکر
پدر: اورانوس
مادر: گایا
همسر: کلایمین
فرزندان: اطلس، پرومتئوس، اپیمتئوس، منوتیوس
وابستگان: تیتان‌ها
مرگ: نامیرا

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

موزها
موزها یا میوزها (به یونانی: Μοῦσαι) و (به انگلیسی: The Muse) در اساطیر یونانی دختران زئوس، شاه خدایان و منه‌موزین به شمار می‌روند، که نگاهبانان و تجسم‌بخشان هنرها و دانش‌ها بودند. در افسانه‌های اولیه آن‌ها ۹ خواهر با یک اندیشه، روح و دل بودند و همه میوز نامیده می‌شدند. چنانچه این دخترها به مردی ابراز عشق می‌کردند، آن مرد از هر نوع تشویشی دور می‌شد و آرامش می‌یافت و از تمام مردان مقدس جایگاهی بالاتر می‌یافت. در زبان امروز به شخص الهام‌دهنده هنرمند میوز می‌گویند.
اسطوره‌شناسی اواخر قرن دوم پیش از میلاد ۳ میوز اصلی به نام‌های Aoede (به معنای صدا و نغمه و موسیقی)، Melete (به معنای ممارست کردن و ورزیدن) و Mneme (به معنای حافظه) شناخته می‌شدند، این سه پیش‌تر از آن‌هم در معبد دلفی پرستیده می‌شدند اما نام‌های متفاوتی داشتند. در اساطیر اولیه میوزها در مجموع الهه‌های هنر و شاعرانگی بودند و تفکیکی در شاخه‌های مختلف وجود نداشت اما در قرون بعدی به تدریج فردیت یافته و هر یک الهه یکی از سبک‌های هنری شدند. جدول زیر این تقسیم‌بندی را نشان می‌دهد.

نام یونانی معنی تصویر الهه‌ی...
کالیوپه سخنوری تالارگفتمان 18 موز مهتر و الهه شعر حماسی
کلیو با شکوه، خیلی خوب تالارگفتمان 19 تاریخ
اراتو (Erato) عاشق، شیفته تالارگفتمان 20 چنگ‌نوازی، شعر عاشقانه و شهوانی
ائوترپه (Euterpe) کامیابی و لذت تالارگفتمان 21 فلوت‌نوازی
ملپومن (Melpomene) سرود خوان، مناجات‌کننده تالارگفتمان 22 تراژدی
پلی‌هیمنیا (Polyhymnia) خواننده سرود مذهبی تالارگفتمان 23 آهنگ و نغمه روحانی
ترپسیکور (Terpsichore) شوق رقص تالارگفتمان 24 رقص و آواز
تالیا (Thalia) باطراوت و شاداب‌کننده تالارگفتمان 25 اشعار روستایی و خنده‌دار
اورانیا (Urania) آسمانی تالارگفتمان 26 طالع‌بینی و ستاره‌شناسی

کاربرد امروزی در زبان امروزی به شخصی که باعث تحریک خلاقیت و ایجاد انگیزه در هنرمند می‌شود، میوز گفته می‌شود، این شخص غالباً موضوع اثر هنری نیز می‌شود. به‌عنوان نمونه کاربرد لغت میوز برای جان لنون و یوکو اونو که باعث الهام و تحریک هم شده و موضوع اثر یکدیگر می‌شدند، و یا فرانسیس گیلوت و ژنويو لاپورت معشوقه‌های پابلو پیکاسو نمونه‌هایی از کاربرد میوز در زبان امروزین هستند (رابطه پیکاسو با زنان از مراحل عاشقانه شروع می‌شد و به بحران و جدایی کشیده می‌شد و تمام این تغییرات رابطه آنها در آثار پیکاسو بازتاب می‌یافت). الهام بخش یک هنرمند نباید الزاماً یک شخص حقیقی باشد تا میوز نام گیرد و افراد خیالی و حتی موضوعات متافیزیکی نیز به عنوان الهام‌دهنده‌های هنری وجود داشته‌اند.


