تولد یکی از مدیر ارشد هامونه R_MAMmad

سلام دوستان. لازمه همین اول اعلام کنم راوی متن نفیسه جان هستن.
شخصا هم به مدیر خوبمون تولدش رو تبریک می گم.

سلام به همه ی عزیزان������

و گفته شده به ما که دیشب شبی خاص می بود چرا که آن مدیر یکه تاز... آن دارای ساز.... آن همیشه در حال تایپ...آن همواره آنلاین ... آن خداوندگار املا و ویرگول سلطاننا و سردارنا محمد مشهور به سردار محمد فاتح دیده به جهان گشود...:53::53::53::25:::30::::30::::30:::::6::::6:::14::::14::::23::::23::
دوست داشتیم این روز رو که برای همه ما خیلی خیلی مهمه با جشن و پایکوبی شایسته ای برای دوست عزیزمون جشن بگیریم اما همزمانی تولدش با تاسوعا و عاشورای امسال باعث شد که کمی از عمق کار بکاهیم و تنها به بهترین آرزوهایی که میتونیم برای موفقیت و خوشحالی و خوشبختیش بسنده کنیم.محمدجان امیدواریم همواره موفق و پیروز باشی::29::::29::::8::::8::::8:::
از طرف تمام دوستان بالاخص بانو مهرنوش و سمیه
خب درسته که باید کمی سوت و کور برگزارش کنیم اما از کیک و کادو که نمی شود گذشت می شود ؟
یک عدد کیک داریم که قبلا قولش به کسی داده شده پس دوستان اگر کیک می خواهید کیک هایتان را با خود بیاورید
عوضش یک عالمه کادو :0150:.12..12..12.
اینا همه کادو های همه مونه دیگه بعدا خودت بازشون کن محمد:16:
این غذا هاهم از طرف خودم حریر و مرتضی است
یک عدد کادوی بسیار ویژه داریم که از طرف بانو سمیه است
بانو تصمیم گرفتن به مناسبت تولد این مدیر پرکار ارائه داستان خودشون رو شروع کنن
این شما و این هم داستان پادشاهی وحشت

لازم به تذکره که اعلام کنم این داستان تکمیل است و هر ده روز یک فصل قرار میگیرد همین طور حتما تایپیک جدای داستان قرار می گیرد
محمد جان این تنها کاری بود که از طرف ما بر می اومد امیدواریم همیشه موفق و پیروز باشی:::16::::16
از طرف گروه یه مشت آدم خسته