   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

آنانکیتالارگفتمان 27

آنانکی یا آنانگکی (به یونانی: Αναγκη, Anankê) (به معنی ضرورت)، یکی از ایزدان نخستین در اساطیر یونانی و تجسم شخصیت سرنوشت، ناگزیری و نیروی تقدیر بود. او شکل ظاهری خود را در نخستین زمان‌های عالم به صورت غیر مادی تشکیل داده بود، و شبیه به موجودی مار مانند بود که وسعت دست‌هایش به اندازهٔ وسعت تمام جهان می‌شد. او همراه با همسر مار شکل خود خرونوس پدید آمد و با یکدیگر به عنوان نشانه‌هایی از آغاز تشکیل کیهان به شمار می‌روند.آن‌ها فراتر از تمامی ایزدان بودند و آنانکی به عنوان قوی‌ترین دیکتاتور در شرایط‌های مختلف تقدیری و زمانی، در میان انسان‌های فانی و ایزدان در نظر گرفته می‌شد و بسیار مورد احترام بود.

بر طبق یکی از نسخه‌ها، آنانکی مادر مویرای‌ها بود و تنها کسی که کنترل تصمیم‌گیری‌های آن‌ها را برعهده داشت. (بر اساس منابعی دیگر، زئوس نیز این توانایی را دارا بود). او همچنین مادر آدراستیا، (دختر ژوپیتر، توزیع‌کنندهٔ پاداش و مجازات) بود. آنانکی تا هنگام ظهور فرقهٔ مرموز ارفیسم، به صورت جزئی و کم پرستش می‌شد.

آنانکی
یونانی: Αναγκη
جنسیت: مؤنث
مادر: خائوس
همسر: خرونوس
فرزندان: مویرای، آدراستیا
وابستگان: گایا، تارتاروس

-------------------
اروساروس (به یونانی: Ἔρως) به معنی عشق جنسی، در اسطوره‌های یونان خدای عشق بود. رومی‌ها او را آمور ("عشق") یا کوپیدو ("شوق") می‌خواندند.
تالارگفتمان 28
روایت هزیود به روایت هزیود او در آغاز زمان، پس از خائوس(خلاء) و همراه تارتاروس و گایا زاییده شد. اروس بود که سبب ازدواج پدر و مادر اولیه، یعنی اورانوس و گایا شد و بر ازدواج اعقاب آن‌ها، یعنی خدایان و نهایتاً انسان‌ها، نظارت کرد. در این روایت، اروس صرفاً مظهر قدرت زایندگی که در موجودات زنده حلول می‌کند و سبب تولید مثل می‌شود نیست، بلکه مقدم بر آفرودیته (الههٔ عشق)نیز هست.
روایات دیگر طبق روایتی دیگر، اروس خدای بسیار جوان تریست و پسر آفرودیته و معشوقش آرس، به شمار می‌آید. مطابق این روایت اروس در هنر و ادبیات کلاسیک به هیئت مردی نیرومند، زیبا و پهلوان تصویر شده‌است. در دورهٔ کلاسیک او را حامی عشق همجنسگرایانه بین مردان و جوانان نیز تلقی کرده‌اند.در تسپیای(در بویوتا) و در پاریوم(در موسیا) او را خدای باروری می‌دانستند و می‌پرستیدند.
در افسانه‌ها از سایکی به عنوان همسر وی یاد شده‌است.
مشخصات در دوره‌های هلنی، که عشق در هنر و ادبیات جنبه‌های رمانتیک تری یافت، رفته‌رفته اروس را کودک یا نوزاد بالداری، که تیردانی پر از تیر دارد، در نظر گرفته‌اند؛ حتی بعضی او را جمع تصور کرده‌اند و اروتس خوانده‌اند. زیرا شور و سوداهایی که او مظهرش بود چندگانه به نظر می‌رسید. رفته رفته این تصور قوت گرفت که تیرهای او سر طلایی‌اند و اگر به قربانیان اصابت کنند سبب ایجاد میل آتشین در آن‌ها می‌شوند؛ بعضی دیگر از جنس سرب هستند و اگر به کسی اصابت کنند سبب می‌شود که عاشق از دلباختهٔ خود روی بگرداند، به این ترتیب اروس هم عشق بر می‌انگیخت و هم جفا.

اروس
یونانی: Ἔρως
عنوان: خدای عشق
پدر: به روایت هزیود خائوس
مادر: آفرودیته

-----------------------
آدراستیا تالارگفتمان 29

نیمف، آدراستیا، بزغاله و زئوس

آدراستا (به یونانی: Ἀδρήστεια) درافسانه‌های یونان، دختر آرس و آفرودیت بود که همراه پدر خود، آرس، در جنگ‌ها شرکت می‌نمود. او همچنین بعنوان الههٔ انتقام و عدالت مورد ستایش بود؛ چرا که او معمولاً در کنار نمسیس به تصویر کشیده شده است. البته گاهی برابر با خود نمسیس در نظر گرفته می‌شد؛ یعنی کسی که لقبش آدراستیا یا آدرستیا بود. او همچنین معتقد به جنگ بود؛ مشابه برادرانش فوبوس و دیموس.
از ازدواج آرس و آفرودیت فرزندان زیادی به دنیا آمدند؛ افرادی همچون اروس (خداوند عشق)، آنتروس (خداوند عشق جبران شده)، فوبوس (خداوند ترس)، دیموس (خداوند دلهره)، هارمونیا (الههٔ هماهنگی و تطابق)، نمسیس و آدرستیا.
---------------------

نمسیس

تالارگفتمان 30
نمسیس
یونانی: Νέμεσις
فرانسوی: نمسیس
عنوان: الههٔ نیک و بد
جنسیت: مؤنث
پدر: اربوس
مادر: نوکس

نمسیس (به یونانی: Νέμεσις) در اساطیر یونان الههٔ نیک و بد، عدالت و انتقام بود. تندیس و معبد او در روستای رامنوسیا واقع در شمال آتیک است و به همین علت با نام رامنوسیا (به انگلیسی: Rhamnusia) نیز شناخته می‌شود. او به عنوان دختر زئوس یا اوکئانوس شناخته می‌شود، اما برطبق هزیود او فرزند اربوس و نوکس (شب) بود. او مجازات کنندهٔ عاشقان بی‌وفا و قانون‌شکنان و مغروران بود. نمسیس به مانند یک زن جدی دارای بال، که در دست چپ خود یک شلاق، افسار، شمشیر، شاخه سیب و یا یک ترازو دارد.

کارها و کردارها علی رغم اینکه ایزدبانویی قابل احترام بود، نمسیس غم و اندوه فراوانی برای افراد فناپذیری همچون اکو و نارسیس به بار آورد. نارسیس شکارچی زیباروی و گردن فرازی بود که عاشقان خود را خوار می‌شمرد. نمسیس او را کنار آبگیری فریفت و بازتاب خود را در آب مشاهده نمود و عاشق خود شد، بدون آنکه بداند آن بازتاب تنها چیزی شبیه عکس است. نارسیس نمی‌توانست دست از زیبایی خود بردارد و سرانجام در همان حال جان باخت. نمسیس بر آن بود که هیچ کس نباید خیلی خوب باشد، و همیشه آنانی را که با هدایای بسیار مورد احترام قرار می‌گرفتند، نفرین می کرد.
شانس و کیفر واژه‌ی نمسیس در اصل به معنای توزیع کننده شانس و اقبال است؛ که این شانس بر اساس شایستگی توزیع می‌گردد. بنابراین، نمسیس به افرادی اشاره دارد که در حق این شایستگی ایجاد اختلال می‌کنند. در تراژدی‌های یونان نمسیس بطور عمده خونخواه جرم و تنبیه کنندهٔ گستاخی به نظر می‌رسد و همدست آته و ارینی‌ها می‌باشد.
او گاهی با آدراستیا قیاس می‌شود که به معنای فردی است که راه گریزی از او نمی‌باشد.


   
milad.m واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
milad.m
(@milad-m)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 615
 

ممنون از این که اطلاعات عمومی ما رو بالا می بری آرمان عزیز :1:


   
Anobis واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
صفحه 2 / 2
اشتراک: